تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

تعداد صفحات: 28 فرمت فایل: word کد فایل: 16751
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

    نظم و انضباط

    یکى از راهبردهاى اساسى تدبیر معیشت، نظم و انضباط است. یعنى ترتیب و سامان دادن برنامه‏هاى زندگى به طورى‏که هر کارى در جاى خودش قرار گیرد و انجام هر کدام مانع دیگرى نباشد.
    مدیر کاردان و مدبر کسى است که در این امور، نظم و انضباط را رعایت کند و ازواگذارى کار امروز به فردا به شدت بپرهیزد؛ چراکه انسان دینى بر این باور است که هر روز، کار و فعالیتى مى‏طلبد که ویژه همان روز است. امیر مؤمنان على(ع) مى‏فرماید:
    فى کلّ وقتٍ عَمَلٌ از این رو، در برابر لحظه لحظه زمان مسئول است. امام صادق(ع) به نقل از مواعظ لقمان حکیم مى‏فرماید:
    اِعلَمْ اَنَّکَ سَتُسأَلُ غداً... عَن اَربَعٍ:.... وَ عُمرِکَ فیما اَفنَیتَهُ فتَأَهَّب لِذلکَ وَ اَعَدَّلَهُ‏جواباً
    در قیامت انسان نسبت به امورى محاسبه و بازخواست مى‏شود: ... از لحظات عمر سؤال مى‏شود که در چه مسیرى و چگونه گذشته است، به‏همین دلیل بجاست انسان پاسخ لازم و قانع کننده براى این پرسش آماده سازد.
    با توجه به این تعالیم ارزشمند، مسامحه کردن در انجام کار امروز و آن را به فردا نهادن، خطایى است جبران ناپذیر که رواج‏چنین روشى در جامعه به سقوط و هلاکت مى‏انجامد؛ چرا که فردا به فردا تعلق دارد، و یقین به زنده ماندن در فردا و بهره‏مندى از آن ناشى از غفلت است.
    نظم و انضباط مدیر ایجاب مى‏کند که امور را به گونه‏اى سازماندهى کند که بتواند در زمان تعیین شده، جوابگوى تعهدات وقراردادها بوده، خلف وعده در کارهایش جایگاهى نداشته باشد. به این ترتیب از مقبولیت اجتماعى خوبى برخوردار شده،عزت و کرامت خود و نهادش محفوظ است.
    فعالیت‏هاى معیشتى، خدماتى و تقسیم کارها در زندگى خانوادگى نیز در حیطه نظم و انضباط قرار مى‏گیرد، همانطور که بود، وفاطمه(س) وظیفه آرد کردن، خمیر کردن و نان پختن را بر عهده داشت.
    نظم و انضباط انسان را در امورى که مسئولیت آن بر عهده اوست به تلاش وا مى‏دارد و از سهل انگارى دور مى‏سازد، به‏قراردادها و وعده‏ها وفا مى‏کند، همانطور که قرآن کریم تأکید مى‏نماید:
    اَوفُوا بِالعَهدِ إِنَّ العَهدَ کانَ مَسئولاً.
    به عهد خود باید وفادار ماند و باید دانست که پیمان شکنان حسابرسى مى‏شوند.
    خلاصه آنکه، پرهیز از افراط و تفریط، انجام تعهدات فردى و اجتماعى، قانونمندى و به پایان رساندن کارها و پروژه‏ها در امورمختلف زندگى، پیامى است که از تعالیم ارزشمند دینى حاصل مى‏شود. فراخوان دین در این زمینه این است که انسان وقت‏خود را زمان بندى کند و به این وسیله از فرصت‏هاى زمانى مطلوب‏ترین بهره‏ها را ببرد. چنان که امام کاظم(ع) مى‏فرماید:وقت خود را چهار قسمت کنید: بخشى را براى عبادت و راز و نیاز با خدا و قسمتى را ویژه فعالیت‏هاى اقتصادى سازید،بخشى را صرف همبستگى اجتماعى و ارتباط با فامیل و برادران دینى و بخشى دیگر را به تفریحات سالم و لذت‏جویى‏هاى‏مشروع بپردازید.

