امپراتوری روم:(395م-27ق.م)
مرگ سزار جمهوری را نجات نداد. آنتوان معاون سزار و اکتاویان(پسر خوانده سزار) با هم متحد شده و جمهوری طلبان را در جنگ فیلیپ مقهور ساختند.
بعد از آن آنتوان و اکتاویان، فاتحین مملکت، روم را بین خود تقسیم کردند. مغرب نصیب اکتاویان شد که بخوبی از عهده اداره آن برآمد، مشرق به آنتوان رسید که به خوبی نتوانست از عهده اداره آن برآید.
بالاخره میان آنتوان و اکتاویان برای نفوذ و غلبه مطلق کشمکش درگرفت، اکتاویان در جنگ آکتیوم1بر آنتوان غالب گشت و صاحب اختیار منحصر به فرد مملکت روم شد. فتح وی به عصر جنگهای داخلی و به دوره جمهوریت خاتمه داد.(ماله، 1362، ص 198)
اکتاویان به اشکال مختلف، در عین اینکه به دلیل نفرت و بیاعتمادی مردم روم نسبت به عناوینی چون دیکتاتور یا پادشاه، از این عناوین حذر میکرد، قدرت مطلق یک دیکتاتور را داشت. در عوض، او میخواست تصویر خیرخواهانه ناجی و محافظ مردم را داشتهباشد. در سال 27 ق.م، او به عنوان افتخاری امپراتور سزار اوگستوس، به معنای «حاکم و ظفرمند بزرگ» مفتخر شد. اما اکتاویان هرگز خود از عنوان امپراتور استفاده نکرد و اصطلاح شهروند درجه اول را ترجیح میداد. نام او هرچه بود در عمل اولین نفر از فهرست بلندبالای امپراتوران روم بود. با آغاز حکومت او، روم و ایالات آن امپراتوری روم نام گرفت.(ناردو، 1383،ص130)
در امپراتوری روم، دولتی پدید که تا ابد در یادها خواهدماند و امروزه نیز ملتهای جهان آن را احساس میکنند. از دجله و فرات گرفته تا مرزهای اسکاتلند قلمرو دولت واحدی بود که زیر حاکمیت مقتدر و کارآمد شد مردمانی متعلق به نژادهای گوناگون و با اعتقادات و سنتهای مختلف به سر میبردند. برتونها، لگها، اسپانیاییها، آلمانیها، آفریقاییها، مصریها، یونانیها، سوریان و عربها فقط چندتایی از آن نژادهای مختلف بودند.( سایت اینترنتی: www.Iranduc.ac.ir)
سلطنت آگوست نشانه آغاز عهد عظمت روم است. برای 200سال امپراتوری گسترده روم از پاکسرومانا2(صلح روم) برخوردار ماند. در این دوران روم به منطقه مدیترانه صلح، قانون و حکومتی خوب را عرضه داشت. دنیای باستان هرگز قبل از آن برای چنین مدت طولانی از صلح و نظم برخوردار نماندهبود. روش دقیق و کارآمد مدیریت رومیها تا بدان حد تکامل یافت که توانستند در اداره امپراتوری عظیم خود، استعداد خود را در زمینه تشکیلات نمایان سازند.(پری، 1377، ص121)
حکومت اوگوستوس:(14م-27 ق.م)
اکتاویان در 23 سپتامبر سال 63 ق.م در روم متولد شد. پدر وی گایوس اکتاویوس و مادرش آتیا خواهر ژولیوس سزار بود. ژولیوس سزار برطبق وصیتنامهاش بیشتر املاک خود را به اکتاویان بخشید و او را به پسر خواندگی خویش برگزیده بود. پس از آنکه اکتاویان وصیتنامه سزار را خواند، تصمیم گرفت که دیگر اکتاویان پسر اکتاویوس نباشد. بلکه سزار پسر سزار باشد. اکتاویان با اختیار فوری نام سزار برای خود منبع عظیمی از قدرت فراهم ساخت. او از خویشتن شخصی ساختهبود که تمام کسانی که یاد سزار را عزیز میداشتند و از قتل ناجوانمردانه وی متأثر بودند، بتوانند به دورش گرد آیند.
سربازان سزار اکنون سزاری جدید یافتهبودند که اخلاص خود را میتوانستند به وی منتقل سازند. اکتاویان که اینک مقام الوهیت یافتهبود در سن 36 سالگی در سال 27 ق.م صاحب بیچون و چرای روم گشت. رسیدن به قدرت مطلق بطور عمده برای وی با زور اسلحه تأمین شدهبود ولی تکلیف آینده بکار بردن آن قدرت به نحو خردمندانه در خدمت صلح بود.(رائل، 1349، صص30،31و 81)
از آنجایی که اکتاویان با احتیاطتر از سزار بود، دیکتاتور بودند یا شاه شدن را بر خود نپسندید، هیچ حکومت و منصب تازه برای او ایجاد نگردید، ظاهراً تشکیلات و طراز اداره جمهوریت تغییر نکرد، لکن باطناً سلطنت تنها در دست یک نفر، یعنی شخص امپراتور بود.
همانطور که ذکر شد، اکتاویان عنوان مخصوص خدایان یعنی اگوست1 را حائز شد، بدین ترتیب که در ابتدا از طرف سنا به وی توصیه شد تا نام رمولوس، بانی شهر روم براساس افسانهها، را بپذیرد ولی وی امتناع ورزید و نام آگوست یا آگوستوس را برای خود اختیار کرد، البته در عین حال تصمیم گرفتهشد که ماه سکستیلیس2به افتخار امپراتور، آگوست نامیدهشد. نام ماه پیش از آن کوینتیلیس3 نیز قبلاً به افتخار ژولیوس سزار به ژولیوس تغییر نام یافتهبود. در واقع نام دو ماه انگلیسی یعنی ژوئیه و آگوست یادگاری از همان زمان است.(همان، ص 91)
آگوست اختیارات وسیعی را در دست خویش تمرکز داد و در داخل مملکت امنیت و آرامش را در همه جا حکم فرما کرد. دنیای رومی که از صدمات یک قرن جنگهای داخلی خسته و فرسوده شدهبود بالاخره روی راحت و آسودگی را دید. در زمان سلطنت آگوست قلمرو روم افزایش پیدا کرد و لژیونهای رومی تحت فرمان سرداران لایق مثل آگریپا، تیبرو دروسوس به فتوحات جدید نائل شدند. رومیان از جبال آلپ و رود رن گذشته تا رود آلپ و دانوب رسیدند.(ماله، 1362،ص206)
مجلس سنا مشاغل متعدد را که مطابق قانون میبایست به چندین صاحب منصب مختلف و برای مدت یکسال دادهمیشد مادامالعمر به او تفویض کرد. بنابراین آگوست رتبه ایمپریوم و اقتدار تریبونها و کنسولها و پیشوای روحانی را مالک شد.
