غذاهاى حاوى پروتئین میزان یادگیرى را افزایش مىدهند. همچنین زمینه ی لازم براى ارتباط بین سلول هاى مغز را فراهم مىکنند. از سوى دیگر کربوهیدرات ها ، انرژى بخش هستند، اما اگر به مقدار زیاد و بدون پروتئین کافى مصرف شوند، موجب خواب آلودگى مىشوند.
کمبود اسیدهاى چرب ضرورى موجب آلرژى(حساسیت) و مشکلات یادگیرى شامل کم توجهى و اختلالات بیش فعالى (ATTENTION DEFICIT HYPERACTIVITY DISORDER OR ADHD) مىشود.
تغذیه ی سالم در هر سنى مهم است، اما براى کودکان در حال رشد مهم تر است. مخصوصاً اگر در یادگیرى دروس خود مشکل داشته باشند.
غذاهاى گوشتى اغلب خوشمزه و تازه تر هستند. به علاوه در معرض آفت کش ها و مواد شیمیایى نیز نبودهاند. بچههاى کوچکتر بیشتر به غذا و همینطور مواد شیمیایى هوازى حساسند. پس آنها بیش از همه از غذاهاى گوشتى استفاده مىکنند. آلرژى مانع رفتن کودک به مدرسه نمىشود، اما بر یادگیرى او تأثیر مىگذارد.
طبق تحقیقات ، آنچه نوجوانان مىخورند بر یادگیرى آنان تأثیر مىگذارد. به گفته دکتر بونى اسپرینگ از دانشگاه تگزاس ، صبحانه بیش از دیگر وعدههاى غذایى مؤثر است.
بچه هایی که همراه صبحانه مقدار زیادى پروتئین مصرف مىکنند، بیش از آنهایی که غذاى غنى از کربوهیدرات مصرف مىکنند، در یادگیرى دروس خود موفق هستند.
متأسفانه بیشتر کودکان پیش از رفتن به مدرسه به جاى مصرف پروتئین، بیشتر غذاهاى حاوى کربوهیدرات مصرف مىکنند. در عوض هنگام شام غذاى پُر پروتئین مىخورند که مانع خواب آنها نیز مىشود.
کودکان به چه غذاهایى نیاز دارند؟
پروتئین
کودکان دبستانی (11-7 ساله) به 5 وعده پروتئین در روز نیاز دارند که باید در صبحانه و ناهار مصرف شود. منابع غذایى پروتئینى شامل گوشت، مرغ ، تخم مرغ ، ماهى ، حبوبات (عدس، لوبیا، سویا و ...)، شیر و لبنیات مىشود.
رژیم هاى غذایى صرفاً گیاهى براى بچهها توصیه نمىشود، زیرا حفظ توازن پروتئین در بدن بدون مصرف گوشت مشکل است. همچنین کودکان به اسیدهاى چرب اشباع نشده موجود در ماهى نیاز دارند. این چربی هاى اشباع نشده (مخصوصاً ماهی هایى که در آب هاى سرد هستند، مانند ماهى آزاد) فوراً به سلول هاى مغز و دیگر اعضاى بدن مىرسند.
کربوهیدرات
کودکان دبستانی روزانه به 7 وعده کربوهیدرات و در هر وعده (نصف فنجان حبوبات ، ماکارونی یا برنج یا یک برش نان گندم) نیاز دارند.
به علاوه 5 وعده میوه و سبزیجات (هر وعده نصف فنجان میوههاى ریز شده و رنگارنگ) نیاز دارند. ترکیب کربوهیدرات ها (گندم ، حبوبات ، ماکارونی و سبزیجات) با غذاهاى حاوى پروتئین موجب یک تغذیه متعادلتر شده و کودک شما را هوشیارتر مىکند.
زمانی که کودکان رفتن به مدرسه را آغاز مىکنند، بیش از 50 درصد کالرى مصرفى آنها، روزانه صرف این کار مىشود.
