آفرینش آدم و حوا و روایتی از هابیل و قابیل
خداوند انسان را نیز مانند موجودات دیگر بصورت جفت آفرید تا برای هم موجب آرامش باشند. آدم تنهای تنها در بهشت بسر می برد و از نوع خود هیچکس را هم صحبتی نداشت تا با وی مانوس باشد، روحش سکون و آرامش نداشت، خداوند همدم و مونسی به نام حوا در کنارش آفرید. روزی آدم بدنبال یک خواب طولانی همینکه سر از خواب برداشت چشمش به زنی افتاد که بالای سرش نشسته است، پرسید تو کیستی؟ حوا پاسخ داد من همسر تو هستم، آفریده شدم تا مونس تو باشم. خداوند فرمود ای آدم خودت و همسرت در این باغ زیبا مسکن گزینید ولی به آن درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد. آدم و حوا وسوسه شدند و به آن درخت میوه نزدیک شدند و از بهشت به روی زمین اخراج شدند. خداوند در وجود انسان میل جنسی را به او هدیه کرد، که برای بشر شامل دو هدف اصلی است هدف اول ارتباط با علم الحیاه (بیولوژی) دارد و بقصد تولید نسل میباشد و دیگری فرعی و برای رفع حوائج شهوانی بوده و با حصول لذائذ انجام میگیرد. که ازدواج بخاطر هدفهای فوق صورت میگیرد بشرطی که در مسیر درست و حلال باشد. زمانی که آدم و حوا از میوه ممنوعه خوردند و از بهشت رانده شدند در زمین سکونت کردند و خداوند توبه آنها را پذیرفت و اجازه زندگی روی زمین را به آنان داد، آنها صاحب فرزندانی شدند هم دختر و هم پسر، دو تن از پسران آدم خواهان یکی از خواهرانشان شدند یعنی زمانی که هابیل و قابیل به سن ازدواج رسیدند. لذا خداوند به حضرت آدم امر کرد که هابیل و قابیل باید هدایایی را بیاورند و هدیه ای که قبول واقع شود صاحب آن هدیه «شوهر» خواهرش خواهد بود. هابیل دامداری می نمود و قابیل کشاورزی، هابیل یکی از بهترین بره های خود را جدا کرده و قابیل چند خوشه خشکیده گندم را انتخاب و روز امتحان هر دو بالای یک بلندی میروند، بادی وزیدن گرفته و بره را از دست هابیل می برد یعنی هدیه هابیل مورد قبول واقع شده و دختر برای اوست. قابیل از فرط عصبانیت با سنگی بر سر برادر خود زده و او را می کشد چون کمی از او بزرگتر بود قدرت بیشتری داشت، حالا او نمی دانست با جنازه برادر چه باید بکند. خداوند دو کلاغ را در حال نزاع فرستاد، یکی از آنها دیگری را کشت و زیر خاک دفن کرد، قابیل نیز همین کار را با جنازه برادرش کرد و او را دفن کرد، پنهانی به نزد خانواده رفته دست خواهرش را می گیرد و از آنجا فرار می کند و در جای دیگری از زمین صاحب کودکان و نسلی دیگر از انسانها می شوند.
کتاب آدم و حوا اثر بی آزار شیرازی
زن در جاهلیت عربستان:
یکی از وحشتناکترین رسوم و عادتهای شوم دوران جاهلیت دخترکشی بود، آن هم در زشتترین صورت یعنی زنده بگور کردن یا گردن زدن و یا از بالای بلندی به پائین پرت کردن فرزندان دختر. آنان دختران را در ردیف حیوانات قرار می دادند، بی عفتی و بی ناموسی در حدی بود که به طور آزاد و رسمی بینشان نکاح چند تایی صورت می گرفت، یعنی مردان با قدرت مالی خود هر چند زن که
می خواستند اختیار می کردند و زنان نیز در اختیار هر فردی قرار می گرفتند، زنانی هم بودند که بر سر در خانه های خود پرچمی یا علامت و نشانه ای به این عنوان نصب می کردند، و اگر فرزندی می آوردند مدعیان را همراه قیافه شناسان جمع می کردند، قیافه شناسان کودک را شبیه هر کدام از مردان
می دانستند او را به عنوان پدر کودک معرفی می کردند. در چنین شرایطی پیامبر پا به عرصه وجود گذاشت و با خواست خداوند توسط عبدالله نوری پاک به رحم آمنه منتقل شد تا پیامبر به دنیا آمد.
