شکل: صفت اصلی مشخصکننده فرم است، شکل نتیجه ترکیب معین وجوه و یال های یک فرم است.
اندازه: ابعاد واقعی فرم، طول، عرض و عمق آن است. در حالی که این ابعاد، تناسبات فرم را معین مینمایند. مقیاس فرم توسط نسبت اندازه آن به اندازه سایر فرمهای موجود در محیطش تعیین میشود.
رنگ:
پرده[1] رنگ، شدت و ارزش رنگی وجه یک فرم است. رنگ مشخصترین صفتی است که یک فرم را از محیطش متمایز مینماید. همچنین، رنگ دربار بصری فرم اثر دارد.
بافت: مشخصات وجه یک فرم است، بافت وجوه یک فرم ، بر قابل احساس بودن آنها و کیفیت انعکاس نورشان اثر دارد.
مکان: محل قرارگیری فرم نسبت به محیط یا محدوده بصریاش میباشد.
جهت: وضعیت قرارگیری فرم است نسبت به سطح زمین، نقاط پیرامون، یا نسبت به فردی که به فرم نگاه میکند.
تعادل بصری: درجه سختی و پایداری یک فرم است. تعادل بصری یک فرم بستگی به هندسه و جهت قرار گیراش نسبت به سطح زمین و خط دید ما دارد.
(تصاویر در فایل اصلی موجود است)
در وا قع تمامی این مشخصات فرم متاثر از شرائط نگرش ما هستند یعنی:
پرسپکتو با زاویه دید ما
فاصله ما از فرم
شرائط نوری
زمینه بصریای که فرم را احاطه کرده است.
در معماری ها ما با اشکال زیر سروکار داریم:
سطوح (کفها، دیوارها، سقف) که فضا را میبندند.
بازشوها (درها و پنجرهها)ی درون محصورکننده فضا.
دوره مرئی فرم بناها
شکل به خط دوره یک سطح یا محیط مرئی یک حجم اطلاق میشود، و وسیله اصلی تشخیص و شناخت فرم یک شئی میباشد. از آنجا که شکل در غالب خطی ظاهر میشود که جداکننده فرم از زمینهاش است، بنابراین درک ما از شکل یک فرم بستگی به درجه تضاد بصری بین فرم و زمینهاش دارد.
فرم ها به هر ترکیبی که باشد، گرایش ما این است که موضوع آنها را در زمینه بصری خود به سادهترین و منظمترین اشکال تقلیل دهیم. هر چه یک شکل سادهتر و منظمتر باشد، آسانتر مشاهده و درک میشود.
در هندسه، ما میدانیم که اشکال منظم عبارتند از دایره، و مجموعه بینهایتی از کثیرالاضلاعهای منظم (یعنی آنان که دارای اضلاع مساوی متلاقی در زوایای مساویاند) که به این نام خوانده میشوند. مهمترین آنها اشکال اصلی هستند که عبارتند از: دایره، مثلث و مربع.
دایره: مجموعه نقاطی است که به فواصل مساوی و به طور متعادل حول یک نقطه قرار دارند.
مثلث: شکل سطحی است که محدود به سه ضلع و دارای سه زاویه میباشد.
مربع: شکل سطحی است که دارای چهار ضلع مساوی و چهار زاویه قائمه میباشد.
دایره:
دایره شکلی مرکزی و درونگراست که ماهیتا متعادل میباشد و مرکزیتی برای اطراف و دوروبر خود بوجود میآورد. با قرار دادن دایره در مرکز یک محل کیفیت مرکزیت داشتن آن تشدید میشود. وقتی دایره با فرمهای راست با زاویهدار ترکیب گردد، یا عنصری در محیطش قرار گیرد حرکت دورانی آشکاری در آن ایجاد میشود.
مثلث
مثلث تعادل را القا میکند. مثلث هنگامی که بر یک ضلعش تکیه دارد شکل کاملا متعادلی است، و وقتی به طور سرازیر بر یکی از رئوس خود قرار میگیرد، یا ممکن است در حالت توازن بدون تعادل پایدار قرار گیرد یا ناپایدار باشد و منجر به افتادن به یک طرف شود.
مربع:
مربع معرف خلوص و منطق است. شکلی ایستا و خنثی است و دارای جهت غالبی نمیباشد. تمامی دیگر راست گوشهها را میتوان تغییر شکلهائی از مربع دانست. به عبارت دیگر آنها برگردانی از اصل مربع هستند که توسط افزودن به ارتفاع با عرض آن حاصل میشوند. مربع نیز همانند مثلث، وقتی بر یکی از اطلاعات تکیه دارد متعادل است و هنگامی که بر یکی از گوشهها ایستاده است پویا میباشد.
اجسام افلاطونی
از امتداد با دوران اشکال اصلی، احجامی با فرمهای متمایز، منظم و بسادگی قابل تشخیص بوجود میآیند. به این فرمها، اجسام افلاطونی اطلاق میشود. دایره، کره و استوانه را بوجود میآورد. مثلث، مخروط و هرم را ایجاد میکند و مربع، مکعب را میسازد.