مقدمه
نوجوانان وجوانان نقش مهم وتعیین کنندهای درساختن جامعه به عهده دارند لذا شناخت ویژگیهای نوجوانان میتواند کمک شایانی به والدین ‚ مربیان ‚ مسئولان درنحوه برخورد انها بکند. یک بررسی دراواخر دهه 50 واوائل دهه شصت در آمریکا نشان دادکه جوانان والدینشان رامهم ترین عامل مؤثر درزندگی خود میدانند. درکنار آن ده عامل مؤثر دیگر همچون معلم‚مربی ‚و… قراردارند دوران نوجوانی یک مرحله انتقالی برای کودک ووالدین محسوب می شود مادیگر با یک کودک روبه رونیستیم بلکه با یک جوان یا نوجوان مواجهیم بنابراین باید روشهای انطباقی ‚ارتباطی وواکنشی خود را تغییر دهیم . والدین باید از رفتار طبیعی یک نوجوان آگاه باشند نوجوان به اقتضای سن خود دارای رفتارهای طبیعی هستند وآنها که دارای اختلال هستند ‚ مشاور وروانشناس نیاز دارند . رابطه خوب وکنار آمدن با نوجوان راحکم هنر می دانند هنری که لازمهاش طی مسیر هوشمند برای پدرومادران هست ومانند هر هنر دیگری تنها با تمرین وپشتکار میتوان مهارت لازم را بدست آورد . کلید رفتار نوجوان / دکتر فونتل /
فصل اول : تعریف
نوجوانی دورهای است حدفاصل میان کودکی وبزرگسالی حدود وهمچنین طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد وجوامع گوناگون متغیر است . شروع آن که همراه بلوغ جنسی است . میتوانیم بگوییم دوره نوجوانی از 12 تاتقریباً 18 الی 21 سالگی به درازا میکشد . نوجوانی معلول عوامل وتغییرات درونی است ‚یا زائیده عوامل وشرایط بیرونی . به عبارت روشنتر این دوره از زندگی را که نوجوانی نام دارد باید تغییرات ویژهای بدانیم که ناشی از تغییرات گوناگون ودخالت عوامل گوناگون درتعیین هستی وسازمان یافته فرد هست یاتنها چارچوب مرحله زمانی ساده است که در آن تجربیات فرد برحسب سن ‚ موقعیت ‚شرایط اجتماعیاش شکل می گیرد . تقریباً تاقرن نوزدهم تعریفی بهتر از تعریف ارسطو درمورد نوجوانی دیده نمیشود . ارسطو از صفات وخصوصیاتی نام برد که نوجوانان را از بزرگسالان متمایز میکند این بیشتر ناشی از کمبود تجربه در نوجوانان است تاساختمان بدنی وفیزیولوژیک آنها .
1 دکتر حسن احدی . دکتر نیک چهرمحنی /1374 / چاپ پنجم / روانشناسی رشد
نوجوانی دوره انتقال ازکودکی به بزرگسالی است ‚ انتقال از اخلاق دیگر پیرو به اخلاق خود پیرو . دنیای بزرگسالان ازنوجوانان توقعات زیادی دارد که نمی توان با تخیلات و رفتارهای دوره کودکی پاسخگوی آنها بود. این دوره را عدهای تولد دوباره نامیدهاند ‚ زیرا دگرگونیهای عمیقی درشخصیت نوجوان پدیدار میگردد. فرد نه کودک است ونه بزرگسال ‚اما برای مرحله بزرگسالی آماده میشود با تمام توان می خواهد به سمت کمال قدم بگذارد که این حرکت وجهش با اشتباهات ولغزشهای بسیاری همراه است. ازلحاظ بدنی سرعت رشد قد دراین سن افزایش مییابد ‚ دستگاههای تولید مثل کامل می گردد وغدد داخلی بخصوص هیپوفیز ‚تیروئید ‚ غدههای جنسی وغده های فوق کلیوی هورمونهای راترشح میکند .همزمان با این تحولات ‚تحول احساسات وعواطف نیز شکل جهش واقعی به خود میگیرد . ازلحاظ فکری دوره نوجوانی شروع دوره تفکر انتزاعی یا عملیات منطق صوری است . نوجوان در این دوره عملیات ذهین خود راوسعت میبخشد وعلاوه برمنطق عیین ‚براساس فرضیات نیز ‚استدلال واستنتاج مینماید وبه آزمودن جنبههای عملی ایدهآلها و حقیقت فرضیهها درمقابل واقعیت خارجی ونظریه های دیگران میپردازد . مسائل نوجوانان وجوانان
محمد خدایاری فرد
چاپ سوم / 1373/کلینی
مرحله نوجوانی از 12 تا 18سالگی است . که این مرحله ‚مرحله بحرانی است . کودک با بسیاری از احساسها ونگرشها ‚مهارتها ووابستگی ها اوائل زندگیاش وارد مرحله نوجوانی میشود ومعمولاً ازوی انتظار می رود که مانند مردی مسئول ازاین مرحله بگذرد وبه دنیای بزرگی قدم بگذارد . دوره نوجوانی آخرین مرحله رشد فرزندانمان است که طی آن والدین ومربیان می توانند فعالانه آنها را یاری کنند . یکی از مهمترین منابعی که می توان درجریان نوجوان تقویت کرد احساس ارزشمند بودن است . این نیرو ممکن است همیشه در درون نوجوان باشد زمانی که این نیرو در وجود او حضوری قوی داشته باشد و وی مکانیزمهای ایمن نگه داشتن آن را بشناسد می تواند در زندگی به آن تکیه کند.
