تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع)

تعداد صفحات: 8 فرمت فایل: word کد فایل: 25007
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: زندگینامه مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع)

    حضرت قاسم (ع)

    عقیق: قد و قامت کوچکی دارد،برای همین  هر شمشیر یا زرهی که بر می دارد  برایش بزرگ است. ولى شیر بچه است و با شجاعت‏به میدان می رود،تا اینکه با یک ضربه  به سرش، از روى اسب به روى زمین مى‏افتد. عمو با نگرانى بر در خیمه ایستاده، اسبش آماده است، لجام اسب را در دست دارد،مثل اینکه انتظار مى‏کشد.

    ناگهان فریاد«یا عماه‏»در فضا پیچید،عموجان من هم رفتم،مرا دریاب!مورخین نوشته‏اند حسین (ع) به سوى قاسم حرکت کرد.کسى نفهمید با چه سرعتى بر روى اسب پرید و با چه سرعتى به سوى قاسم حرکت کرد.عده زیادى از لشکریان دشمن(حدود دویست نفر) دور او را گرفته بودند.یکی از آنها از می خواست سر او را جدا کند. یک مرتبه متوجه شدند که حسین (ع) به سرعت مى‏آید.مثل گله روباهى که شیر را مى‏بیند فرار کردند و همان فردى که براى بریدن سر قاسم پایین آمده بود، در زیر دست و پاى اسبهاى خودشان لگدمال و به درک واصل شد.آنقدر گرد و غبار بلند شده بود که کسى نفهمید چه اتفاقی افتاده است.غبارها نشست،دیدند حسین بر بالین قاسم نشسته و سر او را به دامن گرفته است. در حالى که سر حضرت قاسم (ع)روی دامن حسین بود،از شدت درد پاشنه پا را محکم به زمین مى‏کوبد.در همین حال فریادى کشید و به شهادت رسید.

    مادر قاسم بن الحسن چگونه زنی بود؟

    رمله یا نفیله کنیز خوش‏خویی بود که در بیت‏ حضرت امام حسن‏ مجتبی(ع) زندگی می کرد او بوی عطر معنویت را از این مکان‏ استشمام می‏کرد و خدا را شکر می کرد که این لیاقت را به  او داده که درخانه ریحانه جهان، سید جوانان بهشت و دومین فروغ امامت زندگی کند. نفیله جزو آن کنیزانی بود که‏ نمی‏خواست از خانه امام برود،حتی اگر آزادش هم می‏کردند چنین تمایلی نداشت. نفیله رفته رفته مسیر پارسایی را طی می‏کرد و سازندگی خود رااز طریق عبادت پی گرفت و سرانجام این افتخار را به دست آوردکه به عنوان ام ولد (مادر فرزند) برای حضرت امام حسن(ع)پسرانی آورد که همه اهل رزم و حماسه‏ آفرینی بودند و در قیام‏ شکوهمند کربلا از خود رشادت‏های قابل تحسین بروز دادند.

    نفیله‏ در سال 46 ه. ق و به نقلی در سال 47 ه.ق باردار شد و دریکی از شب‏های این سال  نوزادی به دنیا آورد.کودک را در قنداق سفیدی پیچیدند و در دامن حضرت ‏امام حسن(علیه السلام) نهادند. آن حضرت او را در آغوش کشید و در گوش‏راست او اذان و در گوش دیگرش اقامه گفت. در روز هفتم سر کودک را تراشیده و به وزن‏ مویش نقره صدقه دادند. امام به یاد فرزند جدش که قاسم نام‏ داشت این کودک را قاسم نام نهاد و از آن تاریخ نفیله را ام‏ قاسم صدا می‏زدند. این نام هم هویت کودک را روشن می‏کرد و هم ‏یادآور نخستین طفل رسول اکرم(ص) بود. قاسم از لحاظ سیما به‏ پدر شباهت زیادی داشت و نیز کشیدگی قامت و حسن خلق امام راداشت.

