الف) تعریف فرهنگ
۱) فرهنگ مجموعهای پیچیده از خصوصیات احساسی، فکری و غیرمادی است که به عنوان شاخص جامعه و یا گروهی اجتماعی مطرح میشود. (تعریف فرهنگ، ارائه شده توسط کمیسیون فرهنگی UNESCO/۱۹۸۳)
۲) فرهنگ نظامی است متشکل از باورها، اعتقادات، رفتارها و آنچه که سبک و سیاق زندگی نامیده میشود و نیز بازتاب آن در آنچه که تولید میگردد. (دکتر فرزان سجودی)
۳) فرهنگ نظامی است کم و بیش منسجم که از دو بخش مادی (تکنولوژی و محصولات تولید شده) و غیرمادی (باورها و اعتقادات) تشکیل میگردد.
۴) فرهنگ مجموعهای است از عقاید، آداب و رسوم و سایر جنبههائی که بیشتر بر ابعاد جنبههای معنوی و معرفتی وجود انسان توجه دارد. (ارائه شده در چهارمین گردهمآئی معاونین دانشجوئی-فرهنگی و مدیران فرهنگی دانشگاههای سراسر کشور، تبریز ۱۳۸۰)
۵) فرهنگ مجموعهای است از دانستنیها، معارف، هنر، اعتقادات، آداب و رسوم و یادگاریهای یک تمدن. (سید رضا صائمی، فرهنگسازی در روابط عمومی، ۱۳۸۳)
۶) فرهنگ را میتوان مجموع ویژگیهای رفتاری و عقیدتی اکتسابی اعضای یک جامعه خاص تعریف کرد. جامعه، گروهی از افراد هستند که مدت زمان درازی با هم زندگی کرده باشند و سرزمینی را در اشغال خود داشته و خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر، سازمان داده باشند.
۷) فرهنگ عبارت است از ارزشهائی که اعضای یک گروه معین دارند. هنجارهائی که از آن پیروی میکنند و کالاهای مادی که تولید میکنند. (جامعه شناسی، گیدنز، ۱۹۸۹)
۸) فرهنگ مجموع ویژگیهای رفتاری و عقیدتی اکتسابی اعضای یک جامعه خاص میباشد. (درآمدی بر جامعهشناسی، بروس کوئن، ترجمه محسن ثلاثی)
۹) فرهنگ کلیتی تام است از ویژگیهای مادی، فکری و احساسی که یک گروه اجتماعی را مشخص میکند. فرهنگ نه تنها هنر و ادبیات را در برمیگیرد، بلکه شامل آئینهای زندگی، حقوق اساسی نوع بشر و نظامهای ارزشی سنتها و باورها میباشد. (یونسکو، ۱۹۹۷)
۱۰) فرهنگ رفتاری خاص نوع بشر و دربردارندهی آن دسته از اشیاء مادی است که جزء لاینفک این رفتار به حساب میآیند. به ویژه فرهنگ شامل زبان باورها، سنتها، نهادها، تکنیکهای ابزاری، کارهای هنری، شعایر جشنها و ... میباشد. (اریبور، ترجمه فاضلی، ۱۳۷۸)
۱۱) فرهنگ بخش انسان ساختهی محیط است. (انسان شناسی فرهنگی، هرسکویتز)
ب) تعریف نوین فرهنگ (علم فرهنگ)
فرهنگ سازوکاری است کم و بیش منسجم، مشتمل بر دو بخش مادی و غیرمادی که در هر یک از دو بخش، دو نظام شناختی و هنجاری قرار گرفتهاند و با درجات آزادی مختلف بر یکدیگر تاثیر میگذارند، تا در نهایت تعادل فرد، جامعه و محیط برقرار شود. (ارائه شده توسط مؤلف، مقدمهای بر علم فرهنگ، ۱۳۸۳)
پدیده اجتماعی از منظر تعاریف کلاسیک
ناگفته پیداست که به علت گستردگی تعاریف موجود در زمینه فرهنگ میتوان به تعاریف متعددی در زمینه پدیده فرهنگی-اجتماعی دست پیدا نمود و در این صورت زبانی مشترک برای بحث در مورد پدیدهها محقق نخواهد شد. برای مثال با رجوع به تعریفی که دکتر فرزان سجودی ارائه نموده، میتوان پدیده فرهنگی را به این شکل تعریف نمود. ابتدا تعریف فرهنگ را از نظرگاه دکتر فرزان سجدی بازخوانی میکنیم. «فرهنگ نظامی است متشکل از باورها، اعتقادات، رفتارها و آنچه که سبک و سیاق زندگی نامیده میشود و نیز بازتاب آن در آن چه که تولید میگردد.». و اینک بر اساس تعریف ارائه شده، پدیده فرهنگی عبارتست از؛ «تغییرات بهوجود آمده در سبک و سیاق زندگی (پدیده اجتماعی) و بازتاب آن در نظام تولیدات (پدیده فرهنگی)». و یا چنانچه طبق تعریف «هرسکویتز»، فرهنگ را بخش انسان ساختهی محیط بدانیم، آنگاه هر تغییر انسانی در محیط میتواند به عنوان پدیدهای اجتماعی قلمداد شود.