    کار و تلاش

    کار و تلاش سبب مى‏شود تا انسان در برابر بیمارى‏ها و امراض جسمى و روحى که در اثر بیکارى عارض مى‏شود، واکسینه شود. و از هزینه‏هاى‏ناخواسته و سنگین بیکارى رهایى یابد. از این رو فعالیت و تلاش از راهبردهاى اساسى در جهت دستیابى به اهداف بلند مدت یا کوتاه مدت معیشتى‏است.
    یکى از راهبردهاى اساسى در تدبیر معیشت، توجه ویژه به امر تلاش و کوشش است. این امر، در ارتباط با قوانین حاکم بروجود انسان، ابزارى است براى بودن و شدن آدمى، و به فعلیت رسیدن نیروهاى جسمى و عقلى وى و رشد و شکوفایى‏استعدادهاى فطرى و درونى شخصیت او.
    قرآن کریم، از کار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تکوین و تشریع، ضرورت و اهمیت کار و تلاش را تبیین وتشریح کرده است:
    لَقَد خَلَقنَا الاِنسانُ فى کَبَدٍ.
    ما انسان را در رنج آفریدیم.
    ماهیت هستى انسان را، در ارتباط با ظرف وجود و حیات او، سخت کوشى و تلاش تشکیل مى‏دهد، و در قانونمندى بنابراین‏انسان از لحاظ ماهیت، کانون نیازها است. و نیازهاى او از مواد موجود در طبیعت برآورده مى‏شود. این مواد حاضر و آماده وساخته شده نیست، بلکه استفاده از آنها نیاز به کار دارد و هر چیزى که بخواهد به نوعى مورد استفاده قرار گیرد باید کارى‏روى آن انجام شود، این ضرورتى است که نظام طبیعت بر دوش آدمى نهاده است تا بدینوسیله از فقر و تهیدستى و انواع نابسامانیهادر زندگى فردى و اجتماعى رهایى یابد.
    کار و تلاش سازنده، خواست خداوند، سیره انبیاء و پیشوایان اسلام و صالحان بوده است، امام کاظم(ع) در این زمینه‏مى‏فرماید: کار با دست و همراه با زحمت، سیره پیامبران و جانشینان آنان بوده است:
    ... رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ امیرُ المؤمنینَ و آبائى کُلُّهم کانُوا قَد عَمَلوا بایدیِهم، وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النبیین و المُرسلین و الاوصیاء و الصالحین.
    و امام صادق(ع) مى‏فرماید: دوست دارم انسان براى تأمین زندگى خود در گرماى خورشید رنج و سختى بیند (با کار و تلاش وتحمل زحمت درآمد کسب کند).
    از این رو زندگى گوارا و باطراوت زمانى جامعه اسلامى را فرا مى‏گیرد، که همه افراد در پرتو ایمان، آن را به عنوان شعار ونشانه خود قرار دهند؛ چرا که تلاش و کوشش، نشانه و شعار مؤمن است.
    کار و تلاش، گوهر ذاتى انسان را مى‏نمایاند و آن که با کار بیگانه است با فرهنگ دین ناآشناست. فرهنگ دین، فرهنگ فعالیت‏و پشتکار است، انسان دینى آن را مایه عزت و کرامت مى‏داند. امام صادق(ع) به یکى از دوستداران خود فرمود: عزتت را حفظکن. آن شخص سؤال کرد عزتم چیست؟ حضرت فرمود: عزت انسان در این است که کار و تلاش اقتصادى داشته باشد و به این‏وسیله شخصیت خود را ارج نهد.
    کار و فعالیت سالم براى اصلاح و ساماندهى زندگى فردى و اجتماعى و تعالى ارزشها و تأمین نیازمندیها و کمبودها در جامعه‏لازم و ضرور دانسته شده است، از اینرو در نگرش دینى اجازه داده نشده است که انسان در صورت امکان حتى درسخت‏ترین شرایط، آن را رها نماید و به سؤال وتکدى بپردازد.
