خانواده، کوچک ترین واحد اجتماعی است، لکن چون جامعه بشری از اعضای خانواده ها تشکیل می شود، تاثیر عمیق خانواده بر جامعه غیرقابل انکار است.
از این منظر نگاه قرآن کریم به خانواده به دو بخش قابل تقسیم است:
الف) خانواده به عنوان واحد مستقل اجتماعی.
ب) خانواده به عنوان واحد موثر در زیرساخت واحدهای بزرگ تر اجتماعی.
در این نوشته به نقش دوم خانواده و تاثیر و تاثر افراد آن بر واحدهای بزرگ تری که مدیریت آنها را به عهده دارند، پرداخته شده است. در عین حال به بخش اول نیز اشاره شده است.
●بخش اول: ویژگی های خانواده رهبران و حاکمان
در کنار ویژگی های عمومی خانواده ها، هر صنف و گروه اجتماعی ویژگی های خاص خود را دارد. از نگاه قرآن کریم، خانواده حاکمان، مدیران و گروه های بالاست (اجتماعی، معنوی و ...) ویژگی های خاص و گاه برتری نسبت به دیگران دارند. برخی از این خصوصیات چنین است.
۱- آگاهی بیشتر
در سوره احزاب آیه ۳۴ بعد از آنکه خداوند دستوراتی به خانواده پیامبر به عنوان پیامبر و رهبر جامعه اسلامی می دهد، می فرماید:«و اذکرن مایتلی فی بیوتکن من آیات الله و الحکمه ؛ و آنچه از آیات خدا و حکمت در خانه های شما تلاوت می شود را به یاد آورید.»
۲- موقعیت برتر
علاوه بر آگاهی بیشتر، انتساب به حاکمان، رهبران موقعیتی برتر، برای زنان پدید می آورد. به این آیه توجه کنیم:
«یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول...(احزاب /۳۲) ؛ ای زنان پیامبر! (شما) همچون یکی از زنان (معمولی) نیستید؛ اگر خود نگهداری (و پارسایی) کنید، پس به نرمی (و ناز) سخن مگویید...
خداوند متعال در آیات سوره احزاب، هفت دستور ویژه به همسران پیامبر داده است؛ مانند: عفت، شایسته سخن گفتن، در خانه ماندن، نماز، زکات، اطاعت خدا و اطاعت رسول (ص) لکن این احکام برای همه است و حکمت تکیه آیات بر زنان رسول (ص) به عنوان تاکید است، درست مثل اینکه به شخص دانشمند بگوییم تو که دانشمندی، دروغ نگو(۱). در تفسیر نمونه درباره این آیات آمده است.
«اگرچه مخاطب در این سخنان همسران پیامبرند، ولی محتوای آیات و نتیجه آن همگان را شامل می شود. مخصوصاً کسانی که در مقام رهبری خلق و پیشوایی و تاسی مردم قرار گرفته اند. آنها همیشه بر سر دو راهی قرار دارند؛ یا استفاده از موقعیت های ظاهری خویش برای رسیدن به زندگی مرفه مادی و یا تن دادن به محرومیت ها برای نیل به رضای خدا و هدایت خلق.» (۲)
۳- الگو بودن
همان گونه که حاکمان و رهبران و به طور کلی افراد دارای موقعیت برتر همواره مورد توجه افراد پایین دست بوده و الگوی آنان قرار می گیرند، خانواده آنان نیز همین کارکرد را دارند و خواسته و ناخواسته رفتارشان مورد تقلید و آرزوی دیگر خانواده ها قرار می گیرد. از این رو گروه هایی که همواره در طبقات فوقانی هرم های اجتماعی، علمی، سیاسی و معنوی قرار دارند، اگر صالح باشند، موجب صلاح طبقات پایین تر خواهند شد و در صورت فساد آنان، به سبب نظام الگوگیری از پایین به بالا، فساد تدریجی طبقات پایین نیز آغاز خواهد شد. همین کارکرد است که زورمداران جهان را همواره به فاسد کردن زمامداران و قشرهای موثر جوامع واداشته است.
در تفسیر نمونه ذیل آیه ۳۰ سوره احزاب به این واقعیت که خانواده مدیران و رهبران الگوی عملی و نماد راه طی شده و موفقیت آمیز برای دیگران هستند، توجه شده است.
«همیشه مقامات حساس و افتخارآمیز، وظایف سنگینی نیز همراه دارد. چگونه زنان پیامبر می توانند ام المومنین باشند ولی فکر و قلبشان در گرو زرق و برق دنیا باشد؟ ... نه تنها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مقتضای آیات پیشین «اسوه» مردم است، که خانواده او نیز باید اسوه خانواده ها و زنانش مقتدای زنان با ایمان تا دامنه قیامت گردند.»(۳)
آری در حقیقت ملاک اصلی در این آیات شخصیت و موقعیت اجتماعی است، لذا علاوه بر همسران پیامبر، تمام افراد صاحب موقعیت اجتماعی را هم شامل می شود و شاید بتواند گفت این افراد در کنار بعد شخصی، دارای بعد اجتماعی هستند و از این لحاظ در روند رویکردها، رفتارها و گزینش های عمومی در جامعه اثر گذارند و به همین دلیل باید به آثار اجتماعی کردارشان توجه شود.
