تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران

تعداد صفحات: 64 فرمت فایل: مشخص نشده کد فایل: 18569
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: تاریخ
قیمت قدیم:۳۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: N/A
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران

    یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوالعلم درجات»
    «خدا آنهایی را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که دانش یافته‌اند، به درجاتی برافرازد.»1
    به جرئت می‌توان گفت که در هیچ یک ازادیان و مکاتب به اندازه اسلام، بر کسب معرفت و آگاهی یا دانش‌اندوزی و ژرف‌نگری در زندگی تأکید نشده است. با نگاهی گذرا به منابع تفکر اسلامی، یعنی قران کریم و احدادیث حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار(ع) می‌توان در یافت که خداوند و اولیای او، پیوسته، نه فقط مؤمنان، بلکه کافران و مشرکان و حتی پیروان دیگر ادیان را بر خردمندی و به کارگیری عقل دعوت می‌کند؛ تا بدان جا که خداوند نه تنها از مؤمنان خواهان ایمان کورکورانه نیست، بلکه «توحید» یعنی بنیان ایمان را حاصل تعقل و علم‌ورزی می‌داند. کسانی که دین و علم را در طول تاریخ بشری در تعارض دیده‌اند، قطعاً در برابر مقام کسب علم و دانش در اسلام و تأکید فراوانی که برآن شده است، روش خاموشی و سکوت در پیش خواهند گرفت؛ زیرا چنان که پس از این ملاحظه خواهد شد، نه در منابع اندیشه و عمل اسلامی و نه در تاریخ ظهور این دین الهی نشانه‌ای از علم ستیزی یافت نخواهد شد. اگر آنچه را در آیات و اخبار درباره فضیلت علم و دانش و معرفت آمده، بدون هیچ تفسیر و توضیحی کنار هم قراردهند، خود کتاب یا کتاب‌های بزرگی را تشکیل خواهد داد.2 بی‌هیچ تردیدی، اگر این اندازه اولیای اسلام بر فضیلت دانش و دانشمند تأکید نکرده بودند، هرگز تمدن اسلامی بدین پایه از عظمت نمی‌رسید.
    اصل کلمه «علم» هشتاد مرتبه در قرآن کریم در مواضع گوناگون تکرار شده و مشتقات آن مانند «یعلمون» و «یعلن» و غیره بارها به‌کاربرده شده است. واژگانی چون «حکمت» و «برهان» و مشتقات «عقل» و «فکر» و «فقه» بارها در قرآن به کار رفته است. بنابراین، خداوند از اینکه مؤمنان بر اساس تقلید و کورکورانه به او ایمان آوردند، آنان را نهی فرموده و حتی در یکی از آیات قران کریم، علم و ایمان را در کنار یکدیگر قرارداده است:
    «و قال ‌الذین اوتوالعلم و الایمان لقد لبثتم فی کتاب ‌الله الی یوم البعث»(روم، 56)
    [و آنان که دانش و ایمان داده شده‌اند،‌گویند: شما بر وفق کتاب خدا تا روز قیامت در گور آرمیده‌اید].
    قرآن کریم در زمینه دانش‌اندوزی به کلیات اکتفا نکرده و بسیاری از آیات به طور خاص، بشر را به ژرف‌نگری در آثار خلقت و طبیعت می‌خواند:
    «ان‌فی السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب»(آل عمران، 190)
    [هر آینه در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرت‌هاست].
    حتی بعضی از آیات قرآن کریم در تشویق مسلمانان به فراگیری علوم خاص،‌مانند نجوم و ریاضیات نقش مهمی داشته‌اند:
    «و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البر و البحر قد فصلنا الآیات لقوم یعلمون»(انعام،97)
    [اوست خدایی که ستارگان را پدید آورد تا به آنها در تاریکی‌های خشکی و دریا راه خویش را بیابید، ‌آیات را برای آنان که می‌دانند به تفصیل بیان کرده‌ایم].
    یا:
    «هوالذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الایات لقوم یعلمون»(یونس،5)
    [اوست که خورشید را فروغ بخشید و ماه را منور ساخت و برایش منازلی معین کرد تا از شمار سال‌ها و حساب آگاه شوید. خدا همه اینها را جز به حق نیافرید و آیات را برای مردمی که می‌دانند به تفصیل بیان می‌کند].
