تاریخچه :
اشاره به بیماری بلاست برنج احتمالاً به زمانهای خیلی دور میرسد.
در چین Soony Ying- shin در کتاب خود
(utili zation of Natural Resources)
که در سال 1637 منتشر شده است، چند بیماری قارچی برنج را تشریح نمود اولین علایم بیماری که او شرح داده پژمردگی نشاءهای برنج میباشد، وی در آن موقع آنرا در اثر حرارت و گرمای خورشید که در دانهها نفوذ میکرده دانسته است که دانهها قبل از آنکه – خنک شوند انبار میشدند. وقتیکه چنین بذوری در سال بعد کاشته شوند در مزرعهای که کود داده شده در صورت وجود گرما، رطوبت و باد بیماری شایع میشود. گرما یا تب به عنوان عامل بیماری و احتمالا عامل اصلی بیماری بلاست گفته شده است و بیماری تب برنج یک نام متداول در ادبیات چینی و ژاپنی میباشد.
بر حسب نظر Goto در 1955 ، ابتدا در ژاپن M. Tuschiya در سال 1704 در کتاب خود، به بیماری بلاست اشاره نموده است. در ایتالیا این بیماری را brusone نامیده و در 1828 بوسیله Astolfi گزارش شده است.
اولین گزارش به زبان انگلیسی توسط Metcalf در 1907 میباشد. که نشان میدهد بیماری در کالیفرنیای جنوبی از 1876 سبب خسارت روی برنج میگردد.
در سال 1965 توسط padmanabham گزارش شده که در هند ابتدا از سال 1913 این بیماری وجود داشته است. عامل بیماری بلاست در ایتالیا بوسیله cavara به سال 1891 نامگذاری شده است.
انستیتوی common wealth mycological به تعداد 70 کشور در سراسر دنیا اشاره کرده که بیماری بلاست را از کشور خود گزارش نمودهاند. در خاورمیانه برنج را در جاهاییکه حرارت هوا زیاد بوده و رطوبت نسبی کم است کاشته و آبیاری از آب رودخانهها و چاهها انجام میشود، در این روش بیماری بلاست اولین گره روی ساقه در بالای سطح آب را آلوده ساخته و روی برگها و سایر قسمتهای دیگر بوته علائم بیماری دیده نشده است. این بیماری در عراق بنام shara گزارش شده است دکتر شریف ابتدا در سال 1328 هجری شمسی بیماری را در لاهیجان مشاهده نمود. شریف و ارشاد در کتاب خود (لیست قارچهای گیاهان زراعی درختچهها و درختان) که در 1966 منتشر نمودهاند، انتشار بیماری بلاست را در ایران نشان دادهاند.
فاطمی و رحیمیان در 1975 در بررسی که روی انتشار این بیماری در ایران انجام داده، قارچ عامل بلاست را از روی 10 واریته از بین 15 واریتهای که مطالعه نموده، جدا کردهاند. ارقام آلوده شامل طارم، رشتی، شصت رس، مهران، مصباح، سالاری، حسن طارم، دم سفید، دمسرخ و یک رقم صدری بینام میباشد که در بیشتر نواحی شمال ایران کاشته میشود.
در مورد این بیماری دریافتهایم که اولین علائم بیماری بلاست برگ در منطقه گرگان گنبد و ساری در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد و بیشتر در خزانههایی است که تراکم بوته در آنها بیشتر از سایر خزانهها میباشد به چشم میخورد.
خسارت بیماری:
بیماری بلاست معمولاً بعلت انتشار وسیع و تاثیر مخربش در شرایط مناسب، بیماری اصلی برنج بوده و مورد توجه است. گیاهچههای برنج یا بوتههای برنج در مرحله پنجه زدن اغلب کاملاً میمیرند. آلودگیهای سنگین روی دم خوشه اغلب زیان میرسانند.
اقلام حقیقی کاهش محصول، در هر حال کم است ولی به منظور نمونه متذکر میشود که در سال 1962 در ژاپن در سطح 3 میلیون ایکر کشت برنج، بیماری بلاست برگ در سطح 865000 ایکر رخ داد که 847000 ایکر آن با مواد شیمیایی سمپاشی شد.
بلاست خوشه در 821000 ایکری که سطح 909000 ایکر سمپاشی شده بود رخ داد. در سال 1960 کاهش محصول به 300/273 تن تخمین زده شد که حدود 8/24% کاهش در اثر حشرات، بیماریها، سرمازدگی، باد و سیل بود. اپیدمی بلاست در سال 1941 در ژاپن باعث بروز قحطی شده بود. برای تخمین کاهش محصول بوسیله بلاست گردن و برگ مطالعات چندی صورت گرفته است.
در 1952 kuribayashi و Ichikawa فرمول 8/2 + X 69/0 = Y را برای تعیین کاهش محصول بوسیله انتشار دادهاند که y درصد کاهش محصول با موقع آلودگی بستگی داشته و هر چه زودتر آلودگی صورت گیرد، خسارت بیشتر است و یا اگر قسمتهایی از خوشهها آلوده شود یا اگر قبل از آلودگی میزان بلاست برگ بیشتر باشد، خسارت مراحل دیگر بیماری هم بیشتر خواهد بود. بلاست برگ سبب کوتولگی بوتهها، کاهش محصول خوشههای کامل و وزن هزاردانه و وزن شالی و غیره میگردد.
Padmanabhan در 1965 تخمین خسارت را در واریتههای مقاوم و حساس نواحی اپیدمی و غیر اپیدمی، کرتهای سمپاشی شده و نشده با قارچکشها از 4/0 درصد تا 4/17 درصد تعیین نموده است. در سال 1974، Yamaguchi اظهار نموده است که خسارت وارده بوسیله بلاست برنج در ژاپن بطور متوسط 300000 تن میباشد که این مقدار در موقع شدت بیماری به 600000 تن در سال میرسد. خسارت این بیماری در سال 1353 در بعضی از نقاط رودسر بطور متوسط 20 درصد محصول برآورده شده است.
علائم بیماری:
قارچ روی برگها، گره و قسمتهای مختلف خوشه و دانه و بندرت گاهی روی غلاف برگ ایجاد لکه میکند. لکههای روی برگ بیضوی و در دو انتها کم و بیش نوکدار (دوکی شکل) هستند. مرکز لکههای معمولاً خاکستری یا سفید بوده و حاشیه آنها قهوهای یا قهوهای قرمز میباشد. لکهها معمولاً از کوچکی شروع شده بتدریج آب سوخته، سفید رنگ و خاکستری یا بصورت نقاط آبی رنگ میشود. لکهها در رقم حساس و در شرایط مرطوب بسرعت بزرگ شده و برای مدتی خاکستری باقی میمانند روی رقم خیلی مقاوم لکهها قهوهای و سر سوزنی است.
Yoshii در سال 1937 برای لکهها، سه منطقه بنامهای هاله، کناره و منطقه میانی مشخص نمود. هاله که اطراف لکهها است، منطقه نفوذ ترشحات قارچ (اسید آلفاپیکولینیک و پیریکولارین و پیریکولول) است و به رنگ زرد میباشد.
این آنزیم ها مانع تنفس گیاه و سبب کاهش مقاومت سلولهای برنج میشوند. در منطقه نکروزه شده و کناری مواد و دیواره سلولها دژنره شده و تغییر رنگ مییابند در حالی که در منطقه میانی سلولها کاملا تجزیه، خرد و منهدم شدهاند. در مورد شرح درجات مختلف مقاومت ارقام برنج، مؤلفین زیادی انواع مختلف لکه را از روی برگهای رقم حساس، ممکن است لکههای زیادی بوجود آمده و در اثر توسعه آنها سبب پژمردگی و مرگ آن گردد. و یا نشاءها یا بوتهها در موقع پنجه زدن در مزرعه کاملا خشک شوند در حالی که روی ارقام مقاوم، گاهی لکههای سر سوزنی تشکیل میشود. گرهها آلوده شده و قسمت انتهایی بوته میخشکد. نقاط مختلف خوشه احتمال آلودگی داشته و سبب پوسیدگی گردن و یا تمام جاهای منشعب از آن میگردد. در صورت پیشرفت بیماری دانهها پوک و سنبله به رنگ سفید مایل به خاکستری در میآید.
علائم اولیه بیماری بلاست بستگی به شرایط اقلیمی دارد. در نواحی معتدل که دوران بارانهای ریز یا بارندگی خفیف طولانی میباشد، بلاست برگ در مرحله پنجه زدن شدید بوده و اغلب تمام بوتهها میمیرند.
در نواحی گرمسیری روی گیاهچهها لکههایی ایجاد میشود که بعد از نشاءکاری بندرت آلودگی شدید است ولی اگر محیط مناسب شود بلاست گردن رخ میدهد. در عراق جاییکه هوا گرم و خشک باشد بلاست گره در محل بالای سطح آب ایجاد میشود.
عامل بیماری:
تاکسونومی و فهرست اسامی: در مورد تاکسونومی و اسامی عامل بیماری وضعی در هم و بر هم وجود دارد که به مطالعات وسیعی در مورد حل این مسئله نیاز است. دو نام برای جنس قارچ بکار رفته، به نامهای pyricularia و Dactylaria که در 1880 بوسیله ساکار دو گونه p.grisea (cooke) Saccardo به جای چند گونه قارچ منتشر شد. نامهای pyricularia grisea و Dactylaria grisea و p. oryzae و D. ory2ae در مواقع مختلف بوسیله محققین بکار رفته است.
Asuyama در سال 1965 مشخص نمود که قارچ عامل بلاست روی برنج و علفهای پنجه زن، مربوط به جنس pyricularia میباشد. در بیشتر منابع قدیمی نام قارچ با اسپل piricularia است ولی خود saccardo ابتدا اسپل pyricularia ولی بعدا آنرا به piricularia تغییر داده است.
Hughes در 1958 در منابع اولیه، نام قارچ را با اسپل piricularia تغییر داده است. طبق قوانین بینالمللی اصطلاحات گیاهشناسی و انتشارات Hughes عدهای از مؤلفین اسپل piricularia را بکار بردهاند.
نامگذاری گونه p. oryzae در 1892 به Briosi & cavara نسبت داده شده ولی در اغلب منابع به cavara نسبت میدهند cavara گونههای جدید دیگری مانند p. grisea را روی علفهای رونده شرح داده است که مولفین از لحاظ مرفولوژی، کنیدیها و کنیدیوفورها و میزبان، تفاوتهایی در مورد این دو گونه ملاحظه کردهاند. شبه گونه p. oryzae از شبه رده قارچهای ناقص Adelomycetes و گروه Radulous porae میباشد. کنیدیوفورهای این قارچ، معمولا در سطح برگ بصورت منفرد یا مجتمع از هر روزنه برگ خارج میشود.
کنیدیوفورها استوانهای شکل و به طول 60 تا 120 میکرومتر هستند که در قسمت قاعده کمی ضخیم میباشند. تعداد 2 تا 4 دیواره عرضی در طول آنها وجود دارد که در قسمت قاعده به خوبی مشخص میشود ولی در قسمتهای بالایی نامشخص است.
کنیدیها گلابی شکل کشیده میباشند که در قسمت نوک باریک هستند و در قاعده به یک پایه یا زایده کوتاهی ختم میشوند. کنیدیها سه حجرهای و نیمه شفاف و کمی تیرهاند و اندازه آنها بسته به شرایط محیط 12-10 × 22-20 میکرومتر میباشد تعداد 1 تا 20 کنیدی روی هر کنیدیوفور ایجاد میشود.