در کتب جامعه شناختی فرهنگ را به دو بخش مادی و غیر مادی تقسیم کردهاند. این تقسیمبندی جنبهای ذهنی دارد و تمایز آن تقریباً غیر ممکن است، زیرا در آثار مادی فرهنگ، جلوههای معنوی فرهنگ نیز متجلی است. در کاربرد اولیه، اصطلاح فرهنگ مادی به مجموعهای از پدیدهها اطلاق میشد که محسوس، ملموس و قابل اندازهگیری بود و برای به کارگیری فنون و ابزارها به عنوان عناصر فرهنگ به کار میرفت. بنابراین به همه اشیاء و لوازمی که توسط اعضای پیشین جامعه ساخته میشد و برای جامعۀ بعد به ارث میرسید، فرهنگ مادی گفته میشد؛ که شامل وسایل صنعتی و کشاورزی، لوازم خانه، داروهای مختلف، وسایل و ابزار تولیدی و بنایی و... بود.
به عبارت دقیقتر فرهنگ مادی مشتمل بر همه دست آوردهایی مادی یا تکنولوژیکی بود که هر دورهای برای جامعه بعداز خود بر جا میگذارد. "لینتون" معتقد است: «در آغاز که مطالعات انسانشناسی شکل میگرفت، اصطلاح فرهنگ مادی را ساختند تا ابزارهای مورد استفاده انسانها را بشناسند، البته در میان انسانشناسان، گرایش کنونی آن است که خود اشیاء را از مفهوم فرهنگ خارج کنند و به جای آن الگوهای اشیاء را مورد شناسایی قرار دهند».
بنابراین فرهنگ مادی رفته رفته دستخوش تغییر گردید و به جای دلالت مستقیم بر اشیاء و ابزار، به آن جنبههایی از فرهنگ اطلاق گردید که در تولید و کاربرد ابزارها مؤثرند. در حقیقت مشتمل بر کلیۀ دست آوردهای مادی یا تکنولوژی هر جامعه است.
"لوئیس ممفرد" در بحث از تکنولوژی و فرهنگ مینویسد: «تکنولوژی در خارج از فرهنگ قرار نمیگیرد؛ بلکه جزئی از آن است. از آنجایی که همه عناصر تکنولوژی پیشرفت یکسانی ندارند، برخی عناصر فرهنگ مادی از برخی دیگر پیشرفتهتر هستند. به عنوان مثال ابزار رسانههای گروهی همچون تلویزیون و مطبوعات... به سرعت پیشرفت میکنند و یا تجهیزاتی که در علم پزشکی مورد استفاده قرار میگیرند، روز به روز تکامل یافتهتر میگردند. بنابراین به دلیل آنکه مسائل اقتصادی به نوعی تقسیم کننده جوامع به پیشرفته، در حال توسعه و عقب مانده است، جامعهشناسان توجه خود را به بخش مادی فرهنگ معطوف میسازند که برخی از بخش مادی فرهنگ، به عنوان تمدن نیز نام بردهاند.
فرهنگ مادی، هر چند برای یکی از چند جنبه مطالعه در مورد فرهنگ مفید است؛ اما مفهومی است که در خود تناقض دارد. فرهنگ از دیدگاه علمی، روابط و مناسبات مجرد است. همچنین بین جنبه مادی و معنوی فرهنگ، کنش متقابل وجود دارد که تغییر در یکی موجب تغییر در دیگری خواهد شد. بنابراین فرهنگ مادی و معنوی دو جنبه از یک امر واحد هستند. "آلفرد وبر" جامعهشناس آلمانی معتقد بود: فرهنگ مادی و غیر مادی را نمیتوان به آسانی از یکدیگر مجزا ساخت؛ زیرا با هم پیوستگی دارند؛ مانند مسجد که به لحاظ ظاهری یک پدیده مادی است، اما نمودی از فرهنگ معنوی دین اسلام است.