    حتی در آن دسته از آیات قرآن کریم که به نقل سرگذشت انبیاء و اقوام پیشین اختصاص دارد و خداوند خود تأکید می‌فرمایدکه هدف از نقل مکرر آنها، عبرت‌آموزی است، می‌توان آشکارا ایجاد و بلکه تشویق به تاریخ‌نگاری و مشاهده آثار تاریخی و روحیه واقع‌نگری را دید:
    «قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین»(انعام، 11).
    راست است که خداوند در قرآن کریم به آثار خلقت برای درک عظمت خویش و استحکام ایمان مسلمانان و مؤمنان اشاره می‌فرماید،‌ولی نحوه خطاب به گونه‌ای است که گویا خداوند متعال ژرف‌نگری در پاره‌ای از آثار خلقت را بر مؤمنان محتوم و مسلم می‌داند:
    «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت»(الغاشیه، 20-17)
    [آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده؟ و به آسمان که چسان بر افراشته و به کوه‌ها که چگونه برکشیده‌اند و به زمین که چسان گسترده شده].
    و از این نمونه‌ها در قرآن کریم به اندازه‌ای است که می‌توان کتاب‌ها درباره آن نگاشت. همچنین در احادیث مأثور از اقوال حضرت رسول(ص) و ائمه(ع) نیز موارد بسیاری در تجلیل از علم و فضیلت علماء یافت می‌شود،‌که ذیلاً به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:
    1.«مردی از انصار ب خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا! کدام یک از این دو نزد تو محبوب‌تر است: حضور در تشییع جنازه یا حضور در مجلس عالم؟ فرمود: اگر برای تشییع جنازه کسانی حاضر باشند تا متوفی را به خاک بسپارند، حضور در مجلس یک عالم برتر است از حضور در هزار مراسم تشییع جنازه،‌ عیادت هزار بیمار‌، هزار شب عبادت، هزار روز روزه، هزار درهم صدقه به فقرا و مساکین،‌هزار بار حج، هزار بار جنگ در راه خدا با مال و جان، باز هم اینها کجا و حضور در مجلس عالم کجا؟ آیا نمی‌دانی که خداوند را فقط با علم می‌توان اطاعت و عبادت کرد؟ خیر دنیا و آخرت در علم است و شر دنیا و آخرت در جهل».3
    2. قال رسول‌الله(ص): طلب العام فریضه علی کل مسلم و مسلمه.4
    پیامبر(ص): دانش‌اندوزی،‌بر هر زن و مرد مسلمان واجب و فریضه است.
    3. عن‌النبی(ص): فکره ساعه خیر من عباده سنه.5
    پیامبر(ص): ساعتی اندیشیدن از عبادت یک ساله نیکوتر است.
    4. قال رسول‌الله(ص): العلم رأس الخیر کله و الجهل رأس الشر کله.6
    پیامبر(ص): دانش سرآغاز هر نیکویی‌ست و جهل سرآغاز هر شری.
    5. قال رسول الله(ص): من کتم علماً نافعهً، الجمه لله یوم القیامه بلجام من نار.7
    پیامبر(ص): هرکس دانش‌سودمندی را نهان گرداند، خدای روز قیامت لگامی از آتش بر او بزند.
    6. عن النبی(ص): انما یدرک الخیر کله بالعقل و لا دین لمن لا عقل له.8
    پیامبر(ص): همه خیر و نیکویی جز از راه عقل به دست نمی‌آید، آن کس که عقل ندارد،‌بی‌دین است.
    7.عن‌النبی(ص): ان‌الملائکه لتضع اجنحتها لطالب العلم.9
    پیامبر(ص): فرشتگان برای دانش‌اندوزان بال می‌گسترند.
    8. قال رسول‌الله(ص): ما قسم‌الله للعباد افضل من العقل فنوم العاقل افضل من سهر الجاهل و افطار العاقل افضل من صوم الجاهل و اقامه العاقل افضل من شخوص الجاهل.10
    پیامبر(ص): خداوند چیزی را برتر از عقل به بندگان خود تقسیم نفرمود، ‌به همین سبب، خوابیدن خردمند برتر است از شب‌زند‌ه‌داری نادان و افطار خردمند برتر است از روزه‌داری نادان و ماندن خردمند برتر است از شب‌زنده‌داری برتر است از جنبیدن نادان.