    قاسم در فراغ پدر

    زمانی که امام حسن (ع) با سم جعده مسموم شد، قاسم (ع) بیش از همه ناراحت ‏بود و لحظه‏ای آرام وقرار نداشت. با تمام وجود به اطرافیان التماس می کرد که پدرش را ازآن وضع برهانند. اما گویا آن سم خطرناک اثر خود را کرده بود.روایت است حضرت امام حسین(ع) به دیدار برادر آمد.قاسم در لابلای گریه و زاری مراقب بود که از گفت وگوی پدر و عمو سر در بیاورد اگر چه متوجه مضمونی از آن عبارات‏ نشد، ولی با حال و هوای کودکی چنین استنباط کرد که لحظات‏ جدایی از پدر فرا رسیده و به زودی غبار یتیمی بر چهره‏اش خواهدنشست.

    پرورش در بیت امامت

    نفیله در این وضع حساس نمی‏ توانست ‏به گونه‏ای موضع بگیرد که قاسم‏ احساس بی‏پدری نکند و چنین نشانی روانش را مخدوش نکند، از این‏جهت کوشید تا قاسم با کودکان هم سن خود بیش از گذشته مانوس‏ شود و تلاش کرد تا این فرزندش نیکوروش و خوش‏خو به بار آید،زیرا او فرزند امامی است که به شهادت رسیده و باید فضایل وملکات او بر تقوای پدر و اصالت و شرف خانوادگی استوار باشد.او به خوبی می‏ دانست که محبت‏ حقیقی به همسر شهیدش را می‏توان درقالب ایجاد فضایل امام، در وجود نسل او بروز داد. قاسم بایدبه موقعیتی ارتقا یابد که بتواند از خود و خاندان خویش دفاع‏کند و در این راه لازم است جرات او تقویت‏ شود و چون نفیله به‏ تنهایی از عهده وظایف محوله در رابطه با تربیت این کودک برنمی‏آمد، از عموی قاسم حضرت امام حسین(ع) کمک طلبید. چون‏ قاسم نیاز به وجودی داشت که بر اثر وابستگی به او در خوداحساس عزت و امنیت می‏کرد. 

    احساس تعلق به عمویش به خوبی‏ می‏توانست این نیاز را برطرف کند، به علاوه حضرت امام حسن(ع) دروصیت‏ به برادرش تاکید نموده بود که سرپرستی و پرورش کودکانش‏را بپذیرد. حسین(ع)  قاسم راچون فرزندش گرامی داشت و نیکوترین احترام‏ ها را به او ارزانی‏ می کرد و از طریق گوناگون اسباب شادمانی وی را تامین ساخت.به گونه‏ ای که فقدان پدر بزرگوار او را بی‏تاب و نگران نسازد.قاسم نیز عمویش را عاشقانه دوست می‏داشت و در تکریم آن فروغ‏ امامت از هیچ گونه کوششی دریغ نمی‏کرد. با وجود رسالت‏ بزرگ وحساس بودن زمان، حضرت امام حسین(ع) نسبت‏به فرزندان برادرش‏ عنایت ویژه‏ای از خوش بروز می‏داد.

    برنامه‏ های تربیتی و دقت‏ های پرورشی آن حضرت‏ سبب گردید تا قاسم از همان دوران صباوت ارزش‏ها را تقدیس نموده‏ و تمام وجودش را بارقه‏ ای معنوی فراگیرد. بنابراین قاسم بن حسن(ع)دوران کودکی را تا رسیدن به سنین نوجوانی تحت مراقبت و تربیت‏ سرشار از معنویت عمویش سپری کرد
     

    ازدواج حضرت قاسم بن الحسن (ع)؛ بزرگترین تحریف تاریخ

    قاسم بن الحسن(علیه السلام) در واقعه ‎ی کربلا هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. طبری می‎گوید: قاسم ده سال داشت . در مقتل ابی‎ مخنف آمده: قاسم در کربلا چهارده ساله بود. علامه مجلسی بر این باور است که ماجرای عروسی قاسم سند معتبری ندارد. منشأ این حکایت دو کتاب است؛ یکی منتخب المراثی، اثر شیخ فخرالدین طریحی نویسنده‎ی مجمع البحرین و دیگری روضه الشهدا، نوشته‎ی ملاحسین کاشفی صاحب انوار سهیلی است. این کتاب اولین مقتلی است که به فارسی نوشته شده است.

