تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام

تعداد صفحات: 137 فرمت فایل: word کد فایل: 13814
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۲۹,۵۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام

    پیشگفتار

    شخصیت عظیم و گسترده امیرالمؤمنین على علیه السلام وسیعتر و متنوعتر از اینست که یک فرد بتواند در همه جوانب و نواحى آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد . براى یک فرد حداکثرى که میسر است اینست که یک یا چند ناحیه معین و محدود را براى مطالعه و بررسى انتخاب کند و به همان قناعت ورزد .

    یکى از جوانب و نواحى وجود این شخصیت عظیم , ناحیه تأثیر او بر روى انسانها به شکل مثبت یا منفى است و به عبارت دیگر (( جاذبه و دافعه )) نیرومند او است که هنوز هم نقش فعال خود را ایفا مى نماید و در این کتاب درباره اش گفتگو شده است .

    شخصیت افراد از نظر عکس العمل سازى در روحها و جانها یکسان نیست . به هر نسبت که شخصیت حقیرتر است کمتر خاطرها را به خود مشغول مى دارد و در دلها هیجان و موج ایجاد مى کند و هر چه عظیمتر و پرنیروتر است خاطره انگیزتر و عکس العمل سازتر است , خواه عکس العمل موافق یا مخالف .

    شخصیتهاى خاطره انگیز و عکس العمل ساز , زیاد بر سر زبانها مى افتند , موضوع مشاجره ها و مجادله ها قرار مى گیرند , سوژه شعر و نقاشى و هنرهاى دیگر واقع مى شوند , قهرمان داستانها و نوشته ها مى گردند . اینها همه چیزهائى است که در مورد على علیه السلام به حد اعلى وجود دارد و او در این جهت بى رقیب و یا بسیار کم رقیب است . گویند محمد بن شهرآشوب مازندرانى که از اکابر علماى امامیه در قرن هفتم است , هنگامى که کتاب معروف (( مناقب )) را تألیف مى کرد , هزار کتاب به نام مناقب که همه درباره على علیه السلام نوشته شده بود در کتابخانه خویش داشت . این یک نمونه مى رساند که شخصیت والاى مولى در طول تاریخ چه قدر خاطرها را مشغول مى داشته است .

    امتیاز اساسى على علیه السلام و سایر مردانى که از پرتو حق روشن بوده اند اینست که علاوه بر مشغول داشتن خاطرها و سرگرم کردن اندیشه ها , به دلها و روحها نور و حرارت و عشق و نشاط و ایمان و استحکام مى بخشند .

    فیلسوفانى مانند سقراط و افلاطون و ارسطو و بوعلى و دکارت نیز قهرمان تسخیر اندیشه ها و سرگرم کردن خاطرها هستند . رهبران انقلابهاى اجتماعى , مخصوصا در دو قرن اخیر , علاوه بر این , نوعى تعصب در پیروان خود به وجود آوردند . مشایخ عرفان پیروان خویش را احیانا آنچنان وارد مرحله (( تسلیم )) مى کنند که اگر پیر مغان اشارت کند سجاده به مى رنگین مى نمایند . اما در هیچکدام از آنها گرمى و حرارت توأم با نرمى و لطافت و صفا و رقتى که در پیروان على , تاریخ نشان مى دهد نمى بینیم . اگر صفویه از دراویش لشکرى جرار و مجاهدانى کارآمد ساختند با نام على کردند نه با نام خودشان .

    حسن و زیبائى معنوى که محبت و خلوص ایجاد مى کند از یک مقوله است و سیادت و منفعت و مصلحت زندگى که کالاى رهبران

    اجتماعى , و یا عقل و فلسفه که کالاى فیلسوف است , و یا اثبات سلطه و اقتدار که کالاى عارف است از مقوله هاى دیگر .

