حسابداری محیط زیست
چکیده
هدف اصلی این مقاله مروری بر تعاریف حسابداری محیط زیست، مراحل، ویژگیها، منافع و انواع آن است. ضرورت پاسخگویی برای عملیات جاری و آیندهی سازمانها و بنگاههای اقتصادی دربارهی موضوعات زیست محیطی باعث به وجود آمدن شاخهی جدیدی از حرفهی حسابداری، به نام «حسابداری محیط زیست» شده است. این حسابداری رویههای اصلی بنگاههای اقتصادی و سازمانها را دربارهی موضوعات زیست محیطی بررسی و ارزیابی میکند. حسابداری رعایت ( حسابداری مسئولیتهای گذشته، مسئولیتهای جاری و مسئولیتهای آینده)، حسابداری فرآیندها ( حسابداری تاثیر خرید یا تحصیل یک شرکت جدید، حسابداری اثرات محیطی منطقهی استقرار سازمان، حسابداری محصولات تولیدی و حسابداری رویههای زیست محیطی مدیریت) شیوههای متداول و مرسوم حسابداری محیط زیست هستند.
واژههای کلیدی : محیط زیست، حسابداری محیط زیست، حسابداری رعایت، حسابداری فرآیندها
مقدمه
نگرانیها برای حفاظت از محیط زیست در چند سال اخیر اهمیت قابل توجهای پیدا کرده و به یک موضوع اساسی برای سازمانها، شرکتها، حکومتها و شهروندان تبدیل شده است. شرکتها و سازمانها در بخشهای مختلف اقتصادی توجه و تلاشهای خود را بر روی بهبود مستمر محیط زیست و حفاظت از سلامت انسان در تولیدات و فعالیتهای حال و آینده خود متمرکز کردهاند. بنابراین، در حال حاضر هیچ سازمانی نمیتواند تاثیرپذیری از عامل زیست محیطی را انکار کند که به طور مستقیم فعالیتهای آنها را از طریق وضع قوانین جدید و فشارهای مشتریان و عرضه و تقاضای بازار تحت تاثیر قرار داده است. ضرورت آگاهی و افزایش توجه نسبت به موضوعات زیست محیطی و مسئولیت سازمانها در برابر این موضوعات، باعث به وجود آمدن شاخهی جدیدی ازحرفهی حسابداری به نام «حسابداری محیط زیست[1]» شده است. این نوع از حسابداری رویههای اصلی سازمانها در مورد موضوعات زیست محیطی را بررسی کرده و با جدیت ریسک مربوط به فعالیتهای مشخص برون سازمانی بنگاه اقتصادی و تاثیر آنها را بر روی محیط ارزیابی میکند. در این نوع از حسابداری، عملکرد زیست محیطی سازمان بر مبنای رویهها، اهداف و قوانین مربوط به محیط زیست بررسی میشود. بنابراین، رویهها و اهداف مزبور باید به طور شفاف تعریف شده و مستند شوند زیرا، این موضوع میتواند برای رویکردهای کاربردی مدیریتی در شرکتها و بنگاههای اقتصادی ارزش افزوده ایجاد کند (دیات[2]، 2004).
حسابداری محیط زیست به یک ابزار مهم برای حفظ و دستیابی به استانداردهای کنترل آلودگی محیط زیست تبدیل شده است. این نوع حسابداری را بررسی سیستماتیک، مستند، ادواری و بی طرفانهی رعایت قوانین و مقررات زیست محیطی، توسط سازمانها و بنگاههای اقتصادی تعریف میکنند. حسابداری محیط زیست ممکن است هدفهای مختلفی از جمله اثبات رعایت الزامهای زیست محیطی، ارزیابی اثربخشی سیستمهای مدیریت محیط زیست و بررسی ریسک ناشی از فعالیتهای قانونی و غیرقانونی بنگاه اقتصادی را داشتهباشد (فری و جانسون[3]،2000).
پیشینه تحقیق
تحقیقات پیشین در زمینهی حسابداری محیط زیست را میتوان در دو دسته زیر طبقهبندی کرد :
الف) دستهی اول شامل تحقیقاتی هستندکه به شرح زیر بر روی تعاریف، منافع و مشکلات این نوع حسابداری تمرکز کردهاند:
دی مور و دی بلدی[4] (2005) حسابداری محیط زیست را فرآیندی تعریف میکنند که سیستمها، فعالیتها و عملکرد بنگاههای اقتصادی و سازمانها را دربارهی موضوعات زیست محیطی بررسی میکند.
پیکارد[5] (1998) معتقد است حسابداری محیط زیست فرآیندی داوطلبانه یا اجباری از سوی سازمانهای قانونی است که اطلاعات مفیدی در رابطه با تاثیر فعالیتهای واحد تجاری و اقتصادی بر روی محیط زیست فراهم میکند.
