مقدمه
برنج، گیاهی است که بعلت نیاز زیادی که اغلب مردم جهان به آن دارند، در بین غلات بعد از گندم در سطح بسیار وسیعی از زمینهای زراعتی برخی از کشورهای مختلف جهان کشت میگردد. کشت و کار برنج در دنیا و تولید آن از نظر کیفیت و کمیت، دارای اهمیت خاصی است، زیرا برنج، یکی از نباتاتی است که دانه آن برای تامین غذای اصلی بیش از نصف مردم جهان بکار میرود. حدود 95 درصد برنج آسیا به مصرف داخلی رسیده و تنها حدود 5-4 درصد تولید در تجارت جهانی وارد میشود. در بسیاری از کشورهای آسیایی، برنج هنوز به عنوان یک غذای اصلی، بومی و سنتی در این کشورها محسوب میگردد. خاستگاه اصلی برنج، آسیای جنوب شرقی است و از آنجا بتدریج به سایر نقاط جهان راه یافته است. بنا بر اسناد تاریخی، کشت برنج در چین و هند پیشینه هفت هزار ساله دارد. در مورد ورود برنج به ایران، نظرهای گوناگونی وجود دارد، برخی آن را به زمان هخامنشیان و عدهای به زمان ساسانیان و گروهی به دوره بعد از ورود عربها به ایران، نسبت میدهند. بنا ابر اظهار لاتوفر، کشت برنج در ایران، پس از تسلط اعراب به ایران، رونق گرفته است.
برنج دارای جنس و گونههای زیادی است که مهمترین جنس آن oryza و گونه زراعتی آن Sative است، که در تغذیه انسان، نقش مهمی دارد و بدون عملیات تبدیل در واحدهای شالیکوبی، قابل مصرف غذایی نیست.
در این مقاله، سعی بر نشان دادن اهمیت غذایی برنج در رژیم غذایی برنج، نقش بستهبندی در نگهداری برنج و فعالیت کارگاه بستهبندی برنج در کشور میباشد.
1-برنج در آسیا
برنج، یک غذای اصلی برای مردم دنیا و بویژه قاره آسیا است. حدود 90 درصد برنج جهان، در این منطقه تولید و مصرف میشود. (جدول 1-1). بیشترین مصرف کنندههای برنج، چین، هند، اندونزی و میانمار، با مصرف 5/0 کیلوگرم مصرف روزانه و اروپا با مصرف 3 کیلوگرم در سال، کمترین مقدار را به خود اختصاص دادهاند. برنج، همچنین یک غذای عمده اصلی برای 4/2 بیلیون نفر جمعیت در قاره آسیاست و غیر از کشور پاکستان و بخشهایی از هند و چین، تامین کننده دو سوم انرژی (کالری) مردم آسیا، محسوب میگردد.
تولید برنج، بدلیل افزایش عملکرد برنج در سالهای 85-1967، اثرات مثبتی داشته است. اولاً، باعث کاهش قیمت برنج و بهرهوری بالای مردم روستایی و فقیر شهر نشین در جنوب و جنوب شرق آسیا گردید. ثانیاً، مردم کم درآمد بهرهمند شدند. با افزایش محصول، درآمد بسیاری از کشاورزان خرده پا و حاشیهنشین که بخش عمده اقشار کم درآمد را تشکیل میدهند، بالا رفت. همچنین، این موفقیت باعث رضایت خاطر کلی در خصوص امنیت غذایی، کاهش سرمایهگذاری در بخش آبیاری، تحقیقات کشاورزی، ترویج و دیگر بخشهای روستایی مرتبط با افزایش تولید برنج، گردید. در سالهای 1990، مشکلاتی بدلیل آزاد سازی اقتصادی و سیاستهای مالی شدید در تولید جهانی و ملی برنج، بوجود آمد. علیرغم، افزایش مصرف کود و دیگر نهادها، افزایش محصول نسبت به هزینههای صرف شده، با مشکلاتی روبرو شده و کل عوامل بهرهوری، رو به کاهش گذاشت.
1-1-تقاضا برای برنج:
در مقابل سناریوی افزایش تولید برنج، میزان تقاضا، با افزایش رشد، روبرو بود. علاوه بر آن، تقاضا برای برنج و غلات دیگر، پیچیدهتر شد. تقاضا برای برنج در کشورهای با درآمد کم و مصرف کربوهیدرات ارزان قیمت، برای تامین انرژی، بعنوان یک منبع اصلی، افزایش یافت. این افزایش تقاضا در نتیجه ازدیاد رشد در درآمد سرانه و همچنین میزان بالای نرخ رشد جمعیت در این کشورها بود. تقاضا برای غذاهای غلهای، بویژه در چین، بالا بوده و منجر به انبار کردن مقادیر زیاد واردات گندم، گردید. افزایش تقاضا برای غلات، از جمله برنج در کشورهای در حال توسعه و با درآمد پایین، حداقل، در دو تا سه دهه آینده نیز ادامه خواهد داشت.
(نمودار و جداول در فایل اصلی موجود است )
از طریق دیگر، کشورهای آسیایی با درآمد بالا، از عوامل کاهش تقاضا برای برنج و غذاهای غلهای شدند، زیرا، اولاً کاهش رشد جمعیت و ثانیاً، افزایش سریع درآمد سرانه در
کشورهای ژاپن، کره و تایوان، منجر به تغییرات عادات غذایی مصرف کنندگانی که از برنج و غلات دور شده و به غذاهای دیگر روی آوردند، گردید. در این کشورها، کشش تقاضا برای برنج، پایین، نزولی و حتی در مواردی، منفی گردید. رفاه اقتصادی در کشورهای با درآمد متوسط و بالا، موجب افزایش کمی در مصرف سرانه برنج شد. (نمودار 3-1)
تغییرات زیاد در رژیم غذایی. تمایل به پرداخت قیمت بالاتر به برنج با کیفیت بهتر، روی داد. این وضعیت در آینده نیز با افزایش درآمد کشورها، ادامه خواهد یافت. تقاضا در کشورهایی با درآمد پایین و رشد بالای درآمد سرانه، از برنج، به میوهها، سبزیجات، محصولات جانوری و فرآوردههای غذایی تغییر میکند.
برای برنج، این تغییر از برنج سفره به عنوان منبع اصلی کربوهیدرات به برنج فرآوری شده و جایگزینهای غیر برنج میباشد.
در حالت تعادل، علیرغم کاهش محسوس در تقاضای برنج در کشورهای آسیایی با درآمد بالا، در مجموع، انتظار میرود، تقاضا با رشد سریع در دهههای آینده ادامه یابد.
نرخ رشد جمعیت در آسیا کاهش داشته، اما علیرغم آن، جمعیتت هر ساله با نرخ 8/1- 7/1% در سالهای 2010-1990، افزایش دارد.
همچنین کشش تقاضا برای برنج رو به کاهش گذاشته، اما به میزان 2/0-15/0 درصد، در 16 سال آینده خواهد بود. با این دادهها، تقاضای برنج در آسیا رشدی کمتر از 8/1 درصد نخواهد داشت و در منطقه جنوب آسیا، سالانه بالاتر از 2 درصد خواهد بود.
وضعیت تولید برنج در ایران
بنا بر آمار نامه وزارت جهاد کشاورزی، سطح زیر کشت شلتوک، 615347 هکتار، و تولید 931346/2 تن با عملکرد 4764 کیلوگرم در هکتار بوده است. 72/39 درصد تولید توسط کشاورزان مازندرانی و 71/29 درصد توسط برنجکاران گیلانی تولید شده است. سه استان فارس، گلستان و خوزستان با 38/9، 65/7 و 92/5 درصد سهم در تولید شلتوک کشور، مقامهای سوم تا پنجم را بخود اختصاص دادهاند.
شالیکاران پنج استان، 38/93 درصد شلتوک کشور را تولید کردهاند. کمترین سهم در تولید شلتوک کشور با 39 تن به استان یزد تعلق داشته است.
متوسط عملکرد در هکتار انواع گونههای شلتوک کشور، 4764 کیلوگرم در هکتار بوده است. استانهای کهگیلویه و بویراحمد و کردستان به ترتیب با راندمان تولید 5948 و 1770 کیلوگرم در هکتار، بیشترین نو کمترین عملکرد را بخود اختصاص دادهاند.
برای سال 1383، سطح زیر کشت 620000 هکتار و تولید 100/3 تن، پیشبینی شده است.
تولید برنج جهان:
سطح زیر کشت شلتوک جهان، بر اساس آخرین آمار منتشره از سوی FAO در 15 سال گذشته (2004-1990) از 145776 هزار هکتار تا 156912 هزار هکتار، متغیر بوده است. در سال 2004، بیشترین سطح زیر کشت شلتوک مربوط به کشور هندوستان با 42500 هزار هکتار و پس از آن، کشور چین با سطحی معادل 92/71 میلیون هکتار را به خود اختصاص دادند، که حدود 9/46 درصد سطح زیر کشت شلتوک جهان میباشد. در همین دوره، سطح زیر کشت کشور ایران در سال 2004، 615 هزار هکتار بوده که سهمی معادل 4/0% سطح زیر کشت جهان را بخود اختصاص داده است. میزان عملکرد شلتوک در جهان، طی سالهای 2004-1990، همواره رو به افزایش داشته و این امر بیانگر این مطلب است که علیرغم تغییرات سطح زیر کشت و نوسانات در میزان تولید و مقدار عملکرد، عموماً، روند افزایشی داشته است