    معروف است که یکى از شاگردان بوعلى سینا به استاد مى گفت اگر تو با این فهم و هوش خارق العاده مدعى نبوت شوى مردم به تو مى گروند و بوعلى سکوت کرد . تا در سفرى در فصل زمستان که باهم بودند سحرگاه بوعلى از خواب بیدار شد و شاگرد را بیدار کرد و گفت تشنه ام قدرى آب بیاور . شاگرد تعلل کرد و شروع کرد به عذر تراشیدن . هر چه بوعلى اصرار کرد شاگرد حاضر نشد در آن زمستان سرد بستر گرم را ترک کند . در همین وقت فریاد مؤذن از بالاى مأذنه بلند شد که الله اکبر , اشهد ان لا اله الا الله , اشهد ان محمدا رسول الله . بوعلى فرصت را مناسب دید که جواب شاگرد را بدهد . گفت تو که مدعى بودى اگر من ادعاى پیغمبرى کنم مردم ایمان خواهند آورد اکنون ببین فرمان حضورى من به تو که سالها شاگرد من بوده اى و از درس من بهره برده اى آنقدر نفوذ ندارد که لحظه اى بستر گرم را ترک کنى و آبى به من بدهى . اما این مرد مؤذن پس از چهارصد سال فرمان پیغمبر را اطاعت کرده از بستر گرم خارج شده و رفته بر روى این بلندى و به وحدانیت خدا و رسالت او گواهى مى دهد . ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا .

    آرى فیلسوفان شاگرد مى سازند نه پیرو , رهبران اجتماعى پیروان متعصب مى سازند نه انسانهاى مهذب , اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم مى سازند نه مؤمن مجاهد فعال .

    در على هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابى و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتى از نوع خاصیت پیامبران . مکتب او هم مکتب عقل و اندیشه است و هم مکتب ثوره و انقلاب و هم مکتب تسلیم و انضباط و هم مکتب حسن و زیبائى و جذبه و حرکت .

    على علیه السلام پیش از آنکه امام عادل براى دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند , خود شخصا موجودى متعادل و متوازن بود . کمالات انسانیت را باهم جمع کرده بود . هم اندیشه اى عمیق و دور رس داشت و هم عواطفى رقیق و سرشار . کمال جسم و کمال روح را توأم داشت . شب , هنگام عبادت از ماسوى مى برید و روز , در متن اجتماع فعالیت مى کرد . روزها چشم انسانها مواسات و از خود گذشتگیهاى او را مى دید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهاى حکیمانه اش را مى شنید و شب چشم ستارگان اشکهاى عابدانه اش را مى دید و گوش آسمان مناجاتهاى عاشقانه اش را مى شنید . هم مفتى بود و هم حکیم . هم عارف بود و هم رهبر اجتماعى . هم زاهد بود و هم سرباز . هم قاضى بود و هم کارگر . هم خطیب بود و هم نویسنده . بالاخره به تمام معنى یک انسان کامل بود با همه زیبائیهایش .

    کتاب حاضر مجموعه اى است از چهار سخنرانى که در روزهاى 18 تا 21 ماه مبارک رمضان سال 1388 در حسینیه ارشاد ایراد شده است . این کتاب مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش . در مقدمه کلیاتى درباره جذب و دفع به طور عموم و جاذبه و دافعه انسانها به طور خصوص بحث شده است . در بخش اول جاذبه على علیه السلام که همواره دلهائى را به سوى خود کشیده و مى کشد و فلسفه آن و فائده و اثر آن , موضوع بحث قرار گرفته است . در بخش دوم دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصرى را به سختى طرد مى کرد و دور مى انداخت توضیح و تشریح شده است . ثابت شده که على علیه السلام دو نیروئى بوده است و هر کس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد باید دو نیروئى باشد .

    نظر به اینکه دو نیروئى بودن به تنهائى کافى نیست که معرف مکتب على باشد . در این کتاب کوشش شده تا حد امکان نشان داده شود که جاذبه

    على افرادى از چه طراز را جذب مى کرد و دافعه او چه سنخ افرادى را طرد مى نمود ؟ اى بسا برخى از ما که مدعى پیروى مکتب او هستیم آنان را که على جذب مى کند دفع کنیم و آنان را که او دفع مى کرد جذب کنیم . در قسمت دافعه على به بحث درباره خوارج اکتفا شده است و حال آنکه طبقات دیگرى نیز هستند که مشمول دافعه على مى باشند . شاید در وقت دیگر , و لااقل چاپ دیگر این کتاب , این نقص مانند سایر نواقص کتاب جبران شود .

    زحمات اصلاح و تکمیل سخنرانیها را فاضل بلند قدر جناب آقاى فتح الله امیدى متحمل شده اند . نیمى از کتاب به قلم معظم له است که پس از استخراج از نوارهاى ضبط صوت , از نو به قلم خود نوشته و احیانا اصلاح و یا تکمیل کرده اند . نیم دیگر آن تقریر لفظى خود اینجانب است و یا احیانا بعد از اصلاح معظم له به قلم خود چیزهائى اضافه کرده ام . امیدوارم مجموعا اثر مفید و آموزنده اى باشد . از خداوند متعال مسئلت داریم که ما را از متابعان واقعى على علیه السلام قرار دهد .

    تهران - یازدهم اسفند 1349 شمسى

    مطابق با چهارم محرم الحرام 1391 قمرى

    مرتضى مطهرى

    بسم الله الرحمن الرحیم

    (( و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله , أولئک سیرحمهم الله , ان الله عزیز حکیم ))

    سوره توبه , آیه 71

    (( المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف ))

    سوره توبه , آیه 67

    مقدمه

    قانون جذب و دفع

    جاذبه و دافعه در جهان انسان

    اختلافات انسان ها در جذب و دفع

    على , شخصیت دو نیروئى

    بسمه تعالى

    قانون جذب و دفع :

    قانون (( جذب و دفع )) یک قانون عمومى است که بر سرتاسر نظام آفرینش حکومت مى کند . از نظر جوامع علمى امروز بشر مسلم است که هیچ ذره اى از ذرات جهان هستى از دائره حکومت جاذبه عمومى خارج نبوده و همه محکوم آنند . از بزرگترین اجسام و اجرام عالم تا کوچکترین ذرات آن داراى این نیروى مرموز به نام نیروى جاذبه هستند و هم به نحوى تحت تأثیر آن مى باشند .

    بشر دورانهاى باستان به جاذبه عمومى جهان پى نبرده بود و لیکن به وجود جاذبه در برخى اجسام پى برده بود و بعضى از اشیاء را سمبل آن مى دانست , چون مغناطیس و کهربا . تازه , ارتباط جاذبى آنها را نسبت به همه چیز نمى دانست بلکه به یک ارتباط خاصى رسیده بود , ارتباط مغناطیس و آهن , کهربا و کاه .

    ذره ذره کاندر این ارض و سماست

    جنس خود را همچو کاه و کهرباست

    از اینها که بگذریم نیروى جاذبه را در مورد سایر جمادات نمى گفتند و فقط درباره زمین که چرا در وسط افلاک وقوف کرده است سخنى داشتند . معتقد بودند که زمین در وسط آسمان معلق است و جاذبه از هر طرف آنرا مى کشد و چون این کشش از همه جوانب است قهرا در وسط ایستاده و به هیچ طرف متمایل نمى گردد . بعضى معتقد بودند که آسمان , زمین را جذب نمى کند بلکه آن را دفع مى کند , و چون نیروى وارد بر زمین از همه جوانب متساوى است در نتیجه زمین در نقطه خاصى قرار گرفته و تغییر مکان نمى دهد .

    در نباتات و حیوانات نیز همه قائل به قوه جاذبه و دافعه بوده اند , به این معنى که آنها را داراى سه قوه اصلى : غاذیه , نامیه و مولده مى دانستند و براى قوه غاذیه چند قوه فرعى قائل بودند : جاذبه , دافعه , هاضمه و ماسکه . و مى گفتند در معده نیروى جذبى است که غذا را به سوى خود مى کشد و احیانا هم آنجا که غذا را مناسب نیابد دفع مى کند ( 1 ) و همچنین مى گفتند در کبد نیروى جذبى است که آب را به سوى خود جذب مى کند . 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام

    فهرست:

    پیشگفتار

    مقدمه

    قانون جذب و دفع :

    جاذبه و دافعه در جهان انسان

    اختلافات انسانها در جذب و دفع :

    افرادى که نه جاذبه دارند و نه دافعه

    مردمى که جاذبه دارند اما دافعه ندارند

    اشتباه فلسفه هندى و مسیحى

    معناى حقیقى محبت

    اسلام دین جذب و دفع

    مردمى که دافعه دارند اما جاذبه ندارند

    مردمى که هم جاذبه دارند و هم دافعه

    على شخصیت دو نیروئى

    بخش اول : نیروى جاذبه على علیه السلام

    جاذبه هاى نیرومند

    تشیع مکتب عشق و محبت

    اکسیر محبت

    حصار شکنى ( عشق )

    ( عشق ) , سازنده یا خراب کننده

    محبت و ارادت به اولیاء

    دوستى خدا و مؤمنان در قرآن

    آیاتى در وصف مؤمنان

    آیاتى در مهر حضرت حق به مؤمنان

    آیاتى در دوستى دو جانبه انسان و خدا

    نیروى محبت در اجتماع

    بهترین وسیله تهذیب نفس

    نظر سقراطى مشربان در تهذیب نفس

    نظر فیلسوفان

    نظر اهل عرفان و سیر و سلوک

    نمونه هائى از تاریخ اسلام

    حب على در قرآن و سنت

    رمز جاذبه على

    بخش دوم : نیروى دافعه على علیه السلام

    ناکثین و قاسطین و مارقین

    پیدایش خوارج

    اصول عقاید خوارج

    عقیده خوارج در باب خلافت

    عقیده خوارج درباره خلفا

    انقراض خوارج

    شعار یا روح ؟

    مذاهبى که شعارشان مرده و روحشان زنده است

    مذاهبى که روحشان مرده و شعارشان زنده است

    روح تشیع در صدر اسلام

    (( حقیقت )) پرستان و (( شخص )) پرستان

    تشیع , راهى در تشخیص حقیقت و تعقیب آن

    روح مذهب خارجى در روزگار ما

    دموکراسى على

    قیام و طغیان خوارج

    ممیزات خوارج

    1 - روحیه هاى مبارزه گر

    2 - عبادت پیشگان متنسک

    فوق العادگى پیکار على با خوارج

    عدم جرأت غیر على بر این کار

    3 - کج فهمى خوارج

    ناآشنائى غیر مهاجر و انصار با روح فرهنگ اسلامى

    توصیف على از روحیه خوارج

    آلت قرار گرفتن مقدسان احمق و سخن على در این باره

    4 - تنگ نظرى خوارج

    خوارج امروز

    محکومیت کوته بینى از نظر على

    ضربه هاى روحى خوارج

    تفقه در دین و رمز جاودانگى اسلام

    جهات گوناگون داستان تحکیم

    تفاوت حکومت قرآن و حکومت افراد

    سازگارى داستان تحکیم با اصول تشیع

    تأثیر فوق اسلامى در یکدیگر

    جلوه گاه اندیشه خارجى در مکتبها

    سیاست (( قرآن بر نیزه کردن ))

    لزوم پیکار با نفاق

    على امام و پیشواى راستین

     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , مقاله در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , تحقیق درباره تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , مقاله درباره تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله جاذبه و دافعه حضرت على علیه السلام
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت