عوامل حواس پرتی و درمان آن
هرزگی قوه خیال:
آدمی دارای نیرویی است که دائماً زمان و خیالش را به کار می گیرد.
ویژگیهای قوه خیال:
یکی از ویژگیهای قوه خیال، فرار و متحرک بودن آن است. چون اگر تفکر نباشد، هزاران خاطره و مسأله بر ذهن انسان در طی چند لحظه، بدون هیچ ارتباطی به هم می رسد.
انواع خیالات در نماز:
گاهی در نماز آنچه به ذهن خطور می کند، انجام کار خیری است؛ مثلا در این تصور است که چگونه بعد از نماز سخنرانی کند و در بعضی اوقات کار شری را در ذهن می پرواند، مثل اینکه چگونه سر کسی را کلاه بگذارد. گاهی فقط به صورت خیال است و آن خیال پسندسده است، مثل اینکه پولدار شود و به دیگران کمک کند و یا اینکه آن خیال فاسد است، مثل اینکه لذت گناهی را که کرده است را به یاد بیاورد و به آن دلخوش کند.
درمان:
باید در بیرون نماز، تمرین و ممارست در حفظ قوه خیال و متمرکز کردن آن صورت گیرد.
روشی در تمرکز قوه خیال:
تعملیاتی مثل تمرکز حواس و فکر در روانشناسی و علم هیپنوتیزم و ریاضیات وجود دارد و همه برای آن است که قوه مغناطیسته و عزم و اراده آدمی، قوی گردد، به طوری که قادر به انجام هر کاری به راحتی باشد.
کیفیت تغذیه قوه خیال:
عواملی که باعث تغذیه قوه خیال می شود عبارتند از: یاد خدا بودن، تفکر در مسائل علمیه، مراقبت بر احوال و رفتار خود که چه مقدار منطبق با عقل، شرع و رضای خداوند است.
دنیا پرستی:
از موانع مهم و اصلی حضور قلب، دنیاپرستی و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. غالب اندیشمندان مسأله دنیادوستی را یکی از مهمترین مانع حضور قلب بر شمرده اند.
الف) ترک اصل دنیا:
برخی بر این عقیده اند که باید از تمام موهبتهای دنیایی دور شویم و فقط به عبادت خدا بپردازیم. چرا که دنیا و متعلقات آن موجب بدبختی می شود، لذا باید دنیا را انتخاب کرد و یا آخرت را و جمع بین این دو ممکن نخواهد بود.
دیدگاه اسلام:
اسلام شدیداً با رهبانیت، دوری از دنیا، ترک کار و تلاش و عدم همسر گزینی و ... مخالف است و این تفکر از مذاهب مسیحی و بودایی، وارد اسلام شد. پیغمبر اسلام می فرمایند: «عبادت، هفتاد جزء دارد که بهترین عبادتها، کار و تلاش است.»
بنابراین اصل دنیا و توجه به آن، نه تنها منافات با دینداری و عبادت خدا ندارد، بلکه همان طور که ذکر شد از بهترین عبدتها می باشد.
ب) ترک محبت دنیا:
بعضی اعتقاد دارند که اسلام، محبت و علاقه به دنیا را به طور مطلق مذموم دانسته و از همین جهت علاقه به زن، فرزند، اموال، خوارکیها و ... را مردود می دانند، در این باره به آیات و روایات استناد می کنند.
دیدگاه اسلام:
اگر منظور از محبت، علاقه و ارتباط عاطفی و غریزی است که اسلام نه تنها آن را نفی نکرده است، بلکه با واقع بینانه ترین دیدگاه، آن را تفسیر کرده و آن غرایز و تمایلات را جزو سدشت آدمیان دانسته است و از نظر اسلام تمایل به دنیا و علاقه به آن، قابل کسب نیست، بلکه از امور فطری و غریزی است که خداوند بر حسب ضرورت و نیاز در درون ما نهاده است که بدون آنها رسیدن به کمال ممکن نخواهد بود.
ترک دنیاپرستی:
آنچه اسلام بدان معنقد است، ترک پرستش دنیا و کمال مطلوب و محبوب واقعی ندانستن آن است. غرایزی که در درون ما آدمیان وجود دارد، فقط مادی نیست، بلکه غرایز دیگر هم در درون ما هست که با معادلات مادی، ارزیابی نمی گردد. از نظر اسلام، آن همان، معنویات و کمال مطلوب است که در حقیقت غرایز مادی، مقدمه ای است در جهت رسیدن به آن ارزشهای والای انسانی، حال اگر رابطه انسان با دنیا به صورت اسارت و بندگی درآید، موجب می شود که مادیات و دنیا هدف قرار گیرید و در نتیجه تمام ارزشهای عالی انسان از بین برود.
درمان:
برای درمان دنیازدگی، اولاً باید دیدگاه خود را نسبت به دنیا و انسان از زاویه دین اسلام اصلاح نمود. ثانیا یافته ها و علم و معرفت خود را در مرحله عمل به کار بندیم.
دنیاشناسی و انسان شناسی واقع بینانه:
دنیا واقعیتی است که باید در آن زندگی کرد. شرط استفاده بهینه از دنیا آن است که آن را «مرکب» و وسیله ای برای رسیدن به حقایق زندگی و کمال خود قرار دهیم و مواظب باشیم در بند آن اسیر نشویم و مسافر بودن در این دنیا را فراموش نکنیم.
دنیاپرستی همان بیماریها و اسارتهای درونی است که مورد نهی واقع شده است. ترک دنیا پرستی یعنی حرص، طمع، تکبر، خودبینی و دیگر بیماریهای روحی.