مقدمه :
اسکاروایلد : هنر کلید فهم زندگی است .
آدمی در دوران حیات و در جهت رشد و کمال ابعاد وجود خود و برقرار سازگاری و تعادل لازم با موقعیت ها ، می باید قادر باشد به حل مسائل پرداخته و بر موانع یا مشکلاتی که بر سر راه رسیدن به هدف مورد نظر موجود است ، غلبه ند . مهمترین هدف آموزش و پرورش شناخت استعدادهای دانش آموزان ، شکوفا نمودن آنها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد می باشد . فعالیت های هنری وسیله ارتباط فکر و بیان است بنابراین از طریق آن می توان ارتباط مؤثری با دیگران برقرار کرده و آن را برای تربیت عقلانی ، عاطفی و اجتماعی افراد بکار برد . این امر موجب بروز تمایلات ، افکار ، احساسات و تجارب فردی می گردد . هنر در فرآیند خلاقیت هنری شخصیت را پرورش داده و آنچه را به زبان نمی آید ، بیان می کند زیرا وسیله بیان خویشتن است و به عنوان صمیمانه ترین زبان احساسات محسوب می شود .
زبان هنر ، اصیل ترین ، خالص ترین و رساترین زبانهاست که به کمک آن می توان افراد جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی سوق داد . بنابراین به اقتضای وسعت و جنبه های متفاوت هنر باید از آن بحث و گفتگو شود تا ارزش واقعی آن آشکار گردد . زمانی که پهنای گیتی به روی انسان گشوده می شود ، پرورش تصور خلاق در کودکان و هدایت آنها به قدرت درک و تشخیص رویدادهای اطراف اهمیت ویژه ای می یابد .
رشد حافظه احساسی و حس زیبا شناختی و پرورش تصورات عینی و خلاق دانش آموزان یکی از مسایل ضروری مدارس کنونی است و درس هنر همچون سایر درس ها ، اهمیت زیاد در پرورش این ویژگی ها دارد .
آشنایی کودکان با اساس هنرها نه تنها به آنان یارای بیان اندیشه با شیوه های هنری ( زبان هنر) را می دهد ، بلکه قدرت تجزیه و تحلیل رویدادهای اطراف و همچنین دقت را در آنها تقویت می کند . سیر تکاملی هنر با فعالیت چوپای ذهن ، رشد اندیشه های پر بار و ذوق هنری ، دقت حافظه نظری ، فعالیت فیزیکی و سنجش نظری ، ارتباط نزدیک دارد . در مدارس می توان از طریق آموزش هنر به پرورش گرایش های مطلوب تقویت ارزشها و فرهنگ های مورد نظر در دانش آموزان پرداخت و از آن بعنوان وسیله ای مؤثر در جهت آموزش مفاهیم و اصول رشد از جنبه های عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی و اخلاقی افراد بهره مند شد .
با درس هنر پیش از سایر دروس می توان به ارتقاء قدرت خلاقیت و تخیل فراگیران پرداخت چرا که هنر کوشش زیبایی است و می تواند در کنار دنیای واقعی ، دنیایی خیالی مملو از نقش ها و احساسات بی شائبه خلق کند .
هنر شکننده ی سدهایی است که میان آدمیان در ملل مختلف بوجود آمده است ، یک رابطه بین المللی است که موجب نزدیکی میان نخبگان ملل و نژادها می گردد .
با در نظر گرفتن گرایش انسان به زیبایی ها و میل به کمال در آنان و مطابقت دادن آن با
کارکردهای آموزشی ، پرورشی هنر ، به راحتی می توان دریافت که انسان چه آگاهانه و چه ناآگاه خواستار زیبایی است کسی که در محیط کار و زندگی خود سعی می کند محیط دلپذیر ، منظم و آراسته ایجاد کند . معلمی که با استفاده از گچ های رنگی در ترسیم تصاویر فرمها و . . . بر روی تابلوی کلاس تدریس می کند ، مادری که با وسواس زیاد درصدد انتخاب لباسی با رنگ و شکل مناسب و دلخواه برای فرزند خویش است . هر کدام چه بدانند و چه نه به نوعی هنرمند هستند .