    مردى خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: هنرى از دستم بر نمى‏آید، فعالیت تجارى (خرید و فروش) نیز نمى‏توانم، نیازمندم وامکاناتى ندارم.
    حضرت فرمود:
    یعنى: کار کن! در صورت توان باسرت باربرى کن، و از این و آن کمک مخواه.
    رشد و توسعه در گرو کار و تلاش است، فرد و جامعه‏اى که کار و تلاش در آن اهمیت داده نشود، به توسعه واقعى نمى‏رسد وترک آن خطاى بزرگ و سبب بى‏ثمر شدن زندگى انسان خواهد شد. امام صادق(ع) به مردى که فروشنده لباس بود و به‏حضرت عرض نمود: مالى فراهم ساخته‏ام و مى‏خواهم کار و کسب را رها سازم، فرمودند: اندیشه‏اى ناصواب کرده‏اى،انسانى که کار و تلاش اقتصادى را رها کند،دیگر انسان مفیدى در جامعه نخواهد بود.
    به نظر مى‏رسد که بزرگان دین با این نوع سفارش مى‏خواهند اهمیت کوشش و تلاش و عدم قناعت و اشباع پذیرى در تولید و کاررا تأکید نمایند چرا که هم لذت زندگى و طراوت جسم و روح آدمى به تلاش و فعالیت است و هم جامعه اسلامى و حتى‏جهانى از نتیجه تلاش تولید کنندگان سود مى‏برند، گرچه خود نیازى به آن نداشته باشد.
    2 - 1. کار، تقویت قواى جسمى و روحى‏
    کار و تلاش موجب سلامت جسمى، رشد قدرت و نیرو است، و بیکارى علاوه بر هرز دادن نیروها، اندوه و افسردگى را در پى‏دارد. این نکته مهم، در سخنان امام على(ع) که خود در سخت کوشى همتایى نداشت، بسیار زیبا بیان شده است:
    مَنْ یَعْمَلْ یَزْدَدْ قُوَّه ً، وَ مَنْ یُقَصِّر فِى العَمَل یَزدد فَتَره ً.
    آن کس که کار کند، توانش فزونى مى‏یابد، و آن کس که کم کار کند و بیکار باشد، سستى و ناتوانى او افزون گردد.
    و نیز مى‏فرماید:
    هر کس در کار و تلاش کوتاهى کند گرفتار اندوه و افسردگى مى‏شود.
    اساساً تن آدمى در پرتو کار و تلاش فعال مى‏شود، و فعالیت بدنى تغذیه وى را ضرورى مى‏سازد. و کار و تغذیه، بدن را به‏دستیابى به انرژى و ذخیره سازى آن وا مى‏دارد. در این موقع انرژى تراکم مى‏یابد، و دگر بار از راه کار و فعالیت آزاد مى‏گردد.و بدین ترتیب تن آدمى همواره انرژى به دست مى‏آورد و آن را در راه کار دیگرى آزاد مى‏سازد. و به این صورت انسان‏تلاشگر، همیشه انرژى و نیروى لازم را در خود دارد، و دستگاههاى مکنده سوخت و سازنده انرژى او کار آزموده، روان و درجریان است.
    در مقابل، انسان‏هاى بیکار و آسایش طلب، دچار رکود در فعالیت‏هاى بدنى و تغذیه و ذخیره سازى نیرو هستند، و به‏فرسایش قواى بدنى گرفتارند.
