قرآن دستور دیگری بریا یهود صادر میکند که نماز را به پا دارند و زکات را بدهند تا هماهنگی بین مسلمانان وآنها ایجاد گردد همانطور که روش پیامبران می باشد که مردم را به دین واحد دعوت می کنند. قران نیز می خواهد با این دستور تشتت واختلاف را از میان آنان بردارد و همه را به سوی وحدت دعوت کند .
ولی شاید نکته این که از میان تمام افعال نماز رکوع را تذکر می دهد و می گوید با رکوع کنندگان رکوع نماید. این باشد که خواسته است نوع کامل نماز را که در اسلام مقرر شده است بیان نماید و بدانند که مقصود از انجام نماز نمازی است که مسلمین می خوانند نه نمازی که در بین خود آنها مرسوم ا ست که هیچ رکوع ندارد. به علاوه این عبادت اشاره به نماز جماعت که روح اجتماع نماز به عالیترین صورت در آن جلوه گر است نیز می باشد.
سوگند به آنها که صف کشیده اند سوگند به صفوف نمازگزاران بعضی از مفسران می فرمایند منظور از صفوف رزمندگان و مجاهدان راه خدا و یا صفوف نمازگزاران وعبادت کنندگان است.
تاکید پیامبر(ص) نسبت به شرکت در صف اول نماز جماعت در حدیثی می خوانیم که پیامبر (ص) تاکید فراوانی در زمینه شرکت در صف اول نماز جماعت فرمود وگفت: خداوند و فرشتگان درود می فرستند بر آنهایی که پیشگامند در این صفوف و به دنبال این تاکید مردم برای شرکت در صف اول فشار آوردند قبیله بنام بنی عذره بودند که حماسه هایشان از مسجد دور بودگفتند ما خانه هایمان را می فروشیم و خانه هایی نزدیک مسجد پیامبر(ص) خریداری می کنیم تا به صف اول برسیم آیه ی فوق نازل شد و به آنها گوشزد کرد که خدا نیات شما را می اند حتی اگر در صف آخر قرار گیرید وچون تصمیم براین دارید که در صف اول باشید پاداشی نیت خود را خواهید داشت.
جنبه های اجتماعی نماز
ذکر صیغه ی جمع در نعبد ونعستین و همچنین آیات بعد که همه به صورت جمع است نشان میدهد که اساس عبادت مخصوصا نماز بر پایه ی جمع وجماعت است حتی به هنگامی که بنده در برابر خدا راز و نیاز بر می خیزد باید خود را میان جمع و جماعت بینید تا چه رسد به سایر کارهای زندگیش به این ترتیب هر گونه فردگرایی و تک روی و انزواطلبی ومانند اینها مفاهیمی مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته می شود. مخصوصا نماز از اذان و اقامه که دعوت به اجتماع برای نماز است گرفته لاحی علی الصلاه بشتاب به سوی نماز .. تا سوره ی حمد که آغازگر نماز است. السلام علیکم که پایان آن است همه دلیل بر این است که عبادت در اصل جنبه ی اجتماعی دارد یعنی باید به صورت جماعت انجام شود. درست است که نماز فرادی نیز در اسلام صحیح است اما عبادت فردی جنبه ی فرعی و درجه ی دوم را دارد.
کتاب نمازشناسی نویسنده: حسن راشدی
«اهمیت وفضیلت نماز جماعت»
اولین و بهترین نشان فضلیت نماز جماعت این است که خدای تعالی، در سه موضع از قرآن صریحا آن امر فرموده است:
در سوره بقره فرمود:
یا بنی اسرائل !… و امنوا بماانزلت .. و ارکعوا مع الراکعین
(ای پسران اسرائیل !.. به آنچه فرو فرستادیم ایمان آورید.. و با رکوع کنندگان رکوع کنید)
این آیات کریمه یهود را به قبول قرآن و اجرای برنامه های آن می خواند و اشاره می کند به این که از مهمترین برنامه های اسلام خواندن نماز در صورت گروهی دسته جمعی است ونماز جماعت جزء ضمن اسلام است نه امری زاید وحاشیه ای .گفته اند استفاده از کلمات «رکوع و» و«راکعین» بر جای «صلوه » و «مصلین» بدان سبب است که رکوع، در نماز یهود نبوده است واز ویژگی نماز مسلمانان است وفهم این معنی است که یهود در صورت قبول قرآن باید به آیین مسلمانی در کنار دیگر نمازگزاران مسلمان به جماعت بگذارند. هم چنین استفاده از کلمه ی «رکوع» ما را به این حقیقت رهبری می کند که ملاک رسیدن به جماعت، «رکوع» بسته است و اگر کسی نتوانند خود را در رکوع به امام برساند آن رکعت از نماز جماعت را از دست می دهد واز فضیلت آن محروم ماند.(216)
از امام باقر (ع) پرسیدند:آیا نماز جماعت، واجب است؟ فرمود(220): «نماز،واجب است اما گردهمایی در نمازها، واجب شده نیست، لیکن سنت ا ست و کسی که نماز جماعت را بدون بماند ویا بیماری و یا از روی بی میلی نسبت به آن وگروه مومنان رها سازد، نمازش پذیرفته نمی شود.شیخ عطار چنین پند می دهد:(221)
تو گه درجمع باشی ،جمع گردی تو باشی شمع او راشمع گردی
میان خلق باش و با خدا باش چو جان با تن نشین وزتن چرا باش
مکن ترک جماعت وان جمعه بدی شواز ریا و ذوق سمعه
برون می رو ولی از خلق مگریز
به صورت با کسی اندر میامیز
از زریق از امام صادق(ع) روایت شده است : به امیر مومنان خبر رسیدکه مردمی در نماز جماعت حاضر نمی شوند. آن حضرت سخنرانی کردند و فرمودند:(گروهی هستند که در مساجد ما با ما حاضر نمی شوند! پس با ما نخورند نیاشامند رایزنی و وصلت نکنند واز غنائم ما چیزی نگیرند یا این که با ما در نماز جماعت ما حاضر شوند.) و مسلمانان از خوردن نوشیدن و وصلت کردن با آنان خودداری کردند تا در نماز جماعت حاضر شدند.(222)
همچنین از زریق روایت شده است که گفت: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:(نماز مرد ک در منزلش به جماعت خواند برابر با بیست و چهار نماز است. نمازی که در مسجد به جماعت خواند برابر با چهل وهشت نماز است و یک رکعت نماز که در مسجد الحرام خوانده شود برابر با هزاررکعت است که در مساجد دیگر خوانند. نمازی که در مسجد به تنهایی خوانده شود برابر با بیست وچهار نماز است و نمازی که در منزلت به تنهایی بخوانی غبار پراکنده در فضاست که چیزی از آن به سوی خدا بالا نمی رود که کسی که به منظور روی تابیدن از مسجد در خانه اش به جماعت نماز خواند نماز وی وکسانی که با اونماز گزارند.