برخلاف دیگر اعضاى بدن ، مغز 24 ساعت روز را کار مىکند و گلوکز (قند سادهاى که هنگام هضم کربوهیدرات ها به وجود مىآید) تنها سوختى است که مغز براى فعالیت نیاز دارد. در حالیکه سلول هاى دیگر بدن، پروتئین و چربی ها را به گلوکز تبدیل مىکنند، ولی سلول هاى مغزی نمىتوانند این کار را انجام دهند.
چربی ها
کودکان دبستانی به 5 وعده چربى در روز نیاز دارند که شامل یک قاشق چایخورى روغن یا مایونز و یک قاشق چایخورى کره است.
شاید همه از مصرف چربى واهمه داشته باشند، ولی باید انواع خوب آن را براى حفظ یادگیرى مورد استفاده قرار دهند. دو سوم آن باید از چربی هایى مانند روغن های گیاهی (کانولا، زیتون، سویا، ذرت، آفتابگردان و ...) و گردو بوده و بیش از یک سوم آن را چربی هاى اشباع مانند کره ی پاستوریزه تشکیل دهد.
کمبود اسیدهاى چرب ضرورى مى تواند موجب آلرژی هایى از قبیل آسم و اگزما و همچنین بیش فعالى شود. اما این عوارض را مىتوان با مصرف مکمل هاى اُمگا-3 که در روغن ماهى به مقدار فراوان وجود دارد، کنترل کرد.
اهمیت تغذیه مناسب دانش آموزان
ما هر روز حداقل سه وعده غذا می خوریم. ما با نوع غذائی که انتخاب می کنیم، با عادات غذائی، باورها و رفتار های غذائی مان میلیاردها سلول متفاوت را که در دستگاههای مختلف بدن فعالیت های فیزیولوژیک را سامان میدهند تغذیه می کنیم. اگر ندانیم این سلولها چه نیاز هائی دارند و در شرایط گوناگون مثل رشد، بارداری و شیردهی چگونه نیازشان دستخوش تغییر می شود و اگر به صرف سیر شدن، معده خود را با آنچه که بهرحال فراهم می شود پرکنیم چه بساخود را در معرض مخاطرات شدید بیماریها و حتی عوارض غیر قابل برگشت قرار دهیم .
تغییرذائفه و عادات غذایی کار مشکلی است چون کودک که سرسفره خانواده غذا می خورد با باورها و عاداتی که در آن خانواده جا افتاده و شکل گرفته بزرگ می شود. اگر پدر ومادری غذائی را دوست نداشته باشند یا موادی را در دسترس نداشته باشند، قطعاً کودک با محروم شدن از آن و تحت تاثیر رفتارهای غذائی خانواده از دریافت آن غذابی نصیب می ماند و ذائقه اش دیگر پذیرش آنرا پیدا نمی کند و او هم دیگر آن غذا را دوست نخواهد داشت .
متاسفانه ما در کشورمان این امکان را نداریم که به کودکان مدارس یک وعده غذا بدهیم و با متنوع کردن این وعده غذایی برذائقه و باورهای آنان تاثیر بگذاریم ولی حضور حدود 17 میلیون دانش آموزدر مدارس فرصتی طلائی برای آموزش تغذیه است. پیامهای ما اگرمناسب و اثر گذار باشند ، می تواند تا حدود زیادی بر فرهنگ تغذیه ای آنان و نسل آینده اثر بگذارد.کودکان باید از نیاز سلولهای خود و اینکه چگونه با تغذیه خوب می توانند توانمندتر و کارآ شوند آگاه باشند. آنها باید به راز خوراکی های گوناگون و به پیام های زیبائی که سبزیها و میوه ها با تنوع رنگهای خود بما می دهند آگاه شوند.آنها باید بیاموزند که بخش عمده بیماریهائی که در خانواده های خود شاهد آن هستند و اغلب بزرگترهای فامیل باآن روبرو می شوند با تغذیه خوب و صحیح قابل پیشگیری است.