مقدمه
در طی سالها خدمت در آموزش و پرورش از دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری برخورد کردیم و همزمان راهکارهایی برای حل این مشکلات پیدا کردیم. مطالبی که در پیش رو دارید یکی از این راهکارهاست و منظور از نوشتن این مطالب کمک به دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری و هم اینکه تجربه خویش به صورت مکتوب درآورده ودر اختیار دیگران قرار دهیم چون زندگی ما سراسر تجزبه است شاید بتوانیم کمکی هر چند کوچک به فرزندان این مرز بوم داشته باشیم از خداوند منان می خواهم که ما را در راه رساندن به هدفمان یاری نماید.
مشورت و همکاری:
با همکارم که آموزگار پایه ی پنجم دختران هستیم به منزل برمی گشتیم در راه مدرسه به خانه اشان در مورد یکی از دانش آموزان کلاسش راصحبت می کرد. و می گفت: این شاگرد هرگاه با او حرف می زنم یا سئوالی از او می پرسم خیلی کم جواب می دهد یا اصلاً جوابی نمی دهد یا گاهی با اشاره سر جواب بله یا خیر می دهد یعنی حاضر نیست حتی یک کلمه حرف بزند.
اولیای این دانش آموز هم به من مراجعه کرده و از من درخواست همکاری دارند چون او در خانه همین رفتار را دارد و ازهمه کناره گیری می کند.
آن روز با هم قرار گذاشتیم با یاری خداوند در صدد اصلاح رفتار این دانش آموز برآییم.
ابتدا تحقیقی در مورد وضعیت خانوادگی دانش آموز نامبرده کردیم.
متوجه شدیم که پدر دارای دو همسر می باشد و مادر او به علت مریضی فرزندان خود را ترک کرده و به نزد خانواده خود به شهر دیگری رفته است. او از مادر خود یک خواهر دارد که او دانش آموز همین مدرسه است و هیچ مشکل رفتاری ندارد.
خواهران و برادران ناتنی او که همه از او بزرگترند و او در یک خانواده پرجمعیت زندگی می کند.
نامادری اوچندین بار به مدرسه مراجعه کرده و در مورد رفتار او نگران است.
او می گوید من او را مانند بچه خودم دوست دارم. او را در کلاس در جایی خوب بنشانید. جای او را تغییر دهید.
تعامل با مادر و تعارض با نامادری
دخترها به سختی می توانند با نامادری خود کنار بیایند (هوربات وبراون 1988)
گاهی این حالت به این دلیل است که ازدواج مجدد پدر رابطه دختر با پدرش را تهدید می کند دختر ها معمولاً در تعارض وفاداری به مادرتنی و مادر ناتنی خودگیری می کنند.
اما هرچه دخترها به مدت طولانی تر در خانواده های پدر نامادری زندگی کنند تعامل آنها با نامادری شان بهتر می شود به مرور زمان وبا شکیبایی آنها نیز سازگار می شوند و سرانجام از حمایت مادر دوم خود بهره مند می شوند.
فرض ما نیز این بود که مشکلات رفتاری او به خاطر نبودن مادر کنارش و زندگی با نامادری است ولی با تحقیق متوجه شدیم که نامادری او بسیار مهربان و با ایمان است و او هم دوست دارد به او کمک کند.