    روشن است که تنها جسم آدمى نیست که به کار نیاز دارد، بلکه رشد روح او و قواى معنوى و فکر و فرهنگ و تربیت او نیز به‏کار بستگى دارد و بیکارى بر معنویت آدمى نیز آثار زیانبار مى‏گذارد و چه بسا به فساد و تباهى انسانها و نابودى اگر آنچه راانسان نیاز داشت، نظام طبیعت آماده و ساخته و پرداخته در اختیار او مى‏گذاشت و انسان نیاز خود را به راحتى و بدون تلاش‏بر طرف مى‏کرد، و پیوسته اوقات خود را به بیکارى و فراغت مى‏گذراند، به فساد و تباهى کشیده مى‏شد، و ناگزیر نیرو وانرژى خود را در راههایى صرف مى‏کرد که به نابودى خود و همنوعش مى‏انجامید. چون هنگامى که انسان در کارهاى‏سازنده اقتصادى، اجتماعى، تشکیل خانواده و تأمین آنان نیاز به تلاش نداشت، به کارهاى ویرانگر و فساد آلود که در جهت‏صحیح زندگى و مسیر حیات قرار ندارد، دست مى‏یازد و خود و جامعه را به نابودى مى‏کشاند.
    2 - 2. نکوهش تنبلى و بیکارى‏
    اسلام، دین کار و کوشش است و گریز از آن را، از تبلیغات مخالفان دانسته که گاهى تشویق روحیه دنیا گریزى و ترغیب به‏آخرت گرایى را در دین مطرح مى‏کنند.
    تعالیم ارزشمند دین خواهان دخالت تمام افراد در تولید به طور مستقیم یا غیر مستقیم و در مسئولیت و وظایفى است که نظام‏عادلانه اسلام آن را تعیین کرده است. از این رو تنبلى و بیکارى و زندگى انگلى در تعالیم دینى مورد بغض و لعن قرار گرفته‏است. به فرموده امام کاظم(ع):
    اِنَّ اللَّهَ لیُبغِضَ العَبدَ النَّوّامَ، وَ اِنَّ اللَّهَ لَیُبغِضَ العَبدَ الفارِغَ.
    خداوند بنده پر خواب و بیکار را دشمن مى‏دارد.
    پیامبر گرامى اسلام مى‏فرماید:
    مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَن اَلقى کَلَّهُ عَلى الناس.
    آن که با زندگى خود را بر دوش دیگران بیندازد، از رحمت خدا به دور است.
    خصلت پیامبران و اولیاء الهى این بوده است که به کار و کوشش و تأمین گذران زندگى خود از دسترنج خویش، اهتمام فراوانى‏نشان مى‏دادند، و ثواب این عمل را از پاداش مجاهدان در راه خدا بزرگ‏تر مى‏شمردند، آن گونه که امام رضا(ع) مى‏فرماید:
    اَلّذى یَطلُبُ مِن فَضلِ اللَّهِ ما یَکُفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعظَمُ اَجراً مِنَ الُمجاهدِ فى سَبیل اللَّهِ.
    آن کس که براى تأمین زندگى خانواده خویش تلاش مى‏کند از مجاهد در راه خدا ارزشمندتراست.
    از مجموع روایاتى که در این زمینه وارد شده، استفاده مى‏شود که کار و تلاش، پیشه انبیاء و اولیاء بوده، آن را به عنوان از این‏روایات فراوان مى‏توان به عنوان رهنمود جهت انتخاب نوع کار و شغل بهره برد. آنها در زمینه تجارت، مضاربه، کشاورزى،دامپرورى،باغدارى و باغبانى و.... فعالیت‏هاى خوبى داشتند و یا در مواردى دیگران را به این کارها تشویق مى‏کردند.

    سرمایه گذاری

    یکى از عوامل اصلى رشد و توسعه اقتصادى، سرمایه گذارى است. با وجود این در ادبیات اقتصادى، خانواده که منشأاصلى سرمایه گذارى است، جایگاه واقعى خودش را پیدا نکرده است. از این رو شایسته است که رفتار تخصیص درآمد ومصرف آن، طورى اصلاح و تنظیم شود که از ولخرجى، اسراف، اتلاف منابع و راکد گذاشتن آنها به دور باشد تا سرمایه و پس‏اندازى تشکیل شود که در جهت تولید و توسعه اقتصادى مؤثر باشد.
    این راهبرد در تدبیر معیشت موجب مى‏شود که اعضاى خانواده و جامعه از یک پشتوانه محکم برخوردار شوند و از فقر ومحرومیت در امان بمانند.
