«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا... امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»
«گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند
بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان متنعم اند»
با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بویژه شهدای دانش آموز که در حقیقت برگزاری یادواره شهدا حفظ و نشر فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و انتقال آن به نسل های آینده می باشد.
بزرگترین وظیفه هر کدام از ما آشنا نمودن دانش آموزان عزیر با فداکاری ها و رشادت های ایثارگران مخصوصا شهید دانش آموز بزرگوار محمد حسین فهمیده می باشد.
که رهبر فقید ما امام خمینی(ره) در مورد ایشان می فرمایند:
رهبر ما جوان 13 ساله ای است که برای حفظ انقلاب و مبارزه با استکبار به زیر تانک دشمن می رود و آنرا منهدم و به شهادت می رسد که امنیت جمهوری اسلامی ایران گره خورده در دفاع و سیانت این فرهنگ می باشد.
آنچه که موجب پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل شد، فرماندهی الهی حضرت امام خمینی(ره) رحمه ا... و یاری حضرت حق بود و استمرار این راه نورانی با هدایت مقام معظم رهبری(مدظله عالی)، تاکنون به لطف خداوند و توجهات خاصه ائمه معصومین علیم السلام ادامه یافت.
شهید مهدی باکری
شهید مهدی باکری به سال 1333 ه.ش در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی و باایمان متولد شد. در دوران کودکی، مادرش را – که بانویی باایمان بود – از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست دژخیمان ساواک) وارد جریانات سیاسی شد.
بعد از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
شهید باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاش های گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و بهرغم فعالیت های شبانهروزی در مسئولیت های مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبههها شد.
این فرمانده دلاور در عملیات بدر در تاریخ 25/11/63، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناک ترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می کرد، تلاش مینمود تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک های دشمن تثبیت نماید، که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل گردید. هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آب های هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپیجی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.
شهید حمید باکری
شهید حمید باکری در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود . در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علی که بدست رژیم خونخوار شاهنشاهی انجام شده بود با مسائل سیاسی و فساد دستگاه آشنا شد . بعد از پایان دوران خدمت سربازی در شهر تبریز با برادرش مهدی فعالیت موثر خود را علیه رژیم آغاز کرد و خود سازی و تزکیه نفس شهید نیز بیشتر از این دوران به بعد بوده است .
شهید با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد ودر این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود . همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت. با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان شتافت. در والفجر یک از ناحیه پا و پشت زخمی و بستری گشت که پایش را از ناحیه زانو عمل جراحی کردند. در عملیات فاتحانه خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق دشمن پیاده میشدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف در میآوردند و کنترل منطقه را در دست میداشتند عازم گردید و در ساعت 11 شب چهارشنبه 3 اسفند 62 شروع عملیات خیبر بود که با بی سیم خبر تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد)در عمق 60 کیلومتری عراق را اطلاع داد. این عمل قهرمانانه فرمانده و بسیجیهای شجاعش ضمانتی در موفقیت این قسمت از عملیات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروههای زرهی دشمن فقط با نارنجک و آرپی جی و کلاش ولی با قلبی پر از ایمان و عشق به شهادت خودش و یارانش در حفظ آن پل مهم جنگیدند و در همانجا به لقاءالله پیوسته و به آرزوی دیرینهاش دیدار سرور شهیدان امام حسین (علیه السلام ) نایل آمد .
شهید حسن شفیعزاده
شهید حسن شفیع زاده در مرداد سال 1336 ه.ش در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردید و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن، متدین و مقلد امام پرورش یافت. از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامه های سوگواری امام حسین(ع) حضور داشت و عشق خدمتگزاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید.
او با شور وصف ناپذیری در روزهای سرنوشت ساز 21 و 22 بهمن ماه 1357 تلاش می کرد و برای به ثمر رسید ن انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نبود . شهید شفیع زاده بعدها به دنبال تشکیل سپاه، به همراه دیگر برادران، اولین هسته های مسلح سپاه را پی ریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف خلق مسلمان نقش فعال داشت .
هنگامی که به همراه شهید باکری در سپاه ارومیه انجام وظیفه می کرد به عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری های متعدد برای سرکوبی گروه های فاسد تلاش شبانه روزی نمود و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کرده و باعث متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از کادرهای آنان گردد .
با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می شد به جبهه های جنوب شتافت. در عملیات پیروزمندانه فتح المبین معاون تیپ المهدی (عج) بود و خاطره رشادت ها و جانفشانی های او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمی رود .
شهید شفیع زاده در تاریخ 8/2/66 در منطقه عملیاتی کربلای 10 در شمالغرب (منطقه عمومی ماووت) در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به آرزوی دیرینه خود نایل شد و به دیدار معشوق شتافت .
شهید علی قدوسی، - شهدای انقلاب ,
اقای قدوسی در 14 شهریور 1360 بر اثر انفجار یک بمب آتشزا در دادستانی انقلاب توسط منافقین، ناجوانمردانه به شهادت رسید.
شهید علی قدوسی، در سال 1306 در خانوادهای روحانی در شهر نهاوند متولد شد. پدرش یکی از روحانیون برجسته نهاوند و نزد آیتالله بروجردی از احترام خاصی برخوردا ر بود.
شهید قدوسی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در زادگاهش در سال 1323 شمسی وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر بزرگانی چون آیتالله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی (ره) استفاده کرده و به درجه اجتهاد نایل آمد. شهید قدوسی از همان آغاز طلبگی، علاقه خاصی به اخلاق و عرفان داشت و در پی همین علاقه به کسب فضایل اخلاقی پرداخت. ایشان در میدان مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی نیز، همیشه از پیشگامان بود و سابقه مبارزات وی به پیش از 15 خرداد 1342 برمیگردد. این مبارزات طی سالهای 42-41 در پرتو خروش امام خمینی علیه شاه به اوج رسید و ایشان نیز به عنوان یک شاگرد عاشق امام با فداکاری و سختکوشی به مبارزه پرداخت تا اینکه که در سال 1345 به دنبال کشف تشکیلات مبارزاتی گروهی از علما و روحانیون، از جمله حضرت آیتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی، شهید قدوسی نیز دستگیر و به زندان قزل قلعه انتقال یافت.