پیچیدهترین بیماری عصبی و روانی است که شاید برای یک فرد سالم و شخصی که هیچگاه دچار اختلال وسواسی نشده، درک و شناخت این بیماری اصلا مقدور نباشد.
وسواس یکی از شایعترین و آزاردهندهترین اختلالاتی است که از دسته اختلالات اضطرابی بوده و مشخصه اصلی آن اضطراب است.
وجود اضطراب در این نوع اختلال که مشکل تحلیلبرنده و بازدارنده در امر درمان میباشد و نیز تنوع و گستردگی موضوعات وسواسی غالبا درمان این نوع بیماران مستلزم پشتکار و اعتماد به نفس و حوصله فراوان از جانب درمانگر است.
کارشناسان میگویند: اگرچه در ابتدا شیوع وسواس، نادر تصور میشد اما امروزه بر اساس اطلاعات راهنمای تشخیص اختلالهای روانی میزان شیوع این اختلال در طول زندگی ۲/۵درصد و در یک سال ۱/۵تا ۲/۱درصد برآورد شدهاست.
آنان معتقدند: ویژگیهای اصلی اختلال وسواس فکری و عملی عبارت است از رفتارهای فکری و عملی برگشت پذیر که به دلیل شدید بودن وقت گیر هستند و یا منجر به پریشانی آشکار یا اختلالات عمده میشوند.
کارشناس ارشد روانشناسی مرکز مشاوره بهزیستی استان کرمانشاه میگوید:
وسواسهای عملی شامل رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی مانند دعا کردن هستند که هدف آنها پیشگیری یا کاهش اضطراب و پریشانی، به دست آوردن لذت و یا رضایت است.
آرزو ملول گفت: در بسیاری از موارد شخص احساس میکند مجبور به انجام عمل وسواسی است تا پریشانی را که با وسواس فکری همراه میشود کاهش دهد یا از یک رویداد یا یک موقعیت هولناک پیشگیری کند.
وی افزود: مثلا افراد مبتلا به وسواس های فکری در مورد آلوده شدن ، ممکن است پریشانی ذهنی را با شستن دستها تا حدی که پوستشان زخم شود کاهش دهند و در اینجا میتوان به آزار دهندگی و وقت گیر بودن این نوع اختلال پی برد.
این کارشناس گفت: وسواسهای فکری نیز شامل عقاید، تکانهها یا تصاویر ذهنی پایداری هستند که مزاحم و نامناسب بوده و منجر به اضطراب و پریشانی آشکار میشود.
وی افزود: فرد دارای وسواسهای فکری میکوشد این قبیل افکار و تکانه ها را با وسواس عملی خنثی کند، برای نمونه فردی که گرفتار تردید راجع به خاموش کردن اجاق گاز میشود با بازبینیهای مکرر برای اطمینان از خاموش بودن آن تردیدها را خنثی میکند.
ملول گفت: بنابراین در اختلال وسواس، وسواسهای فکری و عملی به هم آمیخته است.
وی تصریح کرد: فرد در یک برهه از زمان طی سیر این اختلال متوجه میشود که وسواسهای فکری یا عملی مفرط و غیر منطقی هستند و برای درمان آن باید به روانپزشک مراجعه کند.
وی گفت: این اختلال ناشی از اثرات فیزیولوژیک مانند سوء مصرف دارو و دارودرمانی یا یک بیماری جسمی نیست و برای درمان اختلال وسواسی چند راهکار وجود دارد.
وی افزود: فرد مبتلا میتواند به روان پزشک مراجعه کند و با مصرف دارو وسواس را تخفیف دهد، یا با انجام تمرینات و راهکارهای مربوط به درمان رفتاری به ریشه کن کردن وسواس بپردازد.
وی گفت: یا هم از درمانهای دارویی و هم از درمانهای رفتاری همزمان استفاده کند.
وی میگوید: درمانگر باید در درمان این بیماری به شیوه یادگیری بیمار دقت کند و اینکه بیمار چگونه فرا گرفته یا میگیرد و چه عواملی یادگیری او را تقویت میکند و تداوم میبخشد و چگونه میتوان یادگیری او را تغییر داد.
این کارشناس ارشد گفت: روشهای رفتار درمانی نیز برای معالجه این بیماران وجود دارد که خود مشاور، روان شناس و روان پزشک در سیکل درمانی از آن استفاده میکند.
وی افزود: به افرادی که دارای وسواس میباشند توصیه میشود به روان پزشک و روان شناس مراجعه و در صدد حل مشکل خود برآیند
اختلال شخصیت وسواسى جبرى چیست؟
وسواس یکى از شایع ترین اختلالات و بیمارى ها در جامعه است و متخصصان روان شناسى و روان پزشکان تعاریف گوناگونى را از این بیمارى ارائه داده اند. این بیمارى که حدود 2 تا 3 درصد از جمعیت را گرفتار خود مى کند شامل فکر، احساس یا تصورات عود کننده و مزاحم براى شخص است که در او ایجاد اضطراب مى کند. در نتیجه تعادل فرد به دنبال این بیمارى به هم مى خورد و او در سازگارى با محیط دچار مشکل مى شود. از نظر روانکاوان نیز وسواس یک بیمارى ناخودآگاه است که اختیار و آزادى را از فرد سلب می کند و او را وامى دارد تا رفتارى را برخلاف میل و خواسته اش انجام دهد. اگرچه اکثر بیماران به بیمارگونه بودن رفتارشان آگاهى دارند ولى قادر به رها شدن از آن نیستند.
