نوجوان کیست؟
نوجوانی سنین 12تا18-20سالگی می باشد.(البته این سنین میتواند متغیر باشد.)
این دوره از نظر تربیت دوره ی نسبتاَ دشوار ویکی از بحرانی ترین مراحل رشد می باشد وبا بلوغ جنسی نیز همراه میباشد.
در این دوران فرد بالغ میشود و از مرحله کودکی به بزرگسالی میرسد و قدرت باروری را کسب میکند. در واقع در دورهای کوتاه فیزیک و آناتومی قسمتهای خاصی از بدن نوجوان به طور محسوسی تغییر میکند و اعضای تناسلی و تولید مثلی او کامل میشود و علاوه بر این، دگرگونیهای اجتماعی و روانی نیز در او ایجاد میشود.
ویژگی های دوره نوجوانی
نوجوانی یک دوره ی انتقالی از وابستگی کودکی به استقلال ومسئولیت پذیری جوانی وبزرگسالی است.
در این دوره نوجوان با دو مسأله ی اساسی درگیر است:
1- بازنگری وباز سازی ارتباط با والدین وبزرگسالان وجامعه
2- باز شناسی وباز سازی خود به عنوان یک فرد مستقل
رفتار فرد دراین دوره گاه کودکانه وگاه همانند بزرگسالان است.در طول این دوره معمولاٌ تعارضی بین این دونقش در فرد مشاهده میشود
نیاز های دوره نوجوانی
برخی از نیاز های دوره ی نوجوانی عبارتند از:
1-نیاز های زیستی یا نیاز های اولیه مانند:نیاز به آب وغذا واستراحت و...
2-نیاز های روانی یاثانویه مانند:
الف-نیاز به مهربانی ومحبت
ب-نیاز به امنیت وآرامش خاطر
ج-نیاز به احساس تعلق داشتن ومورد قبول گروه همسالان واقع شدن
د-نیاز به قابلیت واحترام
ه- نیاز به استقلال
و-نیاز به تشخیص وقدر دانی
ز-نیاز به مذهب وفلسفه حیات
ح-نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی
ط-نیاز به احساس هویت و شناخت خود
ی-نیاز به احساس رشد،کمال وخود شکوفایی
خانواده و نوجوان
خانواده هایی که شرایط مناسبی برای این دوران بحرانی مهیا می کنند، فرزندان با ایمنی بیشتری این دوران را می گذرانند و مشکلات نوجوانی کمتری را شاهد بوده، سریع تر از بقیه به پختگی و کمال فکری، عاطفی و اجتماعی می رسند. در حالی که در خانواده های نابسامان، خانواده های زیاد سخت گیر و یا برعکس آسان گیر دشواری های دوران بلوغ بیشتر بوده و اغلب رسیدن به یک هویت کامل فکری، عاطفی و اجتماعی با تاخیر همراه است.
والدین هم تغییر میکنند
در دوران دبستان والدین بیشترین نفوذ را روی کودک دارند و هیچ عاملی قادر نیست با آن رقابت کند. در دوران راهنمایی این قدرت کاهش یافته و تاثیرگذاری نوجوان از دوستان بیشتر میشود. در دوران دبیرستان قدرت نفوذ والدین ناکارآمد شده و دوستان جایگزین میشوند. البته خوب است بدانید همزمان با تغییراتی که در سن بلوغ در نوجوان روی میدهد، والدین هم دچار تغییرات میشوند. تغییراتی چون بحران میانسالی، مشکلات زناشویی، مشکلات اقتصادی، افسردگی و سایر گرفتاریهای یک زندگی عادی میتواند قدرت درک و تحمل والدین را برای کنار آمدن با مشکلات بلوغ فرزند کمتر کند.
برقراری رابطه خوب
«گفت و گو» کلید داشتن یک رابطه خوب در خانواده است. عدم توانایی در راحت صحبت کردن باعث می شود نتوانید نیازهای نوجوانتان را بشناسید. بدون گفت و گو و رابطه مناسب شما نمی توانید پشتیبانی و مراقبت خود را به او برسانید و او نیز نخواهد توانست فراتر از حد و مرزهای تعیین شده و رفتار پذیرفته شده رابطه مناسبی با شما داشته باشد.
انواع رابطه
رابطه عمودی: یعنی مشتمل بر ارتباطات دستوری و تحکمی که از بالا به پایین اعمال می شود. رابطه این خانواده ها با کودکان رابطه ای است مشتمل بر امر و نهی ها و در برگیرنده دستورات مشخصی از انضباط و رعایت موازین اخلاقی است. لازمه ی برقراری این نوع رابطه آن است که خانواده ها در موضع بالا و حاکمیت قرار گرفته و کودک در موقعیت کسی که دستورات مشخصی را دریافت می کند، واقع می شود.
رابطه افقی : در این نوع رابطه،والدین به عوض این که از موضع بالا به پایین برخورد کنند، خود را در سطحی مساوی نوجوان خویش قرار می دهند و رابطه به جای آن که دستوری و تحمیلی باشد، رابطه ای است بر اساس همدلی، تفاهم و درک وضعیت نوجوان که مطلوب ترین نوع چارچوب ارتباطی محسوب می شود. به عبارتی نوجوان به جای این که والدین را در موضعی بالاتر از خود و دست نیافتنی احساس کند، آنها را در کنار خود می یابد.
برای این که ارتباط خوبی با نوجوان خود برقرار نمایید توصیه می کنیم این کارها را انجام دهید.
برای شنیدن حرف های نوجوانتان وقت بگذارید. بسیاری از نوجوانان می گویند والدینشان به حرف آنها گوش نمی دهند. گفت و گو یک خیابان دو طرفه است. اگر می خواهید او به حرف شما گوش دهد باید به او اطمینان دهید که مشتاق شنیدن حرف های او هستید.
- نشان دهید که به دیدگاه های او احترام می گذارید. نفس عمیقی بکشید و محترمانه تصدیق کنید که او هم حرف های ارزشمندی برای گفتن دارد.
- به عنوان یک الگو برای او عمل کنید. به همراه همسر یا بچه های کوچکتر خانواده راه هایی را برای ایجاد یک رابطه خوب در خانواده طراحی کنید.
- انعطاف پذیر باشید. در محل و یا زمانی با نوجوانتان صحبت کنید که برای او مناسب و راحت باشد.
بدون شک یکی از بهترین روشهای تربیتی این است که خود را به جای نوجوان خود قرار دهیم واز دید او مسائل راببینیم،آنگاه است که میتوانیم یک محیط جذاب وگرم را در خانواده ی خود برای نوجوان پدید بیاوریم وبهتر بتوانیم رفتارها وکارهای اورا کنترل وهدایت کنیم.
- به علامت های او توجه کنید. مطمئن باشید از مسیرتان منحرف نخواهید شد. مثلاً هنگامی که او برای بیرون رفتن از خانه عجله دارد نگویید که می خواهید با او حرف بزنید بلکه در زمانی که آسوده خاطر به نظر می رسد به سراغش بروید.
- سعی کنید اوقاتی را با هم تنها باشید. اگر تنها بودن در خانه ممکن نیست به بهانه صرفِ چای، قهوه یا رفتن به سینما ، دو نفری با هم از خانه خارج شوید و ساعتی را با هم باشید.
- اطلاعات و تجربیات خود را از زندگی با او در میان بگذارید.اما فقط تا جایی که فکر می کنید شنیدن این مطالب برای او جالب است. جوانان اغلب خیلی کمتر از کودکان مشتاق شنیدن حرف های والدینشان هستند.
- از سؤالات باز استفاده کنید، نه سؤال هایی که جواب آنها آری یا نه است.مثلاً به جای این که بپرسید: «روز خوبی داشتی یا نه؟ بپرسید: «امروز در کلاس زبان چه گذشت؟»
- مراقب باشید که گفتگوی شما به سرزنش کردن یا نق زدن تبدیل نشود.به عنوان مثال «دوباره لباس هایت را کف اتاق انداختی» یا «اتاقت زباله دانی شده است. کی می خواهی آن را مرتب کنی؟»
- هیچگاه یک جوان را به خاطر اعتقادات یا دیدگاه هایش تحقیر نکنید.نگویید: «این احمقانه است. چگونه می توانی این طور فکر کنی؟» آنها به تأیید کردن شما احتیاج دارند. حتی اگر آن را نپذیرند.
- اشتباهات نوجوان خود را به طرزی محترمانه بیان کنید.همان قدر برای او احترام قائل شوید که برای یک بزرگسال قائل می شوید.
- برای پیدا کردن یک راه حل مناسب با او مذاکره کنید. :وقتی با او اختلاف نظر دارید و این اختلاف هم اجتناب ناپذیر شده است، به جای پافشاری بر خواسته های خود که منجر به دلخوری و ایجاد تنفر می شود، برای پیدا کردن یک راه حل مناسب با او مذاکره کنید. این یعنی یک مصالحه . به عنوان مثال ممکن است بگویید: «می خواهم اتاقت همین امشب تمیز باشد» که عکس العملی این چنینی خواهد داشت: «اصلاً فکرش را هم نکنید! من می خواهم به خانه عمه بروم!» که این مکالمه به یک رویارویی خواهد انجامید. بنابراین بهتر است بگویید: «من واقعاً از وضعیت اتاق تو ناراضی هستم. فکر می کنی چه وقت می توانی آنجا را مرتب کنی؟» در این صورت فرصت مصالحه را به وجود آورده اید.
- «گوش دادن و شنیدن» بهتر از «صحبت کردن» :برای پدر و مادر یک نوجوان، «گوش دادن و شنیدن» بهتر از «صحبت کردن» است. در این صورت به او کمک می کنید تا آنچه را که شما می فهمید او هم حس کند.
- مهم نیست که شما از نصیحت کردن چه نیتی دارید. نوجوان شما نصیحت هایتان را به احتمال زیاد نخواهد پذیرفت. مهم این است که به شخصیت او توجه کنید و مراقب باشید تا او فرصتی برای حرف زدن داشته باشد و او را در پیروی از عقاید خود مجبور نکنید.