تاریخچه مختصر مسجد جامع بروجرد
شهرستان بروجرد که در سی وسه درجه و پنجاه دقیقه عرض و چهل و هشت درجه و سی و شش دقیقه طول جغرافیایی قرار گرفته و از سطح دریا هزار و ششصد و هفتاد پنج متر ارتفاع دارد. از شمال محدود است به ملایر، از جنوب به لرستان و بختیاری، از غرب به الشتر و چغلوندی و از شرق به سربند و اراک و در گذشته بخشی از عراق عجم بشمار میآمده.
طبق نوشته متون تاریخی، بروجرد دارای دو جامع عتیق و حدیث بوده و بعلت فرهنگ خاص گذشته که مذهب از عوامل مهم و تعیین کننده بیشتر روابط اجتماعی بوده، که وجود خاص گذشته که مذهب از عوامل مهم و تعیین کننده بیشتر روابط اجتماعی بوده، که وجود مسجد جامع در هر محلی، بعلت اقامه نماز خصوصاً از روستاهای اطراف جهت تهیه مایحتاج روزمره خود یک نوع مبادلات تجاری در کنار مساجد بوجود آمده که نهایتاً باعث شکل گیری مراکز اقتصادی در این محلها را نموده و بمرور زمان به آن افزوده شده و بافت معماری با مرکزیت مساجد جامع شکل گرفته و این مراکز اغلب شروع و تداوم و تکامل و شکلگیری مراکز اقتصادی در این محلها را نموده و بمرور زمان به آن افزوده شده و بافت معماری با مرکزیت مساجد جامع شکل گرفته و این مراکز اغلب شروع و تداوم و تکامل و شکل گیری شهرهای قدیمی، میباشند که در فراز و نشیبهای زمان دستخوش تغییراتی شده و یا در زمانهای خاص به دلایل مختلف، محل قدیمیتر مطرود و محل جدیدی بجای آن ساخته شده است.
در مورد اینکه بنای اولیه مسجد در چه زمانی و توسط چه کسی بنیان گذاشته شده اطلاع دقیق و مستندی در دست نیست ولی قدر مسلم اینکه قبل از احداث مسجد در این محل، باستناد یافتههای باستانشناسی در سال 1363، مشخص شده مسجد بر روی زمین بکر پایهگذاری نشده و قبل از احداث، در این محل زندگی میشده که بعلت محدودیت ترانشهها، با بقایای معماری برخورد نشد ولی لایههای تمدنی، کاملاً روشن و مشخص بوده، بنابراین مسجد جامع در یکی از قدیمی ترین مناطق بروجرد واقع است. در آن روزگار مردی امیر و ادیب بنام حموله بن علی البروجردی در شهر خود حکمران و وزارت آل عجل را نیز گردن نهاده بود، ابودلف را به شهر خود دعوت و برای ساختن مسجد جامع اندیشید و بهمراه هم کنار آتشکده ویران آن شهر رفته تا صلاحیت آن را از نزدیک بنگرند، ابودلف پس از دیدن اظهار داشت هذا مسجد العتیق … »
1- شناخت گنبدخانه و تعمیرات اساسی آن
پی دیوارهای گنبدخانه از سنگ سیاه مورق و سنگ لاشه با ملاط شفتته آهک ساخته شده، عمق پی نسبت به کف اولیه، حدود دو متر و ضخامتش حدود 330 سانتی متر میباشد، و بر روی لایه خاک رس که در همین عمق واقع است گذاشته شده که در گمانه B در سال 1362 مشخص گردید. از نظر استحکامی ضعفی در شالوده مذکور، دیوار گنبدخانه با ضخامت 270 سانتی متر گذاشته شده و فرم قرار گرفتن آن بر روی هر یک اضلاع عبارتست از، یک راهروی بزرگ در وسط و به فاصله حدود 175 تا 180 سانتی مت از طرفین، دو راهروی کوچکتر که در ضلع جنوبی، بجای راهروی بزرگ محراب و بجای راهروهای کوچکتر، دو طاقنما تعبیه شده، که هم مسئله قرار گرفتن محراب در این محل حل شده و هم از نظر قرینه سازی رعایت اصول شده باشد.
ارتفاع طاقبندی هشت گنبد، از روی دیوارهای چهار جهت حدود 302 سانتی متر، و فرم تویزه هشت، یک ردیف آجر نیمه بصورت رومی در بالا و در زیر ان یک ردیف بصورت طاق پر زده شده و مجموعاً ضخامت تویزههای هشت حدود 35 سانتی متر و عمق آنها روی اضلاع اصلی 9 رگه آجر (55 سانتی متر) که چهار رگه در نما مشخص و پنج رگه داخل دیوار ولی در کنجها حدود 180 سانتی متر، یعنی درست تا گوشه گنبد خانه و معادل عمق فیلپوشهاست.
مسئله قابل توجهی که برای هر بیننده در نگاه اول قابل تشخیص اسیت اینکه ورودیهای اصلی روی اضلاع شرق، غرب و شمال هرکدام دارای دو تویزه متفاوت و مجزا از یکدیگر میباشند، از فرم آجرکاری نمای داخلی چنین به نظر میرسد که تویزه فوقانی زمانیکه کف را بالا آوردهاند بصورت تزئینی، در آجرهای نما تراشیده شده، در حین تعمیر هشت و شانزده، از داخل روزنهای فوقانی آنها، گمانههائی زده شده و مشخص شد این تویزهها در عمق دیوار ادامه داشته و نمای بیرونی آنها، نمائی است دستخورده و غیر اصلی که در تعمیرات شکل درنمای طاقهای ورودیها اعمال شده، اما طاق زیرین ممکن است به دو دلیل ساخته شده باشد:
الف: زمانیکه کف بالا آورده شده، طاق اولیه بسیار کوتاه و ناهماهنگ با بنا بوده که طاق زیرین در داخل طاق اولیه زده شده تا هماهنگی از نظر طول و عرض ممکن است در اثر ضعفی که مشاهده شده، طاق داخلی را بعنوان تقویت کننده، استفاده و در داخل طاق اولیه زده باشند، که به نظر میرسد مورد اول معقولتر باشد، اما مسئله قابل ذکر اینکه، اگر سطح مقطع دو طاق مذکور را در نظر بگیریم، فرم اجرای طاق فوقانی بصورت رومی و طاق زیرین بشکل طاق پر است، که در نمای طاق زیرین، با نماسازی که انجام شده و به اندازه ضخامت یک آجر است، طاق رومی زده شده که هماهنگ با قسمت فوقانی باشد.
اما چگونگی فرم ساختمانی از بیرون، به علت پوشیده بودن سطوح بیرونی چهار جفت، و ساخت گنبد جدید بر روی گنبد آجری در سالهای اخیر، دقیقاً روشن نیست. ولی از حد بام شبستانهای طرفین که تداوم پاگرد هشت ضلعی پاگرد گنبد میباشد.
مسئله مهم دیگری که در ضمن تعمیر، با آن برخورد شد، قسمتی از نمای آجری بیرونی شانزده، بر روی دیوار گنبد خانه باقی مانده بود که دقیقاً مربوط به دورههای قبل است کاربندی بوسیله چوبها و الوراهائی به بدنه گنبد الحاقی و یا بهتر بگوئیم الصاق شده، این بقایای یافت شده در زیر دیوار پاگرد فعلاً پنهان است و مشخص مینماید که شانزده قبلی در سطحی بالاتر از شانزده فعلی قرار داشته و از نظر کار کاملاً متفاوت با شانزده فعلی است.
همچنین ساق گنبد که بصورت معقلی تزئین شده که وجود این گنبد علاوه بر اینکه نفعی نداشته ضرر و زیانهائی بسیار، متوجه بنا نموده که اهم ان به شرح ذیل است:
1- احداث گنبد الحاقی بنحوی است که پاکار قوس گنبد بر روی قسمت فوقانی ساق گنبد اولیه سوار شده و عملاً وزنی در حدود دویست تن، بر روی پایههای گنبد خانه تحمیل نموده که با توجه به ضعفهای ایجاد شده در پایهها، مرمت مشکلات بیشتری را باعث شده.
2- مصالح بکار رفته در گنبد جدید الاحداث ، آهن و سیمان و آجر و کاشی است که با توجه به مصالح گنبد اولیه، علاوه بر سنگینی، بیشتر ناهمگون و ناآهنگ است و موجب عدم تطابق در انقباض و انبساطهای و همچنین موجب نارسائیهائی در کاربرد آنها شده است و خصوصاً کاشیهای سطح گنبد که از نوع نامرغوب میباشد پوسته نموده و شکسته و باعث ایجاد ترکهائی در سطح گنبد شده و زمستان در اثر بارش برف و باران و یخبند آب به گنبد زیرین نفوذ نموده و با وجود پایههای آجری و سیمانی در حد فاصل دو گنبد آب در بین آنها جمع شده و به گنبد زیرین نفوذ نموده و باعث پوسیده شدن ملاط و آجرها گشته و نهایتاً ضرر و زیان زیادی به گنبد آجری زیر وارد نموده است.
3- دراثر رطوبت موجود در حد فاصل دو گنبد، و ایجاد ترکیبات شیمیایی و اکسید شدن آهنهای مصرف شده موجب گردیده که آهنهای موجود بصورت ورقه ورقه با قطرهای دو تا سه میلیمتر شده و در حد فاصل دو گنبد ریخته شود، که در اثر تداوم باعث ریزش گنبد کاشی خواهد شد.
4- برای استوار نمودن آهنهای اسکلت گنبد، آهن هائی بصورت پایه به آنها متصل و بطرف مرکز گنبد زیرین هدایت شده که گویا طوقی فلزی در رأس گنبد آجری گذاشته و طرف دیگر پایهها را به آنها متصل نمودهاند.
5- بر روی گنبد آجری ز یرین، مقدار زیادی بتون (با حداقل با ضخامت شصت سانتی متر) ریخته شده که علاوه بر سنگینی و وزنی که به گنبد آجری تحمیل نموده، مانع تبخیر رطوبت حاصله در گنبد زیرین شده در نتیجه ضعف بیشتری متوجه گنبد نموده است.
6- گنبد اجری قدیم و ساق گنبد کلاً در زیر لایه بسیار ضخیم و ناهنجار که فوقاً ذکر شد داشته باشیم، به حداقل ممکن رسانیده و دسترسیی به پوسته بیرونی گنبد و ساق گنبد را از بین برده است.
تزئینات گنبد خانه:
گنبد خانه، چون طی ادوار گذشته بکرات مورد تعمیر قرار گرفته و حتی گنبد و کاربندی هشت و شانزده، اصلی نیست و دستخورده میباشد، از تزئینات اولیه چیزی باقی نمانده و تنها قسمتی که میتوان به دوره اولیه نسبت داد، قابهای آجری جبهه جنوبی، و جزئی تزئینات اجری داخل طاقنمای جنوب شرقی، اما به هر حال تزئینات موجود گنبد خانه را به شرح زیر میتوان توضیح داد.
پس از خاکبرداری کف که تا عمق 180 سانتی متری پائین رفتیم، بر روی ضلع جنوبی، در طرفین محراب و قاب آجر کاری با ابعاد غربی 79´150 و شرقی 68´ 155 سانتیمتری کادربندی شده بود و یکسری و تزئینات آجری در داخل کادر وجود داشت که قسمتی از آجرها شکسته بود، که مورد مرمت گرفتند.
فرم محراب و دیوارهای جانبی آن، با توجه به چگونگی قرار گرفتن دیوارها و نوع مصالح بکار رفته نشان میدهد که در بدو ساختمان، شکل محراب، متفاوت با شکل امروز بوده و نمای فعلی را نداشته و چندین بار در دورههای بعد تغییر شکل داده شده، و حتی ازارتفاع حدود سیسانتیمتری کف اولیه، یک لایه گچ ضخیم روی بدنه محراب کشیده شده که ممکن است جهت تزئینات گچبری بوده که بنا به دلایلی که دقیقاً روشن نیست گچبری آن انجام نشده و حتی سطح گچها هم صاف نشده سطح گچ مذکور درست همردیف با پر شدن دوره اولیه کف گنبد خانه میباشد.
موضوع در خورد توجه، ملاط قسمت تزئینی، گچ سفید یکدست، و ملاط قسمت فوقانی و هشت و شانزده هم دیده شده، تزئینات این قسمت از نظر آجر و ملاط قابل مقایسه و احتمالاً همزمان با قاب بندیهای طرفین محراب بر روی دیوار جنوبی گنبدخانه میباشد.
مصالح و ملاطهای بکار رفته
همانگونه که قبلاً ذکر شد، شالوده بنا از سنگ سیاه مورق و سنگ سیاه لاشه و ملاط شفته آهک تشکیل شده، و در بقیه بنا، مصالح مذکور به هیچوجه مورد استفاده قرار نگرفته و بیشستر آجرهای متفاوت الاندازه، که نشان میدهد آجرها چندین بار در بنا بکار گرفته شده و حتی در طاقبندی هشت و شانزده بوفور از نوعی آجر / 4´20´20 که تزئینات هندسی بوسیله تراش روی آنها انجام شده استفاده نمودهاند که قبلاً در بنا جنبه تزئینی داشتهاند، همچنین از آجرهای مربوط به ستونهای گرد در دو نوع، که مربوط به مساجد قرون اولیه اسلامی میباشد، در تعمیرات دورههای بعد، در بعضی موارد منجمله پاگرد گنبد از ملاط پودر شده و ایجاد ضعف در بنا نموده بودند.
درکف فرش حیاط مسجد در عمق حدود بیست تا بیست و پنج سانتی متری از کف آجر فرش، قلوه سنگ جهت فرش وجود دارد، همچنین درزیر هشتی ورودی شرقی از قلوه سنگ جهت فرش استفاده نمودهاند که داخل کادر پلان معکوس سقف هشتی که با آجر نره چیده شده، سنگفرش از نوع قلوه سنگ دیده میشود.
اما مهمترین موضوعی که در رابطه با مصالح مورد استفاده باید ذکر شود، کاربرد چوب در اندازههای متفاوت و انواع گوناگون و به اشکال مختلف و تقریباً در همه قسمتها و بخشهای بنا میباشد که در بعضی قسمتها، با کوچکترین تماس دست، تبدیل به پودر میشوند، از این نظر لازم دانسته میشود که محل چوبها و فرم قرار گرفتن و چگونگی کاربرد آنها در رابطه با انتقال بارو نیرو بیشتر توضیح داده شود:
کلاً، یازده ردیف چوب، از کف تا زیر گنبد بکار برده شده، در دیوارهای چهار طرف، تا زیر طاقبندی و در فضای چهار گنبدخانه، بطور متفاوت در دیوارها، چوب عمود بر اضلاع و یا در جهت ضخامت دیوارها انداخته شده که سطح مقطع چوبها در دیواره دیده میشود و محل یا سطح خاصی برای قرار گرفتن چوبها در نظر گرفته نشده و به نظر میرسد طی تعمیراتی که در ادوار گذشته انجام شده برخی از این چوبها برای کلاف نمودن انداخته یا شاید در ورودیها دخل و تصرفاتی شده که این چوبها برای دوخت و دوز به کار بردهاند. در هر صورت متوسط در دیوارهای چهارگانه پائین سه ردیف چوب بکار رفته و قسمتی هم در بالای محراب مشخص است که چوب سرتاسری و موازی با دیواره در بالای محراب، زیر تزئینات گچی وجود داشته و از بین رفته و فعلاً سوراخهای دو طرف گچبری پیداست علت عمده ضعف و شکافهای ایجاد شده در دیوارها، بیشتر مربوط بوجود همین محفظههای ایجاد شده در داخل دیوار و فشاری است که از بالا بر روی آنها وارد میشده، چون وجود فضاهای خالی داخل دیوار، باعث میشد بار و نیروی وارده به طرفین آنها منتقل شده و در اطراف و هم بر سطح فضاها در بیرون میشد بار و نیروی وارده به طرفین آنها منتقل شده و در اطراف و هم بر سطح فضاها در بیرون ترکها و شکافهائی ایجاد شود، خصوصاً ترکهای ایجاد شده در لچکیهای طرفین ورودیهای اصلی، که درست پایههای هشت در بالای همین محلها بوده و چوبهای زیر پایههای هشت که کاملاً پوسیده و از بین رفته بودندو بجای آنها حفرههای بزرگی در داخل دیوار ایجاد شده بود.
محل چوبهای مصرفی در طاقبندی گنبد خانه
در زیر پایههای هشت که کمی از سطح دیوارها جلو زده، چوبهائی قرار داشته که بصورت اریب بطرف مرکز ضلع گنبد خانه ادامه داشته، و کلیه آنها پوسیده و محل آنها بصورت حفره در دیوار باقیمانده بود، الوارهای روسی بطول بین 190 تا 220 سانتی انداخته و با گچ و آجر، بسته شدند در فاصله سی چهل سانت بالاتر، در داخل پایهها چوبهای کوچکتر (حدود 120 سانتی متر طول) و ضخامت کمتری به پایهها و دیوارهای طرفین کلاف شده بودند.