- مقدمه
از زمان پیدایش علم فاکتورهای انسانی تاکنون سه دوره متفاوت در حیات آن قابل تمایز می باشد. دوره اول که برخی آن را عصر «نسل اول» این علم محسوب می دارند، تقریبأ مقارن با سال های 1945 تا1960 است. در این دوره کوشش بنیان گذاران علم فاکتورهای انسانی (و در آن زمان روانشنا سی مهندسی) منحصرأ معطوف و مصروف طراحی و بهبود ایستگاههای کار تعبیه شده در سلاح های مختلف مثل هواپیما، تانک، کشتی و غیره، طراحی مشاغل و عمدتأ کارهای یدی و بدنی، بهبود نمودارها و آلات و ادوات کنترل ماشین مثل اهرم، کلید و غیره و بطور کلی تسهیل روابط تعاملی انسان- ماشین در موارد بسیار اختصاصی، جزئی و در سطح «خرد» متمرکز شد.
در فاصله سال های 1980 - 1960 که در حقیقت «دوره دوم» حیات علم فاکتورهای انسانی است به لحاظ رواج استفاده از کامپیوتر در سطح جامعه و نیز افزایش میزان مشاغلی که بیشتر نیازمند کار فکری بوده تا فعالیت یدی و بدنی، این علم با اولین مرحله تکاملی خود مواجه شد. در مقطع زمانی مذکور محققان این رشته بیشتر توجه خود را معطوف به مطالعه بر روی نحوه کسب و پردازش اطلاعات از جانب انسان کردند. در این دوره علم فاکتورهای انسانی مقولاتی در ارتباط با ظرفیت و قابلیت حواس شنوایی و بینایی جهت پذیرش و جذب و ضبط علایم و اطلاعات، طرز کار سیستم حافظه، توجه، ادراک، کارفکری تصمیم گیری و غیره را مدنظر قرار داد. این دوره را که مصادف با پرتاب سفینه های با سرنشین به فضا توسط سازمان هوانوردی و فضایی امریکا (NASA) بود را می توان دوره شکوفایی و باروری علم فاکتورهای انسانی محسوب کرد که ما حصل آن تالیف و تدوین مهم ترین کتب و مراجع این علم می باشد. البته لازم به یادآوری است که یکی از مهم ترین حوادث در حیات علم فاکتورهای انسانی در اواخر این دوره، یعنی در سال 1979 ، به وقوع پیوست و آن حادثه ای در نیروگاه اتمی «تری مایل آیلند» واقع در ایالت پنسیلونیا در ایالات متحده امریکا بود. علت العلل این حادثه که منجر به تعطیل همیشگی یکی از را کتورهای این نیروگاه و تخلیه موقت بیش از 140000 تن سکنه اطراف آن و میلیاردها دلار ضرر و زیان شد، همانا سر در گمی و اشتباه کارکنان اطاق کنترل عنوان شد. علت آن نیز به نوبه خود عدم ملحوظ داشتن ملاحظات اولیه فاکتورهای انسانی در طراحی اطاق کنترل ذکر شد و این امر در تمام گزارشات و تحقیقات بعدی به عنوان مهمترین نقص «فنی»این نیروگاه تشخیص داده شد. در هر صورت این واقعه نقطه عطفی در تاریخ علم فاکتورهای انسانی محسوب می شود، زیرا که موجب آشنایی مقامات کشوری و افکار عمومی در امریکا با اثرات حیاتی توجه به ملاحظات این علم در بهره برداری سالم و صحیح از تکنولوژی گردید.
در حقیقت از این زمان بود که علم مزبور به طور جدی به عنوان علمی موثر برای «پیشگیری» حوادث صنعتی با آسیب های جانی و مالی شناخته و مورد استفاده قرار گرفت . دوره سوم یا به عبارت دیگر «نسل سوم» علم فاکتور های انسانی در آغاز دهه هشتاد (میلادی) آغاز شد.در این زمان تدریجا این اندیشه متبلور شد که در رابطه انسان با ماشین، نه تنها باید به بررسی تعامل این دو عامل در سطح بررسی ایستگاه های کاری و توانائی های روانی انسان ها پرداخت، بلکه در سطوح دیگر، از جمله آموزش و تحلیل عملکرد انسانها در حوزه ای فراخ تر و فراتر از محیط کاری درون اتاق کنترل و یا کابین خلبان را باید مورد بررسی قرار داد (علت تحت توجه قرار گرفتن این مقولات که شاید به ظاهر دور از عرصه های محیط کاری قلمداد شوند، همانا تاثیر مستقیم و نهایی آنها بر رفتار و عملکرد انسان اپراتور در حال انجام کار می باشد.) بدین ترتیب قلمروی «کلان» علم فاکتورهای انسانی متولد شد و مقولاتی از قبیل تاثیر تکنولوژی روی سازمان و مدیرت واحدهای صنعتی، نیازهای خاص سازمانی و اداری یک تکنولوژی مخصوص، نقش ساختار سازمانی در عملکرد و ایمنی یک تکنولوژی، تاثیر فرهنگ نهادی و سازمانی بر روی کارایی، کیفیت تولید و ایمنی و بالاخره اثرات فرهنگ جامه بر روی کاردهی و عملکرد کل سیستم متشکل از مورد مطالعه قرار گرفت.
مداخله ارگونومی در کشورهای در حال توسعه صنعتی
ارگونومی و کشورهای در حال توسعه صنعتی:
در طول یک قرن گذشته توسعه صنعتی به مقدار بسیار زیادی به توسعه اقتصادی کشورها وپیشرفت اجتماعی در دنیا کمک کرده است. در این مقوله سهم کشورهای توسعه یافته صنعتی از سهم کشورهای در حال توسعه صنعتی به مراتب بیشتر بوده است تا آنجا که در حال حاضر یک وضعیت بسیار ناعادلانه در این دهکده جهانی حکم فرماست.
از زمان جنگ جهانی دوم، صنایع به مقدار زیادی در جهت چند ملیتی و جهانی شدن پیش رفته اند. در حال حاضر سرمایه گذاری خارجی بطور متوسط بیش از 60 در صد کل سهم سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه صنعتی را تشکیل می دهد.این پیشرفت سریع جهانی شدن صنعت و انتقال تکنولوژی از کشورهای صاحب صنعت به کشورهای در حالت توسعه صنعتی همیشه نتایج مثبت نداشته است. انتقال سریع تکنولوژی و پیشرفت صنعتی در کشورهای در حال توسعه صنعتی فشارهای زیاد جسمی و روحی بر طبقه کارگر و گروههای فعال این کشورها وارد نموده است و در بسیاری از موارد مشکلات اجتماعی و زیست محیطی ایجاد نموده است.
در کشورهای پیشرفته صنعتی کار برد علم ارگونومی به کاهش فشارهای کار و ایمنی نمودن محیط کار و در نتیجه افزایش بهره وری کار کمک نموده است. امروز علم ارگونومی در این کشورها به عنوان هماهنگ کننده و ایجاد توازن ما بین عوامل مختلف و درگیر سیستم های صنعتی و خدماتی جهت ایجاد توسعه پایدار و افزایش بهره وری و حفظ سلامت و رضایت افراد در گیر بکار گرفته می شود.
متاسفانه در کشورهای در حال توسعه صنعتی به علت عدم آگاهی، نبودن مقررات ایمنی، بهداشت و ارگونومی، نبودن سازمان های اجرایی متعهد و عدم علاقمندی و توجه کارفرمایان و سازمان های کارگری به این اصول مشکلات زیادی محیط های کاری این کشورها را در برگرفته ودر نتیجه بهره وری سیستم ها و کیفیت محصول این کشورها قابل رقابت با کشورهای پیشرفته صنعتی نیست.
عدم رعایت اصول ارگونومی در برنامه ریزی توسعه موجب زیان های بسیاری در کشورهای در حال توسعه صنعتی شده است. اتفاقات ناهنجار بوپال در کشور هندوستان مثالی است از صدها نمونه نا موفق توسعه صنعتی در کشورهای در حال توسعه در مورد بوپال، قرار دادن محل کارخانه در کنار منازل مسکونی مردم و رعایت نکردن اصول ارگونومی در انتقال تکنولوژی دلیل اصلی این حادثه بوده است.
