شاید آنگاه که یک پژوهشگر آفریقایی در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بیست و یکم» گفتار خود در باره «عصر نوین فرهنگ و ارتباطات » را با این جملات به پایان برد کسی سخنان او را چندان جدی نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنونی تمام می شود و عصر تازه ای آغاز می گردد. تاکنون در هیچ زمانی بشر برای بقا تا این حد به قدرت انطباق و تخیل نیاز نداشته است. عصر جدید فرهنگ و ارتباطات، در مرحله نخست عصری است که انسان باید در آن شجاعت خود را متحول کند.» (پچی155:1370) اما سرعت تغییرات ارتباطی و فرهنگی در پایان قرن گذشته و سالهای آغازین سده جدید، اهمیت سه مفهوم کلیدی قدرت تخیل، قدرت انطباق و شجاعت تحول را برای تداوم حیات دولتها، فرهنگهای ملی و حتی -در سطحی انتزاعی تر- تمدنها بخوبی نشان داده است. حکومتها و حاکمانی که توانایی آیندهنگری، ارایه هویت فرهنگی مناسب در عرصه جهانی و شجاعت ترک پاسخهای کهنه به پرسشهای نو را نداشتند با جهل مرکب ، ملتشان را به جای دروازه های تمدن بزرگ به آستانه انقلاب سوق دادند و لا جرم خود به حاشیه تاریخ رانده شدند. انقلاب اسلامی پاسخ خلاق، متناسب و شجاعانه مردم ایران به الزامات تمدنی و تاریخی خودبود. آخرین انقلاب قرن بیستم، اولین انقلاب سیاسی بود که براساس درک و تدبیر عمیق رهبری و نواوریهای درونزا، با ترکیبی بیبدیل از ارتباطات ماهوارهای (تلفن بینالمللی)، رسانههای کوچک(نوار کاست – فتوکپی- اعلامیه) و ارتباطات سنتی(راهپیمایی- منبر- دیوارنویسی)، شبکه عظیم ارتباطات جمعی دولتی ازجمله سازمان رادیو و تلویزیون را در هم شکست و پیامهای سنتگرایانه اسلامی و انقلابی را- بسیار موثرتر از آنچه شرام و لرنر در مورد تاثیر تجددگرایانه رسانهها می پنداشتند(شرام 1356و lerner1956) و بسیار سریعتر و عمیقتر از آنچه راجرز و شومیکر در مورد چگونگی گسترش نوآوریها یافته بودند(راجرز و شومیکر 1369)- تا عمق روستاهای فاقد جاده و برق، پادگانهای ارتش آمریکا محور و دانشگاههای غرب بنیاد منتقل کرد و در یک کلام انقلاب ارتباطات را به خدمت ارتباطات انقلاب درآورد.(tehranian1998، mohammadi1996، مولانا1371، آشنا1377) پیروزی ناگهانی و غیرمنتظره انقلاب، فقدان زود هنگام نظریهپردازان و ساختارسازان جمهوری اسلامی، هجوم ستیزنده رسانه های غربی، ندرت و غربت فزاینده آفرینشگران و آفرینشهای بومی، کاهش چشمگیر سرمایهگزاریهای آیندهنگرانه در زیرساختهای ارتباطی و رسانه ای در اثر جنگ دیرپای تحمیلی و مهمتر از همه بروز شکاف فرهنگی میان نسلها و عدم انتقال ارزشها، از یک طرف موجبات ناامیدی رهبران از امکان رقابت و احساس حقارت نسبت به فراوردههای ارتباطی و کالاهای فرهنگی غربیان، وتقدیس تمرکز گرایی دولتی در عرصه فرهنگ و ارتباطات را از طرف دیگر فراهم آورد،درنتیجه نوآوری های رسانه ای اولیه جای خود را به محافظه کاری، اصالت نظارت و هراس اندیشی از رسانه های نظارت ناپذیرو تسلط نظریه هنجاری رسانه های شبه اقتدار گرا برذهن و زبان نخبگان و مسولان حکومتی داد. ممنوعیت درازپای ویدیو، بازیهای رایانهای، لوحهای فشرده و تجهیزات دریافت از ماهواره، سیاستهای محدود کننده مطبوعات، اعمال نظارت پیش از انتشار در مورد کتاب ،سیاست هدایت و نظارت همه جانبه بر تاتر و صنعت سینما و انحصار حکومتی سازمان صدا و سیما را در این چارچوب می توان تحلیل کرد (محمدی1379، آشنا1377، محسنیان 1376 و 1377 ) آخرین موج فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در حالی به ایران رسید که علیرغم پایان جنگ و وجود توانایی ملی برای غلبه بر محدودیتهای اقتصادی ، سیاسی و تکنولوژیک، آمادگی کافی برای سیاستگزاری متناسب با سیر تحولات جهانی آن وجود نداشته است؛ اکنون پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران این مسئله استراتژیک بطور جدی در مقابل سیاستگزاران ارتباطی، امنیتی و فرهنگی کشور مطرح است که: - گسترش زیرساختهای پیشرفته ارتباطی در داخل کشور و افزایش امکانات تبادل اطلاعات وداده ها در سطح بینالمللی چه تاثیراتی بر امنیت کشور خصوصا در ابعاد سیاسی-فرهنگی دارد؟ - در اثر افزایش حجم و سرعت تبادل و ورود به بزرگراههای جهانی چه تغییرات محتملی را در این ابعاد متحمل خواهیم شد؟ - چه سیاستهای ارتباطی کمترین زیان و بیشترین فایده را برای منافع ملی خواهد داشت ؟ - اولویتهای ملی در این حوزه باید چگونه تعیین شود؟ متاسفانه تا کنون حتی در سطوح کلان سیاست گزاری پاسخهای سریع و سطحی متعددی از جانب سیاستمداران،نظامیان و مهندسان برا ی این پرسشها ارایه شده است(مجمع تشخیص مصلحت نظام1380 )اما باتوجه به ماهیت فرهنگی و ارتباطی اینترنت شایسته است آن دسته از پژوهشگران فرهنگ و ارتباطات که متعهد به حفظ و شکوفایی نظام و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران هستند پیشتاز شناخت و ارایه راهبردهای ملی در مورد اینترنت باشند. در این راه پرداختن به امور زیر گریز ناپذیر است: - باز شناسی انتقادی ماهیت، تاریخچه تحولات و روندهای جهانی جاری و آتی اینترنت - پس ازآن باز نگری ادبیات متحول امنیت پژوهی - سپس ارایه رویکردی متناسب با شرایط خاص ایران اسلامی مقاله حاضر کوششی ابتدایی در این راه است. اینترنت: ویژگیها و تاثیرات جهانی اینترنت را می توان از محصولات دوران جنگ سرد و حاصل هراس وزارت دفاع آمریکا ازخطرات جنگ هسته ای دانست. آرپانت سلف اینترنت یک شبکه آزمایشی بود که به عنوان یک پروژه ملی از طرف آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته وابسته به وزارت دفاع آمریکا از سال 1971 آغاز بکار کرد. و طی دهه 70 به یک پروژه فراگیر ملی و تا حدودی بین المللی تبدیل شد درسال 1986 موسسه ملی علوم آمریکا، NSFNET را برای ارائه ارتباطات شبکه ای به مراکزتحقیقاتی بیشتر و گسترش شبکه بین المللی تاسیس نمود. در سال 1987 شبکه اینترنت مشتمل بر ده هزارکاربر بود و در سال 1989 این تعداد به صد هزار رسید. در سال 1990 آرپانت به زندگی خود خاتمه داد ولی اینترنت به رشد خود ادامه داد تا جاییکه در دهه نود هر ساله تعداد کامپیوترهای موجوددر شبکه اینترنت دو برابر شده است. از سال 1997 با تجاری شدن اینترنت خدمات آن بشدت تنوع و افزایش یافت وهزینه های دسترسی به آن بشدت کاهش یافت. در واقع در آمریکا هردو ثانیه یک host به اینترنت اضافه می شود. از میان سرویسهای متعدد اینترنت، سرویس وب با شبکه جهان گستر بخاطر توان گرافیکی بالا و ارائه خدمات متون مرتبط رشد چشمگیری داشته است (ITU1999.) تقریبا هر سه ماه یکبار توسعه وب دو برابر می شود. (www.mit.edu/.../web-growth-summary) اما این رشد روز افزون بطور کاملا نابرابر توزیع شده است. در حالی که آمریکا و کانادا63درصد، اروپا 4/22درصد و استرلیا، ژاپن و نیوزلند 4/6درصد از کامپیوترهای متصل به اینترنت را در اختیاردارند. بقیه کشورهای آسیایی و آفریقایی تنها 9/5درصد از این کامپیوترها را در خود جای داده اند(ITU1999.( بررسی ویژگیهای کاربران اینترنت نشان می دهد که تحصیلات و ثروت دو عامل مهم در میزان استفاده است. کاربران اینترنت بیشتر از طبقه متوسط بالا، جوان، تحصیلکرده، مرد و شهرنشین هستند.(ucla2000) 83درصد کاربران اینترنت در آمریکا 6درصد اروپا 3درصد در اقیانوسیه و 8درصد در بقیه قاره های دنیا قراردارند. ( (www.iranonline.com نگاهی به وضعیت و موقعیت زبانهای مختلف در اینترنت میزان سلطه زبانهای غربی رانشان می دهد.