تردید نکنیمکهتا قرآنبینما عزیز و حاکمنباشد، امّتاسلامینمیتواند بهجایگاهیکهشایستهاستدستپیدا کند و اگر قرآنجایخودشرا در بینما پیدا کند آنروز، ما عزّتدنیا و آخرترا خواهیمداشت. دربارهاینخاصیتقرآن بهما گفتهاند کههر وقتظلمتها و شبههها در جامعهشما خودنماییکند بهقرآنمتوسّلشوید و بهآنپناهببرید. زمانما کمیایننگرانیرا بوجود آوردهکهموجمخرّبفرهنگغربو توطئههایدشمنانخدا، جوانانما را مورد آسیبقرار بدهد کهبهترینراهبرایما توجّهبهقرآناستکهخوشبختانهچنینوضعیدر جامعهپیدا شدهاست. ولیبهبخشیاز جامعهمحدود است. ما امیدواریمهمهیجامعهما از ایننورانیتبهرهبگیرند...»
[ سخنرانیدر مراسمافطار با قاریانقرآنکریم- 16 آذر 1379 ]
***
منافعو مصالح اسلاممهمترینمسألهاز نظر قرآن
«...قرآنگاهیتحلیلمیکند و میفرماید: از ترساینکهفقیر شوید، از ترساینکهضرر کنید، از ترساینکهمصیبتیپیشبیاید و بعداً روابطخارجینداشتهباشید و فلانچیز مورد علاقهشما آسیبنبیند، اینکارها و تخلّفاترا انجاممیدهید.
مطلبیکهمیخواهمعنوانکنمایناستکهما باید در فرهنگاسلامییکاولویتمهمّ بگنجانیمو آنهمتقدّممنافعاسلامبر همهچیز است. اینخیلیمهماست. اینخواستقرآناست. یقیناً روحاسلاماز مسلمانانواقعیمیخواهد کههر جا پایخدا، پیامبر (ص)، قرآن، امّتاسلامیو مصالحاسلامپیشمیآید، جاییبرایترجیحسایر منافعنباشد.مثلاً مصالحجغرافیاییبرایخیلیاز ملّتها و دولتها پیشمیآید. مسایلنژادی، حزبیو منافعمادّیو تجاریهممهماست. نمیتوانبهدولتیگفتنسبتبهاینها بیتوجّهباشد. منافعدولتها مهماست. اما منافعو مصالحاسلاممهمتر است. در داخلیکدولتهمجریانهایمختلف، احزابو باندها هستند کهباید منافعآنها در راستایمصالحدولتباشد و منافعدولتهایاسلامیهمباید در راستایمصالحاسلامباشد.
واقعاً مسایلیکهقرآنبرایمصالحاسلاماز ما خواستهاست، امروز در دنیایاسلامکمعملمیشود. در گذشتههمنبودهاست. یا لااقلمنزمانیرا سراغندارمکهنامببرمکهمثلاً در فلانتاریخمنافعاسلامدر اولویتدولتها بود. حتّیدر مدینهکهجمعیتمحدودیداشتو شهریبود و مسایلقومیو جغرافیاییمطرحنبود، همینمشکلوجود داشت. گفتمکهآیاتمتعدّدیبهاینمسألهاشارهمیکنند...»
