دیگ های سنگی و سازندگان آن
کندن ظروف از سنگ نرم یکی از صنایع کهن است . پیگوت نشان می دهد که در حدود 2800 پیش از میلاد مسیح در مرز ناحیه ی مرزی ایران و هند یعنی در بلوچستان صنعتی وجود داشته که ظروف سنگی را ساخته و آن را به سومر ، سوریه و شهرهای دره ی سند در هاراپا و موهن جودارو صادر می کردند.
صنعت دیگهای سنگی هنوز در اتریش، باوایا ، و سویس وجود دارد و گفته می شود که رومیها آن را بنیاد نهادند . سنگی که در آنجا به کار برده می شود به اسم لاوز (لاتینی لاسپیس) یا سنگ دیگ شناخته شده بود که عبارت از تالک و کلرور است که برای این منظور بسیار مناسب است. زیرا هر دوی آنها به آسانی کنده شده و در موقعی که روی آتش قرارگیرد نمی سوزد . در آناطولیهای مرکزی دیگ خوراک پزی برای استفاده ی محلی از سنگ نرم ساخته می شود ، ولی حالا بیشتر آنها کار آنها ساختن دیگهایی از گچ مجسمه سازی است که برای جهان گردان می سازند.
امروزه تنها مرکز مهم این صنعت در ایران مشهد است. درست در کنار شلوغ ترین کوچه ی شهر زیارتی مشهد محله ی دیگ سازان سنگی قرارگرفته است که اینها خودشان را سنگ تراش یا حجار می نامند.
در این پیشه در حدود صدنفر به کار مشغولند و صد نفر دیگر پشت کوه سنگی مشهد که در حدود 10 کیلومتر از شهر فاصله دارد ، در معدن مشغول کارند. در آنجا متجاوز از سی معدن سنگ در اختیار این عده است. کوه بر نخست در جستجوی سنگی است که از زمین بیرون زده باشد و پس از اینکه به سنگ رسید دنباله ی رگه را گرفته و اغلب تا بیش از سی متر پایین می رود . این شیوه ی استخراج همانند شیوه أی است که معدن چیان فلز ایران هزاران سال است انجام می دهند و شاید هم احتمالاً به همان قدمت باشد.
پس از استخراج سنگ ، تخته های سنگ بهدست آمده به نام انگاره را با کلنگ بریده و تقریباً به شکل ظرفی که در آینده باید بشود در می آورند . این سنگها را کلنگی می نامند. ولی اگر کاربرد آنها شبیه به دیگهای معروف به نام دیزی باشد نامشان قلوه است. بقیه ی کارها در کارگاه شهری انجام می شود. دیگها و ظرفها یا کاملاً با دست کنده می شود یا روی چرخ مخصوصی آنها را گود می کنند.
اگر با دست انجام شود کارهای زیر و مراحل زیر را می گذارند :
1 سنگ به صورتی که از معدن تحویل شده است با کلنگ سنگینی به اندازه تقریبی بریده می شود ، محصول کار را چالور می نمایند. سنگ تراش معمولاً قبل از اینکه به مرحله ی دیگر برود ده تا پانزده عدد از این چالورها را می برد.
2 داخل چالور را با کلنگ کنده و سپس دیواره های آن را با کلنگ کوچکتری ، به نام گره ، نازک می کند.
3 سپس برش بیرونی دیگ با تیشه ای درشت که از فولاد خشکه با دندانه های آب داده ، ساخته شده است انجام می شد.
4 به دنبال آن با یک تیشه دندانه ای متوسط به نام تیشه تاه ، قسمت بیرونی آن را ظریفتر می برند.
5 آخرین تزیین و آراسته کردن قسمت بیرونی دیگ با تیشه نرم انجام می شود و در این جا دیگ را زنجیره می نامند.
6 داخل آن را با قلمی به بلندی در حدود 80 سانتی متر که سر آن کج است می تراشند و قلم می زنند.
7 لب کردن آخرین مرحله ی ساختن دیک است و آن هم با سوهان نرم صورت می گیرد. درب دیگ هم به همین ترتیب ساخته می شود.
