کانال سوئز آبراهی اصطناعی از عمل انسان است که دریای سرخ به دریای مدیترانه متصل میکند. این کانال از سمت مغرب صحرای سینا واقع شدهاست.
طول کانال
درازی کانال سوئز ۱۶۳ کیلومتر میباشد از بورسعید در ساحل دریای مدیترانه ، تا برسد به شهر السویس در کرانهٔ دریا دریای سرخ. در نیمه راه دریاچهٔ المره کانال به دوقسمت میکند، قسمتی از کانال در شمال دریاچهٔ «اَلمُره َ» واقع میباشد ، وقسمتی از جنوب دریاچهٔ «اَلمُره َ» قرار دارد. «کانال سوئز» کشتیهایی که از اروپا ودولتهای متوسطه به سوی آسیا روانه هستند هدایت میکند. قبل از احداث «کانال سوئز» کشتیها ناچار بودند از آبراه رأس الرجاء الصالح عبور کنند واز قاره آفریقا بگذرند. همچنین قبل احداث این کانال کشتیها بارهای خود را در ساحل دریای مدیترانه تخلیه کرده واز راه زمینی به شهر السویس درساحل دریا سرخ رسانده، دوباره با کشتی از دریا سرخ به سوی آسیا عبور میدادهاند.
سعید پاشا وکانال سوئز
«سعید پاشا» سومین فرمانروای مصر ، نواده محمد علی پاشا بنیان گذار سلسله خدیوی مصر، بر این باور بود که میتوان دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل کرد. براساس همین فکر بود که ساختن کانال سوئز را که مقدر بود در زمان فرمانروایی پسر عمویش خدیوی اسماعیل پاشا به پایان برسد آغاز کرد. فکر متصل کردن دریای سرخ به دریای مدیترانه از دوران مصر باستان وجود داشت. کانال فعلی سوئز که دو دریای ، مدیترانه و «سرخ» را مستقیماً و نه از طریق نیل به یکدیگر مربوط میکند، زاییده فکر مهندس فرانسوی فردینان دولسپس است وشاید باور سعید پاشا سومین خدیوی مصر به عملی بودن این فکر نیز ناشی از تفکرات «فردینان دولسپس» باشد. این پروژه عظیم که با کار اجباری کشاورزان مصری به ثمر رسیده بود؛ در سال ۱۸۶۹ به پایان رسید و حمل ونقل از آن آبراه آغاز گردید. میگویند مراسم افتتاح کانال سوئز به پول آن روز(۱۳۶ سال پیش) نزدیک به یک میلیون جنیه (پوند) انگلیسی خرج برداشت و فرمانروایان بزرگ اروپا مانند «فرانسوا ژوزف» امپراتور اتریش و ولیعهد «پروس» در این مراسم حضور یافتند. اندکی پس از افتتاح کانال سوئز، در زمان نخست وزیری دیزرائیلی ، دولت بریتانیا ۴۴ درصد سهام شرکت کانال سوئز را از خدیوی مصر خریداری نمود و بقیه سهام نیز به دست سرمایه داران فرانسوی افتاد و خود مصر عملاً هیچگونه کنترل و نظارت مالی برکانال سوئز نداشت. بدین ترتیب کمپانی کانال سوئز تبدیل به یک شرکت انگلیسی ، فرانسوی شد. «دیزرائیلی» حاصل تلاش درخشان خود را درگزارش کوتاه و جاودانه به ملکه ویکتوریا تقدیم کرد و در پایان آن چنین نوشت: «و حالا کانال سوئز مال شماست سرور من» به مرور ایام داشتن سهام کانال سوئز موجب آن شد که مستشاران مالی انگلستان در تمامی شؤون اداری مصر دخالت کنند. در حقیقت هر وزارتخانهای یک مستشار انگلیسی داشت که همه کاره بود. در سال ۱۸۸۲ یک مصری وطن پرست به نام احمد عرابی پاشا که وزیر جنگ بود، زیر بار دخالت مستشار انگلیسی ارتش مصر نرفت و یک شورش مسلحانه تمام عیار سراسر مصر را فرا گرفت. با سرکوب این قیام و دستگیری «عرابی پاشا» انگلستان به اشغال نظامی مصر و سودان پرداخت و این اشغال استعماری ۷۰ سال به طول انجامید و سرانجام با کودتای مصر و عقد قرارداد جدیدی میان مصر و انگلستان به پایان رسید. با آن که در سال ۱۹۵۶ در ماجرای ملی شدن کانال سوئز، میرفت که مصر دوباره به اشغال انگلستان و فرانسه درآید اما مقتضیات زمان نقشه انگلستان وفرانسه را نقش برآب کرد و نیروهای بیگانه خاک