حج عمره از نظر اهل بیت (ع) لبیک الهم لبیک
کعبه لذت عاشقان ، سکوت بقیع شیواترین کلام ، ………….
حج نمایشی پرشکوه ، از اوج رهایی انسان موحد از همه چیز جراو و عرصه پیکاری فرا راه توسن نفس و جلوه بی مانندی وایثار و آگاهی و مسئولیت ، در گستره حیات فردی و اجتماعی است . پس حج تبلور تمام عیار حقایق و ارزشهای مکتب اسلام است.
مومنان گرچه با این عبادت الهی ، آشنایی دیرینه دارند و هرسال با حضور شورانگیز از سراسر عالم ، زنگار دل ، بازلال زمزم توحید می زدانید و با حضرت دوست تجدید میثاق می کنند و گرچه میراث ادب و فرهنگ ما ، مشحون از آموزه های حیاتبخش حج است ، اما هنوز ابعاد بی شماری از این فریضه مهم ، ناشناخته و مهجور مانده است .
حج اما نتی الهی و رکنی از ارکان اسلام و چهارمین رکن این دین است . سه رکن پیش از آن « نماز » « زکات » « روزه » است . درباره حج تا آنجا تاکید شده است که گفته اند : اگر مسلمانی مستطیع به مکه نرود و بمیرد ، شایسته نام مسلمانی نیست ودم مرگ به هردین که خواهد بمیرد ، ترسا یا جهود .
ودر خبر دعائم الاسلام از امام صادق (ع) است که اگر مالداری حج نکند و بمیرد ، از کسانی است که خدا درباره او گفته است : « روز قیامت او را کور بر می انگیزاینم » پرسیدند : کور ؟ فرمود : آری کور از راه خیر درسنت رسول خدا (ص) و اخبار اهل البیت ( مخصوصا روایتی که از امام صادق (ع) رسیده می توان دید: « هرگاه خواستی حج کنی ، بر آن باش که دلت را برای خدا ، از چیزی که تورا به خود مشغول سازد واز هر چه میان توواو در آید ، خالی کنی . همه کارهای خودرا به آفریدگارت واگذار ودر هر حرکت و سکون که از تو پدید می شود بر او توکل کن . تسلیم حکم خدا و قضا و قدر او باش . دنیا و آسایش و آفریدگان را رها ساز » اما اعمال حج بظاهر آن اعمال نیز آسانتر اما در یکی از میقات گاهها محرم شود و به مکه برود و هفت باربه دور خانه کعبه طواف کند دور رکعت نماز در مقام ابراهیم (ع) بخواند ، هفت باربین کوه صفا و مروه برود و برگردد اندکی از موی یا ناخن را بچنید واز لباس احرام بیرون آید ، کار عمره تمتع پایان یافته است و باید منتظر احرام حج باشد ، پس روز هشتم یا نهم ذوالحجه از مسجد الحرام یا از شهر مکه محرم شود ، برای ظهر روز نهم ذی حجه ، خود را به عرفات برساند ، تا غروب آفتاب در عرفات بماند ، شب دهم به مشعر الحرام برسد و تا طلوع خورشید در آنجا توقف کند پسر عازم منی گردد ، هفت بار به جمره عقبه سنگ بیندازد ، گوسفندی قربانی کند ، سررا ابتدا شد ، یا اندکی از موی سر بچنید.،برای طواف زیارت و نماز طواف و سعی و طراف نسا و نماز طواف به مکه برگردد ، شب یازدهم و دوازدهم و نیمه روز دوازدهم را در منی توقف کند و به هریک از جمره های سه گانه هفت سنگ بیفکند از این به بعد تا پایان عمر حاجی است.
اینها در کلمه مسلمان بودن خنم میشود . و مسلمان در سنت تعریفی روشن دارد. در قرآن مسلمان از جهت سهیم بودن در حقوق سیاسی و اجتماعی تعریف شده است ودر سنت از جهت شایسته بودن برای دریافت این لقب افتخار آمیز ، شایسته این که او را بتوان موجودی با ایمان خواند . مسلمانی آن چنان که امام صادق (ع) او را توصیف می کند . چنین کس اگر بخواهد فریضه حج را به جا آورد در حقیقت جهاد و یاکاری بالاتر از جهاد کرده است. سختی شهادت یکدم بیش نیست ، انا در چنین جهاد ، هر لحظه باید خود را قربان کرد:
بگذرند از سر مویی که صراطش دانند
پس به صحرای فلک جای تماشا ببینند.
حج فریضه ای است جهان شمول و دارای ابعاد گوناگون فردی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و مادی و معنوی که هر یک در جای خودشایان توجه و تامل است. یکی از این ابعاد که روح حج را تشکیل یدهد کمال انسانی – تزکیه نفس و تخلق به اخلاق و تادب به آداب حسنه اسلامی است که از یک سود پر بار شدن معنویات حج و عمره نقش اساسی دارد واز سوی دیگر آثار درخشانی است که حج و زیارت در پالایش روح و تکامل نفس و رشد اخلاقی ، فردی و اجتماعی برجای می نهد و باهدف انسان سازی در ارتباط است
ویزکیهم ویعلمهم التاب والحکمه
از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده : « ما اکثر الحجیج واقل الحجیج » «هیاهو و سروصدا زیاد است اما حج گزار کم »این روایات درس عبرتی است برای حج گزار که مغرور نباشد و به صرف اینکه به خانه خدا یا حرم نبری و تصبیع مشرف میشود تصور نکند به حریم کبریایی و قرب خداوندی راه یافته بلکه قبل از هر چیز به شرایط و آداب ، اخلاق و معنویات و تحول روحی و عملی بیندیشد ، باشد که در زمره زائران واقعی خانه خدا در آید.