سایر فراورده های سنگی کارگاه های سنگتراش مانند آسیاب برای آردکردن ، روغن دانه ، ادویه ، بلغور و …
هاون و گوشت کوب و سنگ قبر به همین طریق ساخته می شود. با در نظر گرفتن اینکه بیشتر مسلمانان دوست دارند که آرامگاه ابدی آنها در شهر مشهد باشد معلوم می شود که چرا در آنجا آنقدر تعداد سنگ تراشان قبر زیاد است . ساختن این وسایل با دستگاه سنگ تراشی با آنچه که در بالا گفتیم کاملاً فرق دارد.
این دستگاه شبیه دستگاه خراطی ولی بسیار نیرومند تر از آن است. چرخ سنگ تراش از یک چهارچوبه دستگاه که در روی زمین قرار دارد تشکیل شده است. یک چوب سراسری به نام لنگه ی ثابت و یک چوب قابل تنظیم به نام لنگه ی متحرک ، مرغک دستگاه را جلو و عقب می برد. لنگه ی متحرک با یک میله ی چوبی به نام شمشیرک به محور دستگاه سنگتراش گونیا شده است و سنگ تراش آن را با پای خود نگه می دارد و به هنگام عوض کردن کار به آسانی باز می شود ، میله أی که در طول چرخ سنگتراشی قرارگرفته است کار ابزار نگهدار یا پیش پا را انجام می دهد. یک لولای مرکزی چوبی به نام کالو به ته قلوه سنگ با قیر چسبانده شده و زه کمانه روی آن حرکت می کند. برای اینکه نقطه ی روبروی آن درست شود نوکی در سنگ کنده می شود . کالو و نوک گریسکاری می شود و هر دوی آنها را بین دو مرغک چرخ سنگتراش می گذارند.
سنگ تراش با برش پشت دیگ آغاز می کند و آن را پشت زدن می نامند. قلم خراطی در حدود 45 سانتیمتر طول دارد و نوک آن برگشته و دسته ی آن چوبی می باشد. خراط با قلم کفتراش شروع کرده و سپس قلم متوسط نیم کال پوش به کار می برد و آخرین قلمی که در قسمت بیرونی از آن استفاده می شد قلم مغروز نامیده می شود. سنگ تراش روی حرکت دیگ نظارت دقیق دارد به طوری که می تواند حتی قسمت بین دسته های آن را هم بتراشد.
حالا وضع و نقطه ی محور را بین مرغکهای چرخ چنان عوض می کنند که داخل دیگ به طرف بیرون باشد سپس آن را اول با قلم درشت داخل تراش و بعد با قلم ریز درون تراش پرداخت می کند. سرانجام با کمک قلم گود دم پهنی به نام سفره آن را صیقل می دهند. گودی دیگ را با سیخ اندازه می سنجند و قطر خارجی را به وسیله ی پرگار اندازه . ساقه ی میانی را داخل ظرف جا می گذارند و سپس از سمباده کشیدن سراسر دیزی آن را با قلم مرغ بر از بیخ می برند.
دیگ ها را روغن مالی کرده رنگ آنها تقریباً سیاه می شد آنگاه با کنده کاری این سطح سیاه با قلم های حکاکی نقش های جالبی بر روی آن ایجاد می کنند. این کار را به خصوص بر روی بشقاب های تو گود و تخت انجام می دهند. محصول عمده ی این صنف ، دیگ های پخت بزرگ (هرکاره) و کوچک (هرکاره چه) و دیزی است . کار دیگر آنها که در سراسر کشور به فروش می رسد سر قلیان است.
گوهر تراشی
یک نوع گوهر تراشی ویژه استان خراسان متداول است که جزو صنایع مهم آن استان است.
مواد خام آن فیروزه است که از معدن نیشابور در باختر مشهد یا از قوچان و کاشمر در شمال خاوری مشهد به دست می آید. فیروزه طبق کیفیات و ارزش آن درجه بندی می شود و نام گذاری قسمتهای مختلف معدن فیروزه روی این تقسیم بندی است. سنگ فیروزه ی روشن چغاله نامیده می شود و سنگی که رنگ تیره تر داشته باشد عجمی . طغول رنگ کامل
فیروزه ای دارد و بین لایه های سنگ ها به صورت نوار و لعاب پیدا می شود. شجری عبارت است از فیروزه ای که لکه داشته باشد.