همانطور که ذکر شد در دوره جمهوریت ارتش دائمی در روم وجود نداشت و به هنگام جنگ قشون را جمع میکردند اما از زمان حکومت آگوست به بعد قشون دائمی مجهز ایجاد شد که این قشون به صورت دائمی در سرحدات کشور اردو میزد. رئیس و فرمانده کل ارتش شخص امپراتور بود اما از آنجایی که آگوست بنیه قوی نداشت و جنگ را هم دوست نداشت صفات یک سرباز در او یافت نمیشد اما وی در سیاست خارجی جدیت و فعالیت بسیار نشان میداد.(همان، ص214)
قبل از آگوست رومیان هیچوقت موفق نشدهبودند قسمتی از آلپ را که مانند قوسی صحرای پو را احاطه میکند، متصرف گردند. اما آگوست در سال 8 ق.م تسخیر اراضی مزبور را خاتمه داد و به یادگار این پیروزی مجسمهای در ایالت پروانس در شهر توربی1نزدیکی مناکو2برپا داشت. اما امپراتور به این هم اکتفا نکرد و به فکر تصرف دامنههای شمالی آلپ تا رود دانوب افتاد، که برای این کار باید اراضی سوئیس شرقی، باویر3، اتریش، هنگری، یوگسلاوی، بلغارستان و رومانی را میگرفت. این فتح بزرگ و وسیع در نتیجه جنگهای شدیدی بدست آمد و در سال 10 ق.م پنج ایالت جدید تأسیس گشت: رتی4، نریک5، پاننی6، دالماس7 و مزی8.(همان، ص 215)
سزار رودخانه رن را سرحد مملکت روم قرار دادهبود و آگوست میخواست دولت امپراتوری را تا رود آلپ گسترش داده و آلمان شمالغربی امروزه را تصرف کند. وی این مأموریت را به داماد خود دروسوس داد. اما دروسوس به همراه سپاه روم در سال 9 ق.م شکست سختی خورد بدین ترتیب آگوست از تسخیر ژرمنی منصرف شد و مجدداُ رود رن را سرحد قرار داد. از این تاریخ به بعد سرحدات امپراتوری روم عبارت بود از رن و دانوب در اروپا، فرات علیا و مشرق سوریه در آسیا و صحرای کبیر در آفریقا.(همانجا)
آگوست به منظور اداره امپراتوری آن را به دو گروه ایالت تقسیم کرد: ایالاتی که تحت صلح بودند را تحت نظارت سنا قرار داد و ایالات سناتوری نامید. ایالاتی را که اصولاً دردسر آفرین بودند، مستقیم زیر نظر خود گرفت و ایالات امپراتوری نام نهاد.(رابینسون، 1370، ص639)
آگوست به عنوان فرمانروای رومیها در سنن و عقاید دینی مردم ایالات دخالت نمیکرد. اهالی ایالات که در قشون روم خدمت میکردند، شهروند روم میشدند. این امتیاز برای آنان و خانواده شان مزایای زیادی را موجب میشد، و باعث میگشت که اهالی ایالات باور کنند، آگوست به رفاه آنان توجه دارد. با مبارزه با فساد اداری، پایان دادن به جنگهای خانمانسوز، و پذیرفتن تعداد بیشتری شهروند، آگوست وضع مالی در ایالات بهبود بخشید.(پری، 1377، ص 120)
اوگستوس در عین حال مترصد بود تا آن کیفیتهایی را که علت بزرگی رومیها بود بازسازی کند. وفاداری به دولت، وابستگی خانوادگی محکم، کارکردن سخت، انظباط، زندگی ساده، قوانینی از تصویب گذشت که مردم را ترغیب میکرد تا ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند. بعضی مردم فقیر روم در کار ساختمان بناهای عمده کار یافتند. لکن آگوست هرگز نکوشید تا مشکل بیکاری و فقر را در روم از میان بردارد، و فقرای شهری همچنان غله ارزان یا مجانی دریافت میداشتند که دولت تأمین میکرد.(همان، ص121)
