ای کسانیکه ایمان بخدا آوردید، برخیزید از برای نماز و بشویید رویها، و دستها را تا مرفق و مسح کنید سر و پاها را تا دو کعب(9 مائده)
ای بپندار وجود آلوده، خود را پاک ساز این طهارت سالک ره را، نمازی می کند تلخیص وضو، عبارت از دو شستن و دو مسح است.
وضو نیز که خود در جزو طهارت ظاهر است، دارای آداب ظاهریه و باطنیه می باشد، و در این هر دو نیز اسرار و رموزی نهفته است، که ما به لحاظ دوری جستن از اطاله کلام و خودداری از ایجاد ملال برای خوانندگان عزیز، بدون تفکیک آن دو، اجمالا بذکر بعضی از آن اسرار و رموز اکتفا می نماییم:
همین وضو، که عبارت از دو شستن و دو مسح است( و شاید برخی از عوام الناس بنظر ناچیزی بر آن بنگرند) با قطع نظر از ازاله چرک ظاهر و پلیدی های جسمی که موجب حفظ بهداشت عمومی بدن است، دارای حکمتها، تذکرات، تنبیهات و بیدار باشهایی است که هر گاه فرد نمازگزار بدانها پی برده و همانطور که در اخبار ائمه اطهار علیهم السلام است و بوسیله علماء والامقام و حجج اسلام (کثر الله امثالهم و ایدهم بتاییداته) ترجمه و تلخیص گردیده و راه اجرای آنرا نموده اند معمول گردد، اصلاح باطن را متضمن بوده و بالفطره اصلاح نفس نیز بر آن مرتبت خواهد بود.
با رعایت آن آداب و اسرار، همینکه نمازگزار، دل از غیر خدا پاک ساخت، نیمی از عمل معرفتش کامل گشته و خود را با خدایتعالی مانوس می یابد، تدریجا بسیاری از حقایق را در باطن خود دریافته و در نیمه دیگر از عمل معرفت، نوبت بتابش انوار جلال عظمت الهی میرسد.
اینجاست که نمازگزار، بعظمت خلقت آگاه و باسرار دین آشنا گردیده و از روی شوق و رغبت، باطاعت و بندگی خدا می پردازد.
آنگاه، انس بخدا را انجام شده، نفس خویش را آباد و منظور از عبادتش را بحصول پیوسته می نگرد(اللهم الرزقنا)
در امر وضو، مستحبات و مندوباتی است که آداب آن در کتب فقهیه واضح و روشن است، و ما اکنون ببرخی از رموز و حکمتهای آن
اشاره نموده و سپس اهم اسرار و آداب آنها را متذکر می شویم.
در شستن مواضع وضو، باید بدانیم، اعضاء و جوارحی که امر بشستن آنها شده، چون در امور دنیوی بیش از سایر اعضاء بدن دخالت داشته و در کدورات طبیعت فرورفته، در تاریکی حوادث( نسبت بکارهای روزانه) بیشتر مباشرت داشته و در نتیجه از اهلیت در عبادت و مناجات خداوندی خارج شده اند، اکنون شستن آنها واجب گردیده است.
حکمت دیگر امر به وضو اینستکه بنده برای حصول قابلیت در مذاکره و مکالمه با پروردگار خود، آماده و پاکیزه گشته، کسالت از وجودش برطرف و خواب از چشمانش بدر رود.
امر بوجوب شستن صورت و دستها، و مسح سر و پاها، از این رو است که این اعضاء در نماز بیشتر بکار می آید.
زیرا که سجده و خضوع بوسیله صورت و عرض حاجات با سر و رو بقبله انجام می گیرد. پاها نیز، قیام و قعود نماز را بجا می اورند.
از آنجا که دل و قلب انسان که رییس و مدبر بزرگ اعضاء و جوارح است، محل نظر و رحمت و مورد عنایت ذات مقدس خداوند یکتا و بی همتا است، نماز گزار باید، بشروع وضو متذکر باشد که عزم بازگشت بسوی حضرت پروردگار را دارد، و لذا در نیت خود قصد کند که دل را از علایق خسیسه دنیوی و اخلاق ذمیمه پاک سازد، و سپس قبل از هر عمل دیگر خود را از کثافات خالی و از خباثت عاری نماید، تا بدن آرام و راحت شده، برای معراج قابل و آماده گردد.
کثافات بر سه قسم طبقه بندی شده است:
اول: حدث اکبر، که غسل را ایجاب می نماید.
دوم: حدث اصغر، که وضو را لازم می سازد.
سوم: سایر کثافات و نجاسات و پلیدیهای بدن (که ازاله آنها لازم است.)