کتاب: سیره چهارده معصوم محمد مهدی اشتهاردی
ازدواج پیامبر (ص) و خدیجه (س):
خدیجه از خاندان قریش، بانوئی بسیار پاکدامن و ارجمند بود، او دو شوهر کرد، هر دو از دنیا رفتند، و اموال بسیاری از آنها از طریق ارث به او رسید، ثروت او از حد و مرز می گذشت. همواره کاروانهای بازرگانی او در شام و یمن و طائف، در حرکت بودند، عموی خدیجه از دانشمندان و کشیشان مسیحی بود و همه کتابهای آسمانی را خوانده بود، او نشانه های پیامبری را در وجود پیامبر اسلام دیده بود، خدیجه توسط او به مقام پیامبر آگاه شده بود، و خود او نیز روش پاک و امانت داری و صداقت او را مشاهده کرده بود، از این رو مجذوب و شیفته بی قرار پیامبر (ص) شد و تصمیم گرفت با پیامبر ازدواج کند، در این وقت پیامبر (25) سال داشت ولی از سن خدیجه (40) سال می گذشت. پیامبر با وساطت عمویش ابوطالب پدر علی (ع) وسایل ازدواج با خدیجه را فراهم کرد، خدیجه بسیار فداکار و مهربان بود و همه ثروتش را در اختیار پیامبر گذاشت تا در راه هدفی بزرگ به مصرف برسد. پیامبر سال فوت خدیجه را «سال غم» نامید پیامبر می فرمود: خدیجه وقتی به من پیوست که همه از من دور می شدند، او در راه اسلام، هرگز مرا تنها نگذاشت، همواره از من حمایت کرد، خدا او را رحمت کند که بانوی پر برکتی بود. حضرت فاطمه (س) حاصل چنین ازدواجی بود.
سیره چهارده معصوم
ازدواج علی (ع) و فاطمه (س):
خواستگاران بسیاری برای حضرت فاطمه آمدند نزد پیامبر خدا ولی حضرت محمد و فاطمه (س) حضرت علی را برگزیدند. حضرت محمد به علی (ع) فرمودند چه چیزی را مهریه قرار میدهی، علی (ع) فرمود شمشیر و اسب و زره و شتری برای کشیدن آب از نخلستان دارم. پیامبر فرمود شمشیر و شتر و اسب برای خودت لازم است برای جنگ با مشرکان و کشاورزی و زندگی، فقط زره می ماند که من آن را به عنوان مهریه زهرا (س) می پذیرم حضرت علی زره را 480 درهم قطری فروخت به حضرت محمد داد و او را نیز با این جهازیه حضرت فاطمه را تهیه کرد. امام صادق می فرمایند: اگر خداوند علی را برای فاطمه (س) نمی آفرید، در سراسر زمین از حضرت آدم گرفته تا تمام انسانهای بعد از او، همسر همتایی برای فاطمه (س) پیدا نمی شد. پیامبر از پولی که حضرت علی به او داد وسایل زیر را به عنوان جهاز راهی خانه علی (ع) کردند: پیراهن یک عدد – روسری یک عدد – چادر مشکی عربی یک عدد – بقچه بافته شده از لیف خرما – دو عدد متکا – پرده پشمی – حصیر – آسیاب دستی – طشت مسی- کاسه سفالی – مشک آب – آفتابه سفالی – فرش پوستی – عبای سفید – ظرف آب خوری . هنگامی که این وسایل ساده و بی آلایش را به حضور پیامبر آوردند اشک در چشمانش حلقه زد و سر به آسمان نمود و گفت: خدایا به زندگی قومی که گرانمایه ترین ظروفش سفالی است برکت بده. در حدیثی نقل شده است که: حضرت فاطمه (س) بعد از وفات رسول خدا (ص) هرگز لبخند نزده بود جز زمانی که تابوت پوشاننده را دید از خوشحالی خندید و فرمود: این تابوت چقدر زیباست که مانع مشخص شدن حجم بدن می شود. گویی ایشان از چگونگی حمل جنازه زنان در مدینه ناخرسند بودند چون آنها بدن زن را روی چوبی بدون دیواره می نهادند به طوری که حجم بدن زن را نمایان می کرده است و با دیدن تابوت پوشاننده خندیده بودند.
کتاب: سیره چهارده معصوم
انگیزه های ازدواج و عوامل بازدارنده ازدواج:
غریزه بقای نسل، انگیزه تکامل نسل، نیاز جسمی، میل داشتن استقلال، بر آورده نیازهای عاطفی و انگیزه رفع تنهایی از انگیزه ازدواج می باشند و عوامل بازدارنده ازدواج در دختران و پسران نیز می تواندشامل: ازدواج را زود دانستن (یعنی معتقد است در آینده با کسب آمادگی های لازم و امکانات بیشتر ازدواج کند، زندگی آرام، راحت و طبیعی تری خواهد داشت) دنبال کردن اهداف مهم تر، اعتقاد به داشتن زندگی آزاد، شکست در عشق، اختلالات روانی – جنسی و افسردگی ، بدبینی، افراد وسواسی، و وابستگی بیمارگونه به خانواده، باشد. لذت زندگانی در مجاهده است باید با حقایق روبرو شد و بجای افسوس و آه با نیروی سعی و همت اشکالات را که بر سر راه کامیابی است از میان برداشت. از حقیقت به خیال پناه بردن و در پس زانوی غم نشستن، بیماری ناکامی را درمان نمیکند.