    9. عن‌النبی(ص): اربعه تلزمکل ذی حجی و عقل من امتی قیل: یا رسول‌الله، ما هن؟ قال: استماع العلم و حفظه و نشره و العمل به.11
    پیامبر(ص): چهار چیز است که هر صاحب خردی از امت مرا همراهی می کند، گفتند: چه چیزهایی؟ فرمود: گوش سپاردن به دانش و حفظ و انتشار و عمل به آن.
    10.قال رسول‌الله(ص): من نشره علما فله اجر من عمل به.12
    پیامبر(ص): هرکس دانشی را انتشار دهد،‌اجرای مساوی با عمل‌کننده به آن خواهد داشت. همچنین ائمه اطهار نیز در جملات خود، بر علم و دانش‌اندوزی تأکید کرده و آن را از اصول اساسی اسلام برشمرده‌اند؛ تا بدان جا که علی(ع) در فرازی از سخنان خود خطاب به کمیل‌بن زیاد اساساً مردمان را به سه دسته تقسیم کرده‌اند:
    «الناس الثلاثه: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاه و همج رعاع اتباع کل ناعق یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجاوا الی رکن وثیق.»13
    مردم سه دسته‌اند: دانایی که شناسای خداست، آموزنده‌ای که در راه رستگاری کوشاست و فرومایگی رونده به چپ و راست که درهم آمیزد و پی هر بانگی را گیرند و با هر باد به سویی خیزند، نه از روشنی دانش فروغی یافتند و نه به سوی پناهگاهی استوار شتافتند.
    در جای دیگر می‌فرمایند:
    «اغد عالماً او متعلماً و لاتکن الثالث فتعطب».14
    یا دانا باش یا جوینده دانایی و سومی باش که به دشواری و هلاکت می‌افتی.
    آن حضرت خود در پاره‌ای از خطبه‌های نهج‌البلاغه، به مسائل و آثار خلقت، مانند مورچه و شب‌پره پرداخته‌اند که نشانه آشکاری است از پیروی از آیات قرآن کریم مبنی بر دقت در آفرینش.
    در دوره حیات ائمه بزرگوار شیعه، به ویژه پس از حضرت صادق(ع)- که علم بر علم‌آموزی رونق تمام داشت- آن حضرات، یاران خویش را به اندوختن علم و دانش تحریض و تشویق می‌فرمودند. ما در زیر برای نمونه برخی از احادیث ائمه(ع) در این زمینه اشاره می‌کنیم:
    1.    الامام الصادق(ع): اذکان یوم القیامه، جمع‌الله عزوجل الناس فی معید و احد و وضعت الموازین فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء فیرجح مداد العلماء علی دماء الشهداء.15
    امام صادق (ع): چون روز قیامت فرا رسد، خداوند مردم را در یک‌جا گرد‌آورد، آن‌گاه ترازوها، خون شهیدان را بر مرکب دانشمندان وزن کند، آن‌گاه مرکب دانشمندان بر خون شهیدان سنگینی خواهد کرد.
    2.    الامام ‌الصادق(ع): اکثر الناس قیمه، اکثر‌هم علما.16
    امام صادق(ع): با ارزش‌ترین مردم کسی است که دانش بیشتری داشته باشد.
    3.    الامام الصادق(ع): العاملعلی غیر بصیره کالسلئر علی غیر طریق فلا تزیده سرعه السیر الابعداً.17
    امام صادق(ع): کسی که بدون آگاهی و بصیرت به کاری دست زند، مانند آن است که رونده راهی به جز راه اصلی باشد، بنابراین هرچه بیشتر پیش رود، بیشتر از مسیر منحرف خواهد شد.
    4.    الامام‌الباقر(ع): العالم کمن معه شمعه تضی الناس.18
    امام باقر(ع): عالم چونان کسی است که با خود شمعی دارد و مردم از پرتو آن بهره می‌برند.
    5.    الامام‌الباقر(ع): لایقبل عمل الا بمعرفه.19
    امام باقر(ع): هیچ ‌کاری بدون داشتن معرفت و آگاهی پذیرفته نیست.
