تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری

تعداد صفحات: 8 فرمت فایل: word کد فایل: 24378
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: مهندسی عمران
قیمت: ۵,۰۰۰ تومان
دانلود مقاله
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری

    فن و جنبه های هنری

     در ساختن نمای بیرونی خانه هاست که سلیقه به خرج می دهند و می کوشند جلوه ای زیبا به ساختمان بدهند. به این منظور، یا از کیفیت مصالح کمک می گیرند و یا عناصری تزیینی به نمای بیرونی می افزایند و یا حتی نظمی موزون به اجزای برجسته ساختمان می دهند.

     کاهگل ظریف و یکدستی که نمای خانه را می پوشاند ممکن است با مواد رنگی آغشته شده باشد. در این موارد، قدری اُخری زرد یا قرمز (زردگل، سرخ گل) به کاهگل می افزایند  یا سراسر نما را با لایه ای از گل سفید و یا دوغاب آهک اندود می کنند. در مواردی نیز نما را با نقوش هندسی یا گیاهی تزیین می کنند که با گل اُخری پررنگتری نسبت به رنگِ نما ترسیم می شوند. آنت Anet می نویسد : «در هیچ جای دیگر ایران ندیده ام که از شکل درخت به عنوان نقشی برای تزیین نمای خانه استفاده کنند ». با توجه به منزلتی که درخت در آیینها و رسوم مردمی دارد، وجود شکل آن روی نمای خانه ها شگفت آور نباید باشد. غالباً شکل درخت سرو مشاهده می شود که درختی کهن و کیهانی است و بازنمود آن در این استان، یعنی در جایی که دنیای گیاهان به آداب و عقاید مردم شکل داده است، شاید همچنان تا به امروز دوام یافته باشد.

     جالبترین عناصر تزیینی نمای خانه ها از جنس چوب است : نرده ها (صُراحی) هایی که دور ایوان کشیده می شوند، در محقّرترین خانه ها از تخته هایی بر روی هم چیده شده مرکب است و در مرفهترین خانه ها، مجموعه هایی پیچیده است عبارت از نرده های متقاطع، به صورت اشعه خورشید در حول کمانی مدوّر، تراشیده شده به شکل لنگه خَرپا (سرچوب)، شکم دار و جز آن. کارهای ظریفتری روی سرستونهای چوبی ایوانها انجام می دهند؛ ولی در خانه های روستاییان ساکن جلگه به ندرت پنجره های چوبی خورشیدی و مشبک با جام شیشه های کوچک رنگارنگ مشاهده می شود، در حالی که این نوع پنجره ها زیباترین قسمت در معماری شهری مناطق کوهستانی و نیز در امامزاده ها در سراسر استان به شمار می آیند. یگانه منفذهای خانه های سنتی عبارتند از درهای چوبی دو لنگه و دریچه های آفتابگیر (دریچه) که به تأمین روشنایی و تهویه اتاقها اختصاص دارند.

     توازن معماری نمای خانه در وهله اول مبتنی است بر فواصل مساوی ستونهای دور ایوان. این فاصله عموماً سه الش (الش / ارش واحد اندازه گیری سنتی پیشه وران و حدود 50 سانتیمتر) است. این تقارن غالباً با موضع در ورودی یگانه اتاق خانه که در وسط نما قرار دارد و یا با توزیع متوازن دریچه ها در دو طرف خط میانی نما (این حالت فقط در خانه هایی مشاهده می شود که دو اتاق در طبقه همکف دارند ) تقویت می شود. این حالتهای تقارن عرضی – که ممکن است نوعی یکنواختی به کل نما بدهد – در اغلب خانه ها با طرحهای قائم یا مورب در سازمان بندی نما همراه است : در مورد اول، همان نظم عناصر طبقه پایین به صورت قائم در طبقه بالا نیز تکرار می شود. در این صورت، طبقه بالا را با بام هرمی شکل با شیب تند می پوشانند (خانه های دو طبقه در منطقه دلتا). در نتیجه، ساختمان شکل کشیده و بلندی پیدا می کند و طرح ساختاری آن کاملاً قائم است. مورد دوم – که در جلگه گیلان بیشتر به چشم می خورد – طرحی است که براساس آن نمای خانه به طور مورّب بالا می رود و پلکان حیاط خانه به ایوان تقریباً همیشه در بخش سمت راست قرار دارد. تلار (بالاخانه) غالباً در جناح چپ نماست. تناسب طول تلار و ایوان تابع تعداد محدودی از طرحهای موزون است، بدین سان که آن قسمت جلو آمده تلار نسبت به دیوار نما معادل یک سوم و گاهی یک چهارم و به ندرت یک ششم طول کل نماست. طرح خانه ای که تلارش طولی برابر نصف طول نمای خانه داشته باشد با این قوانین توازن مباینت تمام دارد. در پاره ای از موارد، ساختمان مسکونی دارای دو تلار است. در این صورت، تلارها را به صورت متقارن در دو طرف خط میانی نما قرار می دهند و در چنین حالتی، خودنما بر طبق یک طرح دوگانه و مورب ساخته می شود. سلسله مراتب اشغال فضاهای خانه و نیز منزلت و اهمیت اتاقهای خانه از نظر عملی و نمادی را همین نظم صعودی ساختمان تعیین می کند.

