پیشگفتار
سپاس فراوان و ستایش بی شماری خداوندی را سزا است که همه ی عالمیان را از تاریکی نیستی به عالم هستی و وجود در آورد، و آن وقت از میان تمام موجودات و برتری داد همانگونه که در قرآن کریم می فرماید:( و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البرو البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا) یعنی ما بنی آدم را کرامت داده
و آنان را در بیابان و در دریا حمل نمودیم، و از غذاهای پاک و پاکیزه روزی داده و آنها را بر بیشتری از آفریده های خویش فضیلت دادیم فضیلت دادنی.
و بعد خداوند متعال دستور داد که پیامبران گرامی و جانشینان آنها راه راست زندگی و معرفت و علم را به انسان یاد داده با این وسیله چراغی سر راه آنان روشن گردانند تا هر کس به مقدار تلاش و کوشش خود این راه را پیموده و با تمیز دادن حق از باطل به مقام بلند انسانیت و هدف عالی حق و حقیقت ناﺋل گردند.
و به اینگونه بندگان خویش را با هستی مطلق و قدرت و علم بی پایان ازلی آشنا ساخته تا با توانایی فکر و عقل، دین حقیقی را انتخاب نمایند، و رابطه ی خویش را با آن منبع فیفما برقرار سازند ، و بعد از آن تعلیمات پیامبران پیشین و بزرگ و کتابهای آسمانی خود را که در هر دوره و زمانی راهنمای راهنمای جامعه بشری بوده اند بابرانگیختن آخرین پیامبر خویش حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبدالله (ص)و نازل کردن قرآن کریم که ناسخ همه کتابهای آسمانی پیشین است دوره و زمان پیامبری را ختم کرده و تاسیس دین دیگر و قانون تازه ای را مهر کرده و سپس برای حفظ آن دین حقیقی از تخریب و تغییر و دستبرد هوا و هوس دشمنان از مردان و زنان دوازده نور پاکیزه و خورشید درخشان را که از علی ین ابیطالب (ع) آغاز گردیده و با حضرت بقیه الله الاعظم و ناموس دهر، پیشوای منتظر نهمین فرزند حضرت سید الشهدا امام حسین (ع) ، حجه ابن الحسن العسگری(ارواحنا فداه)پایان می یابد،پیشوایان بحق و مربیان عالم بشریت گردانیده، و
اطاعت آنان را به همه بندگان خویش فرض و لازم شمرد، در اینجا از باب مقدمه لازم دانستم که درباره نبوت و امامت و عقیده به مهدویت و انتظار و اینکه مهدویت از نظر قرآن کریم و احادیث چیست مطالبی را بیان بنماییم و همچنین افرادی که خودشان را به نام مهدی معرفی کرده اند مختصری در باره ی آنان بحث کنیم:
نبوت و امامامت امری است الهی و معنوی
در اینکه ولایت مطلقه الهی امری است مربوط به امور غیبی الهی و باید رجال روحانی و مردان معنوی که سرشار از مواهب پروردگار جهان و علوم خدای بزرگ بوده باشند که مردم را از طرف بدیها و زشتیها وکارهای نا شایست به سوی خوبی ها و کارهای خوب و شایسته راهنمایی بنماید. شکی نیست در طول تاریخ گذشته و قرون متمادی مردان بزرگ علمی و نوابع جهان در عصر و محیط خویش مورد توجه خاص دانشمندان و بزرگان علم و دانش قرار گرفته با اندازه ای که گاهی به بعضی از آنان پیشنهاد ادعای نبوت و یا امامت داده شده است، ولی از آنجایی که علمای بزرگ هر چه در غوامض علمی و شگفتیهای آفرینش تفکر نموده و پرده های علمی را یکی پس از دیگری شکافته، و با عماق ژرف دریاهای دانش فرو رفته اند تازه به مشکلات بزرگ علمی برخورد می نمایند و در بیشتری از موضوعات حیران و سرگردان می مانند با اندازه ایکه دانشمندان بزرگ و فیلسوف شرق و تربیت شده ی در مکتبهای علمی و اسلامی حسین بو علی سینا در این باره با این جمله کوتاه خاطر طغیان گر خود را آرامش می بخشد و با صراحت کامل می فرماید : معلوم شد که هیچ معلوم نشد و فهمیدیم که معلومات در برابر مجهولات به مانند همان جزء لا یتجزا است که در مقابل بزرگترین منظومه ی شمسی جهان بزرگ می باشد.
اکنون با این بیان مختصرکه در اجتماع فحول علماء و بزرگان دانش و توابع دنیا جست و جو کردیم، بیا در برابرخازنان
اسرار و علوم خدایی و عالمان به گنجها و معادن حقایق اشیاء و خلقت زانوی ادب بر زمین نه و پیشانی خود را در آستانه خانواده عصمت و طهارت با تواضع و فروتنی بر زمین سای تا به وسیله ی الهام از این درگاه بزرگ پردهای ضخیم جهل و نادانی بر کنار رفته و افکار پوچ و مشکوک با نور تابناک ولایت از میان برود و اسرار غیبی جهان بر تو روشن و آشکار گردد زیرا سر سلسله ی دودمان ولایت و تجلی دهنده ی مقام رسالت اسما الله الغالب حضرت علی بن ابیطالب(ع)
چنین می فرماید:
آیا گمان می کنی که تو موجود کوچکی هستی در حالی مه در تو عالم بزرگتر جمع شده و گرد آمده است.
آری صاحبان ولایت عامه و فقیتان بیت رسالت انسان برتر را مورد بیان حقایق قرار داده و در مقام فرازهایی که در جوامع انسانیت بیان فرموده اند ملاک دانش دانشمندان بزرگ و تشکیل دهنده ی مدینه ی فاضله می باشد. آری صاحب سر و ولایت فرموده که غرض و هدف فرستادن انبیاء نظام و نصب اوصیاء کرام و سبب بیان احکام الهی این است که انسانها در مسیر حرکت بسوی تکامل پیش رفته و به قهقرا بر نگردند بلکه در جهت ساختن کاخ رفیع انسانیت تلاش نموده و خود را آماده ی برگشت بسوی خدا و رجوع بحق نموده و مصداق کامل آیه ی شریفه (با ایها النحس ارجعی الی ربک) قرار بدهند. در اینکه آیا در پیامبر و امام (ع) قطع نظر از مقام نبوت و امامت نبوذاتی و استعداد زیاد فطری خدا دادی هم لازم است و یا نظریه های مختلفی موجود است و بعبارت دیگر آیا شخصیت های بزرگ علمی و دینی زائیده ی محیط سالم و اجتماع مترقی می باشد و یا اینکه اصولا نوابغ جهان و خصوصا شخصیتهای الهی خود بوجود آورنده ی اجتماع سالم می باشند؟
درباره ی دانشمندان و متفکران بزرگ عقاید گوناگونی اظهار نموده اند:
عده ای از آنها بر این عقیده می باشند که همیشه اشخاص بزرگ و دانشمندان برجسته ی زائیده ی محیط سالم و مرکز علمی بوده اند لذا با اتکاء بمراجعه ی تاریخ به این نتیجه رسیده اند که در عصرهای مترقی و علمی و موقعیت های خاص کشور و ملت و اجتماع که در راه کمالات علمی بوده اند بیشتر فضلاء و دانشمندان در چنین در چنین زمانها زیسته و بوجود آمده اند.
عده دیگر در مقابل آنها دارای این اعتقاد می باشند که افراد بزرگ علمی و نوایغ دنیای بشریت نه تنها در اعصار علمی جهان قرار نگرفته بلکه در وقتی از زمان بوجود آمده که اجتماع آن زمان از همه مزایای اخلاقی و معنوی و علمی خالی بوده و در زشتیها و بدی ها فرو رفته بودند و در چنین برهه ای از زمان چنان مغزهای متفکر اجتماعی و روشنفکران برجسته علمی بتفکر عمیق فرو رفته و آنچنان انقلاب علمی و مذهبی بوجود آورده که جهانیان را به تعجب وا داشته است.
عقیده ی به مهدویت
اعتقاد باطل از صدر اسلام با نزول آیات قرآنی نوید داده شده است در زیر روایات و آیاتی را بیان خواهیم نمود.
دو شادوش روایات و اخبار افرادی از صدر اسلام خود را در این موقف قرار داده و مدعی این مقام منبع الهی و معنوی را شده اند: و کم کم کوضوع امامت و مهدویت که نتیجه بعث رسل و انزال کتب است از مسیر معنوی خویش منصرف گردیده و بیک فرقه سیاسی و اجتماعی و تشکیل گروهی که در منابع مرموز الهام گرفته مبدل شده است تا اینکه در بعضی از عصرهای گذشته با وجود شبکه های سیاسی و جاسوسی افرادی را به عنوان رهبر الهی در معرض افکار عمومی قرار داده که هیچگونه ملاحیت واقعی و معنوی در آنان نبوده است.