دوران نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین، از قدیم ، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی قلمداد شده است. 300 سال پیش از تولد مسیح ، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان « پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند .
در اوایل قرن حاضر ج. استانلی هال، موسس انجمن روانشناسی آمریکا و پدر مطالعه علمی درباره نوجوانی، این دوران را با قدری احساسات توصیف کرد. و آن را دوران « طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوق العاده جسمانی ، عقلی و عاطفی می دانست. درست در زمانی که نوجوان با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمانی را می گذراند ، اجتماع از او می خواهد که مستقل باشد، روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد. نوجوانان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی باید بکوشند تا هویتی برای خود کسب کنند – پاسخی شخصی برای این سوال قدیمی بیابند که « من کیستم ؟»
آغاز بلوغ
واژه بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلاق می شود ، یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود. واضحتر بگوییم ، بلوغ با ازدیاد هورمونها و تظاهرات آن آغاز می شود، مانند بزرگ شدن تدریجی تخمدنها در زن و بیضه ها در مرد. ولی از آنجا که این تغییرات غالبا غیر قابل دیدن است، شروع نوجوانی غالبا با رشد موهای زهاری، بزرگ شدن پستانها در دخترها و بزرگ شدن آلت و بیضه ها در مردها مشخص می شود. بلوغ جنسی غالبا با « رشد سریع » قد و وزن همراه است. که معمولا چهار سال ادامه دارد.
در تحقیقات اولیه تصور بر این بود که زنان صرفا هورمون های جنسی زنانه و مردان فقط هورمونهای جنسی مردانه ایجاد می کنند، ولی در واقع در این میان تداخلی وجود دارد وهورمونهای هر دو جنس در مرد و زن هر دو موجود است. تفاوتهای هورمونی بین دو جنس بر مبنای وجود این یا آن هورمون نیست ، بلکه از نسبت موجود میان هورمونهای زنانه و مردانه در بدن ناشی می شود. هر قدر که بلوغ نزدیکتر می شود ، نسبت سطح استروژن به تستوسترون در دخترها زیاد و در پسرها کم می شود.
جهش نموی نوجوانی جهش نموی به میزان ازدیاد سریع قد و وزن که با بلوغ جنسی توام است اطلاق می شود. این افزایش از لحاظ شدت، مدت و سن شروع از کودکی به کودک دیگر فرق می کند. در هر دو جنس جهش نموی نوجوانان حدود چهار سال و نیم به طول می انجامد ( قاوست ، 1977، مارشال ، 1978 ). اوج رشد در پسر به طور متوسط در سن 13 سالگی است، اوج رشد دختران دو سال جلوتر و در سن 11 سالگی است. در پسر و دختر ، تغییر در قد و وزن با تغییر در تناسب بدن همراه است. ابتدا سر، پنجه های دست و پا و به اندازه بزرگسالان می رسد. دست و پا سریعتر از تنه رشد می کند. و تنه بعد از همه اینها کامل می شود.
تفاوتهای جنسیتی در شکل بدن نیز در دوران اولیه نوجوانی بیشتر می شود. هرچند که حتی در دوران کودکی کفل دخترها پهن تر از کفل پسر هاست با شروع دوران بلوغ این تفاوت بیشتر می شود. بر عکس ، استخوان پسرها کلفت تر و بزرگتر می شود، بافت عضلانیشان بیشتر و شانه ها هم پهن تر می شود. تا حدودی به همین دلیل پسرها قوی تر از دخترها می شوند و این قوی بودن را بعدها هم حفظ می کنند ( به خصوص در قسمت بالایی بدن ). از علتهای دیگر قویتر بودن مردها با در نظر گرفتن جثه اشان این است که قلب و ریه آنان بزرگتر از قلب و ریه زنان است ، در مقایسه با زنان دارای فشار خون سیستولی بالاتری هستند.
رشد جنسی
بلوغ در پسرها و دخترها
هر چند که احتمالا نوجوانان از لحاظ گذراندن توالی مراحلی که منجر به بلوغ جسمانی و جنسی می شود با هم تفاوت دارند و این تفاوتها کاملابه هنجار هم هست، معمولا پسران به ترتیب زیر این مراحل را می گذرانند:
بیضه ها و کیسه های بیضه ای بزرگتر می شود.
موهای زهاری ظاهر می شود.