مالت بای[6] (1995) حسابداری محیط زیست را ابزار مدیریتی برای ارزیابی سیستماتیک، مستند، ادواری و بیطرفانه از چگونگی مدیریت فعالیت های زیست محیطی سازمان تعریف کرده است. این فعالیتها از طریق ساده سازی کنترل مدیریت محیط زیست و ارزیابی رعایت رویههای زیست محیطی سازمان انجام میشود.
به اعتقاد استنفورد[7] (2004) حسابداری محیط زیست یک بررسی داوطلبانه از عملیات و فعالیت های سازمان برای ارزیابی چگونگی رعایت حداقل قوانین و مقررات زیست محیطی و کارآیی و اثربخشی سیستم مدیریت محیط زیست و بررسی صدمات وارد شده به محیط زیست بر اثر عملیات سازمان است.
گیلبرت و گولد[8] (1998) نیز حسابداری محیط زیست را فرآیند سیستماتیکی می دانند که به شیوهای بی طرفانه قابلیت و توانایی ادعاهای مطرح شده در ارتباط با رعایت جنبه های زیست محیطی فعالیتهای سازمان و معیارهای مورد استفاده برای اندازهگیری تاثیر این فعالیتها را بررسی کرده و نتیجه را برای عموم مردم گزارش میکند.
فلمیش[9] (2004) این حسابداری را ابزاری برای حفاظت از سیستم مدیریت محیط زیست تعریف میکند. او اعتقاد دارد برای رسیدن به این هدف باید تاثیرات ورودیها و خروجیهای ناشی از آنها بر روی محیط، مدیریت انرژی، مدیریت و روشهای تولید مد نظر قرار گیرند.
کاهیل[10] (2002) نیز حسابداری محیط زیست را فرآیند گردآوری، تجزیه و تحلیل، تفسیر و مستندسازی کافی اطلاعات، برای تحقق اهداف حسابداری تعریف کرده است.
لمبرگ[11] (1996) پس از بررسی های فراوان به این نتیجه رسید که حسابداری محیط زیست بسیار گسترده بوده و یکی از مهمترین ویژگیهای آن این است که دارای نظم و قاعدهی مشخصی نیست و همین ویژگی آن را از دیگر حسابداریهای موجود متمایز میکند.
آنهی[12] (1997) حسابداری محیط زیست را جزئی از علم حسابداری می داند که دارای جنبههای مثبت و منفی است. او اعتقاد دارد هزینه بالای این نوع حسابداری جزء جنبههای منفی آن است که باید کاربران مربوط آن را بپردازند.
در مقابل، سالومون[13] (2000) معتقد است هزینهی انجام حسابداری بر عهده خود شرکت است. او حسابداری را برای اطمینان از رعایت قوانین و مقررات زیست محیطی و کاهش ادعاهای احتمالی آینده علیه شرکت ضروری میداند.
به اعتقاد استنویک[14] (2000) کاهش ریسک و بهبود ذهنیت مردم نسبت به شرکت و فعالیتهایش دو منفعت مهم حسابداری محیط زیست است.
نی کویست[15] (2000) در تحقیقی به این نتیجه رسید که شرکت ها در صورتی که ارتباط خود را با محیط درک کنند، قادر خواهند بود از منافع رقابتی این نوع حسابداری استفاده کنند.
دیمور و دیبلدی (2002) تهیه اطلاعات برای تصمیمگیری مدیریت، تضمین بازپرداخت بدهیها، مدیریت بهتر فعالیتها و ایجاد یک ابزار اضافی برای ارزیابی عملکرد را به عنوان منافع حسابداری محیط زیست ذکر کردهاند.
ب) دستهی دوم تحقیقاتی هستند که به شرح زیر به بررسی انواع حسابداری محیط زیست، مراحل و عوامل تاثیرگذار بر روی آن پرداختهاند.
هامفری و دیگران[16] (2000) حسابداری محیط زیست را به دو گروه کلی بررسی وضعیت رعایت قوانین و مقررات زیست محیطی و بررسی سیستم مدیریت محیط زیست طبقهبندی کردند.
به نظر بویرال و سالا[17] (1998) حسابداری محیط زیست نوعی حسابداری رعایت است که سایر انواع حسابداری نیز به نوعی با آن در ارتباط هستند و حسابداری سیستم مدیریت محیط زیست نیز زیر مجموعهی همین نوع حسابداری است .
تاکر و کاسپر[18] (1998) معتقدند حسابداری محیط زیست و حسابداری سیستم مدیریت محیط زیست یکی هستند و هدف آنها بررسی چگونگی رعایت قوانین زیست محیطی توسط مدیریت است.
الیوت و پتون[19] (1998) تاثیر قوانین بر روی حسابداری محیط زیست را بررسی کردند . در این تحقیق آنان شرکتها را به دو گروه تهدیدکننده و عدم تهدید کنندهی محیط زیست طبقهبندی کردند. نتایج تحقیق نشان داد که گروه دوم اهمیت بیشتری برای حسابداری محیط زیست قائل بودند.
گبل و سینکلیر[20] (1994) تاثیر اعطای پاداش به مدیران را برای اهمیت قائل شدن آنها برای حسابداری محیط زیست بررسی کردند به این نتیجه رسیدند که بین این دو رابطهی مستقیم وجود دارد.
میشرا و همکاران[21] (1997) تاثیر جریمه را بر افشای اطلاعات و اهمیت حسابداری محیط زیست، بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که اجباری کردن گزارش حسابداری احتمالاً تاثیر منفی بر روی اهمیت قائل شدن شرکتها برای حسابداری محیط زیست نخواهد داشت.
لارینگ و سایرین[22] (2002 ) نیز در تحقیق مشابهی نشان دادند که شرایط جغرافیایی بر روی حسابداری محیط زیست تاثیر دارد.
آرنس و همکاران[23] (2003) حسابداری محیط زیست را مانند حسابداری مالی، به چهار مرحلهی پذیرش کارفرما، برنامهریزی حسابداری، آزمون محتوی و گرد آوری شواهد، ارزیابی و گزارشگری تقسیم کردند.
گروبستین و گراج[24] (1984) نیز حسابداری محیط زیست را به سه مرحلهی برنامهریزی اولیه، توسعهی برنامه و اجرای برنامه طبقهبندی کردند.
دیمور و دیبلدی (2004) معتقدند حسابداری محیط زیست شامل سه مرحلهی فعالیتهای قبل از حسابداری، فعالیتهای حین اجرای حسابداری، فعالیتهای پس از حسابداری است.
کوهن و هانو[25] (2000) حسابداری را به چهار مرحلهی عقد قرارداد، برنامه ریزی، آزمون و گردآوری شواهد و گزارشگری طبقهبندی کردهاند.
به اعتقاد هایز و سایرین[26] (1999) حسابداری شامل سه مرحله است و دو مرحلهی پذیرش صاحبکار و برنامهریزی با هم مشابه هستند و نباید تمایزی بین این دو مرحله قائل شد.
مدلی[27] (1997) حسابداری محیط زیست را به حسابداری داخلی و مستقل تقسیم کرد و معتقد است که هر دو نوع حسابداری در فرآیند حسابداری محیط زیست مشارکت دارند اما، تقاضا برای حسابداری مستقل بیشتر است.
کیت و همکاران[28] (2001) تحقیق مدلی(1997) را گسترش داده و به این نتیجه رسیدند که حسابداری داخلی نقش مهمتری در حسابداری زیست محیطی ایفا میکند.
کارپترویچ و ویلبورن[29](2001) در تحقیق خود اعلام کردند رویکرد عمومی حسابداری محیط زیست و حسابداری مالی کاملاً شبیه هم است . آنان معتقدند در فرآیند حسابداری محیط زیست، حسابرس شرایط واقعی را با معیارهای حسابداری مقایسه کرده و اگر خطایی را مشاهده کند، آن را به مدیریت گزارش میکند.
هارتنسیوس و دیجونگ[30] (2002) معتقدند حسابداری باید چرخهی مهم برنامهریزی، اجرا، بررسی و اصلاح را در فرآیند حسابداری مد نظر قرار دهد.
گرای[31] (2001) در تحقیقی به بررسی ویژگی های حسابرس برای انجام حسابداری محیط زیست پرداخت . او استقلال ، بی طرفی ، صداقت و دانش حرفه ای را جزء ویژگی های کلیدی حسابرس معرفی کرده است.
آمنبرگ و دیگران[32] (2001) نیز توانایی حسابداری سیستمهای مدیریت محیط زیست و استقلال حسابرس را دو ویژگی مهم حسابرسان برای حسابداری محیط زیست میدانند.
ویژگیهای حسابداری محیط زیست
انجمن حسابداری آمریکا[33] در استاندارد حسابداری محیط زیست بیان میکند تیم حسابداری باید مجموعهای از دانش مربوط به سیستمهای اطلاعاتی مدیریت، مهندسی، سیستم های کنترلی، سیستم های مدیریت، حسابداری، مدیریت مالی، آماری و قوانین و مقررات را داشته باشند. هر حسابرس باید حداقل اطلاعاتی دربارهی اصول مدیریت، موضوعات زیست محیطی، روشهای مقداری و سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری داشته باشد(مارکز[34]، 2006).
کاسپر و تاکر (1997) معتقدند دانش مورد نیاز اعضای تیم حسابداری محیط زیست با اهداف این حسابداری رابطهی مستقیم دارد. اگر هدف حسابداری ارزیابی عملکرد زیست محیطی سازمان و شناسایی خطرات مربوط باشد، پس به افرادی نیازاست که تجربه و تخصص ویژهای در زمینه رشتههایی مانند مهندسی، شیمی، حرفههای امنیتی و غیره داشته باشند. اما، اگر هدف حسابداری تنها بررسی و تایید ثبتهای صورت گرفته و تعیین صحت و دقت روشها و رویههای به کارگرفته شده توسط سازمان باشد، وجود افراد دارای تجربه حسابداری محیط زیست کافی خواهد بود.
افزون براین، حسابداری محیط زیست دارای ویژگیهایی به شرح زیر است که آن را از سایر حسابداریها متمایز میکند :
1) ضمن حفظ بیطرفی، استقلال و رعایت موازین اخلاقی، از طریق یک رویکرد سیستماتیک و با قاعده و منظم انجام میشود.
2) یک ابزار مدیریتی موثر و کارآمد برای بررسی فعالیتها و روشهای مورد استفاده توسط سازمانها ایجاد میکند و نتایج حاصل از اجرای آن به عنوان بازخورد برای اصلاح سیستمهای مدیریتی موجود استفاده می شود.
3) این نوع حسابداری توسط تیمهای حسابداری دارای مهارتهای لازم برای بررسی فعالیتهای زیست محیطی اجرا میشود.
4) یک فرآیند برنامه ریزی شده است و اطمینان میدهدکه حسابداری براساس یک روش مداوم و پیوسته و همراه با نتایج قابل اعتماد است.
5) اهداف و دامنهی رسیدگیهای آن به طور واضح تعریف شده است.
6) براساس معیارها و ضوابط از قبل تعیین شده اجرا میشود.
مزایای حسابداری محیط زیست
حسابداری محیط زیست منافع مشخصی را به شرح زیر برای سازمانها ایجاد می کند.
الف) بهبود بازده ناشی از بهکارگیری منابع سازمان و افزایش صرفهجویی در منابع
ب) امکان استفاده از اطلاعات ارزشمند زیست محیطی برای تصمیمگیری در مورد اثرات زیست محیطی و تدوین استراتژی جدید زیست محیطی
ج) کمک به کارکنان و مدیران در کسب آگاهی در زمینهی عملکرد و رویههای زیست محیطی سازمان. گزارش نهایی حسابداری محیط زیست به مدیریت به عنوان یک ابزار کنترل داخلی کمک خواهدکرد. این اطلاعات برای همهی کسانی که علاقه دارند در مورد شرایط و عملکرد زیست محیطی سازمان اطلاعات بیشتری داشته باشند، مفید است (مارکز، 2006).
د) فرآیندهای حسابداری محیط زیست باعث ایجاد عادات و سیستمهایی میشوندکه قادر خواهند بود فعالیتهای مربوط به مدیریت محیط زیست را بهبود بخشند و قبل از اینکه موضوعات زیست محیطی به مشکلات اساسی برای سازمانها تبدیل شوند، آنها را کشف کند(دارنال و همکاران[35]،2008 ).
ه) هانتر و لمون[36] (1998) اعتقاد دارند حسابداری محیط زیست میتواند برای بهبود جنبههای تکنیکی، سازمانی و عملیاتی شرکت بهکار گرفته شود. این نوع حسابداری قادر است حوزههای سازمانی نیازمند بهبودهای فنآوری، تغییرات مدیریتی و عملیاتی را شناسایی کند.
[1]- Environmental auditing
[2] -Deat
[3] -Fery and Johnson
[4] -De moor and De beelde
[5]- Picard
[6] -Maltbay
[7] -Stanfford
[8]-Gilbert and Gould
[9] -Flemish
[10]-Cahill
[11]-Limberg
[12]- Unhee
[13] -Solomon
[14] -Stanwick
[15] -Neyquist
[16] -Humphrey and et al
[17] -Boiral and sala
[18] -Tucker and kasper
[19] -Elliott and patton
[20] -Gabel and sinclair
[21] - Mishra and et al
[22] - Larrinaga and et al
[23] - Arens and et al
[24] -Grobstiein and Graig
[25] -Cohen and Hanno
[26] -Hayes and et al
[27] -Medley
[28] -Kite and et al
[29] -karapetrovic and Willborn
[30] -Hortensius and De jong
[31] -Gray
[32] -Ammenberg and et al
5-American auditing institution
[34] -Marques
[35] -Darnall and et al
[36]- Hunter and lemon