    ماهیت مال و سرمایه، ماهیتى»قوامى« (پشتوانه‏اى) براى فرد و جامعه است، و اینکه خطاب‏هاى مالى در قرآن بیشتر به صورت‏جمعى است ، اشاره به بعد قوامیت اجتماعى مالى دارد.
    اصل قوامیت، ضرورت سرمایه گذارى را روشن مى‏کند، اگر چه ممکن است سرمایه در دست مردم باشد؛ زیرا سرمایه هنگامى که‏به نحوى در خدمت جامعه بود و براى سامانیابى جامعه هزینه شد، قوامیت آن باقى مى‏ماند، ولى اگر به صورت ذخیره و پس‏اندازهاى راکد در آمد، خاصیت قوامیّت خود را از دست مى‏دهد. چنان که امام صادق(ع) مى‏فرماید:
    انّما أعطاکُمُ اللَّهُ هذِهِ الفُضُولَ مِنَ الاَموالِ لَتَوَجَّهُوها حَیثُ وَجَّهَها اللَّهُ، وَ لَم یُعطِکُمُوها لِتکنِزُوهُا.
    خداوند این اموال را که افزون بر نیازتان به شما بخشیده است، براى آن است که آنها را به همان مصرف هایى برسانید که خود او معین کرده است،نه این که آن همه را در نزد خود بیندوزید.
    در سیاست مالى اسلام نیز با قرار دادن زکات بر نقدین (پول طلا و نقره مسکوک) در صورتى که راکد مانده باشد، و نیز این‏سرمایه ‏ها در به کار انداختن آنها.
    خدمات و... بوده است. این امر در منابع اسلامى به طور مستقیم تحت عناوینى از قبیل اصلاح المال، عمران و احیاء، و به طورغیر مستقیم از طریق حرمت راکد گذاشتن مال، حرمت اسراف، تبذیر، اتلاف، ترویج قناعت، صرفه‏جویى در مصرف موردتشویق قرار گرفته است.
    در راستاى تأکید و تشویق اسلام به امر سرمایه گذارى نمونه‏ها و مصادیقى از قرآن کریم و روایات اسلامى در ذیل مى‏آوریم.
    1 - قرآن در موارد بسیارى به تشکیل سرمایه و به کارگیرى یا فراهم سازى منابع در امر تولید توجه و تصریح مى‏کند که‏خداوند انسان را در زمین خلق کرده و آبادانى آن را بر عهده او گذاشته است. طبیعى است، عمران زمین بدون سرمایه‏گذارى تحقق نمى‏یابد.
    2 - در داستان حضرت یوسف(ع) سخن از برنامه ریزى بیش از یک دهه ایشان در سرزمین مصر و سرمایه گذارى نسبتاًسنگین در این کشور پهناور به میان مى‏آورد. سه نوع سرمایه گذارى، یعنى تهیه عوامل تولید و تشکیل سرمایه و به کارگیرى‏آن، تهیه انبار (ساختمان) و موجودى انبار براى ایام قحطى و خشکسالى از این برنامه ریزى بلند مدت استفاده مى‏شود.
    3 - زمین و آسمان و آنچه در آن‏ها است، دریاها، کشتى‏ها و طبیعت که هماهنگ با نیازهاى انسان آفریده شده است، همه درتسخیر انسان‏اند تا بتواند روزى کسب کند و شکر نعمت خداوندى به جاى آورد؛ بنابراین چنین کارى بدون سرمایه گذارى (گرچه‏اندک) ممکن نخواهد بود. براى نمونه، استخراج گوشت تازه از دریا (وَ مِن کلٍّ تَأکُلُونَ لَحمَاً طَرّیاً) بدون هزینه کردن در کشتى رانى،قایق و حداقل وسایل ماهیگیرى، تقریباً غیر ممکن است.
    4 - قرآن از سرمایه گذارى در یک طرح نسبتاً بزرگ سخن به میان مى‏آورد که با هزینه فراوان و تکنولوژى پیشرفته آن زمان‏احداث شده است.