    همه این موارد که نمونه‌های بسیار دیگری از آنها در آثار حدیثی مسلمانان به دست‌می‌آید،20 نشان می‌دهد که نه تنها اسلام با دانش تضادی ندارد، بلکه به نحوی ملازم آن است و ائمه اسلام به طور مؤکد بارها تکرار کرده‌اند که هیچ عبادت و فریضه‌ای بدون کسب آگاهی و بصیرت از مؤمنان پذیرفته نیست. افزون بر اینها، کارنامه درخشان تمدن اسلامی نشان می‌دهد که عالمان مسلمان در هر رشته و موضوعی که به کار علمی می‌پرداخته‌اند،‌انسان‌هایی با ایمان بوده و گاه کار علمی را برخود فرض می‌دانسته‌اند.21
    در واقع اگر هم در برخی ادیان و مکاتب دیگر، نزاعی میان علم ودین وجود داشته باشد، ربطی به اسلام ندارد و دلیل بزرگ آن بخش مهمی از آیات قرآن کریم و احادیث مأثور است که همگی مؤمنان را به دانش و آگاهی روزافزون دعوت می‌کند.
    البته می‌باید این نکته را درنظرگرفت که دانش و دانش‌اموزی در اسلام شرایط خود را داراست؛ بدین معنی که اسلام میان علم و اخلاق فاصله‌ای نمی‌بیند و همواره بر پیوستگی این دو تأکید ورزید است. درواقع عالم در اسلام، صاحب مسئولیت است و عالم بی‌اخلاق جز به گمراهی هدایت نمی‌کند. این موضوع خود از امتیازات اسلام است که در زمینه تعلیم و تربیت مکتبی خاص دارد.22
    مراکز علمی در قلمرو اسلامی از ارج و منزلت والایی برخوردارند. میراث عظیم فرهنگی مدون در طی اعصار و قرون مبین آن است که این نهاد فرهنگی، در ادوار درخشان تمدن اسلامی دارای فضیلت فراوانی بوده و از ارکان اساسی جامعه اسلامی به شمار می‌آمده است. اصولاً کتابخانه‌ها در ادوار باثبات شکوفا می‌شوند و نهادهایی چون مدرسه، ‌دانشگاه،‌دارالعلم، بیت‌الحکمه و کتابخانه در یک جامعه باثبات و مشحون از وحدت،‌صلح و صفا و پیشرفت و موفقیت، ایجاد می‌شوند. هر زمان چنین زمینه‌هایی در قلمرو تمدن اسلامی فراهم شده، ‌مدارس و کتابخانه‌های عظیمی در آن به‌وجود آمده،‌رشد کره و به کانون‌های فرهنگی روزگار خود بدل شده است. در این قلمرو منظور اصلی و هدف از به‌وجود آمدن این مدارس این بود که هرکسی بتواند دانسته به دین اسلام وارد شود و مسلمان واقعی گردد.
    رسول اکرم(ص) برای رساندن پیام خدا به گوش مردم و هدایت آنان به صراط مستقیم از همان روزهای اول بعثت، افراد شایسته‌ای را برای تبلیغ و دعوت به اسلام به اطراف اعزام نمود. برای نمونه، طفیل‌بن عمر به محض ایمان آوردن،‌مأمور شد که به سوی قبیله خود بازگردد و به آنان تعلیم دهد. وی در روز حادثه خیبر با هشتاد مسلمان دیگر در حال تعلیم قرآن کشته شد و شمار بسیاری از مبلغان، ‌از جمله زید‌بن وثنه و حبیب‌بن‌عدی، به دست قبائل خودشان شهید شدند.23 کم‌کم دامنه دعوت عمومی پیامبر گسترش یافت و نخستنی مسجدی که در مدینه تأسیس گردید، مرکز آموزش، تبلیغ، قضاوت، امور سیاسی، نظامی و فرهنگی شد.
    حضرت علی (ع) نیز در روش‌های تربیتی خود همچنان از رسول خدا(ص) پیروی می‌نمود و نظام آموزشی را بیشتر در همان مساجد قرار داده بود. حضرت در جلسات مشترک با خلفا، معارف اسلامی را مطرح می‌کرد و حتی در زمان جنگ به بحث و گفت‌وگوی علمی می‌پرداخت. و پس از شهادت ایشان این خط سیر به وسیله طرفداران اهل بیت (ع) ادامه یافت و در بغداد و اکناف جهان اسلام مدارس، بیت‌الحکمه‌ها و کتابخانه‌هایی تأسیس گردید.