فیروزه تراش ، فیروزه را از سر معدن می خرد و معمولاً استاد کار فیروزه را از سنگهای اطراف جدا می کندو این کار را با چکش نوک تیزی که روی سنگهای اطراف فیروزه انجام میدهد. شاگردان او کار پرداخت و صیغل را انجام میدهند. با اینکه بنگاه های بزرگتر در مشهد که شمار آنها بیش از پانصد است هنوز با دستگاه حکاکی کمانه ای کار می کنند.
قسمت مرکزی متحرک این دستگاه یک دوک آهنی است ، به آن شفته می گویند و دارای یک بدنه ی چوبی به نام تنه ی شفته به قطر 5 سانتی متر می باشد. چرخ حکاکی که قطر آن در حدود 45 سانتی متر است از آمیخته ی لاک ، پیه ، موم ، سنگ سفید آب و سمباده ریخته شده است . این چرخ روی شفته و در مقابل تنه ی آن با یک واشر پهن (گویک) و یک مهره به نام قرصک محکم شده است. شفته درون چهارچوب بین دو پایه می گردد. که یکی از آنها را می توان با برداشتن گره (گاز) شل کرد. این کار برای عوض کردن چرخ حکاکی لازم است.
زه روده ای دور تنه ی شقه انداخته شده و به کمانه بسته شده است . وقتی که کمانه را جلو و عقب می برند چرخ به گردش در می آید و حال آن که فقط حرکت رو به جلو مختص حکاکی است . حفاظ (چنبره ای ) دور چهار چوب آن گذاشته اند که حکاک در مقابل پرش خرده های سنگ محافظت بکند.
در مرحله ی اول سنگ ها را شکل می دهند ( تریب می کنند ) سنگی که بدین طریق تریب شده با دست جلوی چرخ سمباده ی در حال گردش قرار داده می شود و گاه گاهی برای اینکه خنک و روغن کاری گردد آن را در کشکول پر آب فرو می برند . سنگ های خام تراش شده را بر سر یک چوب کوتاه می چسبانند و این چسب (چسب کنده) از شلاک و موم و سفیداب ساخته شده و روی منقل زغال آن را گرم نگه می دارند.
شاگرد دکان مرتب مشغول تهیه ی چسب و چسباندن سنگهاست.
مرحله ی بعد عبارت از غلطاندن این سنگها روی چسب بر روی چرخ سمباده ظریفتر و باز هم ظریفتر است. که چرخ جلا نام دارد و به جای سنگ سمباده روی این چرخ از گرد پرداخت به اسم (روبا) استفاده می شود.
هدف از این صاف کردن مجدد و یا به اصطلاح جلا کردن از میان برداشتن خراشها و جلای مات است. پیش از آن که پرداخت آخرین عملی شود پرداخت دیگری بر روی صفحه أی از چوب بید (چرخ بید) صورت می گیرد. که با خمیر گل ارمنی و آب است. اکثر فیروزه ها به شکل گرد یا بیضی است که رویه آن کم و بیش منحنی بوده و پشت فیروزه تخت (کف ) و حاشیه ی آن ادیب ( یا فارسی ) است. حکاک در موقع عمل انگشت خود را که نزدیک به چرخ است با پارچه أی به نام لته می پوشاند و بدین ترتیب دست خود را محافظت می کند.
طرح درس :کاردستی موضوع: کار با پوست تخم مرغ پایه تحصیلی : چهارم
وسایل لازم : گواش چسب چوب پوست تخم مرغ روغن جلا ظرف سفالی کوچک
مرحله ی اول آماده سازی وسایل : ( در این محله و تمام مراحل دیگر آهنگی آرام و زیبا توسط ضبط در کلاس پخش می کنیم ) ابتدا پوستهای تخم مرغ را که خوب شسته و خشک کرده ایم در هاون یا آسیاب خرد می کنیم . حالا هر رنگی از گواش را که دوست داریم در نقاشی خود به کار بریم آماده می کنیم و به اندازه ی لازم از پودرها را با هریک از رنگهای آماده شده آغشته می کنیم و خشک می کنیم. در مرحله ی دوم : روی ظرف سفال که آماده کرده ایم طرحی می کشیم و زمینه ی طرح را با رنگ دلخواه از گواش رنگ آمیزی می کنیم. سپس هر قسمت از نقاشی خود را با چسب چوب توسط قلم مو آغشته می کنیم و پودر رنگی آماده شده را در محل می پاشیم تا کاملاً آن محل پوشیده شود به این ترتیب تمام قسمت های نقاشی خود را با این پودر ها می پوشانیم و اضافه ها را با تکان دادن ظرف جدا می کنیم.