    در این باره روایت می‎کنند که وقتی امام حسین(ع) مسیر مدینه تا کربلا را طی می‎کرد، حسن بن حسن از عموی خویش، امام حسین(ع)، یکی از دو دختر او را خواستگاری کرد. امام حسین(ع) فرمود: هر یک را که بیشتر دوست داری اختیار کن، حسن خجالت کشید و جوابی نداد، امام حسین(ع) فرمود: من برای تو فاطمه را اختیار کردم که به مادرم دختر رسول خدا، شبیه‎تر است. به این ترتیب وجود فاطمه‎ نو عروس در کربلا امری مسلم است. اگر فرض کنیم ازدواج قاسم درست باشد، باید گفت: امام حسین(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند که یکی را به حسن تزویج کرده و دیگری را برای قاسم عقد نموده‎اند، یا این که بگوییم: دختری که به عقد قاسم درآمده، نامش فاطمه نبود و نقل تاریخ در این مورد اشتباه است و اگر این داستان را صحیح ندانیم، باید بگوییم راویان نام حسن را از روی اشتباه، قاسم نقل کرده ‎اند.

    در هر صورت، بیشتر تحلیل‎گران واقعه عاشورا، عروسی قاسم را نادرست می‎دانند. محدث قمی در منتهی‎الآمال و نفس المهموم، دامادی قاسم را رد می‎کند و می‎گوید: نویسندگان، نام حسن را با قاسم اشتباه کرده‎اند. استاد شهید مرتضی مطهری نیز عروسی قاسم را مردود می‎داند و مستند می‎کند به این که در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد و حاجی نوری هم بر این باور است که ملاحسین کاشفی، اولین کسی است که این مطلب را در کتاب روضه الشهدا آورده و اصل قضیه صد در صد دروغ است.

    اجازه رزم از عمو

    منابع متعددی چون ارشاد شیخ مفید، ابصار العین مرحوم سماوی، سرائر ابن ادریس حلی و کتاب تاریخ طبری، نخستین شهید هاشمی را علی اکبر(ع) ذکر کرده‏اند. آن حضرت پس از آن که از پدر خویش اذن‏ رزم گرفت‏ به عرصه نبرد شتافت و هماورد طلبید. صدای قاسم بود که‏ در صحرا پیچید و پسر عمو را تشویق می‏کرد. هر سیه‏روزی که با تیغ حضرت علی اکبر بر زمین می‏افتاد طنین تکبیر قاسم و دیگرجوانان هاشمی فضای کربلا را پر می‏کرد. سرانجام با ضربت ‏یکی از اشقیا آن شبیه نبوت و فرزند امامت‏ به‏ شهادت رسید. کشته شدن علی اکبر، قاسم را بی‏طاقت کرد و دیگر وقت آن  رسیده بود که رخصت جهاد گیرد و در رکاب عمویش جان ‏ناقابل خویش را فدای حقیقت کند. این زمان مقارن با وقتی بودکه تمامی یاران امام و تنی چند از عزیزان و خاندانش شربت ‏شهادت نوشیده بودند. از سوی دیگر، امام به فرزند برادر علاقه‏دارد و در اذن دادن به قاسم قدری درنگ می‏نماید و طبق روایات‏ به وی فرمود: ای یادگار برادر، با حضور تو تسلی می‏جویم شاید امام از آن حیث که این نوجوان هنوز سن بلوغ را به طور کامل ‏درک نکرده بود. از رخصت دادن برای به میدان رفتن وی اکراه‏داشت. 