مطالعات در زمینه این بیمارى نشان مى دهد که وسواس همگام با بلوغ در افراد به تدریج رشد مى کند. اگر در آن ایام شرایط براى درمان مساعد باشد، ممکن است بیمار بهبود نسبى پیدا کند، ولى در غیر این صورت این بیمارى سیر رو به افزایش خواهد داشت. همچنین بسیارى از افراد که دارى شخصیت هاى حساس هستند اذعان مى کنند که در دوره هایى از زندگى این اختلال را تجربه کرده اند.
افراد مبتلا به این اختلال تلاش مى کنند تا از طریق توجه دقیق به موازین، جزئیات ریز، فهرست ها و برنامه ها بر همه امور کنترل داشته باشند. آنها داراى دقت افراطى اند، کارها را تکرار مى کنند، به جزئیات توجه فوق العاده دارند و به طور مکرر اشتباه احتمالى را کنترل مى کنند. آنها نسبت به این حقیقت که اطرافیانشان در برابر تأخیرها و ناراحتى هایى که از این رفتار ناشى مى شود دلخور مى شوند، توجهی ندارند.
علامت اساسى اختلال شخصیت وسواسى- جبرى شامل نظم گرایى، کمال گرایى و کنترل روانى است. افراد مبتلا به این اختلال تلاش مى کنند تا از طریق توجه دقیق به موازین، جزئیات ریز، فهرست ها و برنامه ها بر همه امور کنترل داشته باشند. آنها داراى دقت افراطى اند، کارها را تکرار مى کنند، به جزئیات توجه فوق العاده دارند و به طور مکرر اشتباه احتمالى را کنترل مى کنند. آنها نسبت به این حقیقت که اطرافیانشان در برابر تأخیرها و ناراحتى هایى که از این رفتار ناشى مى شود دلخور مى شوند، توجهی ندارند. مثلاً وقتى چنین افرادى فهرستى از کارهایى را که باید انجام دهند گم مى کنند به جاى این که با کمک گرفتن از حافظه لحظاتى را صرف بازنویسى فهرست آن کارها کنند و به انجام آن کارها بپردازند، زمان زیادى را صرف جست و جوى آن فهرست مى کنند. براى کارها زمان کافى تخصیص نمى دهند و مهمترین کارها براى لحظه آخر گذاشته مى شود. افراد مبتلا به این اختلال به بهانه کنار گذاشتن فعالیت هاى تفریحى، اوقات خود را به طور مفرط وقف کار و بهره ورى مى کنند، ممکن است تمرکز زیادى بر کارهاى روزمره خانگى داشته باشند (مثلاً تمیز کردن مفرط و تکرارى منزل). این افراد در مورد مسائل اخلاقى یا ارزش ها به طور افراطى وظیفه شناس، جدى و انعطاف ناپذیر هستند و ممکن است خود و دیگران را مجبور کنند که در عملکرد از اصول اخلاقى خشک و معیارهاى خیلى سخت پیروى کنند. آنها در مورد اشتباهات خود از خود به طور بى رحمانه انتقاد مى کنند. این افراد گرفتار نظم افراط گونه اى هستند که بر تمام روابطشان سایه مى اندازد، به طورى که حتى قادر به جداشدن از اشیاى فرسوده یا بى ارزش نیستند چون معتقدند شاید در آینده بتوان از آنها استفاده کرد.
بى توجهى به جنبه هاى عاطفى ارتباط آنها را با خانواده دچار مشکل مى کند و در کار و محیط شغلى نیز برایشان مشکلات زیادى را به وجود مى آورد. اگر این اختلال در همان اوایل جوانى که شروع آن است بهبود نیابد در بزرگسالى افسردگى نیز به آن اضافه خواهد شد. البته مانند سایر اختلالات روانى مى توان گفت که در فرد دچار اختلال وسواسى- جبرى این نظم پذیرى و کمال طلبى نه تنها منجر به پیشرفت و رسیدن به هدف نمى شود بلکه در بسیارى از زمینه هاى زندگى باعث افت در عملکرد مى شود. در مورد علل و ریشه هاى این بیمارى اظهار نظرهاى بسیارى شده که وراثت، وضع هوشى، عوامل اجتماعى و خانوادگى از جمله آنان هستند. تحقیقات نشان داده اند که حدود 40 درصد وسواسى ها این بیمارى را از والدین خود به ارث مى برند. همچنین افرادى که از نظر هوشى در حد متوسط و بالاى متوسط هستند، بیشتر درگیر این بیمارى مى شوند