مورد دیگر که در رابطه با توسعه صنعتی و ارگونومی مورد اهمیت است توجه به فرهنگ ایمنی در محل های کاری است. کمبود فرهنگ ایمنی در میان کارگران و مدیران صنایع و عدم تعهد به این اصول همراه با ضعف منابع انسانی و مالی از دلایل دیگر عدم توجه به اصول ارگونومی در مراکز کاری این کشورهاست.
کمبود دانش عمومی و گذر سریع از فرهنگ کشاورزی -روستایی به صنعتی- شهری باعث عدم جدی گرفتن این اصول در صنایع کشورهای در حال توسعه صنعتی شده است . این نادیده گرفتن ها در صنایع کوچک که بخش بزرگی از فعالیت های اقتصادی را در این کشورها شامل می گردد بیشتر است. صنایع کوچک معمولأ شامل بازبینی های دوره ای موسسات دولتی مسئول قرار نمی گیرند. کمبود سرمایه و دانش نیز در این صنایع کوچک باعث افزایش مشکلات و عدم توجه به اصول ایمنی- ارگونومی است از عوامل دیگری که در کشورهای در حال توسعه صنعتی باعث کاهش سلامت و بهره وری نیروی انسانی است، پایین بودن بهداشت عمومی، تغذیه ناکافی، عدم توجه دولت ها به نیازمندی های اولیه مردم و کمبود در آمد افراد و دیگر مشکلات اقتصادی -اجتماعی است که به ویژه گروه کارگری با آن در گیر است.
انتقال تکنولوژی و ارگونومی:
کشورهای در حال توسعه صنعتی انتقال تکنولوژی را به عنوان سریع ترین راه پیشرفت اقتصادی و در نهایت بهبود کیفیت زندگی مردم میدانند. تنها به علت مجموعه عوامل پیچیده فرهنگی – اجتماعی – زیر بنائی – اقتصادی – صنعتی و انسانی این سیاست همیشه منجر به بهبود اقتصاد و افزایش کیفیت زندگی اکثریت مردم نشده است.
اکنون بسیاری از کشورهای در حال توسعه به علت توسعه شتاب زده صنعتی و بی توجهی به اصول ارگونومی در وضعیتی به مراتب بدتر از قبل از توسعه صنعتی خویش قرار دارند.
از طرف دیگر شواهد متعددی نشان دهنده آنست که انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه صنعتی برای برخی از صنایع فرار از مقررات ایمنی- ارگونومی در کشورهای صنعتی است. علاوه براین برخی از کشورهای در حال توسعه صنعتی بخاطر ایجاد شغل و با بی توجهی به سلامت انسان ها و بی ارزش شناختن رفاه جامعه تن به وارد کردن صنایع نامتناسب و یا چشم پوشی از اصول ارگونومی می کند.
افزایش موقت و کوتاه مدت سوددهی براساس کاهش هزینه های ضروری موقعی امکان پذیر است که نه مقررات دولتی وجود داشته باشد، نه آگاهی عمومی و نه مدیریت مسئول و آینده نگر. متاسفانه در بسیاری موارد توجه به سوددهی کوتاه مدت و نادیده گرفتن اصول یک توسعه پایدار باعث مشکلات زیاد اجتماعی – اقتصادی شده و در نتیجه به افزایش فاصله مابین کشورهای پیشرفته و در حال توسعه صنعتی در عرصه رقابت جهانی منجر شده است.
مداخله ارگونومی در کشورهای در حال توسعه صنعتی:
انتقال تکنولوژی نامناسب که قابل تطابق با شرایط محلی نباشد و عدم توجه به اصول ارگونومی در برنامه توسعه صنعتی را باید بع عنوان عوامل مهم عقب افتادگی در کشورهای در حال توسعه صنعتی دانست. این عدم توجه موجب ایجاد یک دوره باطل بیکاری، بدی سلامت، نرخ بالای تصادفات، انگیزه پائین ، افزایش فشارهای جسمی – روانی و کاهش بهره وری در محیط های صنعتی خدماتی شده است. هدف از کاربرد ارگونومی شکستن این دور باطل و ایجاد محیط کاری سالم، ایمن و بهره ور است. هدف ایجاد سیستم هایی است که تمام اعضای متشکله آن (شامل انسان- تکنولوژی – محیط فیزیکی و سازمانی) در هماهنگی کامل جهت بهینه سازی و افزایش کمی و کیفی بازده سیستم بکار گرفته شوند.