     

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:


    1-    قرآن کریم، سوره المجادله، آیه 11.
    2-    برای نمونه، نک‍: محمد محمدی ری شهری، العلم واالحکمه فی الکتاب و السنه،‌قم: دارالحدیث، 1376ش؛ در این کتاب مباحث مربوط به علم و حکمت در قرآن کریم و احادیث حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار(ع) به تفصیل با توجه به منابع و مآخذ روایی و تفسیری گوناگون مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است.
    3-    محمدبن احمد فتال نیشابوری، روضه‌الواعظین، نجف، 1386ق، ص12.
    4-    محمباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ج1، ص177.
    5-    پیشین،‌ج71، ص 326.
    6-    پیشین، ج77، ص 175.
    7-    پیشین، ج2، ص78.
    8-    حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول، نجف، 1380ق، ص44.
    9-    نک‍ : حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، حیدرآباد دکن، 1324ق.
    10-    محمدباقر مجلسی، همان، ‌ج1، ‌ص91.
    11-    حسن‌بن علی‌ب شعبه حرانی، همان، ص46.
    12-    حاکم نیشابوری، همان، ج3، ص185.
    13-    محمدبن حسین شریف‌الرضی(گردآورنده)، نهج‌البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، 1376، ص387.
    14-    محمدباقر مجلسی، همان، ج1، ص196.
    15-    پیشین، ج2، ص14.
    16-    ابن‌بابویه قمی(شیخ صدوق)، الامالی، بیروت: الاعلمی، ص19.
    17-    حسن‌بن علی بن شعبه حرانی، ‌همان، ص266.
    18-    محمدباقر مجلسی، همان، ج2، ص4.
    19-    حسن‌بن علی‌بن شعبه حرانی، همان، ص125.
    20-    نک‍: محمد محمدی ری شهری، میزان‌الحککه، قم، ذیل حرف«علم»؛ شیخ عباس قمی، سفینه‌البحار، ج2، ذیل «علم»؛ این آثار نیز به احادیث منقول از حضرت رسول (ص) به طریق اهل سنت در با بعلم و دانش پرداخته است: الدکتور یوسف القرضاوی، الرسول و العلم، بیروت:‌موسسه الرساله، 1406ق/ 1985؛ برای جایگاه تفکر در اندیشه اسلامی، نک‍:عباس محمود العقاد، التکفیر فریضه اسلامیه،‌قاهره، 1962.
    21-    ابوعلی سینا، فیلسوف و پزشک نامی، در زندگینامه خویش می‌گوید: هرگاه در خواندن مطالب منطق دچار مشکل می‌شد، برمی‌خواست و به مسجد می‌رفت ونماز می‌گزارد و از خدا حل مشکل خویش را می‌خواست. نک‍‌: دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص2، «ابن‌سینا».
    22-    برای دسته‌بندی مناسبی از آیات و روایات در این‌باره، نک‍: محمدرضا حکیمی و دیگران، الحیاه،‌تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1408 ق، ج1، «باب اول: المعرفه و اصالتها»؛ نیز برای شرایط و آداب تعلیم و تعلم در اسلام برای موضوعات کلی، نک‍: محمدباقر حجتی، آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ترجمه و شرح منیه‌المرید فی آداب المفید و المستفید، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366.
    23-    عبدالملک ابن‌هشام،‌السیره‌النبویه، بیروت، دارالفکر، ج1، ص 401.
    24-    اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب‌الاربعه، بیروت: دارالکتاب العربی، 1969، ج3، ص50.
    25-    شمس‌الدین ابوالعباس احمدبن محمدبن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، قاهره: مطبعه العاده، 1367 ق، ج1، ص291.
    26-    ایرانشهر، نشریه شماره 22 کمیسیون ملی یونسکو، ج1، ص717؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍: محمد مکی سباعی، نقش کتابخانه‌های مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامی، ترجمه علی شکوئی‌، تهران:1373.
    27-    علی رفیعی(علامرودشتی)، «کتابخانه‌های جهان از عهد باستان تا عصر حاضر»، درآمدی بر دایره‌المعارف کتابخانه‌های جهان، زیرنظر سیدمحمود مرعشی نجفی و علی رفیعی(علامرودشتی)، قم، 1374، ص3-42.
    28-    پیشین، ص4-43.
    29-    Encyclopedia of Islam, New Edition, S.V. ²Bayt Al-Hikma², (by D.Sourdel).
    30-    پیشین، ‌ص140-127.
    31-    محمد محمدی، فرهنگ ایرانی پیش از سالام و آثار آن در تمدن اسامی و ادبیا عربی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، بی‌تا، ص302.
    32-    جلال الدین سیوطی، حسن‌المحاضره، ج2، ص185.
    33-    ابوالفرج اصفهانی،‌الاغانی، ج4، قاهره، 1323، ص5.
    34-    ابن‌سعد، طبقات کبیر، ج6، ص75.
    35-    کاظم مدیر شانه‌چی، کتاب و کتابخانه در اسلام، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1374، ص9-89.
    36-    احمد امین، ضحی الاسلام،‌قاهره: النهضه‌المصریه، 1962، ج1، ص200-198.
    37-    ابن ندیم، همان، ص139.
    38-    علی رفیعی(علامرودشتی)، همان، ص41.
    39-    کاظم مدیرشانه‌چی، همان، ص100.
    40-    علی رفیعی(علامرودشتی)، همان، ص4-41.
    41-    دایره‌المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدرحاج سیدجوادی،‌تهران: 1378، ج7، ذیل«دارالعلم شریف رضی»، (محمد کریمی زنجانی).
    42-    محمد ماهر حماده، المکتبات فی‌الاسلام، نشأتها و تطورها و مصائرها، بیروت، مؤسسه الرساله، الطبعه الثانیه، 1978،ص34-127.
    43-    فرانسواز میشو، «المؤسسات العلیمه فی الشرق الادنی فی القرون الوسطی»، موسوعه تاریخ العلوم العربیه، الجزء الثالث، ‌اشراف: رشدی راشد، بیروت، مرکز درااست الوحده العربیه، 1997، ص3-1262.
    44-    ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، طاهریه، تاریخ42، زیر نام عبیدالله.
    45-    ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، حیدرآباد، 9-1357ق، ج8، ص216.
    46-    محمد ماهر حماده، همان، ص71-53.
    47-    کاظم مدیرشانه‌چی، همان، ص7-84؛ یوسف‌العش،‌کتابخانه‌های عموم یو نیمه عمومی در قرون وسطی: بین‌النهرین،‌سوریه و مصر، ترجمه‌اسدالله علوی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1372؛ علی رفیعی، همان، ص4.
    48-    Encyclopedia of Islam, New Edition, S.V.²Nizam Al-Mulk² ,(by H.Bowen- ‍]C.E. Bosworth[).
    49-    منور جمال رشید، ‌قدیم اسلامی مدارس، لاهور: مجلس ترقی ادب، بی‌تا، ص38-114.
    50-    ابوعلی حسن‌بن علی‌بن اسحاق نظام الملک، و صایانامه،‌منسوب به خواجه نظام‌الملک، بمبئی، 1305ق، ص6.
    51-    لاکهارت، «نیشابور»، ترجمه عباس سعیدی، مجله دانشکده ادبیات مشهد، س3، ش4.
    52-    سعید نفیسی،‌«اصفهان در زمان خواجه‌نظام‌الملک»، مجله باختر، اصفهان،‌آذر1312، س1،ش1؛ دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ذیل«آل خجند»، (سید علی آل داود).
    53-    احمد تاجبخش، تاریخ تمدن و فرهنگ ایران از اسلام تا صفویه،‌شیراز: نوید شیراز، 1381، 411.
    54-    برای آگاهی بیشتر، نک‍: حسین امین،‌المدرسه المستنصریه،‌مطبعه سفیق، 1960.
    55-    نک‍: عبدالقادر بن محمد النعیمی الدمشقی، الدرس فی تاریخ المدارس، مکتبه الثقافه‌الدینیه، 1988.
    56-    برای آگاهی بیشتر، نک‍: عبدالعزیز محمد الشناوی، ‌الازهر جامعاً و جامعه،‌قاهره: مکتبه الانجلو المصریه، 1983.