در مرحله سوم : روغن جدا را با بنزین یا تینر رقیق می کنیم و با کمک افشانهایی که به بچه ها قبلاً آموزش داده ایم سطح کار خود را از این روغن می پوشانیم تا براق و زیبا شود.
اهداف:
پرورش قوه ی خلاق در بچه ها
مهارت در استفاده ی صحیح از مواد و وسایل
استفاده و به کار گیری از وسایل به ظاهر بی مصرف
فراهم آوردن فرصت مناسب برای ابراز عواطف و احساسات کودک از طریق کار هنری
طرح درس نقاشی موضوع : نقاشی با مداد شمعی پایه تحصیلی چهارم
وسایل لازم : مداد شمعی رنده اتو جوهر مشکی
ارائه ی درس :
( در جریان انجام کار آهنگی ملایم و زیبا در کلاس پخش می شود.)
روی ورق نقاشی طرحی به دلخواه می کشیم . برای رنگ آمیزی این طرح با مداد شمعی می توانیم به این صورت عمل می کنیم. مداد شمعی را با دنده ی ریز یا مداد تراش خرد می کنیم. در روی طرح این خرده ها مداد شمعی را در محلهای مناسب خود می ریزیم . حالا آهسته برگی دیگر روی طرح خود می گذاریم و روی آن را با اتوی داغ اتو می کشیم. این کار باعث می شود که مداد شمعی در اثر حرارت باز شده و رنگهایی و طرحی انتزاعی و زیبا بوجود بیاید .
عملاً در کلاس انجام می دهیم و مراحل کار را بچه ها با دقت تماشا می کنند و بعد هر دانش آموزی به دلخواه و صلیقه ی خودش نقاشی اش را می کشد و رنگ آمیزی می کند.
اهداف :
پرورش قوه ی خلاق در بچه ها
مهارت در استفاده ی صحیح از مواد و وسایل
استفاده و به کارگیری صحیح از حواس
فراهم آوردن فرصت مناسب برای ابراز عواطف و احساسات کودک در قالب نقاشی
طرح درس خوشنویسی موضوع آموزش الف ب پایه تحصیلی چهارم
وسایل لازم : قلم جوهر دفتر گلاسه
در جلسات قبل بچه ها کار با وسایل خوشنویسی را فراگرفته و طریقه ی نوشتن نقطه را آموخته اند.
ارائه درس : در جریان انجام آموزش آهنگی ملایم و زیبا در کلاس پخش می شود.
برای بچه ها نسبتهایی را که به کار می بریم همراه با توضیح کامل روی تابلو با گچ نمایش می دهیم.
طول الف برابر است با سه نقطه ی قلم خودتان
طول ب برابر است با 5 نقطه با قلم های خودتان
در بعضی جاها که می گوییم پهنای قلم یعنی از تمام قلم استفاده کنید اگر نیم نقطه مورد نظر بود از نصف قلم استفاده کنید و اگر گفتیم نوک قلم باید از نوک بلند قلم استفاده کنید.
برای آموزش الف به این صورت توضیح می دهیم و عملاً روی تابلو نمایش می دهیم :
ابتدای الف با شیب نقطه شروع می شود . د. سر الف به دو طرف قوس دارد . از شیب نقطه شروع می کنیم و به اندازه ی سه نقطه طول الف را می کشیم . بعد از بچه ها می خواهیم در دفاتر خود تمرین کنند . روی سر هریک از آنها رفته و همراه تشویق اگر لازم بود نمونه أی در دفتر برایشان می نویسیم تا از نزدیک هم ببینند. پس از تمرین حرف ب را آموزش می دهیم : بچه ها حرف ب زاویه ندارد. ب را هم با شیب قلم (نقطه) شروع می کنیم و به اندازه ی تقریباً 5 نقطه می کشیم و بعد قلم را بر می داریم . و از بچه ها می خواهیم که در دفاتر خود دو خط تمرین کنند و خودمان به بررسی کار آنان می پردازیم . پس از 20 دقیقه آموزش و تمرین آموزش خوشنویسی را خاتمه می دهیم و بقیه ی وقت را بچه ها به خواندن سرود یا شعر و کاردستی می پردازند.
