مقدمه
مسلما سنگوارههای موجود در سنگ ها برای مطالعه حیات و تکامل موجودات گذشته کامل و کافی نیستند. زیرا تعداد زیادی یاختههای موجودات زنده قبل از مدفون شدن و یا بعد از آن تحت تاثیر عوامل مختلف از بین میروند. ترکیبات شیمیایی نیز که بیانگر آثار حیاتی هستند در اثر عوامل مختلف به نحوی تغییر میکند که به راحتی قابل شناخت نمیباشد.
موجودات زنده اولیه از نوع تک یاختهای بودند که از آنها آثار معدودی بر جای مانده است. استروماتولیتها از نمونههای فسیلی هستند که به تعداد نسبتا زیاد در رسوبات پرکامبرین بر جای ماندهاند، این فسیلها در مقطع به شکل لایههای چین خورده دیده میشوند. قدیمی ترین آثار استروماتولیتی به سن 3.4 تا 3.5 بیلیون سال در غرب استرالیا گزارش شده است.
حیات در پروتروزوئیک
آغاز پیدایش حیات را به 4600 میلیون سال قبل تخمین میزنند. به علت وسعت سنگهای دگرگونی در پروتروزوئیک آثار و بقایای موجودات کمتر باقی مانده است. در سال 1883 والوچ (Walcoh) به آثار فسیل های آهکی با ساختمان دایرهای متحدالمرکز که از جلبک های آهکی یا اسفنج ها به حساب میآیند پی برد که بعدا به استروماتولیت معروف شدند. آثاری از مرجانها و باز و پایان مانند لینگوللا (Lingulella) و خاردارانی چون تری براکسیدیوم (Tribrachidium) متعلق به پروتروزوئیک جدید در بعضی نقاط یافت شدهاند.
حیات در پالئوزوئیک
از نظر زیست چینهای و گسترش و تنوع موجودات زنده ، اکثریت گروههای بیمهرگان در پالئوزوئیک پسین وجود داشتهاند. مهرهداران به جز پرندگان و پستانداران نیز در این دوران ظهور نمودهاند. مهمترین گروههای بیمهرگان از جمله روزنه داران ، اسفنجها، بازوپایان ، نرمتنان ، خارپوستان ، گراپتولیتها ، بریوزوئرها در این دوران میزیستهاند.
مزوزوئیک
مززوئیک از دو کلمه Meso به معنی میانه و Zoa به معنی حیات ساخته شده است. دوران مزوزوئیک که دوران میانه زیستی نیز نامیده میشود 160 میلیون سال به طول انجامیده است. این دوران از سه دوره زمین شناسی تشکیل شده است که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : تریاس ، ژوراسیک ، کرتاسه.
در رسوبات دوان مزوزوئیک آثار بقایای موجودات حد واسط بین موجودات دوران پالئوزویک و دوران سنوزوئیک وجود دارد. در این دوران دو دسته مهم جانوری وجود دارد که عبارتند از خزندگان غول پیکر به نام دایناسورها و آمونیتها. آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبتا گرم و از نوع آب و هوای استوایی و یکنواخت تر از آب و هوای فعلی بوده است.
حد و مرز مزوزوئیک با دورانهای دیگر
حد زیرین
حد بین پالئوزوئیک و مزوزوئیک همیشه در همه جا به خوبی مشخص نیست. در بیشتر نواحی دوره تریاس ادامه دوره پرمین به شمار میرود و به همین سبب زمین شناسان اصطلاح پرمر - تریاس را برای این حد بکار میبرند. از لحاظ کوهزایی این حد ارتباط کوهزایی هرسی نین با کوهزایی آلپی را مشخص مینماید. از لحاظ فسیل شناسی حد بین دوران پالئوزوئیک و مزوزوئیک با از بین رفتن تریلوبیتها و برخی دیگر از جانوران مشخص میشود.
حد بالایی
از لحاظ بیواستراتیگرافی حد بین دورانهای مزوزوئیک و سنوزوئیک به خوبی قابل تشخیص است. زیرا تغییرات شدیدی در بین جانوران این دو دوران قابل مشاهده است و علت این تغییرات شدید مربوط به تغییرات آب و هوایی و گسترش سرمای عمومی میباشد. در این مرز برخی از موجودات پلانکتون از بین رفته و گونههای جدیدی از آنها بوجود آمدند و همچنین آمونیتها و بلمنیتها در اواخر مزوزوئیک از بین رفتند.
جغرافیای دیرینه دوران مزوزوئیک
در دوران مزوزوئیک دو قاره در سطح کره زمین وجود داشته است. یکی از این قارهها لورازپا نام داشت و شامل آمریکای شمالی و خشکی اروپا - آسیا بوده است و در تمام این دوران دریاها روی آن پیشروی داشتهاند. شواهد نشان دهنده جدا شدن خشکی اروپا - آسیا در اواخر کرتاسه است که این جدایش منجر به تشکیل اقیانوس اطلس گردیده است. خشکی دیگر گندوانا نام داشت که در قسمت میانی کره زمین قرار داشت. این خشکی از پرمو - تریاس شروع به تقسیم شدن نموده است.
دو کمربند کوهزایی در دوران مزوزوئیک اتفاق افتاده است. یکی در اطراف اقیانوس آرام و دیگری کمربند کوهزایی مزوژه. اقیانوس هند در دورههای تریاس و ژوراسیک و اقیانوس اطلس در دوره کرتاسه بوجود آمدهاند. اقیانوس آرام نیز بطور مداوم وجود داشته است. در ژوراسیک دو حوضه رسوبی مهم در اروپا وجود داشته است که دو حوضه عبارتند از : حوضه جنوبی تندیس به نام Thethyan Relean و حوضه شمالی به نام Boureal Releam. ایران در دورههای تریاس ژوراسیک در قسمتهای مرکزی تتیس قرار داشت.
آب و هوای دوران مزوزوئیک
بطور کلی آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبت به دوران پالئوزوزوئیک گرفته و یکنواخت تر بوده است. در رسوبات این دوره هیچگونه آثار یخچالی مشاهده نمیشود مطالعات ایزوتوپی نشان میدهد که آب دریاهای این دوران حدود 10 درجه گرمتر از دریاهای معتدله کنونی بوده است.
این آبهای گرم محیط مسلعدی را برای تشکیل رخسارههای آهکی بیوشیمیایی با صدفهای فراوان نرم تنان و انواع جلبکها و آهک االیتی و ریفی بوجود آورده بود. در آغاز مزوزوئیک ، قطب شمال با مختصات 140 درجه عرض جغرافیایی در اقیانوس آرام قرار داشت. مهاجرت و جابجایی استوا به سمت جنوب در کرتاسه موجب پایین آمدن درجه حرارت در اروپا گردیده است. با سرد شدن هوا در خشکی لوازیا ، خشکی گندوانا گرمتر شده و باعث ایجاد رسوبات تبخیری در آفریقای شمالی شده است.
کوهزایی های دوران مزوزوئیک
مراحل کوهزایی های این دوران به نام کوهزایی آلپ مشهور است. این کوهزاییها از اوایل این دوران تا زمان حال ادامه داشته است و شامل :
سیمرین پیشین (Earlykimerian) در پایان تریاسسیمرین یا کمبرین پسین (Latckimenian) در پایان ژوراسیک.
آترایشین یا استرین (Autrichian Or Austrian) بین کرتاسه زیرین تا کرتاسه میانی
لارامید که مربوط به اواخر کرتاسه پسین میباشد.
کامبرین
بعضی از جانورانی که در تشکیلات کامبرین مشاهده شدهاند، از این جانوران مرجانها را میتوان نام برد، خارپوستان نیز در این دوره ظهور نمودهاند، از نرمتنان وجود دوکفهایها مشکوک است و از شکم پایان هم جز چند نمونه ساده آثار بیشتری باقی نمانده است. تریلوبیتها سخت پوستان دریایی هستند که در اوایل دوران پالئوزوئیک ظاهر شده و در اواخر همین دوران از بین رفتهاند.
اردوسین
گذر بین اردوسین و کامبرین معمولا بر اساس گراپتولیت و گونههای جدید کنودونتها تعیین شده است. گذر فوقانی این دوره با سیلورین نیز بر پایه فسیلهای گراپتولیتها و کنودونتها استوار است. سه گروه از جانوران در کامبرین ظاهر شدهاند اما تنوع و گسترش آنها مربوط به دوره اردوسین است.
این جانوران عبارتند از : بازوپایان لولادار ، گراپتولیتها و کنودونتها. فسیل مرجانهای شاخی شکل یا مرجانهای چیندار و مرجانهای تابولاتا و استروماتوپروئیدها از سازندگان ریفهای مرجانی این دوره بشمار میروند. کرینوئیدها ، بریوئیدها و بریوزوئرها نیز در این دوره ظهور نموده و گسترش یافتهاند. فسیل ماهیهای زردهدار که از نخستین مهرهداران بودهاند در رسوبات متعلق به اردوسین دیده شدهاند.
سیلورین
گذر از این دوران با فسیل گراپتولیتی به نام گلیپتوگراپتوس مشخص شده است. علاوه بر گراپتولتها ، براکیوپودها ، مرجانها و کنودونتها نیز در این دوره گسترش و توسعه فراوان داشتهاند. تعدادی از ترلوبیتها در این دوره میزیستهاند. ظهور ماهیهای حقیقی و همچنین ماهیهای زرهدار نیز متعلق به این دوره بوده است. نخستین جانوران خشکی هم در سیلورین دیده شدهاند.
دونین
پیشروی دریا در این دوره باعث افزایش مرجانهای روگوزا و تابولاتا که گاهی تا چندین متر بالاتر از سطح دریاوبه وسعت چند کیلومتر دیده میشوند گردید. بیمهرگان از جمله بازوپایان و دوکفهایها در این دوره فراوان بودهاند. از براکیوپودها اسپریفریده ، رینکونلیده و استروفومنیده تنوع زیادی داشتهاند.
در اوائل این دوره آمونوئیدها که نرمتنان با صدف پیچیده بودند به جای ناتیلوئیدها که صدف مستقیم داشتند فراوان شدند. گرچه دونین به نام دوره ماهیها مشهور شده است ولی تعداد گونهها در این دوره بیشتر از دورههای بعد نبوده است. اولین حشره در دونین ظهور مییابد. گراتپولیتها از بین رفتند و تریلوبیتها رو به کاهش گذاردند.
کربونیفر
براکیوپودها ، کرینوئیدها و بریوزوئوها از فسیلهای مهم این دوره به شمار میروند. بعضی از موجودات از جمله مرجانهای تابولاتا و استروماتوپوروئیدها که دورههای قبلی قسمت مهمی از ردیفهای مرجانی را تشکیل میدادهاند در کربونیفر ناپدید شدند.
پرمین
تریلوبیتها تقریبا در این دوره از بین رفتهاند. در پرمین آثاری از خزندگان مشهور است. بطور کلی مهرهداران پرمین با کربونیفر اختلاف زیادی نداشتهاند.
تریاس
نام تریاس برای اولین بار توسط آلبرتی (Alberti) در سال 1834 در ناحیه مرن آلمان بکار برده شد. چون رسوبات این دوره از سه قسمت کاملا مشخص تشکیل گردیده است نام آن را تریاس نهادهاند. در دوره تریاس آب و هوا بسیار گرم و مقدار بارندگی کم بوده است. اکسید شدن مواد آهنی ، ماسه سنگهای قرمز ، ترکهای گلی در رسوبات و همچنین وجود مواد تبخیری مانند گچ و نمک موید خشکی هوا هستند. در این دوره بیابانها توسعه پیدا کردهاند.