[ سخنرانیدر مراسمکنفرانسبینالمللیوحدتاسلامی- 7 تیر 1378 ]
***
فاصلهگیریدنیایاسلاماز توصیهها و سفارشاتقرآنی
«...واقعاً از آنچهکهقرآناز ما خواستهو آنچهکهالاندنیایاسلامبهآنپایبند است، خیلیفاصلهداریم. البتهاز اولظهور اسلاماینفاصلهبود. اینرا از گلایه قرآنمیفهمیمکهنسبتبهمسلمانانمدینهآنهمدر یکواحد کوچکدر دنیایآنروز دارد. پیداستکهمسلمانانهیچوقتبهاینندایمهمّ الهیکهیکنوعولایتبینامّتواحد اسلامیاست، لبّیکنگفتند. اینمسألهباید در دستور کار قرار بگیرد و رویآنکار کنید کهراهحلاینمعضلچیست؟
گفتماینگلایهرا از مدینهداریم. در سورهتوبه، سوره مائدهو سورههایدیگر قرآنآیاتزیادیاستکهخداوند بعضیاز مسلمانانرا توبیخمیکند کهچرا بهروابطاسلامیاهمیتنمیدهید؟ چرا بهاولویتهایجامعهاسلامیتوجهنمیکنید؟
در همینآیهایکهدر اولصحبتمخواندم، به مسلمانانمیگوید: ایاهلایماناگر پدرانو برادرانشما کفر را بر ایمانبگزینند، نباید آنها را دوستبدارید. و هر کساز شما (با وجود کفر) آنانرا دوستبدارد،بیشکستمکاراست.
همینمضمونرا با اسمبردنطوائفوادیاندر سوره مائدهداریم. در سورههایدیگر همهست. در سوره توبهبعد از اینآیههمانگیزههایبشریرا عنوانمیکند کهدر ارزیابیو اولویتدهیبهآنها توجهمیکند. پدر، مادر، زن، مسکنو دیگر چیزهایمورد علاقهبشر وقتیدر مقابلاسلام، مسلمانانو خدا قرار میگیرند، محکوممیشوند و قرآنهممخاطبینآنروز خود را توبیخمیکند...»
[ سخنرانیدر مراسمکنفرانسبینالمللیوحدتاسلامی- 7 تیر 1378 ]
***
تأکید قرآنبر سعادتدنیا
«...در قرآنحدود 130 مورد اسمدنیا و تقریباً حدود 130 مورد اسمآخرتمیآید، یعنیلفظدنیا و لفظآخرتمیآید. البتهبا تعبیراتدیگر خیلیبیشترا ست. در اکثر آیاتبهزندگیدنیا و آخرتاشارهدارد.
حدود 10 مورد در جاهاییکهبحثدنیا استقرآنتأکید دارد کهسعادتدنیا را اهمیتدهید. یعنیمثبتتلقّیمیکند. کلمهآخرتمعلوماستکهپایانکار نیست. قطعهایاز زندگیاستکهبعد از اینمیآید. اینجلو و آنعقباست. کلمهدنیا از «دُنب» گرفتهشدهاست. آنهاییکهمیخواهند زاهدانهبحثکنند، دنیمیدانند، بعضیاز کلمهدنیا «پستی» میفهمند کهانصافاً اینفهمیدهنمیشود. بلکهنزدیکیفهمیدهمیشود و از ریشه«دنو» بهمعنایقرباست. جاییکهبهما نزدیکتر است. آخرت، بعد از اینمیآید و فاصلهاستکهبعد از مرگشروعمیشود یا بعد از دورانواسطهمیانقیامتو مرگشروعمیشود کهچیز دیگریاست.
بهر حالکلمهدنیا معنایمتعارفشدر قرآننزدیکیاستو پائینو بستهبودن، نیست. یکی، دو مورد داریمکهتعبیر پستیدادهمیشود. یکمورد، در مورد بنیاسرائیلاستوقتیکهدر صحرا زندگیمیکردند کهبنیاسرائیلمیگویند، وقتیکهگفتند: بجای«منو سلوی» بهما پیاز و سیر و سبزیو اینچیزها بدهید در تعبیر قرآنایناستکهشما چیزهایعالیتر را میخواهید. پسبدهید و چیزهایپستتر را بگیرید، کلمه«ادنی» را آوردهاست. ادنیباز از همینرشته«دنو» است. کوچکتر همدر یکمورد از قرآنآمدهکهاصغر و اکبر را تعبیر ادنا و بزرگتر کردهاست. اینیکمورد استو آنهمیکمورد است...»
