اعتصاب به معنی توقف موقت کار توسط گروهی از کارکنان به منظور بیان شکایت یا تحمیل یک تقاضا است.در اعتصاب اقدام علیه کارفرمایان انجام میگیرد؛ و در نهایت ممکن است کارگران و مدیران وارد ستیزه اجتماعی شوند.
اعتصاب نوع خاصی از سازش های کارگری و تظاهری از مبارزه طبقاتی است که بمنظور پیشرفت درباره هدفی صنفی از قبیل ازدیاد مزد کارگران و تقلیل ساعات کار و بطور کلی برای انجام یافتن امری که متضمن بهبود حال اعتصاب کنندگان باشد، انجام میگیرد. اعتصاب حس طبقاتی را بیدارو آنرا نمودار میسازد و از جهت مادی معلوم میدارد که بین کارفرما و مزدور تصادم و تضاد منافع وجود دارد، و متوجه میسازد که چیزی خود را بین کار و سرمایه قرار میدهد که همان موسسات و کارفرمایان هستند. از جهت معنوی نیز اعتصاب تاثیر دارد، چه این احساس را قوت میدهد که سازش اجتماعی با اربابان و صاحب کاران غیرممکن است و از اینرو همبستگی کارگران را با هم تقویت مینماید. از این ملاحظات گذشته اعتصاب یک نوع وسیله انقلابی در مبارزه طبقاتی است که بواسطه آن دستگاه تولید سرمایه داری مختل میشود و طبقه مزدور بدان وسیله نائل میشود که پیروزیهای اجتماعی بچنگ آرد و به این جهت است که اعتصاب راه را برای انقلاب اجتماعی باز مینماید. هنگامی که اعتصاب صورت کلی و عمومی پیداکند تاثیرات آن بحداکثر قوت و شدت خود میرسد. اهمیت هم پیمانی و اعتصاب که از مظاهر آن است در زمینه اقتصادی بر اثر بستن کارگاهها فراوان است و اثر اجتماعی آن بیشتر است زیرا روح همکاری طبقات جامعه را مختل می سازد و فرصت ارتکاب جرم علیه اشخاص یا اموال را فراهم میسازد. با ملاحظه اثرات نامطلوب فوق و آثار ناپسند دیگر در حقوق جدید سعی میشود بوسایل دیگری روابط کار را اصلاح نمایند و طریقه اعتصاب و بستن کارخانه رو بنقصان میرود و در مقابل تاسیسات قضایی برای حل و فصل اختلافات بوجه توافق و داوری توسعه می یابد.
برای اینکه از اختلال امور اجتماعی و اقتصادی بر اثر اعتصاب جلوگیری شود، طریقه توافق و داوری را برقرار کرده اند، و توافق هنگامی است که اختلافات طرفین آشتی پذیر باشد وگرنه بداوری شخصی ثالث واگذار میشود. سودمند بودن طریقه مذکور مورد تردید نیست زیرا صلح اجتماعی برقرار می گردد و اختلاف و عدم مساوات بین کارفرما و کارگر تا حدی برطرف میشود و شرایط کار بجای اینکه از طرف کارفرما بتنهایی تعیین شود بتوافق با داورها تعیین میشود.
اختلافات و مناقشات راجع به کار: چون توافق و سازش بین کارفرما و کارگر همیشه ممکن نیست بناچار اختلافاتی بروز میکند و بطور معمول در این هنگام اجتماعاتی موقتی تشکیل می یابد که هدف آنها اکثر اوقات تغییر شرایط کار میباشد و وسیله رسیدن بمقصد را دست کشیدن از کار قرار میدهند. هر گاه این عمل از طرف کارگران باشد بصورت اعتصاب و در صورتی که از طرف کارفرمایان باشد بطریق بستن در کارخانه واقع میشود. اعتصاب و بستن کارخانه حل اختلاف با زورمی باشد که آنرا بجنگ تشبیه کرده اند. اجتماعاتی که بطریق فوق پیدا میشوند جمعیت هم پیمان نامیده میشوند و دارای دو خصوصیت می باشند:
- این نوع هم پیمانی محیطهای متضاد کار را در مقابل یکدیگر قرار میدهد، درصورتی که اختلاف و مبارزه کارتل یا تراست با موسساتی که بدینها نپیوسته اند اختلاف بین روسای بنگاهها در زمینه اقتصادی می باشد.
- جمعیتهای هم پیمان بواسطه وضع موقتی و نداشتن سازمان حقوقی با اتحادیه تفاوت دارند و پس از اخذ نتیجه یا شکست منحل شده از بین میروند. اعتصاب ممکن است وسیله سواستفاده و بمنظور پیش بردن مقاصد شخصی قرار گیرد. البته قابل قبول نیست که کارگران خدمات عمومی حق اعتصاب و خواباندن کارها و زندگانی عموم مردم را برای مقاصد خصوصی داشته باشند ولی چون عده آنها بسیار است نمیتوان در حالی که سایر کارگران از حق اعتصاب استفاده میکنند حق مزبور را از کارگران خدمات عمومی بصراحت سلب نمود و بفرض که حق بستن کارخانه را برای کارفرمایان در شرایط خاصی مشروع و محرز بدانیم دلیل بر این نیست که هر گونه اعتصاب از طرف کارگران یا تعطیل کارخانه از طرف کارفرمایان جنبه افراطی نداشته و سواستفاده محسوب نشود حتی در بعضی موارد که اعتصاب قانونی است ممکن است در بکار بردن آن سواستفاده شود بدین صورت صرفاً بمنظورایذاء غیر بعمل آمده نه بمنظور حفظ منافع اعتصاب کنندگان . هرگاه اعتصاب بمنظور اخراج کارگری صورت گیرد که عضو اتحادیه نیست بر طبق رویه قضایی سواستفاده محسوب می شود مگر در صورتی که در قرارداد دسته جمعی کارصاحبکار تعهد کرده باشد جز کارگران عضو اتحادیه را بکار نپذیرد که اگر خلاف تعهد عمل کند کارگران میتوانند از اعتصاب استفاده نمایند و وی را بدین وسیله مجبور به انجام وظیفه خود نمایند. بعض مصنفان را عقیده بر آن است که اعتصاب عبارت است از گسستن پیمان کار و بنابراین کارگران پیش از دست زدن به اعتصاب باید مطالب خود را بکارفرما اعلام نمایند و مهلت کافی برای جواب قبول و یا رد تقاضای خود به او بدهند و در غیر
این صورت فسخ قرارداد کار بدون اخطار قبلی بطرف بوده و سواستفاده محسوب میشود.