     وجوه ساختمان سازی

     غالباً در غرب چین تصور می کنند که خانه های سنتی را خود ساکنان می سازند. گیلان ( و نیز اغلب جوامع دنیای قدیم ) نمونه ای است که بطلان این تصور می دهد. فقط کلبه یا پناهگاه (کومه) و بناهای سبک (تلمبار) هستند که به دست صاحبانشان ساخته می شوند، آن هم با همیاری افراد متخصص برای برخی از کارهای حساس (مثل پوشش بام). در گیلان، استادکاری که همه کارهای ساختمانی خانه را اداره می کند، برخلاف استادکاران ایران مرکزی، بنّا نیست بلکه نجّار است. او با همکاری چند شاگرد (ارّه کش) قطعه های چوب و تخته را آماده می کند و چوب بست دیوارها و بام را سوار می کند و درها را می سازد. هر محل و هر محله وسیع حداقل یک نجّار دارد که عموماً علاوه بر حرفه اش به کشت و کار در قطعه زمین مزروعی کوچکی می پردازد. فقط برای ساختن بناهای مهم است که از بنّا برای تهیه کاهگل و پرکردن چوب بست دیوارها و اندود آنها و ساختن طاقچه اتاقها و پلکانهای حیاط به ایوان کمک می گیرند. اما این کارها و نیز همه عملیاتی که معمولاً کار شاگرد بنّاست غالباً به دست کسی انجام می گیرد که بعداً در همان خانه ساکن خواهد شد. البته خویشاوندان نزدیک و گهگاه همسایگان نیز در این کارها را همراهی می کنند. در این کارها هم مرد شرکت دارد هم زن. لذا پنج یا شش فرد بالغ در محوطه کار جمع می شوند و، با این همه کارگر، مدت زمانی که صرف خانه سازی می شود نسبتاً کوتاه است. ساختن هر خانه محقّر شامل فقط یک اتاق حدود ده روز و خانه بزرگ دو طبقه بین دو تا سه ماه به طول می انجامد. فصل کارهای ساختمانی باید درست انتخاب شود. کار ساختمانی در فصلهای پاییز و زمستان، به علت شرایط جوّی، منتقی است، لذا باید به فصلهای بهار و تابستان اکتفا کرد، آن هم در طی مدتی که نه تا دوره اصلی برنجکاری طول بکشد و نه با آخرین روزهای آفتابی مصادف باشد، هرچند که کار کشاورزی چندانی در این روزها انجام نمی گیرد. بارانهای شدید پاییزی این خطر را دارد که ممکن است کاهگل تر و تازه را سریعاً بشوید و از بین ببرد.

     در پایان کار، همه افردی که در ساختن خانه شرکت داشته اند با هم نهار را صرف و نمایش کشتی گیری بین مردان محله (کشتی محلی) را، که گاهی برگزار می شود، تماشا می کنند. کار ساختمانی باعث و انگیزه مبادله خدمات و مصاحبت و معاشرت افراد می شود و، از این رو، یکی از فرصتهایی است که در طی آن همکاری و ارتباط اجتماعی بین روستاییان به ظهور می پیوندد.

     سکونت در گیلان : آهنگ تغییرات فصلی و اشغال فضا

     از اتاقهای اصلی خانه به ندرت برای انجام کارهای خاص استفاده می شود. واژگان زبان محلی از این لحاظ گویاست : اتاقها را با تعبیرهای نقشی (از قبیل «آشپزخانه»، «اتاق نهارخوری»، «اتاق خواب») نامگذاری نمی کنند بلکه واژه اتاق (به زبان تالشی : که) را که معنایی کلی و نوعی دارد به کار می برند و، و در صورت لزوم، متممی بر آن می افزایند که فقط بر موضع و محل اتاق دلالت می کند. مثلاً می گویند : «پایین اتاق» (تالشی : جیرکه)، «بالا اتاق» یا «تلار اتاق». در واقع، این اتاقها بر حسب نقشهایی دایمی که ممکن است برعهده داشته باشند متمایز نمی شوند بلکه هر یک از آنها، به نوبت و مطابق با آهنگ تغییرات فصلی، مرکز حیات خانوادگی می گردد. مثلاً گذر از فصل سرما به فصل گرما به نقل مکان اهل منزل از پایین به بالای خانه و از دورن به بیرون خانه همراه است. در زمستان، افراد خانواده صحبت می نیشینند، می خوابند و یا استراحت می کنند. در این شرایط، مسیری که زنان خانه برای تهیه خوراک طی می کنند به حداقل خود می رسد. از آغاز ایام نوروز، ایوان مرکز حیات خانوادگی می گردد. ایوان فضایی است که در آنجا اعضای خانواده بر سر یک سفره می نشینند و استراحت می کنند و زنان هم مشغول کار می شوند (بافتن کژ ابریشم، وریس بافی ... ) با فرار رسیدن تابستان به تالار می روند، زیرا هم خنکتر است و هم نسبت به فضای ایوان پشه کمتر دارد. رختخوابها را، که شامل تشکهای نرم و لحاف و بالش است، به آنجا می برند و در همانجا هم خوراک خود را صرف می کنند. این جابجایی، که به منظور استفاده از هوای خنک صورت می گیرد، نظم فضای روزمره کار زنان را به کلی بهم می زند. اینان، برای فرار از گرما، سه پایه های آشپزی خود را در حیاط و زیرسایه درختان و یا زیر کندوج و ... مستقر می کنند (در منطقه دلتای سفید رود، این سه پاسه را در «شیگیل»، یعنی در فضای باز زیرخانه، قرار می دهند)، لذا زنان برای تهیه خوراک مجبورند چندین بار بین بیرون خانه و بالای خانه تردد می کنند و در خانه هایی که دو تلار دارند این مسیر بازهم طولانی تر و پیچیده تر است. در مواقعی که شب هنگام بادهای ملایمی از سمت کوهستان می وزد و هوا را خنک می کند در تلار جنوبی می نشینند و روز را، که فضا در معرض بادهای ملایم دریاست، در تلار شرقی سپری می کنند.

