آب در حیات و ثبات اجتماعى اقتصادی و سیاسى جوامع بشرى اهمیت و نقش اساسى دارد. شناخت منابع آب و خاک و حفظ وبهره بردارى اصولى از آن و مدیریت درست درباره آن از اهمیت ویژه اى برخوردار است. این مطلب از گذشته هاى دور نیز مورد بررسى قرار گرفته بوده. که استراتژستها و کارشناسان زیادى در باره این موضوع و معضلات آن به بحث نشسته اند . باید توجه داشت که نیاز به آب مقوله اى نیست که داراى محدودیت زمانى و مکانى باشد و آن را بتوان با چیز دیگرى درصدد جایگزینى آن باشیم .تا کمبود آن جبران شود .بر اساس آمارهاى ذکر شده نیز کشورمان نسبت به سایر نقاط جهان از بحران کم آبى بیشترى رنج مى برد . با رشد صنعتى شدن کشورها پس آبهاى صنعتى و فاضلابها وارد آبهاى سطحى و زیر زمینى مى شود که این شکل را بیشتر کرده .با توجه به نکات ذکر شده دولت با مشارکت مردم و آگاه سازى مردم باید اهدافى را دنبال کنند تا از این معضل بزرگ رهایى یابیم . مجموعه موارد ذکر شده همه این مطلب را مىرساند که(ساختارمصرف – تعادل بین برداشت از سفره هاى آب زیر زمینى و ...)کشور در حال ورود به بحثى به عنوان آب است.
در قرنهاى اخیر نیز طبق نظر کارشناسان و خبرنگاران این موضوع به عنوان موضوع مباحثات و مذاکرات بین المللى قرار گرفته . هر چند این معضل فقط خاص کشور ما نیست و کشورهاى زیاد با این مسئله مواجه هستند.
از جمله دلایل به وجود آمدن بحران کم آبى را مىتوان افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح زندگى مردم و تنوع نیازهاى آبى مردم و بارش کم نزولات آسمانى دانست . در بخش کشاورزى نیز سیستم آبیارى کشورمان سنتى بود که باید به مرور زمان تاسیسات آبى و شبکه هاى آبیارى پیشرفته را راه اندازى کنیم .
از طرفى دیگر منابع آب شیرین کم مىباشد و اگر هم بخواهیم رو به منابع آب شور و آبهای با کیفیت پایین آوریم باید آنها را تصفیه و هزینه هایى براى بهبود کیفیت و مصرف آن کنیم تا قابل مصرف شود که بسیار پر هزینه خواهد بود و به صرفه نیست . در بخش کشاورزی باید سعى شود میزان برداشت محصول در هر هکتار بادیگر کشورهایى که میزان آبیارى زمین کشاورزیشان با ما یکى و گاهى کمتر از ماست یکى شود.
از طرفى هزینه هایى که کارشناسان آب براى جبران کم آبى و خسارات احتمالى در نظر مىگیرند .بخشى از آن هزینه ها جبران مىشود.
مهمترین اقدامى که پس از انقلاب در بخش آب کشور صورت گرفت استمرار مدیریت به هم پیوسته منابع آب می باشد و دکتر رسول زرگربیان کردند که معتقدم مدیریت آب نیازمند ابزارها، ساز و کارها و تسهیلاتی است که عبارتند از احداث سازه های آبی مثل سدها ، شبکه ها ، فعالیتهای آبخوانداری ، اقدامات آبخیز داری و... که هیچ کدام از این اقدامها بر دیگری برتری ندارد و هر کدام در جای خودودر شرایط خود مفید است . افرادی آبخیزداری را ، بعضی آبخوانداری و افرادی دیگر احداث سد و اقدامات دیگر را چاره کار می دانستند که هر کدام دلیل کار خود را عنوان کردند.
در پایان مطلب را با سوالی از معاون وزیر نیرو به پایان می رسانم . به راستی واقعیت آب کشور چیست ؟
او گفت : کمبود طبیعی آب در این کشور خشک و نیمه خشک واقعیت است تغییر اقلیم و اثرات آن بر منابع آب واقعیت است . عدم بهر ه برداری بهینه واقتصادی از آب خصوصا در بخش کشاورزی یک واقعیت است . رسالت ما مبنی بر مدیریت کارا ، موثر ودرست بر منابع آی کشود برای تعادل بخشی منابع و مصارف نه نتها برای این نسل ، بلکه برای نسلهای آینده هم یک واقعیت انکار ناپذیر است در تین زمان بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک گفتمان آبی بین کارشناسان ، اساتید ، تولید کنندگان و بهر ه برداران و ذینفعان آب به منظور تبیین اصول ، مبانی چهار چوبهای اساسی مدیریت آب هستیم و امیدوارم این مهم تحقق یابد.