اولاً باید گفت طبق نص صریح قرآن کریم، شیطان دشمن انسان است. به همین دلیل سوگند خورده است که انسانها را از راه درست منحرف کند، قرآن سخنان شیطان را چنین نقل کرده است: گفت پس به سبب آن که مرا به بیراهه افکندی، من هم برای فریب آنان (انسانها) حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست، آنگاه از پیش رو، و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها میتازم.
از این آیات به خوبی معلوم میشود که شیطان خطرناکترین دشمن انسان است که هیچ دشمنی به اندازه او برای انسان خطرناک نیست، زیرا هر کسی که با انسان دشمنی کند به عنوان دشمن با انسان دشمنی میکند اما شیطان به عنوان دوست و از راه دوستی با انسان دشمنی میکند و ضربه میزند چنان قرآن فرمود: (و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین) برای آن دو (آدم و حوا) سوگند یاد کرد که من قطعاً از خیرخواهان شما هستم. بنابراین چون شیطان خطرناکترین دشمن انسان است بدیهی است که از شر چنین دشمنی به خداوند که بهترین دوست و قدرتمندترین پناه دهنده و حفظ کننده است باید پناه برد. زیرا هیچ کسی غیر از خداوند نمیتواند انسان را از آسیب چنین دشمنی حفظ کند. و راههای مختلف برای پناه بردن به خدا از شر شیطان و شیاطین وجود دارد که یکی از آنها این است که انسان همواره و در هر زمان و مکان به یاد خدا باشد و در هیچ حال خدا را فراموش نکند. در روایتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله رسیده که فرمود: شیطان قدمش را به قلب بنیآدم میگذارد، وقتی آن فرد به یاد خدا بیفتد و خدا را یاد کند شیطان پنهان میشود و خود را کنار میکشد اما وقتی خدا را فراموش کرد و از یاد خدا غافل شد دوباره شیطان حمله میکند.
ثانیاً:: خداوند خود دستور فرموده است که از شر وسوسههای شیطان و شرارتهای مداوم و گوناگون او باید به خدا پناه برد، در سوره فصلت فرمود: (و اما ینزغنّک من الشیطان نزغٌ فاستغذ بالله هو السمیع العلیم) یعنی اگر زمزمهای از شیطان تو را از جای درآورد، پس به خدا پناه ببر که او خود شنوای داناست.
ثالثاً: همان طوری که بچهها که در دفاع از خود ناتوان و ضعیفاند با فطرت و سرشت طبیعی خود به پدر و مادر و بزرگتر از خود پناه میبرد. انسانها نیز وقتی با شیطان مواجه میشد به طوری فطری پناهگاهی غیر از خدا برای خود در برابر آن خطر جستجو نمیکنند لذا به خدا پناه میبرد. چه این که در قرآن کریم نیز فرموده: بگو پناه میبرم به پروردگار مردم، پادشاه (صاحب اختیار) مردم، از شر وسوسهگر نهانی آن کس که در سینههای مردم وسوسه میکند.
در این آیات بدین نکته توجه داده شده که به هنگام خطر وسوسههای شیطانی به موجوداتی که مسئول تربیت انسان، اختیار دار انسان، و معبود انسان که خداوند است باید پناه برد تا در سایه تربیت او، و قدرت و اختیار او، و عبادت او از شر شیطان حفظ شود. عارف سترگ و آموزگار بزرگ حضرت امام خمینی کلامی بسیار مفید و آموزنده درباره پناه بردن به خدا از شر شیطان دارد که در بخشی از آن آمده: ملتفت باش که خیالات فاسده قبیحه و تصورات باطله از القائات شیطان است که میخواهد جنود خود را در مملکت باطن تو برقرار کند و تو که مجاهدی با شیطان و جنودش، و میخواهی صفحه نفس را مملکت الهی و رحمانی کنی باید مواظب کید آن لعین باشی تا انشاءالله در این جنگ بر شیطان غالب شوی، و ای عزیز از خدای تبارک و تعالی در هر آن استعانت بجوی و استغاثه کن در درگاه معبود خود و با عجز و الحاح عرض کن: بارالها، شیطان دشمن بزرگ است که طمع کرده تو خودت با این بنده ضعیف همراهی کن که بتواند از عهده این دشمن قوی برآید و در این میدان جنگ با این دشمن قوی که سعادت و انسانیت مرا تهدید میکند تو خودت با من همراهی فرما که بتوانم جنود او را از مملکت خاص تو خارج کنم و دست این غاصب را از خانه مختص به تو کوتاه نمایم.
رابعاً: هر لحظه امکان انحراف برای انسان وجود دارد و اصولاً وقتی خداوند به پیامبرش دستور میدهد در سوره (الناس) که از شر شیطان خناس به خدا پناه ببرد دلیل بر امکان گرفتار شدن در دام خناس وسوسهگران است با این که پیامبر اکرم به لطف الهی و با امدادهای غیبی و سپردن خویش به خدا از هرگونه انحراف بیمه شده بود ولی با این حال از شر شیطان به خدا پناه میبرد، افراد عادی تکلیفشان به خوبی روشن است، زیرا انسانهای عادی همواره در معرض خطر شیطان است لذا باید در پناهگاه محکم الهی خود را حفظ کند. البته باید توجه داشت که منظور از پناه بردن به خدا این نیست که انسان تنها با زبان بگوید (اعوذ بالله) بلکه باید با فکر و عقیده و عمل نیز خود را در پناه خداوند قرار دهد و از راههای شیطانی، برنامههای شیطانی، افکار و تبلیغات شیطانی، مجالس و محافل شیطانی خود را کنار بکشد و در مسیر افکار و تبلیغات رحمانی جای دهد.
خامساً: بر اساس آیه مبارکه سوره اسراء که فرمود: (واستغزر من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی اموال والاولاد و عدهم و ما یعدهم الشیطان الا غروراً یعنی از ایشان هر که را توانستی با آوای خود تحریک کنی و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده، و شیطان جز فریب بر آنها وعده نمیدهد. بنابراین آیه چون شیطان موجود فریبکار است و همواره سعی در فریب انسان دارد، پس انسان باید از شر فریب او به خدا پناه ببرد، چه این شیطان در واقع بزرگترین خنّاس است یعنی از راههای مخفی و پوشیده بر علیه انسان فعالیت میکند تا انسان را فریب دهد بگونهای که انسان متوجه نیّت و سوء قصد او نمیشود لذا انسان از شر چنین دشمنی که همواره به طور پنهانی به انسان ضربه میزند باید به خدا پناه ببرد چنان که خداوند در سوره ناس دستور داده که باید از شر وسوسههای خناس به خدا پناه ببرید. فرمود: قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس) یعنی بگو پناه میبرد به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شر وسوسهگر نهانی آن کس که در سینههای مردم وسوسه میکند.
شیطان حقیقت تاریک و ظلمانی عالم هستی است که در برابر نور شریعت خدا قرار گرفته و علاوه بر اینکه خود را از نعمت بهشت و رضوان الهی محروم ساخته، دشمن قسم خورده ای است که قصد دارد انسان ها را نیز با خود همراه سازد و این شقاوت ابدی را برای آنان نیز رقم زند.
آدمی از بدو خلقت با شیطان همراه گشته، حتی انبیا نیز از شر دشمنی اش در امان نبوده اند: «وکذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن» (انعام112. ) از این رو انسان برای نجات از شر او و برای رسیدن به کمالات مطلوب خلقتش، به هدایت خالق هستی محتاج است؛ زیرا بر خلاف «ثنویین» که برای نور، خدایی و برای ظلمت، خدای دیگری معتقد بودند، اسلام و همه ادیان آسمانی و توحیدی، خالق خیر و شر را خداوند متعال می دانند. یعنی در مکتب توحیدی این خداوند است که هم آفریننده انسان و کمالات انسانی است و هم خالق شیطان و شرور.