     منزلتی که برای تلار (و همچنین تلار اتاق که در جوار آن قرار دارد ) از نظر عملی و نمادی قایل اند نیاز به توضیحات بیشتری دارد : برای این دو مکان بی شک بیشترین ارزش را قایل اند. در همین جاست که در گرمترین روزهای تابستان، فارغ از کار زراعت و مشاجرات بازار یا شهر مجاور یعنی از آنچه مایه زحمت است، به دور و در امان می مانند. همچنین در همین جاست که شبها تا دیروقت از مهمانها پذیرایی می کنند . این فضای آزاد، نسخه بدلی است به مقیاس بسیار کوچک از کوهستان مجاور که تلار غالباً رو به آن ساخته می شود. بدین سان، نقل مکان فصلی به تلار به منزله بدل اقامت تابستانی در کوهها تلقی می شود که تحقق آرزوی هر گیله مرد است. آرزوی گیله مرد آن است که نواحی پست با گرمای مرطوب آن را ترک کند و به هواخوری در کوههای سرسبز برود. این تلار را خود ساکنان، به صراحت یا بتلویح، به مینیاتوری از محیط کوهستانی تشبیه می کنند : اینان گاهی این قسمت بالاخانه یا «لم» و «کوتام» در دشت تالش، که دارای همان نقش است، «کلبه ییلاقی» می خوانند. سادات اشکوری خاطرنشان می سازد که دامداران و دهقانانی که رفتن به ییلاق برایشان میسر نشده بلادرنگ خانه های خود را به تلار و لم مجهز کرده اند. این فضای آزاد همچنین جای درد دلها و نیز جای آذوقه ای است که می کوشند از انظار پنهان نگهدارند در آنجاست که درباره مسائل خصوصی و موضوعهای حساس گفتگو می کنند و چند کتاب و اسناد مکتوب پرارزش را جای می دهند ...

     با این حال، همه خانه تلار ندارند. در جلگه مرکزی، این اتاق خوش سلیقه غالباً ممیزه ای است که از رفاه اهل منزل حکایت می کند. خانه فقیرترین افراد تلار ندارد، در حالی که خانه ثروتمندترین کشاورزان دو تلار کاملاً مجهز دارد که در معرض دید هستند. اما آیا می توان این گفته جوادی، را تایید کرد که تلار قسمتی از معماری خاص خانه های قدیمی کدخداها، مباشران و خرده مالکان است؟ مشاهده خانه های کنونی به آسانی ما را متقاعد می کند که دامنه انتشار تلار از نظر اجتماعی بسیار گسترده تر است. فقط خانه دهقانان بی زمین و کشاورزان بسیار کم درآمد است که تلار ندارد. مثلاً در سدِه، از یک نمونه برداری شامل 40 واحد مسکونی، فقط 6 واحد فاقد تلار بوده و هفت خانه متعلق به دهقانان مرفه (که بیش از دو هکتار برنجزار را کشت می کنند ) دو تلاری بوده است. با این حال، احتمال دارد که در جامعه روستایی قدیم تلار را امتیازی اجتماعی تلقی می کرده اند که منحصراً به خانه های مالکان و مباشرانشان اختصاص داشته است، همچنانکه سابقاً در فرانسه نیز ساختن برجها و کبوترنشینها از حقوق خواص محسوب می شده است (با این تفاوت که این امتیاز در گیلان تابع هیچ قانون مدوّنی نبوده است). دهقان سالخورده ای از سراوان در حومه جنوبی شهر رشت برای من توضیح داد که، قبل از اصلاحات ارضی، مالک به ندرت می پذریفت که رعایا در خانه های خود تلار بسازند. واقعیت این است که، در این ناحیه گیلان، هزینه کارهای بزرگ ساختمانی بر عهده مالک بوده و لذا منافع او ایجاب می کرده که اندازه ساختمان و متعلقات آن را محدود کند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , مقاله در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , تحقیق درباره تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , مقاله درباره تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری , مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری ، موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله فن و جنبه های هنری
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت