در روزهای حادثه و فاجعه شما درگیر کمکرسانی به سانحهدیدگان میشوید. شاهد حوادث دردناک و فاجعهبار بودن موجب میشود تحت تأثیر قرار گرفته و هر چند در تمام مدت به دیگران کمک کرده و تسکینی برای آلام آنان هستید، ولی باید توجه داشته باشید که احتمال دارد این فاجعه شما را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در صورت بیتوجهی به اصول صحیح بهداشت روان، امداد رسانی در سوانح و بلایای طبیعی میتواند اثرات مخربی بر امداد رسانان نیز داشته باشد و فرسودگی روانی ناشی از کار ایجاد کند.
استرسهای مربوط به فاجعه
روبرو شدن با اجساد و قربانیان حادثه و نیز افرادی که شدیداً مجروح شدهاند، تقاضای کمک دارند و کار زیادی از دست شما برنمیآید.
شرایط محیطی مانند هوای آلوده، بوی تعفن، سرو صداها و ...
· تهدید جانی بعلت خطرات موجود در محل مانند پس لرزهها، تخریب ساختمان، آتشسوزی، بیماریهای واگیردار...
وضعیت بد زندگی مانند سرما یا گرمای شدید، تغذیه نامناسب، استراحت ناکافی، تعداد کم امدادگران و ...
استرسهای مربوط به کار امدادگران
احساس فوریت برای نجات افرادی که هنوز زندهاند.
احساس مسئولیت در حفظ زندگی و سلامت افراد.
فشار کاری زیاد و انجام کارهایی که آشنایی کافی با آن وجود ندارد (مانند برداشتن قطعات سنگین از روی فرد مجروح یا مواجهه شدن با خونریزی شدید).
شرایط کاری غیر استاندارد.
در صورتیکه فرد ساکن همان محل باشد، ضربه روانی ناشی از وضعیت خانواده، بستگان و شرایط محیطی.
کمبود یا نقص تجهیزات.
اشکال در هماهنگی و همکاری بین بخشهای امداد رسانی.
استرسهای مربوط به مسائل سازمانی و مدیریتی
کشمکشها و رقابتهای بین یا داخل سازمانی
فقدان برنامهریزی اورژانس و مدیریت بحران
کشمکش بر سر مدیریت
عدم حمایت کافی
عدم شناخت نسبت به مهارتهای فردی امدادگرانبهم ریختگی و بحران مدیریت پس از یک فاجعه، که به فاجعه دوم معروف است. واکنشهای عادی امدادگران در برابر یک حادثه فاجعه بار
اگر عمیقاً غمگین یا عصبانی شده یا داغدیده بنظر میرسید، اگر تا زمانیکه همه کارها تمام نشده، دلتان نمیخواهد که محل را ترک کنید، اگر توجهی به خود نداشته و نیاز به استراحت و تجدید قوا را نادیده میگیرید،نگران نباشید اینها واکنشهایی عادی در برابر یک حادثه فاجعه بار میباشند. که اگر به توصیههای ما توجه کنید به سرعت برطرف میشوند. فقط مراقب باشید که علائم زیر طولانی نشود.
علائم هشدار دهنده در مورد فرسودگی روانی ناشی از امدادگری
علائم شناختی:
اگر نمیتوانید از فکر بحران، آسیب دیدگان و کمک کردن خارج شوید،
اگر واقع بینی خود را از دست دادهاید،
اگر به سختی قادر به یادآوری دستوراتی که به شما داده شده میباشید،
اگر تصمیمگیری برایتان سخت شده،
اگر درتوجه و تمرکز مشکل دارید،
اگر در پرداختن به حل مسئله دچار مشکل هستید،
اگر در جهتیابی مشکل داشته یا احساس گیجی و سردرگمی میکنید،
اگر آسیبدیدگان را با خود یا خانواده خود مقایسه میکنید مثلاً با دیدن یک بچه مجروح فکر میکنید ”اگر بچه من بود چی؟“،
اگر احساس بیکفایتی و بیاثر بودن میکنید،
علائم جسمانی
اگر بطور مزمن و توان فرسایی احساس خستگی میکنید،
اگر از لرزش، سردرد، سرگیجه و حالت تهوع رنج میبرید، اگر علائمی شبیه سرماخوردگی یا آنفلونزا دارید،
اگر در خوابیدن دچار مشکل هستید،
اگر اشت هایتان را از دست داده یا برعکس دچار پرخوری شدهاید،
علائم خلقی
اگر برخلاف سابق مکرر با دیگران درگیر شده و بگو مگو میکنید و داد و فریاد راه میاندازید،
اگر شدیداً منفی باف یا افسرده شدهاید و گریه میکنید، اگر بسرعت احساس ناکامی کرده و کار را رها میکنید، اگر بیش از اندازه نگران آسیبدیدگان و خانواده آنها هستید،اگر احساس میکنید که باید بدون استراحت در تمام مراحل امداد و کمک رسانی فعالیت کنید،اگر پس از انجام هر کاری شدیداً آشفته و بیقرار میشوید،اگر ترس زیادی دارید،اگر بطور غیر معمولی دستپاچه هستید،اگر به مرگ یا خودکشی فکر میکنید،علائم رفتاری
اگر اقدام به اعمال پرخطر و غیرضروری میکنید (رفتار تکانشی)،اگر درگیر فعالیتهای بیهدف هستید، اگر از دستوراتی که به شما داده میشود سرپیچی میکنید،اگر به هیچ وجه نمیخواهید صحنه را ترک کنید،اگر به دارو یا مواد مخدر پناه بردهاید،اگر از تماس و ارتباط با همکاران، دوستان یا اعضای خانواده اجتناب میکنید، اگر مکرراً (و به میزان غیرضروری) با آسیب دیدگان یا خانواده قربانیان تماس گرفته و پیگیری میکنید اگر قادر به بازگشت به زندگی عادی خود نیستید،هشیار باشید، شاید دچار فرسودگی یا عوارض ناشی از استرس شدهاید، به توصیههای ارائه شده عمل کرده و در صورت لزوم به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.
املی که در کنترل استرس ناشی از کارتان به شما کمک میکند: پیشگیری از فرسودگی روانی
محدودیتهای خود و حرفهتان را شناخته و بدانید که چه کارهایی بر عهده شما گذاشته شده است. فکر نکنید باید همه کارها را شما انجام دهید.
با استفاده از یک برنامهریزی واقع بینانه، کارهای خود را اولویتبندی کنید.در کنار کارهای پر استرس، کارهای آسان و کم استرستر را نیز انجام دهید. کارهایی که آرامش و حتی لذت در آن وجود دارد.هر وقت امکان پذیر شد ساعات کاری موظف خود را به حداکثر 12 ساعت در روز محدود کنید. و بلافاصله بخورید، بیاشامید، دراز بکشید و بخوابید.تا حد امکان برنامه متعادلی داشته باشید.
به محض دسترسی، از غذای مناسب، میوه و سبزیجات استفاده کرده، آب زیادی بنوشید، و از سیگار و چای پررنگ، افراط در مصرف خوراکیهای غیر مفید (چیپس- بیسکویتهای شیرین- شکلات) بپرهیزید.
به اندازه کافی بخوابید و استراحت کنید، به خصوص پس از کارهای طولانی مدت. در فواصل کار، استراحتهای کوتاه و مکرری را ترتیب دهید.هر وقت امکان داشت نرمش کرده و تمرینات کششی انجام دهید.تماس و ارتباط خود با اعضای خانواده و بستگان را حفظ کنید.در صورت امکان، در کنار کار در صحنه حادثه (کار با سانحه دیدگان) ساعاتی را نیز به نظافت و انجام کارهای شخصی روزمره اختصاص دهید.در زمانهای مناسب در مورد احساسات یا هیجانات خود با دیگران، به خصوص همکارانتان صحبت کنید. داشتن نشستهای دستهجمعی با همکاران کمک زیادی خواهد کرد.در مراسم یاد بود و مراسمی که معمولاً برای سوگواری و عزاداری برپا میشود شرکت کرده و از شیوههای مناسب و معمول برای ابراز احساسات خود استفاده کنید (گریه کردن، نوشتن، عزاداری کردن و ...).با همکار دیگر به گونهای در تماس نزدیک باشید، که بتوانید متوجه علائم استرس در آنها شوید.تکنیکهای کاهش استرس را به کار برید برای مثال، هنگام احساس فشار و استرس زیاد کار را متوقف کنید، حتیالامکان به محل آرامتری رفته و چند نفس عمیق بکشید، چشمانتان را بسته و به یک خاطره خوب یا تصویر زیبا فکر کنید. برای دقایقی در همین حالت باقی مانده و احساس آرامش کنید.توجه داشته باشید که بسیاری از واکنشهای شما طبیعی است و هر کس جای شما بود ممکن بود چنین واکنشهایی داشته باشد.علائم هشدار دهنده اولیه در مورد فرسودگی روانی را بشناسید.بپذیرید که ممکن است فرد قادر به ارزیابی واکنشهای مختل خود به استرس نباشد. اگر دیگران در این مورد به شما تذکر دادند، مقاومت نکنید و آن را بپذیرید. از همدردی افراطی با سوگ و مصیبت بازماندگان خودداری کنید، این امر مانع صحبت در مورد موضوعات دردناک خواهد شد.در ارتباط با سانحه دیدگان توجه داشته باشید که ارتباط شما یک ارتباط موقت و فقط با هدف یاری رسانی میباشد، نه یک ارتباط دوستانه.اگر خودتان قبلاً دچار سوگ یا سانحهای شدهاید و حالا این تجارب و خاطرات باعث کاهش کارآیی شما میشود، به آن توجه نکرده و سعی کنید خاطرات گذشته را زنده نکنید.سعی کنید با باورها و پیش داوریهای خود در مورد قضایا قضاوت نکنید و موجب نارضایتی، بحث و جدل و کاهش کارایی خود و دیگران نشوید.به یاد داشته باشید آنچه را که در توان داشتهاید انجام دادهاید ولو اینکه با ناسپاسی و بیتوجهی دیگران... روبرو شوید. ارزش کار شما محفوظ است حتی اگر دیگران متوجه نباشند یا به اهداف از پیش تعیین شده خود بطور کامل نرسید.شما هم مثل دیگران باورها و ایمان دینی آرامبخشی دارید، هر فرصت کوتاهی که پیدا میکنید به زمزمه و ذکردینی، دعا، مطالعه قرآن و کتابهای دعا و مراسم مختلف عبادی مشغول شوید.چنانچه پس از گذشت مدتی توصیههای فوق به شما کمک نکرد حتماً به یک پزشک، روانشناس، روانپزشک یا مشاور مراجعه کنید.