چکیده
چاپ سنگی یا لیتوگرافی بیش از ۷۰ سال چاپخانه های ایران را در انحصار خود داشت. یکی از ویژگی های نسخه های چاپ سنگی که همواره مورد تأیید اهل فرهنگ بوده، خط آنها به خصوص خط نستعلیق است که در چاپ این کتاب ها مورد استفاده قرار گرفته. نسخه های چاپ سنگی با نسخه های خطی شباهت هایی دارند که در مقاله حاضر ضمن بیان این شباهت ها درباره تاریخ چاپ، تاریخچه چاپ سنگی، روش کار در چاپ سنگی، چاپ سنگی در ایران، و دستاندرکاران چاپ سنگی بحث میشود . معرفی چاپخانه های دولتی و خصوصی چاپ سنگی، تحول دستگاه چاپسنگی، معرفی مجموعه کتاب های چاپسنگی در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی از جهت آمار و موجودی، نحوه ارائه خدمات و پراکندگی موضوعات مختلف چاپ سنگی، مباحث دیگر مقاله است.
مقدمه
تفکر و اندیشه و تمایلات انسان او را بر آن داشت که به ثبت و ضبط وقایع و رویدادها بر روی اشیای مختلف از جمله استخوان، سنگ، چوب، ... بپردازد تا قادر به نگهداری از آنها و پاسخگوی فطرت انسانی مبنی بر جاودانماندن اندیشه ها باشد. بشر از مواد متفاوتی برای ضبط دانش استفاده کرده است. در روند تکاملی ضبط اندیشه عواملی مانند دوام، فراوانی، دردسترسبودن، نرمی، سبکی، و کمحجمبودن مواد همواره مد نظر بوده است. نگارش در سیر تکاملی و تاریخی خود از حکاکی بر روی سنگ آغاز و بتدریج به ضبط بر روی طومار پاپیروس و سپس طومار چرمین و پوستی تغییر شکل داد و در انتها با اختراع کاغذ و پیدایش هنر خوشنویسی و نسخهنویسی، تا دوران چاپ به تکامل خود ادامه داد. با پیشرفت صنعت و دانش، به کتاب های بیشتری احساس نیاز شد. اختراع ماشین چاپ پاسخی به این نیاز بود. ابتدا کتاب های چاپی سربی با حروف و وسایل ابتدایی منتشر گردید و سپس به دلیل هزینه بالای آن و پاره ای از مسائل، چاپ سنگی مرسوم گردید.
چاپ سنگی نوعی چاپ مسطح بوده که درآن به جای حروف از سنگ مرمر استفاده می شده؛ بدین ترتیب که نوشته یا تصویر را به روی سنگ منتقل می کردند و با استفاده از روش های شیمیایی آن را برجسته می نمودند و سپس این تصویر به کرّات روی کاغذ کپی می شده است. این نوع چاپ با استفاده از روش مختلط فیزیکی و شیمیایی بر اساس دفع متقابل آب و چربی اختراع گردیده.
تاریخچه
از قریب به یک قرن پیش کتاب های ذیقیمتی در گنجینه های عمومی و شخصی و اخیراً دانشگاهی نگهداری میشوند که به دلیل نوع چاپ خاصی که دارند اصطلاحاً به کتاب های چاپ سنگی مشهورند. ماشین چاپ سنگی در شکل و کار تقریباً مشابه ماشین چاپ سربی بوده است، جز این که در چاپ سنگی به جای حروف، از سنگ مرمر کندهکاریشده استفاده می شده است.
چاپ سنگی اولین بار به وسیله آلمانی ها در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع گردید.
«آلویس زنفلدر»یک آوازهخوان تئاتر آلمانی بود که به علت هزینه های سرسام آور چاپ، برای اینکه بتواند تصنیف هایش را به چاپ برساند به طور تصادفی از طریق کاربرد تیزاب بر روی سنگ های نرم و مسطح و سبکوزن کنار رود راین، به روش چاپ سنگی دست یافت.
چاپ سنگی در ایران
چاپ سنگی از اروپا به ایران راه یافت و نخستین بار در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بود که «عباس میرزا نایبالسلطنه»، «محمد صالح بن حاج محمد باقر خان شیرازی» معروف «به میرزا صالح تبریزی» را به مسکو فرستاد تا دستگاه چاپ سنگی را با خود به ایران آورد. این شخص دستگاه چاپ سنگی را به تبریز آورد و اولین چاپخانه سنگی را در ایران دایر نمود.
نخستین چاپ سنگی در تبریز، چاپ قرآن در سال ۱۲۵۰ هجری قمری و کتاب «زاد المعاد» در سال ۱۲۵۱ هجری قمری می باشد.
در سال ۱۲۵۹ هجری قمری آقای «عبدالعلی» نامی اسباب چاپ سنگی را با خود به تهران آورد و در همان سال کتاب «تاریخ معجم» و پس از آن «پطر کبیر» را به چاپ رسانید.
کتاب «حدیقه الشیعه» تألیف «مقدس اردبیلی» یکی دیگر از کتب چاپ سنگی است که در سال ۱۲۶۵ هجری قمری در تهران به چاپ رسیده است. پس از آن چاپ سنگی در مدت کوتاهی در دیگر شهر های ایران رواج یافت، به طوری که به مدت ۵۰ سال، یگانه روش چاپ در ایران محسوب می گردید. تا اواخر دوره قاجاریه هر چه در ایران به چاپ می رسید چاپ سنگی بود.
چاپ سربی در اوائل ظهور، به علت دشواری در چیدن حروف فارسی و غلط گیری و همچنین دقت و ممارستی که لازمه چاپ سربی بود، چندان رواجی نیافت، در حالی که هزینه نازل و سهولت کار با چاپ سنگی، این روش را در مدت کوتاهی بر چاپ سربی مسلط کرد. در چاپ سنگی نقاشان و خطاطان و خوشنویسان میتوانند با مرکب، هنر خود را در سرلوح، ترنجاندازی آغاز و انجام کتاب، و همچنین در تصاویر، به حد اعلای نفاست و زیبایی برسانند.
روش کار در چاپ سنگی
ابتدا مطالب یا تصاویر مورد نظر با مرکب مخصوص۱ روی کاغذهای مشمع مخصوصی که زرد رنگ بود نوشته می شد. بعد به مدت ۲۴ ساعت در داخل آب نگه داشته می شد و سپس روی سنگ مخصوص که قبلاً ساییده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانیده می شد تا خطوط به روی سنگ انتقال یابند. سپس بر روی سنگ اسید نیتریک ریخته می شد تا محل خالی سنگ (یعنی اطراف نوشته ها) به اندازه یک میلیمتر حل شود و نوشته های روی سنگ به صورت برجسته نمایان گردد.
سپس با غلتک، مرکب بر روی سنگ نقش می بست و با فشار یکسان و یکنواخت سنگ بر روی کاغذ، عمل چاپ صورت می گرفت.
برای آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشته ها و خط ها را نگیرد از مخلوطی از آب و اسید و محلول صمغ عربی استفاده می شد. استادکار با قلم، جاهای خوب گرفتهنشده را اصلاح می کرد و به آن صمغ می زد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روی ماشین چاپ، کارگر مرکبزن با یک غلتک، مرکب را آهسته روی لوح می مالید. کارگر دیگری به نام کاغذگذار، ورق را با احتیاط روی سنگ میگذاشت. چرم گذار با ورقه ای از چرم ضخیم روی کاغذ را می پوشاند. این کار سبب می شد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، یکسان باشد. دو نفر غلتککش با حرکت غلتک و با یک فشار عمودی، عمل چاپ را انجام می دادند. کاغذ بردار، کاغذ چاپشده را بر میداشت و لایهگذار، یک لایه میان ورقه های چاپشده می گذاشت تا کاغذ های چاپ شده زودتر خشک شوند.
ماشین قادر بود ساعتی ۲۰۰ برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ میشد. در پایان، سنگ سابها سنگی را که یک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در
می آوردند، آن را گرم می کردند و سپس با یک سمباده زبر به اندازه کف دست، آنقدر روی سنگ می ساییدند۱ تا نوشته ها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسید رقیق، آن را
می شستند تا برای مرحله بعدی که شامل نوشتن، تیزابکاری و... است آماده باشد.
دستاندر کاران چاپ سنگی
بهطور کلی در یک کارگاه چاپ سنگی معمولاً دو دسته افراد که تعداد آنها به ۱۸ نفر می رسید کار می کردند:
افرادی که تهیه مطالب، کشیدن تصاویر و آماده کردن سنگ چاپ را به عهده داشتند، شامل: خطاطان، نقاشان، تهذیبکاران، سنگ تراش ها و تیزابکاران؛
افرادی که در فرایند چاپ به فعالیت می پرداختند، مانند استاد چاپ، مرکب زن، کاغذ گذار، چرم گذار, غلتککش، کاغذ بردار، لاییگذار، و تعمیرکار.
علاوه بر نویسندگان، نقاشان، خطاطان و تذهیب کاران، افراد دیگری در امر چاپ دخیل بودند؛ مانند:
۱) چاپخانه دار،
۲)سفارشدهنده کتاب،
۳) ناشر (اهتمام کننده)،
۴) بانی چاپ (به سرمایه ...)،
۵) مصحح چاپ،
۶) مباشر چاپ،
۷) غلط گیر