از سوی دیگر گفتیم که هنر در زمینه تعلیم و تربیت و کشف استعدادهای خلاقه دانش آموزان نقش حیاتی داشته و قادر است یک انسان کوچک را به سوی جهان نوآوری ها و خلاقیت ها رهنمون ساخته و او را با گنج های گرانبهای فرهنگ و هنر آشنا سازد .
امروزه دانشمندان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت اهمیت مسئله را به وضوح دریافته و درصدد بهره گیری از ویژگی های درس هنر ، برای آموزش مهارت های هنری ، شادی آفرین و لذتبخش نمودن فرآیند یاددهی- یادگیری هستند . توجه به پرورش ابعاد چند گانه هوش ، برنامه ریزی برای پرورش خلاقیت ها از طریق فعالیت های گروهی ، مشارکتی و آزادانه دانش آموزان مصادیقی به این مطلب می باشد .
پس باید قابلیت های آن را در گستره های مختلف شناخت و تناسب با آن از این موهبت بهره مند شد . گروهی از زبان هنر برای توسعه آموزش و پرورش ، تعدادی نیز برای توسعه
اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و . . . استفاده می نمایند .
اهداف هنر در مدارس دوره ی ابتدایی
1 . کمک به تحقق اهداف آموزش و پرورش دوره ابتدایی از طریق درس هنر
2 . شناساندن رشته های هنری و آموزش مهارت های هنری .
اهداف شناختی
1 . آشنایی با طبیعت به عنوان منبع الهام آفرینش های هنری
2 . آشنایی با رشته های هنری
3 . آشنایی مقدماتی با ابزار و مواد هر یک از دسته های هنری .
اهداف نگرشی
1 . تمایل به کسب تجربه در رشته های مختلف هنری
2 . علاقه به کاوشگری در زمینه های هنری
3 . توجه به توانایی های فرد و کسب اعتماد به نفس .
4 . توجه به حفظ میراث فرهنگی و احترام به هنرمندان و آثار هنری
5 . توجه به حفظ آثار خود و دیگران
6 . توجه به زیبایی های طبیعت
7 . تقویت حس زیباشناسی و زیبا دوستی .
8 . تمایل به برقراری ارتباط با دیگران
9 . تمایل به مشارکت در فعالیت های هنری گروهی .
10 . تمایل به ابراز افکار ، علایق و احساسات خود
اهداف مهارتی
1 . توانایی کاربرد حواس
2 . توانایی در گفتار
3 . توانایی در انجام صحیح حرکات
4 . توانایی مقدماتی کاربرد و اصول هر یک از رشته های هنری
5 . توانایی استفاده از ابزار ، مواد و فنون ساده در فعالیت های هنری
6 . توانایی بیان افکار و احساسات در فعالیت های هنری
7 . توانایی برقرار ارتباط اجتماعی
8 . توانایی توصیف و بررسی فعالیت های هنری خود و دیگران .
رویکردهای آموزشی و پرورشی هنر کودکان :
شناخت ویژگی های روحی و روانی کودکان
در فرآیند یاددهی- یادگیری شناخت ویژگی های روحی و روانی کودکان ، کمبودها ، استعداد ، علایق ، توانائی ها و ناتوانی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و حساسیت این
امر در آموزش و پرورش ابتدایی بیشتر از سایر دوره های تحصیلی است و ما در صورتی موفق عمل خواهیم کرد که کودکان را شناختند و آموزش های آن را منطبق با نیازها و تمایلات کودکان اولیه نماییم و بنا به قولی ‹‹ از کودکان بیاموزیم که چگونه آنها را آموزش دهیم ›› .
آموزش از کودک در حقیقت شناخت آنان و تشخیص نیازهایشان می باشد . کودک همان چیزی را می گوید ، می نویسد و رسم می کند که واقعیت های وجودی اش را تشکیل داده و از اعماق نهاداش برخواسته است . نه محافظه کارانه بر حذر کرده ، نا قید و بندی بر آن قائل شده و نه ترسی از بیان آن داشته همان گونه که فکر می کنید بیان هنری پیدا می کند .