    قاسم که برای رفتن به میدان نبرد در پوست‏ خود نمی‏گنجیداز این وضع ناراحت‏شد و در گوشه‏ای نشست و با حالاتی از حزن واندوه بنای گریستن نهاد.به ناگاه از جای برخاست و برق نشاط از چشمانش هویدا شد، زیرابه یادش آمد که پدرش او را توصیه‏ای نموده و دعایی بر بازوی‏راستش بسته است و وی را تذکر داده که به هنگام تالم خاطر می‏تواند با عمل بر محتویاتش از تاثری که برایش رخ داده خودرا برهاند. نوشته را باز کرد و بوسید و شتابان به سوی عموی‏خویش رسید و آنچه پدرش بر آن تاکید فرموده بود به عرض آن‏حضرت رسانید. چون امام توصیه برادر را مطالعه کرد به شدت‏منقلب شد و گریست، و فرمود: آیا با پای خود به سوی مرگ خواهی‏رفت؟ قاسم عرض کرد: چگونه چنین نباشد. روحم فدایتان و جانم‏نثار وجودتان.

    شهادت ،شیرین تر از عسل

    ابوحمزه ثمالی (ره) می گوید، از حضرت زین العابدین (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: چون شب عاشورا فرا رسید، پدرم تمامی اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آن ها فرمود: ای یاران و پیروان من، تاریکی شب را مرکب خود قرار داده و جان خود را نجات دهید که مطلوب این قوم ، جز من کسی نیست و ... پس از امتناع آنان، آن حضرت فرمود: همانا فردا من کشته می شوم و همه کسانی که با من هستند، نیز کشته خواهند شد. و از شما احدی باقی نخواهد ماند ...قاسم ابن الحسن (علیه السلام) که در این جمع حاضر بود، مشتاقانه پرسید: آیا من هم کشته خواهم شد.امام حسین (علیه السلام) با محبتی پدرانه به او فرمود: یا بنیّ، کیف الموت عندک،پسرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ و قاسم، بدون لحظه ای درنگ، پاسخ داد: عمو جان از عسل شیرین تر است.امام حسین (علیه السلام) هم فرمود: عمویت فدایت شود آری والله، تو یکی از مردانی هستی که در رکاب من به شهادت خواهی رسید.روز عاشورا ، پس از آن که نوبت به قاسم ابن الحسن رسید، در خیمه ها ولوله ای دیگر بود و میدان رفتن او تماشایی.دیدم جوانی بیرون آمد که صورتش مانند پاره ماه بود، و مشغول جنگ شد.همین که مقابل مردم ایستاد فریادش بلند شد: مردم اگر مرا نمی شناسید ، من پسر حسن بن علی بن ابیطالبم. این مردی که این جا می بینید و گرفتار شما است، عموی من حسین بن علی بن ابیطالب است.

    روز شمار ششم ماه محرم سال 60 هجری

    1.در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد نامه‏ای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده‏ام. توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می‏فرستند.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع)

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    منتخب التواریخ، حاج محمدهاشم بن محمد علی خراسانی، انتشارات علمیه اسلامیه، ص 266.

    ریاض القدس المسمی بحدائق الانس، مرحوم صدرالدین واعظ قزوینی، ج 2، کتابفروشی اسلامیه، تهران، سال 1374 ه ق، ص 42.

    منتهی الآمال، محدث قمی، انتشارات هجرت، تابستان 1374، چاپ هشتم، ج 1، ص 700.

    حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 28، انتشارات صدرا، خرداد 1364.

    از مدینه تا مدینه،ص360.

    الوقایع و الحوادث،ج2،ص153.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), مقاله در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), تحقیق درباره تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), مقاله درباره تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع), موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله حضرت قاسم (ع)
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت