آمار، امار، هامار، شمار و شماره از مصدر اوستایی « مر » معنی حساب، شمردن، شمارش، به یاد داشتن، از برداشتن. بنابراین آمار یک کلمه کاملا پارسی است که در ادوار مختلف با گویش های متفاوت به کار رفته است.
در مفهوم کلی، آمار مجموعه داده های عددی مربوط به یک موضوع است. تا قبل از قرن 19 از آمار در زمینه های محدود نظیر مسایل مالیاتی و نظامی استفاده شده و با شروع قرن 19 همراه با تحولات اجتماعی- اقتصادی که در اروپا وسپس در سایر نقاط جهان پدید آمد انجام خدمات اجتماعی به عنوان یک وظیفه برای کشورها مطرح و بدنبال آن ضرورت برنامه ریزی برای ارایه این خدمات کاربرد آمار را به طور فزاینده گسترش داد تا آن جا که امروزه در کلیه زمینه های اجتماعی- اقتصادی به عنوان اصلی ترین وسیله شناخت نیازها و امکانات و مهمترین ابزار برنامه ریزی به شمار می رود.
آمار و آمارگیری و سرشماری از دیر باز در کشورهای مختلف جهان سابقه داشته و عموماً به منظور جمع آوری اطلاعات در زمینه امور مالیاتی و نظامی استفاده شده است. در ایران و از آن جمله در زمان هخامنشیان آمار و آمارگیری و سرشماری از جهات مختلف مورد توجه بوده و کراراً برای تعیین تعداد نفوس و میزان محصولات کشاورزی انجام شده است.
بعد از ظهور اسلام در ایران، آمارهای جمعیتی بیشتر به منظور تعیین تعداد پیروان ادیان مختلف جمع آوری می شد و در همین دوران ثبت جمع آوری آمارهای مربوط به ورود وخروج مسافران و مهاجران و میزان صادرات و واردات شهرها از طریق دروازه بانها و ماموران حکومتی در دروازه ها انجام می گرفت.
در سال 1297 هجری شمسی به منظور ثبت وقایع چهارگانه اداره ثبت احوال کشور تأسیس و با ثبت اطلاعات مرتبط با تولد، فوت، ازدواج و طلاق توسط اداره مذکور ضرورت اطلاع از جمعیت کشور و تعیین سازمانی که موظفاً به جمع آوری این اطلاعات بپردازد مورد توجه قرار گرفت و منجر به آن شد تا در سال 1303 هجری شمسی آیین نامه ای به تصویب برسد و در این آیین نامه اداره مسؤول آمار و وظایف آن مشخص گردد. براساس این مصوبه مسؤولیت جمع آوری و مرکزیت بخشیدن به آمارهای مورد نیاز بر عهده وزارت کشور گذاشته شد.
در خرداد ماه 1318 هجری شمسی اولین قانون سرشماری از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و در اجرای این قانون، سرشماری نفوس از همان سال در شهر تهران و در سال 1319 و 1320 هجری شمسی در 33 شهر کشور بتدریج به اجرا درآمد ولی ادامه آن به خاطر وقایع شهریور 1320 معوق ماند.
در اسفندماه سال 1331 هجری شمسی سازمان همکاری آمار عمومی تشکیل و در فروردین ماه سال 1332 قانون آمار و ثبت احوال متنوع و به سازمان همکاری آمار عمومی ملحق شد و به این ترتیب برای اولین بار سازمانی که منحصراً وظیفه جمع آوری آمار را به عهده داشت به وجود آمد که در سال 1344 به اداره آمار عمومی وابسته به وزارت کشور تغییر نام و این اداره در سال 1335 هجری شمسی اولین سرشماری عمومی نفوس را در کل کشور به اجرا درآورد.
نیاز روز افزون دستگاههای برنامه ریزی کشور به آمار و اطلاعات و ضرورت همکاری بسیار نزدیک سازمان اصلی تولید کننده آمار با دستگاه برنامه ریزی موجب شد تا براساس قانون سال 1344 اداره آمار عمومی از وزارت کشور جدا و با نام مرکز آمار ایران به سازمان برنامه و بودجه وابسته شده و این مرکز به عنوان اولین اقدام سرشماری عمومی نفوس و مسکن را طبق قانون در آبان ماه 1345 به مرحله اجرا درآورد و فعالیت های دیگری مثل آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی، آمارگیری نمونه ای کشاورزی روستایی ، سرشماری عشایر و سرشماری از کارگاه های بزرگ و صنعتی و غیره را انجام داد. مطابق قانون تأسیس این مرکز، سرشماری که منظور آمارگیری هایی که کلیه افراد و واحد های جامعه مورد مطالعه را در بر گیرد و در مواعد مشخص به منظور جمع آوری اطلاعات در زمینه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی مانند نفوس، مسکن، کشاورزی، صنعت، ساختمان- بازرگانی- فرهنگی و سایر فعالیت ها صورت می گیرد را انجام می دهد و همچنین آمارگیری نمونه ای که در واقع جمع آوری اطلاعات آماری از تعدادی افراد یا واحدهای جامعه براساس روش های علمی آماری که نتایج آن قابل تعمیم باشد را عهده دار است.