۴- طمع دیگران
آگاهی بیشتر، موقعیت برتر و الگو بودن، عوامل مهمی برای جلب طمع فرصت طلبان و موقعیت جویان است و در طول تاریخ، خانواده حاکمان، رهبران و زعمای سیاسی و مذهبی از این جهت در معرض آسیب بوده اند. به عبارت دیگر این امتیاز بزرگ همواره بزرگ ترین آسیب رسان به رهبران و اهداف آنان بوده است. از این رو خانواده حاکمان باید این خطر را احساس کنند و به عنوان عنصر خط دهنده در رفتارهای خود آن را فراموش نکنند. چنین خطر مهمی است که موجب می شود خداوند از پیامبر بخواهد به همسرانش بگوید:
«ای زنان پیامبر! شما مانند هیچ یک از زنان نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید و در خانه هایتان بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین (میان مردم) ظاهر نشوید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید...»(۴)
باید توجه کرد که خداوند در آغاز این آیات می فرماید: «شما اگر تقوا پیشه کنید، مانند زنان دیگر نیستند»، آنگاه تکالیفی که بین همه زنان مشترک است رامی آورد. دلیل چنین کاری چه می تواند باشد؟ به نظر علامه طباطبایی خداوند تکلیف آنها را مورد تأکید قرار می دهد و گویا می فرماید: شما مثل دیگران نیستید، پس واجب است در این گونه تکالیف بیشتر از دیگران، مواظبت کنید. مضاعف شدن پاداش خیر و شر هم گویای همین است، این چون مضاعف شدن پاداش جدای از موکد بودن تکلیف نیست.(۵)
۵- مسئولیت فزون تر
مسئولیت هر کسی در یک نظام عادلانه و معقول براساس میزان کارایی و شایستگی های او تعیین می شود. از این رو خانواده رهبران و حاکمان که به دلیل الگو بودن کارایی فزون تری در جامعه دارند، مسئولیت بیشتری هم خواهند داشت و تکالیف آنها سنگین تر خواهد شد و چون میزان ثواب و عقاب متناسب با مسئولیت است، ثواب و عقاب آنان هم افزون تر است. «ای زنان پیامبر! هر کس از شما (کار) زشت آشکاری (به جا) آورد، برای او عذاب دوچندان افزوده می شود و آن بر خدا آسان است. و هر کس از شما برای خدا و فرستاده اش با فروتنی فرمانبرداری کند و (کار) شایسته ای انجام دهد. پاداشش را دوبار به او خواهیم داد؛ و روزی ارجمندی برای او آماده کرده ایم.»(۶) لذا علامه طباطبایی ذیل آیه ۲-۳۱ سوره احزاب یادآور می شود که: «مضاعف شدن جزا از مؤکد بودن تکلیف جدا نیست.»(۷) با این توضیح می توان معنای این آیات را بهتر درک کرد:
●بخش دوم: حاکمان و خانواده
همکاری خانواده با حاکمان و مدیران
اینک که ویژگیهای خانواده و رهبران بیان شد، می توان چگونگی تعامل آنها را دقیق تر ترسیم کرد. در این جا باید از دو طرف به موضوع نگریست. ابتدا تعامل سازنده با حاکمان و آنگاه مانع سازی آنان برای حاکمان. البته وظایف رهبران در برابر خانواده (به عنوان طرف دیگر تعامل) هم در این قسمت جای می گیرد که به دلیل اهمیت بحث در بخشی جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
۱- تعامل سازنده
مواضع خانواده و بستگان در مقابل رهبران، گاه تعامل مثبت و زمانی تعامل منفی است. یکی از مهم ترین نمونه های تعامل سازنده را می توان همکاری کامل حضرت خدیجه(س) با پیامبر اکرم(ص) در سخت ترین شرایط مکه دانست؛ شرایطی که تصور دشواری آن، غیر ممکن به نظر می رسد. علاوه بر این الگوی جاوید، باید از همسر حضرت علی(علیه السلام) یعنی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یاد کرد.(۸) به عنوان نمونه قرآنی از همسر حضرت ایوب(۹) نیز یاد می کنیم. در آیاتی از سوره احزاب نیز خداوند همسران پیامبر اکرم(ص) را به همراهی با وی تشویق می کند.
(و من یقنت منکن لله و رسوله و تعمل صالحاً نوتها اجرها مرتین و اعتدنا لها رزقا کریما) (احزاب/۳۱) هر کس از شما خاضعانه از خدا و پیامبرش فرمان برد و کار شایسته کند، اجرش را دوبار به او می دهیم و برای او عطایی ارجمند آماده کرده ایم.
گرچه مخاطب در این سخنان همسران پیامبرند ولی محتوای آیات و نتیجه آن همگان را شامل می شود خصوصاً کسانی که در مقام رهبری خلق و پیشوایی و تأسی مردم قرارگرفته اند (نمونه ج۱۷ ص۲۸۲)
از میان فرزندان هم می توان به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم (علیهماالسلام) اشاره کرد که الگوی تعامل مثبت است. (صافات/۱۳۷)