ازدواج مطلوب آن است که زن و شوهر یکدیگر را شناخته حسن تفاهم دارند و هر کدام از آنها بهدف و وظایف خویش آگاهی داشته و در تامین زندگی و تهیه سعادت خانوادگی تشریک مساعی می نمایند.
کتاب: روانشناسی عمومی دکتر حمزه گنجی
انتخاب همسر و ازدواج از نظر اسلام:
در اسلام خانواده محبوبترین بنیاد اجتماعی است. تا آنجا که تشکیل هیچ بنیانی نزد خدا ارزشمند تر از تشکیل خانواده نیست و هر که برای تشکیل خانواده اقدام کند و خود را از آلودگی به گناه برهاند، نیمی از دین خویش را از دستبرد شیاطین محفوظ داشته است. پیامبر (ص) می فرمایند ازدواج سنت من است هر کس از آن پیروی نکند از من نیست و مسلمان نیست و خدا نیز او را دوست ندارد. از نظر اسلام معیارهای انتخاب همسر خیلی مهم می باشد. چرا که اولین و مؤثرترین قدم در موفقیت یک خانواده، دقت و بررسی کافی در مرحله انتخاب همسر است. تجربه نشان می دهد که ریشه بسیاری از ناکامیها در خانواده ها نا آگاهی یا غفلت در همین مرحله است – اولین مسئله مهم ایمان و تقوا می باشد: شخص با ایمان، به علت ارتباط قلبی با خدا فردی قابل اعتماد است و هر چه ایمان او قویتر باشد بیشتر می توان به قول و تعهد او در امر ازدواج اعتماد کرد. اعتماد کردن به کسی که فاقد نیروی کنترل کننده ایمانی و اعتقادی است، غالباً به مصلحت نیست. دومین مسئله اخلاق خوب است: همسر بد اخلاق انسان را به پیروی زودرس مبتلا می کند و زندگی کردن با انسانهای بد اخلاق خیلی مشکل است. سومین مسئله مهم اصالت خانواگی می باشد: پیامبر می فرمایند از سبزه مزبله (زباله دان) بپرهیزید یعنی از زن زیبایی که در خانواده بد زندگی می کند. محیط خانه و دانشگاه دو عاملی هستند که می توانند جوانان را در راه تشکیل یک فلسفه زندگی صحیح و موافق با اصول اسلامی و انسانی تربیت و راهنمایی نمایند. دختر و پسری که به حد بلوغ رسیدند، می خواهند اطاق مخصوص به خود داشته باشند تا بتوانند دور از چشم همه بخصوص خواهر یا برادر کوچکتر از خود فکر کرده و نقشه فعالیتهای آینده خود را بکشند. یک فرد بالغ طبیعی بهیچ وجه حاضر نیست که دیگران فکر کنند هنوز محتاج به کمک و راهنمایی است. بهمان نسبت اگر با پسر و دختر در این سنین مانند اشخاص بالغ رفتار شود بهمان نسبت بیشتر به آنها اعتماد کرده و اگر مسئولیتی به آنان محول کنیم نتیجه بهتری خواهیم گرفت. احتیاجات جنسی در این سن ببالاترین مرحله خود میرسد و شخص بالغ در جستجوی کسی است که بتواند مسائل جنسی خود را بااو در میان گذارد. میل جنسی در زنان نسبت به اشخاص مختلف و ساختمانهای بدنی گوناگون متفاوت است و این میل ممکن است، ضعیف، شدید، و یا منحرف باشد. که از آنها به سردی مزاج (بی میلی جنسی که دلایل گوناگون دارد) تحریکات شدید و شهوت انگیز و جنون شهوت (که ریشه در بیماریهای روحی دارد) نام می برند.
کتاب معارف اسلامی
عشقهای واهی و مجازی:
زنانی که از دور به شخصی علاقمند می گردند و او را ایدهآل خود دانسته و همیشه به عشق خیالی خوش بین می باشند. در حالیکه این خواب و خیال ممکن است هیچگاه به حقیقت نپیوندند. در ضمن شوهر در نظر این قبیل زنان هرگز مانند نمونه دلخواه آنهاست و نزد آنان جلوه نخواهد داشت. این نوع زنان عاشق سایه و خیالند و اغلب خود را دلبسته و فریفته شعرای متقدم (قدیمی) و خوانندگان مشهور و هنرپیشگان و بازیگران سینما و تلویزیون و یا ورزشکاران از قبیل فوتبالیستها و غیره می کنند ولی از نزدیک شدن به آنان خودداری می نمایند تا بد نام نگردند و همچنان در شیفتگی باقی بمانند. نا گفته نماند که این عاشقهای دائمی هیچگاه بوصال نمی رسند.