تذهیب :
تذهیب چنانکه گفته اند از لغت عربی “ذهب “ یعنی طلا مشتق شده است و عبارتست از طرح و ترسیم و تنظیم ظریف و چشم نواز نقوش و نگاره های گیاهی و هندسی در هم تنیده و پیچان که با چرخشهای تند و کند و گردشهای موزون و مرتب و خطوط سیال و روان نقش شده باشند .
فرهنگ معین ذیل کلمه “ تذهیب “ چنین نگاشته شده است :
“ زر گرفتن – زر اندود کردن – زر کاری – طلا کاری “. در کتاب واژه نامه مصور هنر های تجسمی برابر با لغت تذهیب آمده است :
:” تزئین نسخه های خطی با رنگ طلا و نقوش ظریف گل و گیاهی یا هندسی در هم تابیده.“
شاید بهتر آن باشد که بگوئیم نسخه های خطی و کتب دست نویس بستری مناسب برای رویش و شکوفایی “ هنر تذهیب ‘ شدند.
ظرفیتهای تزئینی و اجرایی نقوش گوناگون تذهیب به حدی بود که از قرن پنجم و به ویژه اواخر قرن ششم به سرعت به عرصه هنر کاشی سازی راه یافت و سراسر خاک پهناور ایران بزرگ هر مسجد و محراب و گنبد و کتیبه رادر تسخیر خود گرفت تا عظمت و معنویت خانه های خدا را صد چندان کند . در دوران صفویه نقشهای عمدتا گیاهی (تذهیب ) و گاه نقوش هندسی بر تار و پود فرش ایران نشستند تا شناسنامه کهن و باستانی این هنر ملی را به تلریخ هنر ایران و جهان معرفی کنند . پس می توان از تذهیب به عنوان هنری مستقل که خود توانست پشتوانه شکوفایی دیگر هنرهای ایرانی باشد نیز یاد کرد . در هنرهایی چون کاشی , قالی , قلمزنی , منبت , خاتم و پارچه های زری و مخمل و …
شاید به دلیل همین ارزش و اهمیت است که در سراسر تاریخ تکامل هنر تذهیب از آغاز رسمی آن (تزئین صفحات کتاب خدا و دیگر نسخ معتبر خطی ) گرفته تا اشاعه و استقلال آن بر کاشی و قالی و حتی در ادوار کنونی همیشه و همه جا در منابع مکتوب موجود از مذهبان به عنوان هنر مندان چیره دست و خلاق طراحی یاد شده که در نقاشی و مصوری نیز مهارت و استادی داشته اند و همواره نامشان با ارزش و احترام ویژه ای در جامعه بر زبان رانده می شده است.
هنرمند مسلمان ایرانی پس از آشنایی و انس و الفت با مفاهیم انسانی و اخلاقی و دستورهای مترقی و انسان ساز قرآن و تعالیم عالیه اسلامی و به چنان اعتقاد و معرفت و ایمانی به مبانی اسلام دست یافت که این بار عاشقانه و به یاد خدا برای رضایت خاطر خدا نقش زد . چنین بود که به تلاش و کوشش مضاعف دست زد تا عالمی زیبا و بی مثال بیافریند و در واقع مؤمنانه هنر نمایی کند نه به ضروریات اجتماعی. به فرمان دل عاشق خدا و قرآن به میدا ن هنر نمایی آمده بود تا با هنرخود نشانی از عبودیت و بندگی خدای خود را جاودانه سازد.
به هر تقدیر آنچه مسلم و قابل پذیرش است آنکه اسلام به برکت “ قرآن شریف “انگیزه و عامل جوشش درونی و اعتقادی هنرمندان ایرانی شد تا ما در تاریخ هنر خود شاهد تولدهنری مقدس و معنوی باشیم.
نگارگری :
از نقاشی دوره اولیه اسلام اطلاع زیادی در دست نیست , به جز آثار معدودی که در سوریه و عراق و ایران کشف شده اند.ولی همین آثار کافی هستند که رونق و ارزش نقاشی و تزئینات بر دیوار را در دوره بنی امیه و اوایل دوره عباسی آشکار سازند .
در سالهای 1936 و 1937 و 1939 میلادی , هیآت اکتشافی موزه مترو پو لیتن در نیشابور در مشرق ایران نمونه هایی از نقاشی و تزئینات دیواری اوایل دوره عباسی را کشف کرد که فصل جدیدی در تاریخ صنایع اسلام گشود . این نقاشی ها از چند بنای متعدد پیدا شده اند و می توان آنها را به دو گروه تقسیم کرد : گروه اول نقاشی های یک رنگ و گروه دوم نقاشی هایی که دارای رنگهای متعدد هستند. یکی از قدیمی ترین کتاب های خطی مصور دوره مغول نسخه معروف “منافع الحیوان “ابن بختیشوع است که درکتابخانه مورگان در نیویورک نگهداری می شود .
زمانیکه سعدی دو اثر خود یعنی بوستان و گلستان را به تحریر در آورد برای نقاشی این شعرها مکتب هرات سبک جدیدی ابداع کرد که متناسب با معنی و مفهوم شعرهای غنایی و عاشقانه بود.
معمولا شکل انسان در این تصویر ها ظریف و کوچک ترسیم شده , منظره آن کاملا ایرانی و تزئینی و دارای افق بلند و جبال اسفنجی است . رنگ آمیزی این تصویرها روشن و هماهنگ است و در مقایسه با نقاشی دوره اولیه مغول رنگهای جدیدی به آن اضافه شده است . تصویر اشخاص با عمامه و کلاه نوک دار از مشخصه های نقاشی دوره صفوی است .
“ رضا عباسی “تعداد قابل ملاحظه ای از نقاشی ها و ترسیمات خود را با امضای خودش باقی گذاشته که از خصوصیات نقاشی ها و تصویرهای وی دقت و ملاحظه ای است که در همه شوون زندگی به عمل آورده است . شیوه نقاشی و ترسیم او تحت تاثیر خط و کتابت بود . بدین معنی که نقاشی او متشکل از خطوط منحنی و صاف و خطوط کوتاه است .
در قرن هجدهم , نقاشی در ایران رو به انحطاط رفت و نقاشی بر دیوار و نیز مینیاتور سازی به پست ترین درجه و تنزل کرد . بیگانگان همه آثار هنری ایران را از قدیم ترین دوران تا دوران نفوذشان به یغما بردند و در موزه های خود جای دادند.