مقدمه:
تعریف دین کار بسیار دشواری است و تعریف مشخصی از دین وجود ندارد که همه دینداران و بیدینان بتوانند بر روی آن توافق نظر داشته باشند ولی نزدیک ترین تعریف به دین میتواند این باشد: دین، باور به موضوعات ایزدی، فراطبیعی، یا مقدس است که یه نیایش و پرستش میانجامد و بر ایمان مبتنی است. به خود آن پرستش یا نمودهای نهادینه یا فرهنگی آن پرستش یا آمیزهای از این دو نیز دین میگویند. به زبانی دیگر دین آن چیزی است که انسان را بهحقیقت پیوند میزند. هر دینی در نهایت دارای دو جزء اساسی است که بر آنها بنا شده است: آموزش و روش.
واژههای دیگری مانند کیش و مذهب گاه به همان معنی دین و گاه به معنی زیرشاخههایی از یک دین بکار میروند.
از بزرگترین دینهای جهان میتوان از دینهای ابراهیمی نام برد. دینهای ابراهیمی که همه از یک ریشه و منطقهٔ خاور میانه سرچشمه میگیرند عبارتاند از اسلام، مسیحیت و یهودیت. دیانتهای بابی و بهائی نیز ادیان نوینی هستند ولی در ادیان سامی ریشه دارند. از دینهای بزرگ دیگر در جهان میتوان از بوداگرایی، هندوگرایی و آیین کنفوسیوس نام برد. ادیان لزوماً خدامحور نیستند ولی به نظر میرسد تمام ادیان معتقد به ماورا طبیعت باشند.
خلفای راشدین
خلفاء راشدین بعد از وفات پیامبر اسلام، مسلمانان آن زمان بر اساس شورا و انتخاب چهار تن از صحابه (یاران) پیامبر اسلام را که از نزدیکان وی بودند و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشتند برای خلافت بعد از پیامبر اسلام بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند.این چهار تن که به خلفاء راشدین معروفند به ترتیب عبارتند از:
ابوبکر ، اول خلیفه در دولت «الخلافه الراشده » (۵۱ ق. ه ۱۳ ه)، نام کامل وی عبدالله بن عثمان بن عامر بن عّمرو بن کعب ابن سعد بن تَیم بن مُره بن کعب بن لؤّی القرشی التیمی. کنیه اش «ابوبکر الصدیق» بن ابی قحافه ، نام مادرش أم الخیر سلمی بنت صخر بن عامر بن کعب بن سعید بن تیم بن مُره .
ابوبکر در سال ۵۷۳ میلادی ۳ سال بعد از «عام الفیل» در مکه متولد شد. او ۳ سال از محمد کوچک تر بود. او اولین کسی از مردان بالغ هست که ایمان آورده ومسلمان شده.
عمر ، دومین خلیفه (۱۳ ق ه ۲۳ ه)، نام کامل او عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبدالعزی بن رباح بن عبدالله بن قُرط بن رزاح بن عدی بن کعب بن لؤّی بن غالب القرشی العدوی، وکنیهٔ وی «ابو حفص». مادرش حنتمه بنت هاشم بن المغیره بن عبدالله بن عمر بن مخزوم، او درسال ۵۸۱ میلادی در مکه متولد شد. عمر در سال ششم بعثت در حالیکه ۲۶ سال داشت ایمان آورد ومسلمان شد.
عثمان ، سومین خلیفه (۲۳ ق ه ۳۵ ه)، نام کامل او عثمان بن عفان بن أبی العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف القرشی الأموی. او با پیغمبر در عبد مناف به هم میرسند. مادرش أروی بنت کریز بن ربیعه بن حبیب بن عبد شمس بن عبد مناف. مادر بزرگش البیضاء بنت عبدالمطلب عمه محمد. کنیتش «ابی عبدالله و ابی عمرو»، او در سال ۵۷۶ میلادی و شش سال بعد از «عام الفیل» در شهر الطائف متولد شد. واز القابش «ذو النورین»، بدلیل ازدواجش با دو دختر محمد «رقیه» و «أم کلثوم» لقب (ذو النورین) یافت.