متاسفانه منافع کاربرد ارگونومی در سیستم های صنعتی و خدماتی هنوز بخوبی برای مردم کشورهای در حال توسعه صنعتی تفهیم نشده است. دلایل این عدم موفقیت را می توان در سه عامل اصلی زیر جستجو کرد .
کمبود دانش و آگاهی عمومی در مورد سهم ارگونومی در بهبود سلامت، رضایت و بهره وری انسان.
عدم تعهد کارفرمایان و عدم در خواست اتحادیه های کارگری و کارگران و بی توجهی سازمان های مسئول دولتی به ارگونومی و کاربرد آن.
کمبود علاقه ارگونومیست های کشورهای پیشرفته صنعتی به مسایل و مشکلات کشورهای در حال توسعه صنعتی.
ارگونومی در کشورهای پیشرفته صنعتی از بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان یک
علم متولد شده و بیشتر کارهای پژوهشی و آموزشی در این کشورها انجام می شود و به همین خاطر ارگونومی در کشورهای در حال توسعه صنعتی بسیار جوان و در موارد زیادی ناشناخته است.
اما کشورهای در حال توسعه صنعتی حدود 140 کشور از 191 کشور سازمان ملل متحد را تشکیل می دهند و جمعیت آنها شامل سه چهارم کل جمعیت جهان است. در مقایسه با کشورهای پیشرفته صنعتی، کشورهای در حال توسعه نیازمند بیشتر کاربرد ارگونومی می باشند، زیرا این کشورها دارای مشکلات و مسایل بسیار زیادتری در محیط های کاری خود می باشند مسایل و مشکلات در محیط های کار کشورهای در حال توسعه صنعتی متفاوت از کشورهای پیشرفته صنعتی است. دلیل این امر تفاوت بسیار مابین کلیه فاکتور های تشکیل دهنده سیستم های کاری این دو است . شرایط محیط کار، توانایی های نیروی انسانی، نوع مدیریت و سازمان، سطح تکنولوژی مورد استفاده، عوامل فرهنگی و اجتماعی در این سیستمها متفاوت است. به همین خاطر کشورهای در حال توسعه صنعتی نیازمند روش های ارگونومی متناسب با شرایط خاص خود هستند. اما بعلت کمبود دسترسی به منابع و دانش ارگونومی در این کشورها آنها نیازمند کمک و همکاری علمی و علمی با کشورهای صاحب این دانش هستند. این همکاری البته منافع دو طرفه برای هر دوی گروههای در گیر در بر خواهد داشت. مهمترین کمک به کشورهای در حال توسعه صنعتی همکاری در بخش آموزشی است.
تعلیم و تربیت ضرورت کلیدی برای افزایش صلاحیت و کار آئی مردم جهت کاربرد اصول ارگونومی در محیط های کاری است. آموزش ارگونومی باید منجر به ایجاد یک پروسه اجرایی در محیط های کار بشود. هدف از آموزش ارگونومی ایجاد آگاهی و دانش در میان کارگران در زمینه شناخت خطرهای محل کار، ارزیابی و سنجش شرایط محیط کار، ارائه راه حل های قابل اجرا، اجرا و بهبود شرایط محیط کار بوسیله مشارکت همه افراد درگیر است. بنابراین آموزش ارگونومی باید منطبق با نیازمندی ها، فرهنگ و سطح تکنولوژی و دانش افراد باشد تا افراد بتوانند با استفاده از امکانات موجودشان مسائل خود را ارزیابی و مرتفع نمایند.
کارهای آموزشی پژوهشی در ایران:
خوشبختانه ایران نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه صنعتی در زمینه
دانش ارگونومی مقام نسبتا بالائی دارد. ما خوشبختانه تعداد زیادی ارگونومیست صاحب نام در جهان داریم که ظرفیت بالا و موثری برای ارتقاء دانش ارگونومی در کشور ما هستند.