همانگونه که به خوبی مشهود است، تعریف ارائه شده از دقت و شفافیت کافی برخوردار نمیباشد. هر چند که تعریفی است کاربردی. به عنوان مثال نیاز به سرخوشی و تلاش برای رها کردن انرژی ذخیره شده در فرد (به خصوص در زمینه زندگی شهری) به عنوان نیازی جدی، پدیدهای روانشناختی است و نمود آن در جامعه به اشکال مختلف از جمله برگزاری پارتیهای شبانه یا ورزشهای خشن و یا بازیهای هیجانانگیز، پدیدهای اجتماعی است و هنگامی که قرصهای اکسازی در این جهت مورد استفاده قرار میگیرند، پدیده اجتماعی-فرهنگی شکل میگیرد.
پدیدهی اجتماعی، پدیدهی اجتماعی-فرهنگی یا پدیدهی فرهنگی-اجتماعی
۱) پدیدهی اجتماعی (Social phenomenon)
هیچ تظاهری در جامعه، خواه پدیده یا آسیب و یا هنجارها رخ نخواهد داد، مگر آنکه ابتدا در بخش شناختی فرهنگ تغییراتی ایجاد شده باشد. پس نظر به اهمیت توجه به نقش فرهنگ در شکلگیری و همچنین تقویت و یا تضعیف آن تظاهرات، میبایستی از مفهومی وسیعتر استفاده نمائیم.
۲) پدیدهی اجتماعی-فرهنگی (Sociocultural phenomenon)
این واژه نشان دهنده ارتباط بین فرهنگ و اجتماع در زمینه پدیدههای اجتماعی است، اما مکانیسم را به شکل معکوس در ذهن متبادر مینماید. یعنی این گمان در اذهان شکل میگیرد که پدیدهها ابتدا در جامعه ظهور مییابند و پس از آن تغییراتی در فرهنگ عمومی ایجاد میکنند. این تعبیر درست نمیباشد، زیرا ابتدا تغییراتی شناختی در فرهنگ فردی و سپس گروهی افراد به وجود آمده سپس به صورت تظاهراتی فردی و گروهی در جامعه در آمده و سر انجام با گسترده شدن آن، ما با پدیدهای در اجتماع روبرو میشویم.
۳) پدیدهی فرهنگی-اجتماعی (Culturosocial phenomenon)
این واژه، دقیقترین معنا را به مخاطب منتقل میکند، زیرا به پدیدهای اشاره دارد که محل بروز و ظهورش اجتماع است و ریشه در فرهنگ دارد.
تعریف پدیده فرهنگی-اجتماعی از دریچه تعریف نوین فرهنگ (علم فرهنگ)
ظهور تغییرات و بروز نگرشهای جدید در بخش شناختی (چه مادی و چه غیرمادی) و ظهور رفتار و منشی تازه اما محدود (هنجارسازی) که ممکن است به هنجار و یا ناهنجاری تلقی شود.
با رجوع به تعریف فوق، دو مفهوم پدیده فرهنگی و پدیده اجتماعی را در مییابیم. گستردگی محدود و رفتاری بودن نگرشها و یا انعکاس آنها در به هنجاری و یا ناهنجاریها ناظر بر پدیده اجتماعی و ظهور نگرش تازه در بخش شناختی (مادی و غیر مادی)، پدیده فرهنگی است. لذا میتوان چنین نتیجه گرفت که پدیده فرهنگی مقدم بر پدیده اجتماعی است. به بیان دیگر ابتدا شناخت تازه شکل میگیرد و سپس عکسالعمل اجتماعی ظهور و انسجام پیدا میکند. لذا بهتر است از این پس، پدیدهها را تحت عنوان پدیده های فرهنگی اجتماعی نامگذاری نمائیم.
فهرستی کوتاه از پدیدههای فرهنگی-اجتماعی
استفاده از قرصهای اکستازی
فرایند تولید اطلاعات و تمرکززدائی در تولید دانش
ظهور جوامع مجازی و روابط و مناسبات مجازی
تغییر دلایل طلاق (از دلایل سنتی به دلایل شهر نشینی)
آشوبها و تعارضات پس از عوامل هیجانزای اجتماعی
فمینیسم ایرانی و کجرویها در اثر سوء برداشتها
گسترش و به منصه ظهور رسیدن مطالبات مدنی
تشکلهای غیردولتی
بزهکاری و جنایات جنسی
فردی و غیر اجتماعی شدن دینداری
عدم اعتماد کافی و خوشبین نبودن نسبت به مسئولین
زنان ویژه و دختران خیابانی
افزایش روزنامههای زرد و ایجاد هراس کاذب اجتماعی
کاهش سن فحشا
کاهش سن شروع اعتیاد