روندها، نظریه ها و معمای شهر نشینی
مقدمه :
تقریبا تمام کشورها که از حجم و رشد جمعیت شهریشان ناراضی هستند بر این باورند که مهاجرت داخلی از روستا به شهر مهم ترین عامل رشد مراکز شهری بوده است.
آمار نشان می دهد که 35 تا 60 درصد رشد جمعیت شهرها ناشی از مهاجرت روستائیان است
بخش شهری غیر رسمی:
به نظر میرسد که حجم عمدهای از وارد شدگان به نیروی کار شهری به نحوی برای خود اشتغال ایجاد میکنند یا برای بنگاههای کوچک با مالکیت خانوادگی کار میکنند شاغلانی که خویش فرما هستند در دامنه وسیعی از مشاغل از دست فروشی؛ دوره گردی ؛ نامه نویسی؛فروش مواد مخدر فعالیت میکردند .
کارگران خویش فرمایی که در این بخش کار میکنند تحصیلات رسمی کمی دارند عموما غیر ماهرند و فاقد منابع سرمایه ای هستند به علاوه؛ کارگران بخش غیر رسمی از انواع حمایتهایی در بخش رسمی از کارگران به عمل میاید مانند امنیت شغلی ؛ شرایط مناسب شغلی و بازنشستگی در سن پیری برخوردار نیستند
بخش رسمی برای به دست آوردن کارگر ارزان به بخش غیر رسمی وابسته است و بخش غیر رسمی نیز به نوبه خود برای قسمت اعظم درآمد و مشتریان خود به رشد بخش رسمی متکی است
بحثهای زیادی در حمایت از توسعه بخش غیر رسمی وجود دارد:
1-شواهد پراکنده نشان میدهد که حتی در جو سیاست خصمانه کنونی که بخش غیر رسمی را از امتیازات مانند دسترسی به اعتبارات ؛ارز و معافیت های مالیاتی که در اختیار بخش رسمی قرار میگیرد محروم میکند؛ بخش غیر رسمی باز مازاد تولید میکند به این ترتیب مازاد بخش غیر رسمی میتواند نیروی محرکه ای برای رشد اقتصاد شهری باشد
2- در نتیجه ی پایین بودن سرمایه بری این بخش ؛ اشتغال یک کارگر در بخش غیر رسمی نیاز به مقدار بسیار کمی سرمایه دارد
مشکلات بخش غیر رسمی:
به هر حال توسعه بخش غیر رسمی خالی از زیان نیست .یکی از زیانهای توسعه بخش غیر رسمی مربوط به ارتباط بین مهاجرت روستا به شهر و جذب نیروی کار در بخش غیر رسمی است
بسیاری از فعالیتهای بخش غیر رسمی آلودگی و تراکم یا ناراحتی برای عابران ایجاد میکند(مانند دستفروشان و دوره گردان)ایجاد میکند
نبود سرمایه یک محدودیت اساسی در فعالیت های مربوط به بخش غیر رسمی است.
مهاجرت و توسعه:
مهاجرت؛عدم تعادل های ساختی بین مناطق شهری و روستایی را از دو طریق مستقیم تشدید می کند
اول- از طریق عرضه: مهاجرت داخلی آهنگ رشد متقاضیان مشاغل شهری را نسبت به رشد جمعیت شهری که خود در سطح بی سابقه ای قرار دارد به نحو نا متناسبی افزایش میدهد
دوم-از طریق تقاضا: به دلیل نیاز به مقدار قابل توجه ای از عوامل مکمل تولید در اکثر مشاغل بخش صنعتی اغلب مشاغل شهری در مقایسه با مشاغل روستایی مشکل تر و پر خرج تر ایجاد میشود.
فرایند مهاجرت:
مهاجرت فرآیندی انتخابی است که با خصوصیات اقتصادی،آموزشی و جمعیتی مشخص در افراد ،تاثیر می گذارد.
خصوصیا ت مهاجرت:
ویژگی های اصلی مهاجران را به سه دسته کلی تقسیم میشود:
1)ویژگی های جمعیتی.مهاجران شهری در کشورهای جهان سوم اکثرا مردان و زنان جوان15تا24ساله هستند.
2)ویژگی های آموزشی.یکی از یافته ها در برسی های مهاجرت از روستا به شهر،همبستگی مستقیم بین کسب آموزش و مهاجرت است.
3)ویژگی های اقتصادی.به نظر می رسد که مهاجران از تمام قشرهای اجتماعی هستند و اگر اکثریت عظیمی از آنان فقیرند فقط به این دلیل است که اکثریت ساکنین روستاها فقیرند.
تشریح نظری الگوی تو دارو:
الگوی تودارو فرض می کند که مهاجرت بیشتر واکنشی است به تفاوت درآمد مورد انتظار تا درآمد واقعی در شهر و در روستا.فرض مقدم اصلی این است که مهاجران فرصت های متعدد بازار کار را که برای آنها در بخش های شهری و روستایی موجود است در نظر می گیرند و آن یک را انتخاب میکنند که منفعت مورد انتظار مهاجران را به حداکثر میرساند.
4خصوصیات اصلی تودارو :
انگیزه ی مهاجرت اساسا ملاحظات عقلانی اقتصادی سود و هزینه نسبی است .
تصمیم به مهاجرت بستگی به تفاوتهای مورد انتظار بین دستمزدهای واقعی در شهر و روستا دارد و نه تفاوتی واقی بین آنها .
احتمال به دست آوردن شغل در شهر ارتباط معکوس با نرخ بیکاری شهری دارد.
در صورت وجود اختلافات بسیار در درآمدهای مورد انتظار بین شهر و روستا وجود نرخهای مهاجرت مازاد بر نرخهای رشد امکانات اشتغال شهری نه تنها ممکن بلکه منطقی و حتی محتمل است.