کودک ممکن است در حرف زدن و در جریان گفتگو دروغ بگوید ، اما در نقاشی هایش هرگز نمی تواند دروغ گو باشد . کودکان در آثار هنری خود به نوعی آرزوها و ایده آلهای خود را بیان می کنند . بنابراین با اتکاء به فعالیت های هنری کودکان ، می توان پی به ابعاد ناشناخته و بر دوی برد و او را در راه رسیدن به آرمان هایش کمک نمود .
پرورش تفکر منطقی و تفکر منعطف
آموزش ‹‹ چگونه فکر کردن ›› می تواند یکی از اهداف عمده آموزش و پرورش کودکان باشد که فراتر و بی مشکل تر از آموزش ‹‹ فکر کردن ›› می باشد . در بحث ‹‹ چگونه اندیشیدن ›› دانش آموز انگیزه ها و راهها را جستجو کرده و دخانیات و تجربیات خود را در
جهت تولید فکری جدید بکار می گیرد لکن در بحث ‹‹ فکر کردن ›› ذهن دانش آموز به نوعی محدودتر شده و اگر خیلی موفق باشد در جریان عادات دنبال موضوعی دیکته شده می اندیشد و چنانچه از قالب آن موضوع خارج شود ممکن است از به خاطر عدم آشنایی با هماهنگی ، تضاد ، تشابه ، تقارن ، توازن و . . . صحبت می شود که به اشکال و صورت های مختلف در آثار کودکان نمود عینی پیدا کرده و در رشد شخصیتی آنان اثر گذار می شوند در نتیجه وقتی این نگرش ها جنس منطق در ذهن آنها پدیدار گشته و همواره در جریان امور زندگی فردی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و هنری آنان مداخله می کند .
پرورش خلاقیت :
کودک همواره با ذهنی سیال جستجو می کند . نقطه ها ، خط ها ، سطح ها ، حجم ها و . . . را به جولان در آورد و در عرصه اثر هنری خود هر طور که بخواهد به آنها سامان می دهد و آرزوها ، آمال و امیال خود را در صورت هدایت صحیح توسط معلم به معرض دید همگان می گذارد .
کودک محوری :
در تعلیم و تربیت ، محور فعالیت کودک است یعنی تمایل برنامه ها و اهداف باید مطابق نیازها و خواسته های دانش آموز تعیین شود . کودک هست که تصمیم می گیرد در چه زمینه ای پرورش یابد و رسالت آموزش و پرورش هدایت و جهت دادن به آن است ، نه ارایه
اطلاعاتی که فکر می کند ، باید دانش آموزان آنها را بیاموزند در حقیقت وظیفه اصلی ایجاد انگیزه ، نیاز و تشنه تر کردن کودکان برای یادگیری است .
فرآیند محور بودن فعالیت های هنری کودکان
رمز و رازهای زیادی فضای فکری کودکان را احاطه کرده که می خواهند اسرار آنها را فاش سازند . اساسا به دنبال مجهولات کشتن امر و فطری در نهاد بشر است . پس باید مدام در حال مشاهده ، تمرین و جستجو باشد تا پاسخی به پرسش هایشان بیابند ، شاید بخاطر همین است که کودکان مدام از بزرگترها سئوال دارند . . . سئوالاتی مانند : چرا کوه این مشکلی است؟ خورشید چیست ؟ باران چگونه می بارد ؟ . . .
پرورش حس کنجکاوی و جستجوگری
براساس مطالعات انجام یافته و عقاید اندیشمندان ، کنجکاوی از حس هایی است که در کودکان به شدت بروز و ظهور می یابد و شاید این بخاطر تجربیات اندکش از پدیده های پیرامونی است و با پرسش هایی از پدر ، مادر ، خواهر ، بردار و . . . شروع می شود . چنانچه این پرسش ها از سوی بزرگترها جدی گرفته نشوند . در حقیقت ‹‹ بی تفاوتی ›› به وی آموزش داده می شود و کم کم اتفاقات و پدیده هایی که روزی برایش جالب می نمودند ، عادی شده و این سئوالات بدون پاسخ در تاریک خانه ذهن آنان مدفون می شوند . ناگفته نماند که با نرمش های فکری ذکر شده دانش آموزان به طور غیر مستقیم از مطلق گرایی