مصر را برای همیشه ترک نمودند. ویژگیهای کانال سوئز برای آن که از اهمیت کانال سوئز ، در زمان ملی شدن آن آگاه شویم ناگزیر باید به اسناد ونوشته نیم قرن پیش مراجعه کنیم زیرا موقعیت ژئوپلتیکی و اقتصادی کانال در آنزمان به مراتب بیشتر از امروز بود. خوشبختانه نگارنده این گزارش در آرشیو خود کتابی دارد به نام «ممالک همجوار» و ناشر این کتاب انتشارات اقبال است. کتاب مزبور در حقیقت مجموعه سخنرانیهای «فتح الله حکیمی» استاد «دانشگاه جنگ» میباشد که در سال ۳۴- ۱۳۳۳ در آن دانشگاه ایراد شدهاست. در این کتاب به پیرامون مشخصات کانال سوئز آمدهاست : کانال سوئز معبری است به طول ۱۰۳ میل که دریای مدیترانه را به بحر احمر متصل نموده و بدین وسیله اقیانوس هند را از طریق مدیترانه به اقیانوس اطلس متصل میسازد و همچنین قاره عظیم آفریقا را از پیکر بزرگ آسیا و اروپا جدا مینماید. عمق کانال بالغ ۳۴ تا ۳۶ پا بوده و عرض آن از ۱۹۷ پا کمتر نیست به عبارت دیگر این کانال دارای مشخصاتی است که اغلب ناوگان عظیم اقیانوس پیما میتوانند در آن رفت و آمد نمایند. ساختمان این معبر آبی بین دوقاره آسیا و اروپا تقریباً ۳۰ میلیون جنیه انگلیسی تمام شده ودر هفدهم نوامبر ۱۸۶۹ راه ایاب و ذهاب ناوگان کشورهای اروپا را به کرانههای زرخیز آسیا وخاور دور گشود.
تاریخچه کانال سوئز
همان طور که اشاره شد شواهد تاریخی و آثار قدیمه مصر گواهی میدهد که ۱۳۸۰ سال قبل از میلاد مسیح دریای مدیترانه و دریای احمر را فراعنه مصر به وسیله کانال به هم متصل ساخته بودند. «هرودوت» مورخ معروف مینویسد: در سال ۶۰۹ قبل از میلاد، فرعون مصر «نچو» حتی بر آن شد که از مسیر نیل یک کانال عظیمتر بسازد وبا وجود آن که ۱۲۰ هزار نفر در این کار پرمشقت تلف شدند کندن کانال جدید به پایان نرسید. بعدآً در سال ۵۲۰ قبل از میلاد داریوش فرمانروای مقتدر ایران بر آن شد که کار نیمه تمام وی را ادامه دهد. در هر حال تاریخ نشان نمیدهد که رومیها در زمان سلطه خود بر کرانه شرقی و جنوبی مدیترانه برای ساختن کانال کاری کرده باشند. گفته میشود که در قرن هفتم میلادی یکی از فرمانروایان عرب به نام «عمر» قاهره را به خلیج «هروپولیت» که نزدیکی سوئز است به وسیله کانال متصل نمود ولی در زمان استقرار حکومت اسلام بر مصر ابوجعفر منصور دومین خلیفه عباسی کانال را پر کرد زیرا معتقد بود که دشمنان سرسختش در شبه جزیره عربستان تدارکات جنگی خود را از این معبر آبی به دست میآورند. بنا به روایتی میگویند که در سال هزار میلادی فرمانروای دیگری به نام سلطان حکیم دوباره همین کانال را لا یروبی کرد. در هر حال قضیه هر چه بوده باشد و به هر طور که ادامه یافته باشد فقط به ما نشان میدهد که مردم کره زمین از ایامی که حتی تاریخ هم به یاد نمیآورد به معبرهای آبی احتیاج داشته و مخصوصاً اتصال بحر احمربه مدیترانه اهمیت فوق العادهای برای کشورهای نیرومند ایام باستان داشتهاست. در قرن نوزدهم وقتی که کشورهای اروپایی در مسابقه به دست آوردن مستعمرات جدید بودند و مخصوصاً به آسیا و خاور دور علاقه وافری نشان میدادند اهمیت یافتن یک راه نزدیک و آسان به آسیا فوق العاده ضروری بود. «تماس واگهورن» انگلیسی کسی بود که راه زمینی به شرق را اکتشاف نمود. بدین طریق که ناوگان انگلیسی وسایل خود را به انتهای جنوب شرقی مدیترانه میآوردند و از آنجا از طریق خشکی به دریای احمر برده و باز با کشتی به نقاط دوردست حمل مینمودند. شاید از همین رو باشد که امروز مجسمه «تماس واگهورن» روی یکی از اسکله های سوئز قرار داد.