روشهای تقویت عزت نفس درنوجوان
دکتر هریس کلمز . آمینه کلارک . ترجمه / پروین علیپور / 1380
پس از طی مرحله کودکی که خود شامل مراحل قابل تفکیکی است دوران نوجوانی فرامی رسد . دوره نوجوانی مرحله حذفاصل بین کودکی وجوانی ذکر شده است دورهای بظاهر گناه ولی مهم وحساس . تغییراتی که در بعضی روایات اسلامی نوشته شدهاست حدث است . حدث به معنی تازه ‚نورسیده جدید و جمع آن احداث است وکسی که کم سن است می گویند وگاهی از آن به تعبیر شباب خوانده می شود . سن بلوغ تا سن 30 سالگی را سن شباب خوانده میشود که دوران نشاط وبرافروختگی و آغاز زندگی است والبته بهترین تغییر همانست که روانشناسان ‚ مربیان تربیتی ازآن بهره گرفته اند وآن اصلاح « نوجوانی » است.
دکتر علی قائمی /1373/ص23 24
سنین نوجوانی وجوانی در دیدگاه ها ونظریات مختلف متفاوت است اما معمولاً بین 12 تا 25 سالگی راشامل میشود . این دوره از نظر تربیت دوره نسبتاً دشوار زندگی ویکی از بحرانیترین مراحل آن می باشد وبابلوغ جنسی همراه است . به بیانی دیگر بلوغ جریانی است که زمینهاش از بدو تولد شروع می شود ونوجوانی پایان بسیار طولانی و بسیار پیچیده آن است که ضمن آن نوجوان هویت فردی را جدا از هویت خانوادگیش پایه ریزی میکند .
نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است . انتقال از اخلاق دیگر پیرو به اخلاق خود پیرو. دنیای بزرگسالان از نوجوانان توقعات بسیاری دارد که نمی توان با رفتارها وتحلیلهای دوره کودکی پاسخگوی آنها بود . این دوره را عدهای تولدی دوباره نامیدهاند . زیرا دگرگونیهای عمیقی در شخصیت نوجوان پدید می آید . فرد نه کودک است نه بزرگسال . اما برای مرحله بزرگسالی آماده می شود وبا تمام توان می خواهد به سمت کمال قدم بگذاردواین حرکت با جهشها ولغزشهای بسیار همراه است.
ازلحاظ مذهبی ‚ نوجوان می خواهد براساس تفکر وبرهان عقلی ودلایل منطقی مطالب ومسائل مذهبی را بررسی وقبول نماید.
نوجوان به دنبال اثبات نمودن یک هویت مستقل شخصی است ‚کوتاه ‚بلند ‚زشت یازیبا . دختر یاپسر ‚ بدقواره یا خوشقواره و این اثبات هویت وتداوم هویت شخصی درسازندگی شخصیت نوجوان نقش اساسی دارد.
مسائل نوجوانان وجوانان / محمد خدایاری فرد / چاپ سوم / 1373/کلینی
نوجوانی به عنوان دورهای از زندگی به راههای گوناگون قابل تعریف وتوصیف است دررابطه با رشد جسمانی ‚دوره نوجوانی زمانی آغاز میشود که اولین علائم بلوغ جنسی ظاهر گرددوزمانی خاتمه مییابد که رشد جسمانی تقریباً متوقف شده باشد که درحدود هفده یا هجده سالگی است.
دوره نوجوانی در رابطه با پاسخ به نیازهای اجتماعی نیز قابل توصیف است که از تمایل جنس مخالف آغازگشته ونشانه آن علائم ونشانههای جنسی است وزمانی خاتمه مییابد که فرد به استقلال مالی واجتماعی رسیده ونیازش به والدین خویش ناچیز گردد.
ص25 روانشناسی نوجوانی / دکتر سیاوش خلیلی / 1377