    این طرح، سدى بین دو کوه است که رابطه بین آنها را قطع و مانع نفوذ تبه‏کاران مى‏شود و با پیشنهاد مردم منطقه و طراحى واجراى ذو القرنین و هزینه مشترک مردم و ذوالقرنین یا تنها مردم، ساخته شد. قرآن از موفقیت‏آمیز بودن سرمایه گذارى خبرمى‏دهد و از زبان ذوالقرنین، همه توان خود و کارآیى طرح را رحمت و لطف و پروردگار مى‏داند که نصیب او شده است.
    5 - در بعضى از آیات دستور اقتدار و آمادگى در جهت مقابله با دشمن داده شد به گونه‏اى که چشم طمع به سرزمین‏هاى‏اسلامى و اموال آنان نداشته باشد.
    روشن است که این امر منحصر به آمادگى نظامى نیست؛ زیرا »قوه« در آیه شریفه، علاوه بر وسایل جنگى و سلاح‏هاى مدرن‏هر عصرى، تمام نیروها و قدرت‏هاى مادى و معنوى را در بر مى‏گیرد که به نوعى از انواع در پیروزى بر دشمن به عبارت‏دیگر، قدرت اقتصادى مهم‏ترین رکن قدرت دفاعى و نظامى است و سرمایه‏گذارى، مقدمه قدرت اقتصادى 6 - کثیرى ازآیات، نمونه‏هاى متنوعى از سرمایه گذارى را بیان مى‏کنند. آیات 37 و 38 سوره هود و 27 سوره مؤمنون، به کارگیرى عوامل‏به منظور تولید کشتى به سرپرستى حضرت نوح(ع) را از طریق وحى باز مى‏گویند، آیات 12 و 13 سوره سبأ سرمایه‏گذارى‏حضرت سلیمان(ع) در ساخت حصارها، تمثال‏ها، ظروف بزرگ غذا و دیگ‏هاى ثابت را بیان مى‏کنند. نیز آیات 10 و 11همین سوره و 28 - 26 سوره قصص به ترتیب سرمایه‏گذارى حضرت داود(ع) در زره سازى و انعقاد قرارداد بین حضرت‏شعیب(ع) و حضرت موسى(ع) و استفاده از خدمات او را تبیین مى‏نمایند.
    نمونه هایى از روایات اسلامى:
    1. زراره از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود:
    ما یَخلُفُ الرَّجُلُ بَعدَهُ شَیئاً اَشَدُّ عَلَیه مِنَ المالِ الصّامِت، قالَ: قُلتُ لَهُ کَیفَ یَصنَعُ بِهِ؟ قال: یَجعَلْهُ فِى الحائطِ وَ البُستانِ أَوِ الدّارِ.
    بدترین چیزى که شخص از خود بر جاى مى‏گذارد، مال راکد است. زراره گفت: پس با آن چه کند؟ فرمود: آن را در راه آباد سازى وسرمایه‏گذارى باغ، بستانى و خانه‏اى قرار دهد.
    2 - محمد بن عذافر مى‏گوید: امام صادق(ع) هفتصد دینار به پدرم داد و به او فرمود: با این پول تجارت کن. سپس فرمود: من‏رغبتى به سود آن ندارم، گرچه سود مورد علاقه و مطلوب مردم است؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حالى ببیند که خود رادر معرض منافع او قرار داده‏ام.
    3 - امام صادق(ع) به یکى از یارانش فرمود: براى خود، باغ یا بستانى تهیه کن. انسان وقتى به حادثه یا مصیبتى گرفتار مى‏شود،اگر بداند پشتوانه‏اى براى تأمین خانواده‏اش دارد، آرمش روحى بیشترى دارد.
    4 - پیامبر اکرم(ص) به اصلاح مال و بهسازى آن سفارش نموده، ، امام سجاد(ع) نیز به کار انداختن سرمایه را تأکیدمى‏نمودند.
     

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

    فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

تحقیق در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, مقاله در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, تحقیق درباره تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, مقاله درباره تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت
  • سبد خرید خالی است