    57-    هر دو کتاب احصاء العلوم و مفاتیح‌العلوم به فارسی ترجمه شده و در دسترس است:
    58-    ابونصر فارابی، احصاء‌العلوم، ‌ترجمه حسین خدیو جم، تهران: بنیاد فرهنگ ایران،‌؛ ابوعبدالله خوارزمی، مفاتیح‌العلوم، ترجمه حسین خدیو جم،‌تهران، 1362؛ ولی برای تحلیلی از موضوع طبقه‌بندی علوم، نک‍: سیدمحمدصادق سجادی، طبقه‌بندی علوم در تمدن اسلامی، تهران، 1360؛ ناهد محمد سالم، نظام تصنیف المعرفه عندالمسلمین،‌اسکندریه:‌دارالثقافه العلمیه؛ همچنین برای بررسی مفید و کوتاهی از این موضوع، نک‍: ژیوا وسل، دایره‌المعارف های فارسی، ترجمه محمدعلی امیر معزی، تهران، توس، 1368.
    59-    حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، استانبول، ج1، ص23.
    60-    پیشین، ج1، ص24.
    61-    پیشین، ص23.
    62-    پیشین.
    63-    پیشین، ج2، ص676.
    64-    تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، قاهره، 1963، ج1، ص16.
    65-    الشافعی، اللؤلؤ المنظوم فی‌مبادی العلوم، مصر‌، مطبعه‌الحسینیه، ص82.
    66-    حاجی خلیفه،‌همان، ج1، ص39.
    67-    برای آگاهی بیشتر، نک‍: ابوعبدالله خوارزمی، مفاتیح‌العلوم، ترجمه حسین خدیوجم، مقدمه مترجم.
    68-    ابونصر فارابی، احصاء العلوم، به کوشش عثمان امین، قاهره، ص2-41.
    69-    پیشین، مقدمه عثمان امین، ص5.
    70-    عبدالوهاب ابوالنور، مقدمه بر مفتاح‌السعاده، ص31.
    71-    ابونصر فارابی، همان.
    72-    همو، التنبیه علی سبیل السعاده، حیدرآباد دکن، 1346ق، ص26-15.
    73-    درباره او، نک‍: مقدمه حسین خدیو جم، بر ترجمه فارسی کتاب.
    74-    ابوعبدالله خوارزمی، مفاتیح‌العلوم، به کوشش فلوتن، لیدن، 1895،ص5.
    75-    پیشین، ص6.
    76-    ناهد محمد سالم، همان، ص125.
    77-    فؤاد سزگین، تاریخ نگارش‌های عربی، پزشکی-داروسازی، جانورشناسی-دام پزشکی، ج3، تهران، 1380، ص 277؛ سید حسن تقی‌زاده، تاریخ علوم در اسلام، به کوشش عزااله علیزاده، تهران: انتشاراتفردوس، 1379، ص5-214.
    78-    احمدبن ابی اصیبعه، عیون‌الانباء، به کوشش آوگوست مولر، قاهره 1299ق/ 1882م، ج1، ص163؛ فؤاد سزگین، همان، ص293؛ تقی‌زاده،‌همان، ص8-216.
    79-    فؤاد سزگین،‌همان، ص5-241 و 72-257؛ دیمیتری گوتاس، تفکر یونانی، فرهنگ عربی (نهضت ترجمه کتاب‌های یونانی به عربی در بغداد و جامعه آغازین عباسی(سده‌های دوم تا چهارم/ هشتم تا دهم)، ترجمه محمد سعید حنائی کاشانی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1381،ص18،187،189.
    80-    فؤاد سزگین، همان، ص281؛ احمد عیسی بک، تاریخ بیمارستان‌ها در اسلام، ترجمه نورالله کسائی،‌مؤسسه توسعه دانش و پژوهش ایران، 1371، ج1، ص57.
    81-    فؤاد سزگین،‌همان، ص82-49 و 7-95 و 203-108؛ دیمیتری گوتاس، همان، ص217.
    82-    I.Conrad, The Arab- Islamic Medical Tradition . in M. Neve Conrad, et al., The Western Medical Tradition, 800 B.C to 1800 A.D.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, مقاله در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, تحقیق درباره تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, مقاله درباره تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت