مدیریت واحدهای صنعتی کوچک
مقدمه:بررسی الگوهای کمی و کیفی در ارزیابی طرحهای استقرار و مدیریت کارخانه صنعتی کوچک :
به طور کلی الگوهای ارزیابی طرحها بر دو اساس طبقه بندی شده اند:
1- الگوهای معین 2- الگوهای اجتماعی
مسائل عمده ای که معمولاً در مدیریت کارخانه مطرح می شوند عموماً دارای خصوصیات کمی و کیفی اند، از آنجا که الگوهای ریاضی محض ، صرفاً جنبه های کمی مسائل را تحلیل و بررسی می کنند، کمک به مدیریت کارخانه به روشهای ساده کاربردی و در عین حال قابل قبول از اهداف اصلی این قسمت است.
- بررسی بعضی از الگوهای کیفی در مدیریت کارخانه:
تحلیل و بررسی عوامل کیفی از آن جهت مشکل است که نظریات شخصی را می توان در آنها دخالت داد سعی شده که با ارائه بعضی تکنیکهای ساده، روشهای معرفی شود که با استفاده از آنها مدیریت بتواند به گزینه بهتر دست یابد.
کار اصلی تصمیم گیرنده، انتخاب بهترینهاست، بهترین روش انبار کردن شایسته ترین روش تولید مناسبترین محل استقرار و غیره.اگر مدیر تصمیم گیرنده با گزینه هایی که پیامدهای کمی و کیفی مختلفی داشته باشند مواجه شود پیامد کمی کار تصمیم گیرنده را آسان کرده و با یک نظر گزینه برتر را انتخاب خواهد کرد؛ ولی اگر پیامدها تنها به اعداد کحض ختم نشوند و عوامل کیفی هم روی آنها اثر بگذارد استفاده از بعضی از تکنیکهای ساده برای ندیر لازم و ضروری است.
الگوهای زیر را مورد بررسی قرار می دهیم:
1- روش الویت 2- روش رتبه ای 3- روش ارزش انتظاری بر اساس اولویت 4- روش ارزش ماتریسی 5- روش اولویت مطلوبیت
- روش الویت
ساده ترین تکنیکی که برای مختلف و بخصوص آنها که عوامل کیفی بسیار دارند روش اولویت ساده است.در این روش هرآمترناتیو بر اساس میزانی که می تواند با عوامل اجتماعی، محیطی و اقتصادی هماهنگ شود درجه بندی می شود.در جدول زیر آمترناتیوکه بر این عوامل اجتماعی و محیطی بیشتر اثر کند با الویت او بقیه آمترناتیوها به ترتیب به شاره های بعدی مشخص می شوند.مثلاً با انتخاب هر یک از پروژه ها ملاحظه می شود که برای احداث خیابانی در شهر، تعداد عینی از خانه ها باید خراب شوند از آنجایی که تعمیم داریم خانه های کمتری خراب شوند اولویت را به آمتر ناتیویی می دهیم که کمترین خرابی را به بارآورد.
اولویت
تعداد خانه های تخریب شده
پروژه
1
0
1
2
2
2
3
20
3
4
24
4
بیشترین کاربرد این الگو، غیرخطی بودن آن است که نمی تواند اختلاف واقعی بین آمترناتیوها را تشخیص دهد.تمام آمترناتیوها نمی توانند دارای اهمیت یکسان باشند.
در روش الویت اول مشکل اساسس غیر خطی بودن عوامل و عدم تشخیص عوامل بهتر به دلیل اختلافات جزئی بود، به ارزش یا پیامد و اثر آمترناتیو بر اساس اهمیت نسبی آنها در جامعه و بر اساس نظر تصمیم گیرنده بها داده می شود مثلاً تغییرات کشاورزی ممکن است به مراتب مهمتر از تغییرات صنعتی یک دهستان باشد بنابراین با بهادادن به عوامل با توجه به سیاستهای موجود می توان تغییرات کوچک و اختلاف آنها را نیز به میان آورد و محاسبه کرد.
بعضی مواقع ممکن است برقراری یک الویت و یا وزن مناسب که درخور همه آمترناتیوها باشد به آسانی میسر نگردد که این امر مشکل زیادی به بار نمی آورد اگر سیستم اولویت را نیز با جمع آوری اطلاعات بیشتر تکمیل کنیم و نخوهیم نظرات مردم و دیگران را هم در عوامل موجود دخالت دهیم این الگو کاربرد مطلوبی دارد.
- روش ارزش انتظاری
در این تکنیک عامل و آمترناتیو با هم رتبه بندی می شوند.رتبه بندی بر اساس اهمیت نسبی آنهاست و آمترناتیوها بر اساس مقدار اثر و پیامد آنها روی عامل مربوط درجه بندی می شوند.
یکی از مزایای این الگو استفاده راحت و سریع آن از سوی تصمیم گیرنده است اهداف ابتدا باید به ترتیب الویت نوشته شده و مقدار ارزش وزنی مصرف برای آمترناتیو تعیین شود و این به راحتی به وسیله کمیته های تخصصی صورت می گیرد.
برای برنامه های بزرگ که تعداد آمترناتیو و ضابطه های ما زیاد است کاربرد این الگو مشکل است بنابراین از کامپیوتر استفاده می کنند با استفاده از کامپیوتر می توان قابلیت حساسیت مدل را تحت ضوابط مختلف و از دیدگاه های مختلف آزموده و تصمیم گیرنده را در مقابل راه حلهای مختلف که قسمت تحت شرایط مختلف به وجود آمده است قرار دارد.
- روش ارزش ماتریسی:
این روش شبیه ارزش انتظاری بر اساس اولویت است در این تکنیک به جای اینکه عوامل بر اساس اهمیت درجه بندی شوند به گونه ای سنجیده می شوند که مهمترین عامل، بیشترین مقادیر وزن را به خود اختصاص دهد.ارزش هر آمترناتیو به جمع کردن حاصلضرب مقادیر وزنی هر عامل برای هر آمترناتیو به دست می آید.مراحلی که برای تکنیک می توان تعریف کرد:
الف: پارامترهایی که هدف را مناسبتر تعریف می کند ارائه می شوند.
ب: برای هر پارامتر یا هدف مقدار وزن (ارزش مطلوبیت) تعیین می شود.
ج: با بررسی و مطالعه پارامترهای انتخاب شده برای هر هداف ارزش آنها برای هر آمترناتیو به دست می آید اگر این مطالعه بر اساس مقادیر وزنی محاسبه شود آمترناتیو که اهداف را بهتر تأمین کند آمترناتیویی است که دارای ارزش وزنی بالاتری باشد.
د: انتخاب بهترین آمترناتیو و احیاناً انجام دادن بعضی تحلیلهای حساسیت.
یکی از خصوصیات مثبت این مدل قابلیت کاربرد سیستماتیک آن در ارزیابی پروژه هاست که به کارگیری ماتریس که شامل مقادیر ارزش کمی و کیفی است میتوان تکنیکهای مختلف را با آن به کار برد.
- روش اولویت مطلوبیت(نظریه مطلوبیت)
روش اولویت مطلوبیت بر اساس بدست آوردن ارزش گروهی یا انفرادی آمترناتیو استوار است که بر اساس الگوهای ریاضی به دست آورده می شود.مطلوبیت اجرای یک پروژه برای هر کس ارزش دارد.این ارزش را با هر مقیاسی می توان بیان کرد گاهی به تومان زمانی بین 100-0 یا هر مقیاس دیگری که کاملاً با مطلوبیت شخص مزبور مطابق باشد.از خصوصیات و نارسایی این الگو ارزیابی و اندازه گیری پیامد منسوب به هر آمترناتیو است که به مطالعه دقیق به وسیله گیرنده نیاز دارد.این الگو می تواند اساس و پایه ارزش برای هر آمترناتیو از نظر تحلیل گر مشخص کند.اگر چه مراحل انجام کار کمی پیچیده است و بسیارجای سؤال باقی می گذارد ولی با یک بررسی همه جانبه و اطلاعات جامع و با استفاده از نظریات افراد مطلع می توان از این الگوها در مسائل مدیریت کارخانه به نحو دلخواه استفاده کرد.
- بررسی بعضی از روشهای کمی در استقرار و جابه جایی
استقرار وسایل و تجهیزات انفرادی:
در جاگذاری وسایل و تجهیزات ، اعم از ساختمانی و مکانیکی، عاملهای زیادی را باید مورد بررسی قرار داد که هر یک از آنها باعث جابجایی شده و تغییراتی را به وجود می آورد.در طرح ریزی باید به عاملهای پولی و غیرپولی توجه شود.بنابراین برای به دست آوردن هر راه حل کمی باید روشهای خاصی به وجود آورد تا بتوان به راحتی در حل مسأله به روش منفردی رسید ولی نباید این حقیقت را انکار کرد که تجربه و قضاوت صحیح روی الگو می تواند به نحو مطلوبی تصمیم گیری را مؤثرتر سازد.اساس و هدف اصلی ما با توجه به موقعیت کنونی تجهیزات و تأسیسات پیداکردن محل تأسیسات جدید( اعم از ماشین، ساختمان و غیره) می باشد در حقیقت آنالیز در این خلاصه می شود که اگر ما تأسیسات کنونی را حفظ کنیم و بخواهیم جدیدی را احداث کنیم موقعیت و محل این واحد جدید چگونه باید انتخاب شود.محل انتخاب شده برای تجهیزات جدید محلی است که در حقیقت با حداقل کردن تابع صرف به دست می آید.
- رابطه مسافت
در مسائل جایابی فیزیکی، ماشینها در بعضی موارد مسیرهای نقل و انتقال معمولاً در طول محورها به صورت مستطیل یا موازی با دیوارهای کارخانه مطرح می شود در چنین موقعیتی مسافت متناسب با خط مستقیم نشان داده می شود که به رابطه خط مستقیم یا مستطیل شکل یا مسافت «مانهاتان» مرسوم است.
پیدا کردن ترسیمی محل تأسیسات جدید:
روش ارئه شده دارای ضعف ویژه ای است که باعث می شود تا بعضی از مواقع محل پیدا شده در عمل قابل پیاده کردن نباشد.خطوط حاشیه ای که در اینجا پیشنهاد می شود در حقیقت دریچه ای را برای راه حل منطقی تر باز می کند.این روش علاوه بر آنکه تابع هزینه را با موقعیت و عمل مناسب تأسیسات جدید به نحوخاصی مربوط می سازد تحلیل آن را نیز سهل و آسان می کند و تصمیم گیرنده را در مقابل آمترناتیوهای زیادتری قرار می دهد.خطوط حاشیه ای که به نام منحنی های مطرح عنوان شده اند مشخص می دارد که در مقابل انتخاب غیربهینه چقدر جریمه الزاماً تحمل می شود.
اهمیت این روش در این است که ما در پیدا کردن محل مناسب و تصمیم در انتخاب آن بسیاری از عوامل را نادیده گرفته یا در تابع هدفمان قرار نداده ایم.تصمیم نهایی در این گونه مواقع که معمولاً به کمک قضاوت شخصی یا گروهی انجام می گیرد می تواند با کمک این روش سهلتر و صحیح تر صورت پذیرد.
چگونگی خطوط حاشیه ای
همانطور که در قسمت قبلی گفته شد در این روش علاوه بر اینکه تابع هزینه ها را با موقعیت و محل مناسب تأسیسات جدید به شکل خاصی مرتبط می سازد، تحلیل تابع هزینه را هم آسانتر می کند و تصمیم گیرنده را در مقابل متغیرهای بیشتری روبه رو می سازد.خطوط حاشیه ای را می توان به نام منحنیهای مسطح نیز نام برد همچنین این خطوط مشخص می کند که در مقابل انتخاب غیربهینه چقدر جریمه الزاماً متحمل می شود.
برای ترسیم خطوط حاشیه ای باید مراحل زیر را به کار برد:
ابتدا روی محور x ها و y ها مشخصات محلهای ماشین ها و تجهیزات فعلی را مشخص می کنیم و از محل هر یک از این نقاط به موازات محور xها و yها خطوطی رسم می کنیم.
خطوط عمودی و افقی را شماره گذاری می کنیم خطوط عمودی را از .... وp و ...و1 و 0 شماره گذاری می کنیم.
محل تقاطع محور xها را با j این خط عمودCj نامگذاری کرده و محل تلاقی محور yها را با خط Di نامگذاری می کنیم بنابراین مساحتی که به وسیله خطوط عمودی و افقی به وجود می آید را (j وi) می نامیم.
Di و Cj هر کدام برابر با مجموع وزن های مربوط به خطوط عمودی و افقی که در روی خطوط j و I قرار گرفته در نظر گرفته می شود.
ضریب زاویه Sig در داخل هر یک از نقاطی که به وسیله خطوط j وi محدود شده است را محاسبه می کنیم.
برای پیدا کردن y و x که در حقیقت تابع هزینه را به حداقل می رساند را در نظر میگیریم که دارای چهر حالت زیر می باشد:
الف - y*= x= , x*= ct ب- x* بهینه است و هر نقطه ای بین ct و1+ ct است. ج- ct = x* +y* می تواند هر نقطه ای بین xsوxs+1 باشد.
د- x* می تواند هر نقطه ای بین ct و1+ ct باشد و y* نیز می تواند بین هر نقطه ای xsوxs+1 باشد.
7- طبق این اطلاعات می توان خطوط حاشیه ای را رسم کرد اگر روی خطوط از هر نقطه شروع کنیم برای کنترل این خطوط دوباره باید به جای اول برگردیم.
طبق نمودارهای رسم شده و بررسی نمودارهای موجود می توانیم به این نکته مهم دست پیدا کنیم که یک تابع زمانی ضریب زاویه اش به حداقل می رسد که تغییر حالت بدهد یعنی از منفی به غرمنفی(مثبت) تبدیل و تغییر حالت بدهد.خطوط حاشیه ای تعیین کننده نقاطی در داخل شهر است که باید به عنوان نقاط مستعد در نظر گرفته شود در ضمن تصمیم نهایی برای انتخاب محل به عنوان دیگری مربوط می شود که یکی از این عوامل می تواند قیمت زمین نیز باشد.
جایابی کارخانه به دو روش صورت می گیرد: 1- مجذور فاصله مورب 2- روش مجذور فاصله
جایابی کارخانه به روش مجذور فاصله مورب:
در این مرحله به جای اینکه با مسافتهای ساده ای روبه رو شویم باید برای جابه جایی کارخانه یا یک واحد جدید مقدار هزینه متناسب با مجذور مسافت هندسی بین تجهیزات و امکانات فعلی و واحد جدید هم مورد مطالعه قرار بگیرند.دو اصل مهم و کلی در مطالعه و استفاده از این روش باید در نظر گرفته شود:
مسائل جایابی زیادی وجود دارد که هزینه ها به تناسب مجذور فاصله اضافه می شوند و در حقیقت خطی نیستند .