رنگرزی پارچه :
رنگ کردن الیاف پارچه بافی صنعت تکامل یافته أی است که صد ها سال است در ایران رواج دارد . حتی امروز که کارخانه های بافندگی و نساجی منحصراً مواد رنگی مصنوعی به کار می برند. باز هم صنعت رنگرزی با مواد رنگی حیوانی و نباتی برقرار است.
هنگامی که در پایان سده ی گذشته و آغاز سده ی بیستم رنگهای مصنوعی آتیلین برای نخستین بار در قالیهای ایرانی به کار برده شد. این قالیها بسیاری از ویژگیهای اصلی خود را از دست دادند. اول به این علت که دامنه رنگها نامتناسب بود و دیگر آنکه قالیباف ساده دل روستایی یا چوپان نمی توانست دستورالعمل پیچیده این رنگها را به خوبی به کار بندد . در آن موقع دولت و تولیدکنندگان قالی خطر یکه صنعت مهم آنها را تهدید می کرد تشخیص دادند و ورود رنگهای مصنوعی را ممنوع کردند و تا چند سال برای نیل مصنوعی پروانه ورود داده می شد . بعد ها با پیشرفت رنگهای مصنوعی و افزایش توانایی رنگ کار ایرانی در کاربرد صحیح آنها ، اجازه داده شد که از رنگهای مصنوعی بیشتر وارد کنند به طوری که امروز رنگرزان شهری نیز رنگهای مصنوعی زیاد به کار می برند.
نویسنده نیز مانند بسیاری از دیگر کسانی که کوشش کرده بودند صنعت رنگ کاری ایران و سرمشق و کاربرد آن را بفهمند ، متوجه شد بدست آوردن اطلاعاتی فنی کامل در این باره بسیار دشوار است . صدها سال است که دستورالعمل ساختن رنگها از پدر به پسر می رسد و علت آن هم آشکار است. زیرا یک رنگ کار خوب نسبتاً دارای حقوق خوب بوده و شخصی است که در جامعه مورد احترام است .
دندانه ها ، برای گسترش کامل رنگها و تثبیت آنها بر روی الیاف پارچه اغلب مواد رنگی که در سطور زیر به آن اشاره خواهیم کرد احتیاج به دندانه أی دارند که در ایران اکثراً زاج است . این زاج معمولاً زاج سفید و زاج پتاسیم ( قلیایی ) و زاج کروم هستند . گاهی اوقات املاح مشخص آهن و مس نیز به کار می برند. اغلب مقداری مواد قابض با محتوی زیاد جوهر مازو استعمال می شود . یکی از این لحاظ که عمل دندانه را انجام می دهد و بعد برای اینکه ترکیب مخلوط آهن و مازو ته رنگ سر تری به وجود می آورد. اغلب قابض ها را از برگ درخت سقز سفید و بعضی دیگر را از برگ و مازوی درخت پسته جنگلی ( جفت) و یا برگ و غلاف پسته پیوندی بدست می آورند. مازوی برگ درخت از جفت نیش حشره ی (pemphigus utrcularius) درست می شود و 40 درصد جوهر مازو دارد.
در کردستان مازوهای دیگری از برگ درخت بلوط می گیرند . این مازوها را به نام مازوی حلب خرید و فروش می کنند و 50 تا 70 درصد جوهر مازو دارد و از نیش حشره ی (cynipsgauac tinctorcac) درست شده است. در ایران گرفتن مازو از برگ درخت (Quercuslusitanica) متداول است و نیش حشره ی (cynips insana) و حشره ی ( Amdvicus Lucidus ) آن را به وجود می آورد . برگ خشک و خود مازو را ، با آسیاب دستی و سنگ نرم ، خوب می سائید و آن را چند ساعت در دیگ بزرگ مسی می جوشانند و سپس از کرباس می گذرانند.