جهش نموی نوجوانان شروع می شود، آلت جنسی بزرگ می شود.
همچنان که سیب آدم بزرگ می شود صدا هم بم تر می شود.
زیر بغل و پشت لبها موهایی ظاهر می شود.
تولید اسپرم زیاد می شود و احتلام ( خارج شدن منی به هنگام خواب ) واقع می شود.
جهش نموی به نقطه اوج می رسد، موهای زهاری مجعد می شود.
غده پروستات بزرگ می شود.
تولید اسپرم به اندازه ای می رسد که قابلیت بارور کردن پیدا می کند، آهنگ رشد کند می شود.
قدرت جسمانی به اوج می رسد.
هر چند که دخترها هم مانند پسرها از لحاظ بلوغ جسمانی و جنسی با هم تفاوتهایی دارند، ولی معمولا این مراحل را به ترتیب زیر می گذرانند.
جهش نموی آغاز می شود.
موهای صاف و کم رنگ زهاری ظاهر می شود.
پستانهای شروع به رشد می کند و کفل هم گرد می شود و این همراه است با شروع رشد موهای صاف در زیر بغل .
رحم و واژن ونیز فرج و کلیتوریس بزرگ می شوند.
موهای زهاری به سرعت رشد می کند و کمی مجعد می شود.
رشد پستانها بیشتر می شود ، رنگ نوک پستانها تغییر می کند.
جهش نموی به اوج میرسد و بعد کاهش می یابد
قاعدگی آغاز می شود.
رشد موی زهاری کامل می شود و به دنبال آن رشد پستانها و رشد موهای زیر بغل کامل می شود.
دوره « نازایی نوجوانی » پایان می گیرد و دخترها می توانند حامله شوند ( یک یا چند سال بعد از قاعدگی )
جنبه های روان شناختی بلوغ
بسیاری از بزرگسالان همه خاطرات تنش زای مربوط به تغییرات جسمانی نوجوانی را فراموش می کنند، حتی دانشجویان دانشکده خاطرات دوران پیش از بلوغ خود را بهتر از دوران بلوغ به یاد می آورند ( کانجر ، پیتر سون ، 1984). در نتیجه ، بزرگسالان احتمالا درست نمی دانند که نوجوانان تا چه اندازه از کل فرآیند رشد باخبر است زیرا با بسیاری از تغییرات درونی دوران بلوغ دست به گریبانند. رشد ناگهانی نوجوان که شباهتی به رشد تدریجی و منظم کودکان خردسال ندارد گاهی باعث می شود نوجوانان با خودشان غریبه شوند. برای اینکه نوجوان بتواند با موفقیت این تغییرات بسیار زیاد را یکپارچه کند و آن را به صورت احساس هویت شخصی ثابتی درآورد و احساس اعتماد به نفس کند زمان لازم است.
قاعدگی برای یک دختر نوجوان معنایی بیش از صرفا یک سازگاری فیزیولوژیکی دارد. قاعدگی نماد بلوغ جنسی است، نماد موقعیت آینده یک دختر به عنوان زن است (گریف و آلمن ، 1982، رابل و بروکس- گان ، 1982). از آنجا که واکنش یک دختر به قاعدگی ممکن است به امور گسترده ای تعمیم پیدا کند ، این مساله که تجارب اولیه اش تا جای ممکن مطلوب باشد اهمیتی حیاتی دارد. نوجوانی اینطور اظهار می کرد که ، « به نظر می رسد که همه دوستانم قاعدگیشان شروع شده بود، احساس کردم که از بقیه عقب افتاده ام به همین دلیل به عنوان یک نشانه نگریستم. پیش خودم فکر می کردم اگر قاعدگیم شروع شود زن خواهم شد.» متاسفانه بسیاری از دختران به این رشد بهنجار و غیر قابل اجتناب نگرشی منفی دارند. در بسیاری از مطالعات ( بروکس- گان و رابل ، 1982 ، گریف و اولمن ، 1982 ) معلوم شده که بسیاری از نوجوانان امریکایی به قاعدگی با دیدی منفی می نگرند و یا نسبت به آن بی تفاوتند . اغلب می گویند قاعدگی « چیزی است که یک زن باید با آن بسازد» . مثبترین جنبه آن از نظر آنان این است که نشانه بلوغ است، جنبه منفی آن این است که « دردسر » است و باید برای آن آمادگی داشت