آگاهی از اسرار حج و توجه به شکوه و عظمت آن می تواند در بیدار ساختن احساس و شور و عاطفه زائر نقش موثر ایفا کند . آن کس که عزم این سفر را دارد پیش از آنکه به آن دیار مقدس گام نهد ، در ضمیر خویش شعور خاصی نسبت به مفاهیم ربانی احساس می کند که اگر این شعور و احساس هدایت شود و تفسیر گردد. آثار عمیق آن برای همیشه در جانش پایدار می ماند و این همان « ره آورد معنوی حج » است .
حقیقت عظمت حج را اولیای خدا چه زیبا در یافته بودند . آنان با پای پیاده رهسپاردریار محبوب می شسدند . در حالی که مرکب ها و محمل هاپیش روی شان در حرکت بود شکوه احرام ورود در حریم کبریایی حق را کسانی دریافته بودند که همچون حضرت زین العابدین (ع) از روی تواضع و تذلل در پیشگاه حق ، که برای کمتر کسی مسیر است ، هنگام گفتن تکبیر به خود می لرزید و اضطراب سراسر وجود مبارکش را می گرفت و می گفت : بیم آن دارم که در پاسخ « لبیک » من گفته شود : « لالبیک » یعنی نه ، تو پاسخ درست نداده ای !
زائر خانه خدا باید بداند که در این سفر قدم جای قدم این بزرگواران می نهد چنانکه امام صادق (ع) می فرماید : « قلب حرم خداست در حرم خدا جز خدا را جای نده »
حافظ گوید :
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا در این پرده جزاندیشه او نگذرم
حج و فود ، ورود به محضر خداست ، میعادی است برای عاشقان و شیفتگان و ملش ورود به این حریم کبریایی ، حضور روحانی می طلبد.
بعد مسافت اگر چه در ره اونیست
تا سرکویش هزار مرحله باشد
نی زملک جوشان و نی زفلک پوی
راه به سویش نفوس کامله باشد
سفر حج تصویری است از سفر آخرت و پوشیدن احرام رمز لباس آخرت و میقات رستاخیز خل و نمودی از محشر است که جز با قلب سلیم بدان سوی نباید رفت
پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
« پاداش حج بهشت است و عمره کفاره هر کناه است »
یکی از حکمت های عمیق حج ، پرورش روح عبودیت و بندگی و تواضع و تذلل دریشگاه خدا و مبارزه با خودبینی ، غرور وروحیه استکبار است. لباس ساده احرام و ترک زینت و زیور ، ژولیدگی و خاکساری ودر شاعر و مواقف و مطاف و سعی ، همپای خلق حرکت کردن ، همه برای پرورش روح تواضع و تذلل و حضوع وخشوع ونفی کبرو غرور و فروریختن مرزهای طبقاتی است.
از امیر المومنین (ع) پرسیدند : چرا مکه را «بکه » گویند : فرمود : بدان جهت که گرد نکشان ورا در هم کوبیده است .
آری ، در این میعاد گاه بزرگ توحید و وحدت ، قدرتمداران روزگار باید به ذلت افتند تا عزت بندگی خدا را بچشند و تقاخر و تکاثر و غرور و ترف را زیر پا گذارند . یکی از دلائل فضیلت پیاده روی در سفر حج همین است که تواضع بنده را به نمایش می گذارد.
دربیابان گربه طوف کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
از این رو پیامبر وائمه بد ینگونه عمل کرده و نیبت به آن توصیه فرموده اند . پیامبر (ص) می فرماید:
« فضیلت پیادگان بر سواره ها همچون برتری ماه شب چهاردهم است بر سایر ستارگان »
هدف اصلی حج تقرب به خدا و تحصیل رضای اوست و این جز با تجرید قلب و پاکسازی آن از اغیار مسیر نیست .
طاووس یمانیب گوید : شبی برگرد خانه طواف می کردم ، حضرت زین العابدین را در حال طواف دیدم ، آنگاه که پرده خانه کعبه را گرفته بود و می فرمود :
« ای آنکه دعای بیچارگان را در دل شب به اجابت می رسانی ، ای کسی که پریشانی و مصیبت ودرمندی را درمان می کنی .
میهمانان تو در پیرامون خانه ات خفته اند و تنها تویی ای خداوند قیوم که به خواب نمی روی ای آفریدگار من ! تو را می خوانم چنانکه فرمان داده ای ، پس به حق خانه و حرم بر گریه هایم ترحم کن اگر به عفو تو گنهکار چشم امید نبندد ، پس چه کسی هست که به کنهگاران بیخشاید» .
حج و عمره نمایشگر اصول استوار دین و تجسم عقاید و معارف سه انه آن یعنی توحید ، نبوت و معاداست اصولی که میوه های شجره طیبه اسلام است حج و عمر سیر به سوی خدا و رفتن برای دیدار او تلاش برای نزدیکی به اوست محصول مهمانی رشول اکرم (ص) صلوات خدا و ملانکه بر زائر وارسته است.
نتیجه این درود و تحیت ؟، نورانی شدن زائر است و انسان نورانی به طبیعت تیره و امور بی ارزش مادی چشم نمی دوزد ظواهر فربینده و بی ارزش که رسول اکرم(ص) درباره آن فرمود : اگر دنیا نزد خدای سبحان به اندازه بال پشه ای ارزش می داشت محتی جرعه آبی از دنیا را نصیب کافران نمی کرد.
امیداست که از این سفر معنوی نصیب دوستداران حضرت حق قرار گیرد .