زندگیواقعیو هدفآناز نظر اسلام
«...انسانمکتبامامحسین(ع) دارایایدئولوژی- برایما ایدئولوژیاسلامیو قرآنیاز نوعاهلبیت(ع) - میباشد. انسانیکهنسبتبهعقاید و افکار خود بیتفاوت نباشد و نگوید ما عقیدهخودمانرا داریم، باید برایدفاعاز عقیده، همفکر پیدا کردن، ترویجعقیدهو از صحنهبیرونکردنمخالفانعقیدهاشتلاشو مجاهدتکند.
اینمسئلهتمامنمیشود، نکتهاساسیبحثمنایناستکهزندگیایناست. یعنیتا زمانیکهنفسمیکشیمو قدرتحرکتو کار داریم، باید اینگونهباشیم. اینکهشاعر میگوید «مازندهاز آنیمکهآرامنگیریم» مهماست. یعنیوقتیآرامگرفتیم، دیگر زندهنیستم. تشبیهبسیار درستیکردهاست: «موجیمکهآسودگیما عدمماست» وقتیسطحدریا آرامبگیرید، دیگر موجیوجود ندارد. تماممیشود. یعنیآرامشبا عدمو نبودنمساویاست.
بنابراینحیاتواقعیایناست. اگر میخواهیمزندگیطیبهقرآنیداشتهباشیم، مصداقشایناست. همهموجوداتزندهحیاتحیوانیدارند. سلولیهمکهفقطبا ذرهبینهایبزرگدیدهمیشود، زندهاست، حیاتدارد، رشد و تکثیر میکند، تولید مثلدارد. یکویروس، خیلیسریع، بهدنیاییاز ویروستبدیلمیشود. امّا آنحیاتمورد توجه، معنویو انسانیقرآننیست. موجوداتباید باشند و شاید یکیاز اهدافخلقتآنانایناستکهدر خدمتانسان، آنهمانسانمعتقد و مجاهد باشند...»
[ سخنرانیدر مراسمافتتاحگردهماییمسئولانعقیدتی سیاسیبسیج- 12 اردیبهشت1380 ]
***
توجهقرآنبهشرایطزمانو مکان
«...اسلامدینتا قیامتاست. اجتهاد بازیکهدر اسلامگذاشتند، حقیقتاً یکمعجزهاست. اصلاً نقطهیمهممعجزهقرآن، بهعنوانمعجزهیخالدههمینجا استکهشرایطیرا درستبکند تا در هر زمانیبتوانیماصولرا اجرا کنیمو کسانیکهفکر میکنند سنّتگراییدر متناسلاماست، اشتباهمیکنند و چنیننیست. سنتها مقدّسهستند. نوآوریها مهمّ است. همراهزمانبودنمهمّ است. «مَنْ س'اوا یَوماً کُونوُا مَغْبون» مهمّ است. اصلاً اسلاموقتیآمد، یکتطوّر و تحوّلبود. انقلابعظیمیبود.
بنابراینخودمانباید شرایطیرا درککنیم. متناسببا شرایطروز اسلامرا بشناسیم. اجتهاد و تحلیلکنیمو تصمیمبگیریم. ما باید عاملو هادیحرکتقطار تاریخباشیم. اگر قرآنیهستیم، قرآنباید انرژیحرکتتاریخبشریتباشد. مگر غیر از قرآنچیزیاست؟ آیا تورات، انجیلو یا کتابهایمارکسمیتوانند اینسوخترا تهیهکنند؟ اینانرژیباید از قرآنگرفتهشود. اینانرژیروزیمیخواستماشینکوچکیرا حرکتبدهد و امروز باید قطارهایسنگینرا حرکتبدهد و باید پرواز کند. اینیکیاز چیزهاییاستکهجنبهیحکومتیدارد و الاندر اجرایآننقصمیبینیم. علّتآن، ایناستکهحکومتنوپا است. برنامههایتحصیلیباید کاربردیتر باشد و خیلیذهنینباشد...»
[ سخنرانیدر مراسمجشنفارغالتحصیلیدانشگاهجامعه الزهرا (س) - 10 خرداد 1380 ]
***
برخورد قرآنبا منافقین
«...یکیاز آیاتمأنوسقرآنکهحتماً زیاد شنیدهاید، در سوره صفاستکهمیخوانمتا ملاککردار، رفتار و گفتار زندگیما باشد. قرآنبا خطاببهانسانهایدورو و شاید منافقاینگونهبرخورد میکند. «یا ایهاالذینآمنوالمتقولونما لا تفعلون» اینخطاببههمهنیست، بهمؤمنیناست. چوناز مؤمنینتوقعنیست، قرآنبا لحنکنایهآمیز مطرحمیکند. چرا چیزهاییرا کهعملنمیکنید؟ میگویید. بر زبانمیآورید ولیعملتانغیر از آناناست. حالا چهبا زبانعینییا لفظچهبهنوعدیگر. یعنیتظاهریکهبا عملواقعیما سازگار نباشد...»
خطبههاینماز جمعهتهران- 18 خرداد 1380 ]
***
نیتخالصو اخلاص، بهتریندرساخلاقیقرآن
«...لذا بهتریندرساخلاقیقرآنکهگفتمدر قرآنبهآنتکیهشده، نیتخالصو اخلاصاست و بدترینحالتبرایانسانها حالتریاکاریو تظاهر و شعار و اظهار بدونعملو ادعایبدونکردار میباشد کهواقعاً برایجامعهخطرناکاستو جامعهرا از حالتآزادگیو جوانمردیبهحالتریاکاری، تظاهر، دورویی، فاصلهگرفتن، شکستنصف، از بینبردنوحدتو دچار تفرقهشدنمیکشاند. انساناز هماناولکهمیخواهد کاریبکند، و میگوید میخواهماینکار را بکنم، دو حالتدارد.
نیتمهماست. اینکهگفتمبهنیتبرگردیم، برایهمیناست. اگر از اولبنایعملندارید، از هماناولنفاقاست. میگوید و بنایعملهمندارد. یا نه، بنایعملدارد، ولیدر عملاقدامیجدّینمیکند. اینبهضعفارادهبرمیگردد کهباز همخطرناکاست...»
قرآن، محور وحدتمسلمانان
«... هدفایناستکهمحورهاییبرایامتاسلامیباشد کهآنها مانعتفرقهو تشتّتو درگیریشوند.
مهمترینمحور قرآناست. اینآیهایکهبهعنوانشعار اجلاسشماست«واعتصموا بحبلاللّ'هجمیعاً و لا تفرقوا» مهمترینمصداقیکهاینجا میتوانبرایحبلاللّ'هدر نظر گرفت، قرآناست. اگر مصادیقدیگریهمدارد کهدارد، آنها همبهوحدتمربوطمیشود.
قرآنیکیاز م
محورهایوحدتو مهمترینمحور است. اگر پیامبر (ص) اهلبیت(ع) و ذویالقربیرا در کنار قرآنمطرحکرده، بهخاطر ایناستکهاینها مفسّر قرآن، رافعاختلافو مرجعفکریو عقیدتیپیشامدها و اختلافاتباشند...»
[ سخنرانیدر مراسمافتتاحچهاردهمینکنفرانسبینالمللیوحدتاسلامی- 20 خرداد 1380 ]
***
بحث تقوا در قرآن، از محورهایاساسی
«...یکیاز محورهایاساسیبحثدر قرآن، تقواستکهحدود 600 آیهقرآنبا تعبیر تفکّر، تعقّل، تدبیر و عرفانانسانهاییرا کهبا فکر، منطقو عالمانهراهشانرا انتخابمیکنند، ستایشمیکند و بههمینمقدار آیاتیهستکهانسانهاییکهجاهلانهو یکدندهرویمطالبناحقمیایستند و مقاومتشیطانیمیکنند، محکوممیشوند...»