نماز و وقف
فکر و فرهنگ نماز مساله ای مسجد سازی موقوفات هنر معماری و تعاون مردمی در بنای مسجد اتفاق و ایثار مال وجان در تاسیس آنرا در جامعه به وجود می آورد.صدها هزار قطعه زمین و مغازه و مزرعه در طول تاریخ وقف مساجد شده که این خود یک صدقه دائمی و یک حرکت الهی و خدمت اجتماعی است که در شعاع نماز و مسجد نصیب مردم می شود. به علاوه وقف در تعدیل ثروت نقش مهمی دارد وقف چراغی است که انسان برای فردای خویش می فرستد، وقف نشانه ی تداوم مالکیت انسان بعد از مرگ است وقف نشانه ی عشق به مکتب و مردم است.
اجتماع مردم در مسجد برکاتی داردکه با نوشتن چند سطر حق آن ادا نمی شود. در قرآن بارها نماز وانفاق نماز وزکات نماز و قربانی در کنار هم آمده است.
نماز و تشکیلات
چنانچه برای امام جماعت حالتی به پیش آید که نتواند به نماز ادامه دهد یکی از کسانی که در نزدیکی او هستند در همان حال امامت را به عهده می گیرد و این نشانگر آن است که برنامه های اسلامی با رفتن یک فرد نباید بهم بریزد بلکه باید تشکیلات و نظام چنان پایه گذاری وبرنامه ریزی شود که هر گاه فردی رفت ونظام از هم نپاشد وتشکیلات همچنان پابرجا باشد. مهم تداوم راه است هر چند پیشوا عذری پیدا کند.
نماز و نظارت عمومی
اگر هر یک از امام جماعت یا مردم در تعداد رکعتهای نماز دچار تردید شوند می توانند از یکدیگر رفع تردید نمایند مثلا اگر امام جماعت شک کرد سه رکعت خوانده یا چهاررکعت ولی دید مردم بعد از سجده قیام کردند او هم باید قیام کند یعنی بنا گذارد کهسه رکعت خوانده است.
آری یکی ازبرکات نماز جماعت رفع تردید وشک است به دیگران اطمینان کرده است بازگشت ومراجعه به مردم ایمان است.
نماز ومحبت
تعاون ومحبتی که میان مسجدی هاست میان دیگران نیست.
در نظام زندگی مسجدی ها همین که یک نفر دو سه روز نیامد احوالش را می پرسند اگر مریض است عیادتش می روند اگر مشکلی دارد حل می کنند مسجدی ها احساس غربت نمی کنند. کسی که هیچ فرزند و برادری نداشته باشد ولی سروکارش با مسجد باشد احساس می کند همه برادر وفرزندش هستند. بارها دیده شده یک مسجدی ساده که از دنیا می رود مجالس او پررونق مغازه ه برای او بسته و تشییع جنازه او شلوغ و باشکوه است.اینها نشانه ی پیوند قلبی ومحبتی است ک در خانه ی خدا با مومنین ایجاد می شود. اگر یک مسجدی از سفر مکه بیاید یا پسرش یا مادیا دخترش عروس شود در خود یک دلگرمی احساس می کند مردم را در غم و شادی خود شریک می داند هر گز این عواطف گرم از دوستان مسجدی را نمی توان با چیزی مقایسه کرد.
نماز و آبرو
کسانی هستند که در محله خود حاضر به خلافکاری نیستند چون مردم او و بستگانش را می شناسند ولی اگر همین اشخاص به منطقه ناشناسی هجرت کنند خلاف برای آنان سنگینی قلبی را ندارد شرکت در نماز جماعت انسان را وابسته به مسجد واسلام و مردم میکن دوبرای مسجدی سیمایی از تقوی می سازد که با این عنوان حتی المقدور حاضر به خلاف نیست ومیداند که خلاف آبروی مذهبی اورا می برد لباس قدسی و محبوبیت را از تنش بیرون می آورد. ولی افرادی که از مردم واسلام و مسجد بریده ان خلافکاری برایشان خیلی فشار ندارد او عنوان مذهبی پیدا نکرده تا غم از دست دادنش را بخورد.
نماز اصلاح کننده ی فرد وجامعه است.