برخی از این دندانه ها باعث می شوند که ، به سبب داشتن مقدار زیاد آهن در آب یا زاج ، رنگ تیره و نامطلوب گردد. در چنین مواردی اگر آب باران و زاج خالص در اختیار رنگ رز باشد آن را به کار می برد . در روزگار کهن رنگرز زاج سفید طبیعی را با ادرار مخلوط می کرد. وقتی آن را می جوشانید و سپس خنک می کرد زاج آمونیوم خالص متبلور می گردید این شیوه ی عمل در اواسط سده ی پانزدهم به اروپا رسید.
رنگهای طبیعی متداول :
رنگ قرمز زیباترین و با ارزش ترین رنگهای سرخ ، قرمز دانه است که به شکل قرمز جگری و قرمز لاکی در می آید . قرمز دانه از بدن ماده ی حشره ی ( coccus cati ) درست می شود. سارگن دوم (714 میلادی ) خاطر نشان می کند که قرمز دانه از شمال ایران و ارمنستان می آید ، تولید قرمز دانه در همان مناطق که پرورش حشره ی مزبور معمول بود ادامه دارد. بدن خشک شده ی حشره را می کوبند و ماده ی رنگینی یعنی جوهر قرمز دانه را با زاج ، قلع یا نمک کلسیم مخلوط و ترکیب می کنند.
گونه دیگری از قرمز دانه قرمز ارمنی است که از شمال ایران و از حشره ی ( porphyrophora Mamelij ) بدست می آید.
اگر رنگرز ایرانی قرمز دانه اصل را با رنگ قرمزی که از حشره ی کرم قرمز ( Kermcocus Vermilio) که سابق به آن ( cocusilicis ) می گفتند، بدست می آید اشتباه می کند نباید وی را سرزنش کرد زیرا اطلاعات حشره شناسی او محدود است. حشره ی اخیر در بدنه و شاخه های درخت بلوط قرمز زندگی می کند . کاربرد این نوع رنگ قرمز به دوره های ماقبل تاریخ می رسد . ایران قرنهاست این نوع رنگ قرمز را تهیه می کند و هنوز هم در تولید این رنگ مشهور است . رنگ کرم قرمز در حدود 1100 سال پیش از میلاد به آشور و سپس از آنجا به یونان ، رم و در دوره کلاسیک به اسپانیا رسید. واژه ی کرمو کوکوس از واژه ی ایرانی کرم گرفته شده ، واژه های کارمین و کریمسون که در انگلیسی به معنای قرمز لاکی است از همین واژه آمده است. واژه ی کهن تر ایرانی آن سکیرلات (sakirlat ) است که در زبان لاتین اسکارلاتوم و به انگلیسی (scarlet) (سرخ) تبدیل شده است . قرمز از جنس ماده ی همین حشره به دست می آید و هنگام گرد آوری آن خرداد و تیر است. زنان و دوشیزگان هر روز حدود یک کیلوگرم از این حشرات را با ناخن خود از شاخه و برگ درختان می کنند و روی بخار سرکه گرفته و یا در سرکه فرو می برند تا کشته شود ، سپس خشک کرده ، می کوبند و ماده ی رنگ بدست می آید ، ماده ی رنگی آن یعنی جوهر قرمز در آب یا الکل حل می شود و اگر با زاج و ادرار آمیخته شود رنگ آن ثابت می شود . رنگ این ماده به درخشندگی قرمز دانه نیست ولی خوشرنگ است و بسیار سریع رنگ می بندد.
مهمترین رنگ سرخ مورد قالب بافی ن روناس است این رنگ از ریشه ی بوته اش به یک متری می رسد به دست می آید. این رنگ در 3000 سال پیش از مسیح در دره ی سند در شهر موهن جو دارو شناخته شده بود واز آنجا نخست به خاور میانه گسترش یافت. در خاورمیانه زمینهای زیادی زیر کشت روناس در آمد و سپس به آسیای مرکزی و در دوره های بعد به روسیه رسید. با اینکه رنگرزان یونانی و رومی آن را می شناختند ولی در زمان فرمانروایی رومی ها استفاده از آن در اروپا از بین رفت در جنگ های صلیبی بار دیگر به اروپا آمد و به عنوان قرمز ترکی معروف شد. هلندیها یکی از تولید کنندگان مهم روناس بودند هنگامی که فرانسه می خواست خود را از واردات هلند رهایی بخشد یکی از زمینهای اصفهان به نام جی النن را به کار گمارد و وی صنعت روناس را در پیرامون اوینیون بنیاد نهاد.