عجایب هفتگانه به هفت اثر برتر معماری و مجسمه سازی عصر باستان اطلاق میشود. این هفت اثر ظاهراً اولین بار توسط یک فنیقیایی یونانیالاصل به نام آنتیپاتروس در قرن دوم پیش از میلاد در یک کتاب ثبت شده اما این کتاب نه از نظر هنری ارزشی دارد نه از نظر فلسفی بلکه فقط به منزله کتابچه راهنمایی برای جهانگردان و گردشگران بخصوص گردشگران یونانی بوده است. مشخص نیست که این فرد خودش این آثار را دیده است یا نه. به هر حال آنچه مسلم است این است که وی در زمانی میزیسته که تمام این شاهکار های هنری سالم و موجود بودهاند و او نمیخواست ویرانهها را به همعصران خود معرفی کند. همین طور آثاری که نسبت به یونان در فاصله بسیار دوری قرار داشتند در کتاب وی ذکر نشدهاند. به این ترتیب آثاری مانند تخت جمشید یا دیوار چین در این فهرست گنجانده نشدهاند.
نکته دیگر در مورد این آثار انتخاب عدد هفت برای تعداد آنهاست. دلیل این امر هم مقدس بودن این عدد است. عدد هفت چه در گذشته و چه در حال، برای انسان محترم و مقدس بوده بطوریکه تقریباً در هر گونه تقسیم بندی به این عدد توجه شده است. مانند هفت روز هفته، هفت هنر، هفت خدای یونان باستان و...
عجایب هفتگانه جهان نام فهرستی اروپا-محور است که برخی نویسندگان قدیمی اروپا برای بیهمتا فرض کردن تمدن یونان و بخشیدن احساس برتری به اروپائیان آن فهرست و آن نام را درست نمودهاند. بیشتر سازه های ادعایی این فهرست وجود ندارند یا دیگر نیستند. بسیاری از سازههای موجود دیگر جهان مانند دیوار چین و تخت جمشید و آنگکور و دیوار بزرگ گرگان میتوانند در صدر چنین فهرستهایی قرار گیرند.
تهیه فهرست کامل عجایب هفت گانه در اصل حدود سده دوم پیش از میلاد کامل شده است و اولین اشاره به تهیه این مجموعه مکتوب در کتاب تاریخ هرودوت آمده است که به سده ۵ پیش از میلاد مربوط برمیگردد.
چندین دهه بعد از آن، تاریخ نگاران یونانی درباره بزرگترین بنا های تاریخی دوران خود شروع به نوشتن کردند. از جمله کالیماکوس (Callimachus) - که در ۳۰۵ تا ۲۴۰ قبل از میلاد میزیست - سر کتابدار کتابخانه اسکندریه، «مجموعهای از عجایب جهان» را تهیه کرد. امروز، تمام چیزی که درباره این مجموعه میدانیم، همین عنوان آن است و بس، به این دلیل که این کتاب نیز در آتشسوزی بزرگ کتابخانه اسکندریه از بین رفت.
فهرست نهایی عجایب هفت گانه در قرون وسطا تکمیل شد. این فهرست شامل چشمگیرترین بناهای تاریخی جهان باستان بود که از بعضی، شواهد بسیار اندکی در دست بود و تعدادی نیز اصلاً باقی نمانده بودند. آثار کنده کاری هنرمند هلندی مارتن ون هیمسکرک (Marten Van Heemskerck) و کتاب تاریخ معماری یوهان فیشر ارلاخ (Johann Fischer von Erlach) از قدیمیترین منابعی هستند که در آن به این فهرست عجایب هفت گانه اشاره شده است.
شواهد باستانشناسی از بسیاری از اسرار تاریخی که قرنها عجایب هفت گانه را احاطه کرده بودند، پرده برداشته است. عجایب هفت گانه برای سازندگانشان نمادهایی از مذهب، اسطوره شناسی، هنر، قدرت و علم بودند و برای ما، آنها شواهدی از توانایی انسان هستند.
از زمانهای بسیار قدیم تا کنون، فهرستهای متعدد و متفاوتی از عجایب هفتگانه به نگارش درآمده است. فهرست اروپا-محور مذکور بدین قرار است:
فانوس دریایی اسکندریه
هرم بزرگ جیزه
تندیس غولپیکر رودس
نیایشگاه آرتمیس
تندیس زئوس
باغهای معلق بابل
آرامگاه هالیکارناسوس
فانوس دریایی اسکندریه
فانوس دریایی اسکندریه تا پیش از ساخت فانوس دریایی اسکندریه چنین برج روشنایی بوجود نیامده بود . مردم به خاطر مکان این بنا به آن " فاروس " می گفتند
آخرین و هفتمین اثر از عجایب هفتگانه جهان فانوس دریایی اسکندریه می باشد.
اما تا پیش از آنکه این فانوس بنا شود حصار مستحکم شهر بابل در شمار عجایب هفتگانه ثبت شده بود. با ساخت فانوس دریایی 130 متری اسکندریه، زیبایی و عظمت این بنا به علاوه آنکه در نظر مردم و صاحب نظران آنروزگار اثری استادانه و ماهرانه می آمد، حصار بابل از فهرست عجایب هفتگانه خارج شد و فانوس اسکندریه جای آنرا گرفت
اسکندریه
اسکندر مقدونی یک سال پس از فتح مصر در " ممفیس " پایتخت کهن مصر به عنوان فرعون مصر تاج پادشاهی را بر سر نهاد (16 آوریل 331 ق.م). پادشاه جوان (25 ساله) مراسم جشن و سروری بر پا نمود و در طی آن زمینی چهار گوشه به ابعاد 7 در 30 استادیوم (1253 در 5370 متر) را با قدم اندازه گیری نمود، پشت سر او یک روحانی در جای قدمهای اسکندر آرد جو می پاشید. (غیبگویی چنین گفته بود که آرد جو توجه و کرامت خدایان را برخواهد انگیخت و شاه در انجام نیات و مقاصد خود موفقیت بدست خواهد آورد.) قرار بر این بود که در این مکان، در غربی ترین نقطه دلتای نیل، " اسکندریه " اولین بنیان شهری به نام اسکندر تأسیس شود.
اسکندر در صدد بود تا از شهر تازه ساز اسکندریه یک قطب تجاری و بندر مهم در منطقه ایجاد کند. بنابراین طرحریزی و طراحی نقشه های شهر جدید را خودش انجام داد، وی مکان میدان اجتماعات و مراکز تجارتی و نیز معبد شهر را معین نمود و نیز اینکه هر یک از معابد به کدامیک از خدایان اختصاص داشته باشد. همچنین دستور داد تا بر فراز صخره ای دریایی در کنار جزیره " فاروس " (واقع در جلوی شهر اسکندریه) یک فانوس یا برج روشنایی، بلندتر و بزرگتر از تمام برجهای دریایی جهان ساخته شود.
طولی نکشید که اسکندریه شهری شکوفا و پر رونق با جمعیتی در حدود 600000 نفر و مهمترین شهر در سواحل دریای مدیترانه گشت. اکثر جمعیت شهر را مهاجران یونانی، مصریان و یهودیان تشکیل می دادند.
اسکندر پیش از آغاز بنای فانوس دریایی در 323 ق.م درگذشت و 23 سال بعد ساختمان برج آغاز شد. پایه بنا مربعی به ابعاد 30 و ارتفاع 71 متر بود که به سمت بالا از قطر آن کمی کاسته می شد. بر روی بخش فوقانی آن دومین بخش برج، ساختمانی هشت گوشه با ارتفاع 34 متر قرار می گرفت و بر فراز این بخش نیز ساختمانی استوانه ای قرار داشت که تأسیسات روشنایی در آن تعبیه شده بود. بر روی بخش استوانه ای ستونهایی قرار داشتند که بر فراز آنها سقفی گنبدی جای داشت و در انتهای فوقانی برج پیکره زئوس در ارتفاع یکصد و سی متری، دریا را می نگریست.
قسمت زیرین برج به 14 طاق قوسی که همدیگر را می پوشاندند تقسیم می شد. به دور دیوارهای داخلی سطحی شیبدار به طرف بالای برج امتداد داشت که دارای پهنایی بود و روی آن دو حیوان بارکش به راحتی می توانستند کنار هم بالا بروند. در میان برج تونلی وجود داشت که از زیرزمین تا اطاق تأسیسات روشنایی امتداد داشت. یک بالابر طنابی می توانست مواد و تجهیزات را تا بالاترین طبقه حمل کند. نمای خارجی برج از سنگ مرمر سفید بود. برای ساخت برج حدود 800 تالنت (معادل 20800 کیلوگرم نقره) هزینه شده بود.
تصاویری از فانوس دریایی اسکندریه بر روی سکه های رومی مربوط به زمان شاه " دومیتیان " (96 – 81 میلادی) به جای مانده است. فانوس در یایی اسکندریه مانند بسیاری بناهای همانند خود در آنزمان تنها برای راهنمایی کشتیها در روز ساخته شده بود، چرا که کشتی رانان پیش از غروب، بندری را می یافتند و در آن پهلو می گرفتند تا شبها بر روی آب نباشند. اما به تدریج با شکوفایی و رونق تجارت و داد و ستد در اسکندریه و افزایش ترافیک دریایی نیاز به آن شد که کشتیها شبها نیز وارد بندر شوند و یا از آن خارج گردند. در نتیجه تأسیساتی جهت روشنایی در فانوس تعبیه شد که جزو نخستین تأسیسات هدایت نوری در تاریخ کشتیرانی و دریانوردی می باشد. نور ایجاد شده توسط آینه ای مقعر بازتابانده می شد. این سیستم نورافشانی به علاوه ساختمان عظیم برج باعث گردید تا در سال 279 ق.م درست پس از اتمام ساخت آن در فهرست عجایب هفتگانه جهان ثبت شود.
فانوس اسکندریه حدود 1000 سال به عمر خویش ادامه داد و از گذار جنگها جان بدر برد تا اینکه در سال 796 میلادی در اثر زلزله ای درهم شکست، اعراب تصمیم به ساخت مجدد آن گرفتند اما به نتیجه نرسیدند. سلطان سلیمان قانونی (1566 – 1520 میلادی) بر روی زیربنای فانوس اسکندریه بنای قلعه " کیت بی " را بنیان گذارد که تا به امروز نیز به جای مانده است.
تا پیش از ساخت فانوس دریایی اسکندریه چنین برج روشنایی بوجود نیامده بود و به همین دلیل نامی برای اینچنین ساختمانی وجود نداشت، مردم به خاطر مکان این بنا به آن " فاروس " می گفتند که بعدها همین واژه در زبانهای با ریشه لاتین متداول گشت: " Pharos " به زبان لاتین، " Faroo " به زبان ایتالیایی و اسپانیایی، " Phare " فرانسوی و " Farol " پرتقالی. در فارسی نیز به آن فانوس می گوئیم.
هرم بزرگ جیزه
هرم بزرگ جیزه (اسامی دیگر: هرم خوفو، هرم خئوپس) در مصر از عجایب هفتگانه جهان و در واقع تنها بازمانده این هفت بنای اعجاب آور جهان باستان به شمار میآید. پندار بر اینست که این هرم آرامگاه فرعون خوفو از دودمان چهارم بوده است. از اینرو به این هرم، هرم خوفو هم گفته میشود. چگونگی ساخت این هرم در مصر باستان هرگز به طور قاطع معلوم نشده و درباره آن دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. بنا به گفته هرودوت، تاریخنگار یونان باستان، بنای هرم ۳۰ سال طول کشیده است و صدهزار برده برای ساختن آن به کار گرفته شدهاند.
نظریه دیگری نیز سازندگان هرم را کشاورزانی عنوان کرده است که به دلیل طغیان رود نیل در فاصله ماههای تیر تا آبان، به کار ساختمان میپرداختند و برای آن دستمزد میگرفتند. طغیان رود به حمل و نقل سنگهای بنا نیز کمک میکرد. این سنگها از راه دور آورده میشدند و هریک حدود ۵٫۲ تن وزن داشتند. زمان ساخته شدن هرم سالهای ۲۵۸۹ تا ۲۵۶۶ پیش از میلاد تخمین زده شده است و بیش از ۲٬۳۰۰٬۰۰۰ بلوک سنگی در آن به کار رفته و ارتفاع آن پس از از بین رفتن ۹ متر از بخش بالای آن هم اکنون به ۱۴۰ متر میرسد. این هرم بزرگترین و کهنترین هرم جیزه به شمار میآید.
سه هرم به شکل جالب با بنای عظیم در محلی به نام " جیزه" نزدیک قاره قرار دارند این اهرام درقرن۲۸ قبل از میلاد توسط سه فرعون به نامهای کئوس و می کرینوس و کفرن ساخته شده اند. بلندترین هرم هرمی است به نام خئوپس که ارتفاع اولیه ان 147 متر بوده ولی اکنون پس از گذشت 48 قرن بر اثر فرسایش 10 متر از ارتفاع ان کاسته شده است. ساخت این بنا 20 سال به طول انجامیده سنگهای به کار رفته در این هرم از نقاط کوهستانی بسیار دور(از شرق رود نیل) به این محل حمل کرده و در ساختن این بنا به کار برده اند. قرار دادن این سنگها با ابزار اولیه و تراز کردن هرمها به این دقیقی چگونه امکان داشته است؟ در حال حاضر باستان شناسان به تشعشعات خاصی شبیه رادیو اکتیو که از برخی سنگهای درون این هرم ساطع میشود برخورده اند. اهرام مصر در حال حاضر توسط دقیقترین و پیشرفتهترین وسایل باستانشناسی مورد تحقیق قرار گرفته اند. این هرمها مقبره فراعنه مصر می باشد که به صورت مومیائی شده در این مقابر قرار داده شده اند. الای آن هم اکنون به ۱۴۰ متر میرسد. این هرم بزرگترین و کهنترین هرم جیزه به شمار میآید