شناخت از وضعیت عمومى کشاورزى در جهان، این امکان را براى سیاست گذاران، مدیران و کارشناسان بخش کشاورزى فراهم مى کند تا در حوزه مأموریت خود باآگاهى بیشترى، عوامل درون بخشى و برون بخشى را در سطح ملى و بین المللى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، گزارش زیر به بررسى وضعیت شاخص هاى کلان اقتصادى اجتماعى و تولیدات کشاورزى در جهان و جایگاه ایران در آن مى پردازد.
۲/۵میلیارد نفر از جمعیت ۶/۱ میلیارد نفرى جهان شامل جمعیت کشاورزى است و مقایسه کشورهاى توسعه یافته و در حال توسعه نشان مى دهدکه اکثریت مطلق جمعیت کشاورزى دنیا یعنى ۲/۴ میلیارد نفر(معادل ۹۶/۲ درصد) در کشورهاى در حال توسعه زندگى مى کنند و درمیان کشورهاى در حال توسعه ، سهم غالب مربوط به کشورهاى آسیاى جنوب شرق، شرق و آفریقاى نیمه صحرایى است.
براساس تفکیک قاره اى ، آسیا با ۷۵/۶ درصد و آفریقا با ۱۷/۴ درصد بیشترین سهم جمعیت کشاورزى (کسانى که امرار معاش شان وابسته به بخش کشاورزى است ) دنیا را به خود اختصاص داده اند.
کشورهاى توسعه یافته با ۴۶/۶ میلیون نفر جمعیت، معادل ۳/۵ درصد نیروى کار کشاورزى و کشورهاى در حال توسعه با ۱/۲ میلیارد نفر معادل ۹۶/۵ درصد نیروى کار کشاورزى را به خود اختصاص داده اند.
در میان قاره هاى جهان ۷۵/۵درصد نیروى کار کشاورزى در قاره آسیا، ۲/۳ درصد در اروپا و ۳ دهم درصد در آمریکاى شمالى است.
طى بیست سال گذشته درصد نیروى کار کشاورزى درکل نیروى کار جهان روند کاهنده داشته است، آن چنان که از ۵۲درصد سال ۱۹۸۰ به ۴۳ درصد در سال ۱۹۹۰ و ۳۶ درصد در سال ۲۰۰۱ رسیده است. این روند در تمام قاره هاى جهان دیده مى شود. اگرچه آهنگ کاهش در نواحى کشورهاى صنعتى و آمریکاى شمالى کمتر بوده و به ثبات نزدیک تر است. در کشورهاى صنعتى بالاترین درصد نیروى کار کشاورزى نسبت به کل نیروى کار به کشورهاى یونان ۱۶ درصد، پرتغال ۱۲ درصد مربوط مى شود و کمترین درصد براى کشورهاى موناکو، لیختن اشتاین با صفر درصد، مالتا یک درصد، بلژیک ، آلمان ، لوکزامبورگ، انگلستان وایالات متحده آمریکا هر کدام با
۲ درصد اعلام شده است.
در منطقه خاور نزدیک و آفریقاى شمالى که ایران در این منطقه قرار دارد بیشترین نیروى کار به کشورهاى افغانستان ۶۷ درصد، یمن
۵۰ درصد ، ترکیه ۴۵ درصد، موروکو و عمان هر کدام با ۳۵ درصد مربوط مى شود. سوریه با ۲۷ درصد ، ایران ۲۶درصد و الجزیره و تونس هرکدام با ۲۴ درصد در رتبه هاى بعدى قرار دارند.
در این منطقه کمترین نیروى کار کشاورزى اختصاص به کشورهاى بحرین، کویت و قطر هرکدام با یک درصد، لبنان با ۳ درصد و امارات متحده عربى با ۵ درصد دارد.
سرانه زمین در جهان
براساس آمار موجود، سرانه دستیابى به زمین در کل جمعیت در قاره هاى آفریقا، آسیا، آمریکاى لاتین ، آمریکاى شمالى و اقیانوسیه در طى سالهاى ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ کاهش داشته است و تنها در قاره اروپا سرانه دستیابى به زمین افزایش چشمگیرى را نشان مى دهد. حداکثر سرانه دستیابى به زمین در دنیا در سال ۲۰۰۱ به اقیانوسیه با ۱/۸ هکتار و سپس آمریکاى شمالى با ۷ دهم هکتار و اروپا با ۴دهم هکتار اختصاص دارد همچنین حداقل سرانه مربوط به قاره آسیا یک دهم هکتار و آفریقا ۲ دهم هکتار است.
سرانه ارزش تولید کشاورزى در جهان
به طور کلى تولید کشاورزى هر کشاورز در طى دهه هاى گذشته در جهان افزایش داشته است. اما میزان تولید و میزان افزایش در همه نقاط جهان یکسان نبوده است.
در سال ۲۰۰۱ ارزش تولید هر کشاورز در کشورهاى توسعه یافته بیش از ۱۰هزار دلار بوده، در حالى که در همین سال کشاورزان در کشورهاى در حال توسعه ۶۷۲ دلار ارزش تولیدى داشته اند . به عبارت دیگر هر کشاورز در کشور توسعه یافته ۱۵ برابر بیش از کشاورز کشورهاى در حال توسعه ، تولید داشته است. در میان مناطق و قاره هاى جهان بیشترین ارزش تولیدى کشاورزى براى هر کشاورز در آمریکاى شمالى ۵۱هزارو۲۹۸ دلار و اقیانوسیه ۱۰هزار و ۶۶۴ دلار و کمترین براى قاره آفریقا ۴۸۴ دلار و آسیا ۶۱۷ دلار است.
نسبت صادرات کشاورزى در جهان
در سال ۲۰۰۱ کشور نیوزلند با ۴۹ درصد صادرات کشاورزى، بالاترین جایگاه و رتبه را درمیان کشورهاى صنعتى داشته است. پس از این کشور استرالیا با ۲۶ درصد ، یونان با
۲۴ درصد و اتریش و دانمارک هرکدام با ۱۸ درصد در رده هاى بعدى قرار دارند، دراین میان دو کشور ژاپن و نروژ با یک درصد ارزش صادراتى کشاورزى در صادرات کل ، آخرین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
در میان کشورهاى صنعتى نقش
۱۳ درصدى صادرات کشاورزى براى اسپانیا، ۱۲ درصد در هلند، ۱۰درصد در فرانسه، ۸درصد آمریکا، ۷ درصد در کانادا، ۵درصد در انگلستان و ۲ درصد در فنلاند حائز توجه و اهمیت است.
در منطقه خاور نزدیک و شمال آفریقا پس از قبرس با ۴۱درصد، سوریه با ۲۹درصد در صدر کشورها قرار دارند.
در لبنان ۱۹ درصد، در اردن ۱۴ درصد ، در ترکیه ۱۳ درصد، در مصر ۱۱ درصد و در موروکو ۱۰ درصد ارزش کل صادرات به صادرات کشاورزى مربوط است. در ایران که به این منطقه تعلق دارد ۴ درصد ارزش صادرات کل کشور به صادرات کشاورزى اختصاص یافته است، کمترین نقش ارزش صادرات کشاورزى از کل در این ناحیه به کشورهاى عربستان سعودى و امارات متحده عربى با یک درصد اختصاص دارد، یمن دراین منطقه با ۳ درصد بعد از ایران قرار دارد.
سهم هزینه هاى دولت در کشاورزى جهان
سهم هزینه دولت در کشاورزى طى دوره ده ساله ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ توسط فائو بررسى شده است. بررسى سال ۱۹۹۳ به عنوان سال نمونه (به جهت در دسترس بودن اطلاعات آمارى براى همه کشورها در جدول فائو) نشان مى دهدکه دراین سال، بیشترین سهم به کشورهاى جمعیت دومینیکن درمنطقه آمریکاى لاتین و کارائیب با ۱۲/۴ درصد، سوریه در منطقه خاور نزدیک و آفریقاى شمالى با ۹/۹ درصد ، اتیوپى درمنطقه صحراى آفریقا با ۱۳ درصد، تایلند در منطقه شرق و آسیاى جنوب شرقى با ۹/۶ درصد، بوتان در منطقه آسیاى جنوبى با ۱۸ درصد مربوط مى شود. دراین سال هزینه کشاورزى دولت ایران به کل هزینه ها ۴/۸ درصد بوده است.
مقایسه اطلاعات این شاخص نشان مى دهد که سهم هزینه دولت در کشاورزى در هزینه هاى کل درکشورهاى مختلف و در زمان هاى متفاوت از روند یکسان و ثابتى تبعیت نمى کند، در برخى کشورها روند صعودى و در برخى کشورها این روند نزولى بوده است.
مقایسه ایران با سایر کشورها دراین خصوص نشان مى دهد، ایران طى سالهاى ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ درخصوص شاخص مذکور روند نزولى را طى کرده است به طورى که سهم ۵/۴ درصدى هزینه هاى کشاورزى در کل هزینه هاى دولت در سال ۱۹۹۰ به ۱/۸ درصد در سال ۱۹۹۹ و
۲ درصد در سال ۲۰۰۰ کاهش یافته است.
در همین مدت سهم ترکیه از ۲ درصد به۲/۹ درصد افزایش و هزینه کشاورزى دولت چین از ۵/۴ درصد به ۹/۲ درصد افزایش یافته است.
در سال ۱۹۹۳ هزینه کشاورزى دولت ایران به کل هزینه ها ۴/۸ درصد بود و در گروهى که ایران در آن قرار دارد (خاور نزدیک و شمال آفریقا) هزینه کشاورزى دولت هاى سوریه، قبرس، تونس و موروکو بیش از ایران (حدود دوبرابر) و هزینه هاى کشورهاى عربى (کویت و امارات و ...) بسیار کمتر از ایران بوده است.
در عین حال اختصاص هزینه هاى چشمگیر دولت در برخى از سالها به بخش کشاورزى در کشورهاى مالزى ۱۴/۴درصد، اندونزى
۱۲/۵ درصد، هند ۱۱/۵درصد، سوریه
۱۱ درصد، چین ۹/۷ درصد، سنگاپور
۹/۷ درصد، جمهورى کره ۹/۵ درصد، فیلیپین ۸/۴ درصد و مصر ۵/۳ درصد قابل تعمق است.
مساحت کل، زمین زراعى و زمین
زیر کشت محصولات دائمى درجهان
در طى۲۰سال گذشته، در مساحت کل زمین هاى کشاورزى بسیارى از نواحى جهان (کشورهاى درحال توسعه و کشورهاى توسعه یافته) کاهش اندکى ایجاد شده است.