علی ، چهارمین خلیفه (۳۵ ق ه ۴۰ ه)، نام کامل او علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مُره بن کعب بن لؤّی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.
مادرش فاطمه بنت اسد. داماد و پسر عموی محمد. کنیتش «ابو الحسن» و «ابو السبّطین»، او در سال ۶۰۰ میلادی در مکه متولد شد. او اولین نوجوانی هست که به اسلام گروید.
زندگی حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه
چون حضرت ابوبکر رضی الله عنه اولین متهم در کودتا علیه حضرت على رضی الله عنه است نا چاریم شخصیت آن حضرت را کمى بیشتر مورد بررسى قرار دهیم و به سابقه زندگى او بنگریم شاید با یافتن حسن یا سوء سابقه جوابى قانع کننده درله و یا علیه این ادعا بیابیم . یکى از مهم ترین دلایلى که باعث شده تا رسول خدا حضرت محمد را خیلى دوست بداریم این است که ایشان در ابتداء یکه و تنها در محیط خشن مکه براى نشر اسلام و هدایت مردم متحمل زحمات فراوان و طاقت فرسائى شدند اول خدیجه به ایشان ایمان آورد و سپس حضرت ابوبکر . البته اهل تشیع مى گوید دوم على بود وسوم ویا چهارم یا شاید هم پنجم ابوبکر بود قبول است زیاد فرق ندارد اما این نکته نا گفته نماند که حضرت على در خانه پیامبر بزرگ شده بود و 8 سال داشته اما ابوبکر دوست وهم عمر ایشان بودند .ایمان ابوبکر رضی الله عنه خیلى زیاد بود وآنچه را که پیامبر مى فرمود باجان دل مى پذیرفت یک روز رسول خدا ادعا کرد که یکشب رفته به بیت المقدس واز آنجا رفته آسمان و آسمان هفتم را هم دیده و پس در عین شب بر گشته است به زمین . ابو جهل به تمسخر این حرف را براى ابوبکر تعریف کرد او گفت آیا محمد صلی الله علیه وآله وسلم اینرا گفته ابوجهل خنده کنان گفت (بله این ادعاى اوست) ابوبکرجواب داد (پس راست مى گوید ) اینگونه اعمال باعث شد که او به لقب صدیق مفتخر گردد از جمله کارهاى آن حضرت که نشان دهنده خلوص ومحبت وارادت وى نسبت به آخرین فرستاده خداست تزویج دختر 9 ساله خویش به حضرت محمد که آنزمان 50 ساله بودند است او دختر خود را وقتى به حضرت محمد بزنى داد که آن حضرت درنهایت ضعف بودند و خطر از هر طرف ایشان را تهدید میکرد و در آستانه فرار از شهر و دیار خود بودند . حضرت ابوبکر در تمام سختیها شریک و یار پیامبر بودند و آنگاه که فرمان هجرت آمد همه مسلمانان از مکه رفتند تنها حضرت محمد ابوبکر و على باقى ماندند وقرار براین شد که على که خانواده متشخص ترى داشت در مکه بماند و خطر خوابیدن در جاى رسول الله را به جان بخرد و ابوبکر همراه آن حضرت هجرت کند و خطر تعقیب ددمنشان را پذیرا شود در اینجا دنباله سر گذشت ابوبکر را رها مى کنم تا این نکته را بگویم که اگر ما از فضایل على در این کتاب چیزى ننوشتیم یا اندکى نوشتیم نه به آن معنى است که اعتراف به قهرمانى على نداریم بلکه فقط به آن دلیل است که خوشبختانه در مورد این صحابى جلیل القدر با عالمان شیعه موافقیم وآنچه که آنها بودن غلو مى گویند ، از عقاید مسلمه ما نیز هست . بارى ابوبکر با پیامبر همراه شد و کفار به تعقیب آنان پرداختند حضرت پیامبر و یار همراهش در غار ثور ماواء گرفتند اما کفار به مدد ره یابان تا به در غار نیز رسیدند در این اثنا ابوبکر از خطرى که او و پیامبر را تهدید میکرد و قدم به قدم به آن دو نزدیک مى شد حزین و غمگین شد