زیرا هر چیزی جا و محل معینی دارد( همچنانکه جای درندگان در خلل و جبال جنگل، و جای ماهیان در آب، و محل پرندگان در فضای پهناور، و جولانگه خزندگان در زمین خاکی است.) ادمی را با همراه داشتن جزیی از اواع کثافات، در ملکوت و مجلس قرب الهی راه نیست تا بتواند، با آن حال ناشایست، بنماز قیام و در این معراج قدم نهاده، با ارواح مقدسه و نفوس قدسیه هم افق گردد، و این مسلم است که ناپاکانرا با مجالس پاکان، و اسیران را با منازی ازادگان نسبتی نیست.
عنایت الهی را بنگرید که چگونه خیر و صلاح بندگان در تمام حرکات و اطوار و رفتار مطمح نظر قرار گرفته است. و از سویی نماز گزار باید توجه داشته باشد حال که قصد شروع معراج را دارد، تنها با شستشوی ظاهری پلیدیهای بدن، وی را به این عوالم راه نیست، مگر اینکه دلرا نیز از صفات رذیله و شهوات خبیثه پاک ساخته، عزم خویش را جزم نماید، تا اعضاء خود را که جزء الات شهویه بوده اند از شهوات دنیا باز گیرد، بنحویکه صفا و نورانیت در تطهیر همه اعضایش اثر بخشد.
فرد نماز گزار علاوه بر پاک نمودن ظاهر بدن باید در ستردن فضولات غیر ظاهر نیز کوشا بوده و فضولات غیر نجس را زدوده و مندوبات وضو را از ناخن گرفتن، و پیش از وضو هر دو دست را تا مچ شستن، دندان مسواک کردن را رعایت نماید و بالاخره بهنگام شروع بکار وضو در دل بگذراند که اجرای این امور و رعایت جزییات آنها همه برای عبادت و راز و نیاز بدرگاه معبود چاره ساز است.
در تایید اهمیت وضو، ضمن روایات می خوانیم که رخسار مبارک رسول اکرم ص بوقت وضو دگرگون می شد.
وقتی از حضرتش علت دگرگونی و تغییر رخسار مبارک را که بهنگام وضو دست میداد پرسیدند، فرمود:
هنگام ادای امانتی رسیده است که خدایتعالی آنرا باسمانها و زمین عرضه کرد و همه از تحمل آن ابا کردند.
نه فلک راست مسلم، نه ملک را حاصل آنچه در سر سوید ای بنی ادم از اوست
اکنون اداب و اسرار اعمال وضو را با رعایت ترتیب آن در یابیم:
اول: سه مرتیه مضمضه و استنشاق( در صورت پاکی آب و رغبت بدان)
که این عمل از نظر باطن، قلب را از حرام، پاک و نورانی ساخته و زبان را بحکمت می اراید، و از نظر ظاهر باید گفته شود که فلسفه استنشاق در گذشته از لحاظ بهداشت نیز ناپیدا بود و بظاهر چنین استنباط می شد که تشریع وضو تنها برای نظافت و بهداشت است.
دیگر رساندن اب بر بینی( بویژه آنگاه که باطن بینی خالی از ماده لزجه باشد) چه لزومی دارد و هرگاه خالی نباشد با رساندن آب، آنهم اب سرد و بدون کمک دست بپاکیزگی آن چه اطمینانی حاصل است، تا اینکه حکمت طبی استنشاق را دریافتند، که چون بینی یکی از دروازه های کشور بدن است و بعلت لزوم تنفس و احتیاج با استنشاق هوا، چه در خواب و چه در بیداری راه ورود میکروبها بر آن باز است، در حین انجام تنفس گرد و غبار و کثافات مخلوط با هوا را در خود نگاهداشته و با پیشروی آنها به قصبه الریه( بلکه گاها با ورد آنها به ریتین) سلامت انسان را تهدید است.
پس منخرین، در عین حال عهده داری عمل مهم وارد ساختن هوای صاف به ریتین، مخزن کثافات و میکروبها نیز قرار می گیرد که بالنتیجه در غضروف های بینی گاهی کرمی تولید می شود که هم درد بسیار شدیدی ایجاد، و هم موجب کاهش بینایی چشم می گردد، و اینکه خداوند متعال، موهای ریزی در مجری منخرین و رطوبت مخاطی در بینی مقرر فرموده از همین رو است که این میکربها مجذوب و بازداشت گردند.
عمل استنشاق و شستن بینی، با اب سرد، برای سهولت تنفس و برطرف شدن میکربها و دفع اینگونه کرم، بهترین وسیله تشخیص داده شده که:
- همه روزه در چند نوبت میکروب ها مجری نابود و مجذوب اب سرد شده، مجاری تنفس پاک، ب
هداشت و سلامتی و سعادت ما تامین می شود.
- مجری را تمیز و بی خطر می سازد.