همانگونه که ذکر شد در شهر روم از دوره جمهوری آتشسوزیهای نابهنگام زیادی رخ میداد. آگوست نمیتوانست این وضع را تحمل کند زیرا زیباساختن شهری که قسمتهای آ“ن پیوسته کنده میشد و براثر آتشسوزی زشت میگردید چندان به زحمتش نمیارزید. آگوست پس از تجدید سازمان شهر در سال 7 ق.م به چهارده منطقه(regiones ) و در حدود 265 بخش (vici) روش جدیدی به معرض آزمایش گذارد. وی از بردگانی که قبلاَ بطور اتفاقی درخاموشکردن آتش شهر خدمت کردهبودند بعنوان گروههای آتشنشان، زیر فرمان رؤسای بخش، استفاده کرد.( رائل، 1349،ص 172)
شهر روم وقتی به بالاترین درجه کامیابی در ادبیات و هنرها رسید که امپراتور آگوست آن قدرتهای واقعی و اختیارات معنوی را دارا شد و وی را مبدل به متنفذترین مردم جهان روم ساخت. دوران حکومت آگوست آنقدر برای مردم روم باستان حائز اهمیت است که از آن تحت عنوان عصر آگوستی یاد میشد. از نظر تاریخ سیاسی میتوان معتقد بود که این عصر در سال 31ق.م آغاز شده یعنی در زمانی که پیروزی در نبرد آکتیوم،اکتاویان را فرمانروای روم ساخت یا در سال 27ق.م وقتی که اکتاویان امپراتور روم شد و لقب آگوست را دریافت کرد. پایان این عصر طبیعتاً با سال مرگ شخصی که نام خود را به آن داد یعنی سال 14 م تطبیق میکند.( همان، صص 22 و 23)
عصر مزبور هم از لحاظ فرهنگی و هم از جهت سیاسی عصر آگوست است.فقط یکی دیگر از ادوار باستانی را میتون با عصر پریکلس مقایسه کرد و آن عصر آگوست در روم است. این دوعصر گرچه در بسیاری از جهات با هم اختلاف داشتند ولی هردو به معنی قدیم کلمه کلاسیک بود. در یک محیط فرهنگی و تاریخی که بزرگترین قابلیتهای انسانی را تقویت میکرد، مردان صاحب نبوغ هریک به روش خود آثاری چنان بلندپایه بوجود آوردند که هرگز برتر از آنها یافت نشدهاست و همواره سرمشقهایی برای روح بشر در بهترین صورت خلاق آن برای نسلهای آینده بوده است.( همان، صص 28،29)
اوگستوس( آگوست) در نوزدهم اوت 14 م د رحالیکه هفتادوشش سال سن داست در نوکا( واقع در کامپانیا) در گذشت. وی شرح اقدامات خود را که به« اعمال اوگستوس» معروف شدهاست روی سنگی نگاشت و بعدها آن را در خارج از آرامگاهش در کامپوس ماریتوس و در سرتاسر امپراتوری برپا داشتند، زیرا بعقیده اکثریت مردم او یکی از بزرگترین خیرخواهان نوع بشر بشمار میآمد. نسخهای از این مدرک در آسیای صغیر در آنقوره( آنکارا) بدست امده است. این مدرک که به یادگار آنقدر مرسوم شدهاست به منزله سندی بزرگ برای درک احوال مردی است که جهان را از عصری به عصر دیگر رسانید.( رابینسون، 1370، صص 642،643).
هنر و ادبیات در عصر آگوست:
با آغاز امپراطوری روم اوگستوس که تصمیم گرفته بود حکومتی خللناپذیر برپا کند فرماندهی ارتش و اداره امور مالی امپراطوری را خود شخصاَ عهدهدار شد و ساختمان جدید و باشکوه شهر روم را آغاز کرده تا چهرهای پرشکوه به واقعیت امپراتوری ببخشد. درواقع آگوست شهر آجری روم را به شهری مرمرین تبدیل کرد. روم پایتخت امپراتوی آگوست مهمترین شیء مورد توجه و محبت او بود. در آنجا بود که وی درخشنانترین بناهای یادگاری را برپا کرده و بزرگترین نفوذ را در امور فرهنگی بکاربرد.( رائل، 1349، ص 25).
آگوست در روم معبد پانتئون را برای خدای آگوست که او را حامی خود و خانوادهاش میدانست ساخت(ماله، 1362، ص 217) گنبد عظیم پانتئون به قصر 43 متر و ارتقاع 43 متر ( از کف) فضای کروی شکلی را تداعی میکند. در مرکز گنبد نورگیر یا چشمه نوری به قطر 9 متر تعبیه شده که به صورت باز و فاقد شیشه است و تنها منبع نور برای روشنایی فضای داخلی محسوب میشود. دیواره گنبد در جوانب قطور و در قسمت چشمه نور نازکتر میشود. کف معبد با اندکی برآمدگی ساخته شده است و زهکشیهای کمعمقی در زیر چشمه نور تعبیه شده تا عمل جمعآوری آب به سهولت انجام گیرد.( گشایش 184،در روم، ص 57) گفته شدهاست آگوست 82 معبد را در روم تعمیر کرده است.( رابینسون، 1370، 1 650)
آگوست در روم دو تئاتر به صورت نیم دایره و چند طبقه با ایوانی بزرگ شامل 300 ستون که معابد ژوئن و ژوپیتر را احاطه میکرد بنا نمود. علاوه بر این بالای تپه پالاتن نزدیک منزل خود کتابخانه و معبدی با اسم آپولون ساخت.( ماله 1362، ص 217)
پیکرتراشی رومی بسیار تحت تأثیر فرهنگ هلنی است. و از دوره حکومت آگوستوس بتدریج فرهنگ رومی تجلی مییابد. پیکرههای این دوران به شیوهای رئالیستی و طبیعتگرایانه کار شدهاند که خود مشخصه هنر رومی میشود و بعدها هنر دیگر سرزمینها را تحت تأثیر قرار میدهد. نقش برجستههای مذبح( قربانگاه) صلح اگوستوس نمونهای گویا و برجسته از این نوع گرایش است. تزئینات دورنی و بیرونی این مذبح یادمانی به دو قسمت تقسیم شده و در پائین با نقوش ظریف و زیبای گیاهی و طرحهای مارپیچی و پیچک وار کندهکاری شدهاست. در قسمت بالای بنا، ردیفهایی از پیکرههای مختلف مردان و زنان و مردان و کودکان در قاببندیهای جداگانهای نقش شدهاند. یکی از این قاببندیها که به تلوس« مام زمین» اختصاص یاقته است پیکره تلوس را در وسط و نمادهای مجسم از طبیعت در پیرامونش قرارداد و در پی زمینه آن یک منظره زیبایی از طبیعت وجود دارد. در این نقش برجسته به خوبی میتوان تمایل وگرایش صلحطلبانه و آرامشخواهانه روم دور او گسترش را به چشم دید.( گشایش، 1384، صص 59-57) لازم به ذکر است که آگوست قربانگاه صلح روم را در سال 13ق.م ساخت.( وزیری، 1379، 232)
مجسمهای از آکوست باقیمانده است که یکی از شاهکارهای حجاری قدیم است. این مجسمه آگوست را در حالیکه زرهی برتن کرده و عصای سلطنت را در دست چپ دارد، نشان میدهد زره مزبور به نقوشی چند مزین است. در نقش وسط یک نفر پارتی دیده میشود و او بیرقی که از لشکر کراسوس گرفته شدهبود را به یک صاحب منصب رومی مسترد میدارد. در چپ و راست زره دو نقر نشستهاند که ممالک مفتوحه را مجسم میدارند.( تصویر شماره 12 و 13)
در عصر آگوست ادبیات به منتها درجه ترقی رسید . تمام بزرگان به معنویات و مسائل فکری و عقلانی علاقمند شده بودند کتابخانهها و انجمنهای ادبی بسیاری در این دوره دایر شد و مردم د رانجا با صدای بلند تألیفات تازه را می خواندند. خود آگوست نیز به شعرگفتن علاقه داشت. دوست او مسن9 نمونه اشخاص باذوقی است که ادبیات و منابع را تشویق و ترویج کرده است. علاوه بر این آگوست توانست به مهارت از نویسندگانی که حمایت میکرد استفاده نماید و افکاری را دوست میداشت توسط آنها در میان مردم منتشر کند.( ماله، 1362، صص 209،217)
بزرگترین اشخاص ادبیات لاتینی در عصر آگوست تیتلو ، ویرژیل و هراس میباشند تیتلو مورخ رومی است و از آنجائیکه وطنپرستی به تمام معنا بود میخواست برای افتخار روم یک اثر عالی نمایان سازد و به یادگار بگذارد لذا تاریخ روم را از بدو امر تا زمان آگوست به رشته تحریر درآورد.
ویرژیل و هراس شعرای عصر آگوست هستند. در عصری که در تاریخ به قرن آگوست معروف است عده شعرا بر نثرنویسان غلبه داشتند.( همان، صص 218 ، 219)
سلسله ژولیوس و کلودیوس( 68- 14م)
چون اگوست برای خود جانشین تعیین نکرده بود بعد از مرگ وی نزاع و درگیری برای جانشینی وی رخ داد تا اینکه سرانجام در سال 14.م اشخاصی بعنوان امپراتور از خانواده ژولیوس و کلودیوس به حکومت رسیدند. چهارنفر از خانواده مذکور به نامهای تیبریوس 10 کالیگوکا11 کلودیوس 12 و نرون13 تا سال 68 م بر روم فرمانروایی کردند.این سلاطین نظم و امنیت را در مملکت حفظ کردند لیکن از ترس مواضع مخالفین و یا بواسطه بیرحمی فطری اشراف اعضاء سنا را از بین بردند.
تیبریوس فرزند لیویا( اوگوستا) و تیبریوس، کلودیوس نرو بود. اوگستوس وقتی که لیویا زن وی شد فرمان داد او از این به بعد اوگوستا نامیده شود. تیبریوس که پسرزن اوگستوس بود بعدها داماد و فرزند خوانده او نیز شد. از این دو خانواده اشرافی که در این هنگام با یکدیگر وصلت کردن یعنی خانوادههای ژولیوس و کلودیوس اشخاصی با لقب امپراتور ظرف پنجاه سال بعد بر تخت نشستند.( رابینسون، 1370 ، ص 663)
- تیبریوس: ( 37-14 م)
بعد از مرگ آگوست پسرخوانده او یعنی تیبریوس از طرف سنا به رتبه امپراتوری نائل گشت. تیبریوس بسیار خوب حکومت میکرد و تمام کارهای خود را برایادارهکردن ایالات صرف مینمود رفتا ر مأمورین را مواظب و مراقب بود و به ایشان یادآوری میکرد که:« چوپان خوب پشم میشهای خود را میپیچد ولی پوست آنها را نمیکند.» در عهد سلطنت او صلح و سکوت در سرتاسر مملکت امپراتوری حکفرما بود. فقط در گل طغیان کوچکی بروز کرد که آن را نیز بآسانی سرکوب کرد.علاوه بر این تیبر برای هیچ جنگ تعرضی حاضر نگشته وسپاهیان خود را تا سرحد رن عقب نشاند. ( ماله، 1362، صص 222، 223).
ایالات بیش از همه چیز مورد توجه تیبریوس بود و به طرق مختلف احترام همه امپراتوری را نسبت به خود جلب کرد، مثلاَ دوازده شهر از آسیای صغیر را که بر اثر زلزله خراب شدهبود از نو ساخت. مفهوم این جمله این نیست که وی در خود روم محبوب بودزیرا استفاده محتاطانه او از خزانه عمومی باعث خشم عدهای نسبت به او میشد. سنا مایل بود که وی به اشراف مسن حقوق بازنشستگی بدهد و مردم ناراضی بودند از اینکه وی به اندازه کافی آنها را سیر نمیکند و نمایشهای گلادیاتوری ترتیب نمیدهد. اما تیبریوس مایل به همکاری سناتورها بود و برای تضمین این عمل، همچنین برای جلوگیری از مخارج بیهوده حق انتخاب صاحبمنصبان قضایی را از مجلس عمومی گرفت و آن را به مجلس سنا داد. از آنجا که معلوم بود تیبریوس نسبت به ساکنان پایتخت اعتنایی نمیکرده است عدهای به طرفداری از جمهوری قیام کردند و بدگمانی میان سناتورها و امپراتور بالا گرفت( رابینسون 1370، ص 665)
سرانجام در سال 26.م تیبریوس با تنفر وبیزاری به جزیره کاپری واقع در خلیج ناپل رفت و قسمت اعظم روزگار خود را تا زمان مرگ در آنجا گذرانید. وی اداره روم را به رئیس کلانتری شهر و امور امپراتوری را به دست سیانوس سپرد. این شخص رئیس نگهبانان پرایتوری بود که در خارج از شهر چادر زده بودند. در سال 37.م رومیان با کمال خوشحالی خبر مرگ امپراتوری را شنیده و در کوچهها فریاد میزدند که تیبر را باید در رود تیبر انداخت.( ماله، 1362، ص 225)