سرشماری و آمار گیری در ایران و جهان
سابقه شمارش نفوس در جهان به سال ها قبل از میلاد باز می گردد. اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد که در حدود سال های 3800، 3000 و 2500 سال قبل از میلاد به ترتیب در کشورهای بابل، چین و مصر سرشماری های جمعیت انجام شده است. در این سرشماری ها عموماً اطلاعاتی نظیر جنس، سن، شغل و مالکیت افراد جمع آوری می شد.قدیمی ترین سند تاریخی که در آن به سرشماری نفوس اشاره شده است; در فصل مهاجرت از کتاب تورات است که موسی برای مهاجرت قوم بنی اسراییل از مصر، افراد قوم یهود را سرشماری کرد. این سرشماری در سال 1491 قبل از میلاد انجام شد.
در یونان و امپراتوری رم باستان نیز در فاصله سال های 435- 410 بعد از میلاد سرشماری جمعیتی متعددی انجام و اطلاعات مربوط به خصوصیات اجتماعی و اقتصادی مردم به طور منظم هر پنج سال یک بار از طریق سرشماری نفوس جمع آوری می شد.در بعضی از کشورها، مدارکی از قرون وسطی باقی مانده است که ویژگی های طبقات مختلف جامعه را که معمولاً شامل طبقه اشراف و پیشوایان مذهبی است به دست می دهد. در اوایل قرن هیجدهم میلادی، در اروپا سرشماری هایی صورت گرفت که علمی نبود و در مقیاس محدود انجام می شد.اولین سرشماری جمعیت به روش نوین در جهان در سال 1794 در کشور سوئد صورت گرفت و پس از آن دیگر کشورها نسبت به شمارش افراد جامعه خود اقدام کردند. امروزه لفظ سرشماری نفوس و مسکن معنای دقیق تری پیدا کرده است و به مجموعه فعالیت ها و خدماتی شامل طراحی، برنامه ریزی، گردآوری، کدگذاری و طبقه بندی، ارزشیابی و اصلاح و تجزیه و تحلیل و نهایتاً چاپ و انتشار اطلاعات آماری از جمعیت و مسکن اطلاق می شود. این گونه سرشماری ها مطابق توصیه های سازمان ملل متحد در اکثر کشورهای جهان با فاصله های مساوی 10 سال یک بار و در بعضی از کشورها پنج سال یک بار از ابتدای قرن بیستم رایج شده است.
سرشماری و آمارگیری در ایران
آمارگیری در ایران از زمان های بسیار قدیم رواج داشته است. به نحوی که از سنگ نوشته ها و کتیبه ها بر می آید در زمان هخامنشیان لغت «هامار» به معنی ارقام مالیاتی و سپاهیان و نیز لغت «شامار» به معنی سرشماری نفوس به کار می رفت.
مورخان در آثار و نوشته های خود انگیزه اصلی آمارگیری در آن زمان را جمع آوری مالیات و تجهیز و تدارک نظامی ذکر کرده اند. در امپراتوری ایران باستان نیز سرشماری عمومی جمعیت برای دریافت مالیات سرانه و تعیین شمار مردان قادر به جنگ انجام می شد.
هرودوت، مورخ یونانی 4844 - 425 قبل از میلاد) در تاریخ خود درباره دوره تاریخی هخامنشیان می نویسد: «وقتی خشایار شاه از تنگه داردانل می گذشت، محلی مخصوص را برای سرشماری افراد قشون خود مناسب دید و مقرر داشت تا ده هزار سپاهی شمارش شده در آن محل گرد آیند، به نحوی که حتی المقدور به یکدیگر نزدیک باشند، سپس دستور داد دور این عده را خط بکشند . بعد از خروج آنان از داخل خط، دیواری که بنای آن تا کمر افراد آن سپاه برسد بر روی آن بنا کنند. چون حصار آماده شد، سپاهیان گروه گروه در آن داخل و از آن خارج شدند تا مقدار آن ها معلوم شود...» هرودوت نتیجه این سرشماری را یک میلیون و 700 هزار نفر ذکر می کند