کلمات کلیدی : بی کاری پنهان، نیروی کار، پیامد های بی کاری، جمعیت
به توقف طولانی کار به علل گوناگون بیکاری اطلاق میشود و ممکن است در باب یک صنعت، ماشین و یا در مورد یک کارگر به کار برده شود؛ ولی در زبان محاوره بیکاری عبارت است از توقف اجباری کار توسط کارگران یا مزدبگیران؛ خواه به جهت پیدا نکردن کار و خواه به دلیل اخراج آنان از محل کار قبلی باشد. همچنین بیکاری در مورد جمعیت به کار برده میشود که توان فعالیت داشته باشند. لذا کسانی که توان فعالیت ندارند، مانند پیران، کودکان، معلولین و از کار افتادگان در زمره بیکاران به حساب نمیآیند. بنابراین بیکاری شامل افرادی میشود که در سن فعالیت و توان فعالیت داشته و در جستجوی کار میباشند.
گاهی مواقع بیکاری به صورت آشکار و واقعی نمیباشد که بدان بیکاری پنهان اطلاق میشود. بیکاری پنهان عبارت است از یک بیکاری نامطلوب که در آن قطع کار به چشم نمیخورد، بلکه اولاً نیروی کار به جای فعالیت در بخش تولید به واسطهگری، دلالی و مشاغل خدماتی بدون بازده مشغول است و ثانیاً کارگران بسیاری در زمینههایی به کار گرفته میشوند که در آن، شمار کارگران نسبت به کار فزونی دارد؛ از این رو، هر کس خود را در حال کمکاری میبیند. لذا در تعریف بیکاری پنهان گفتهاند که بیکاری پنهان شامل افراد فعال و ظاهراً شاغلی است که عملاً نقشی در تولید یا در پیشرفت کار ندارند و با حذف آنها خللی عمده به گردونه کار وارد نمیآید.
این نوع بیکاری در بخش صنایع کمتر بروز میکند و حال آنکه در بخش کشاورزی (واحدهای کوچک و غیر مولد خانوادگی) به دلیل پیدایی روستائیان فقیر با تولید و مصرف اندک و اقتصاد بخور و نمیر؛ همچنین در بخش خدمات (کارمندان، شاغلین، خردهفروشی و آنها که کالایی را دست به دست میگردانند) به دلیل فراوان شدن دست فروشها، شاغلینی که بازدهی ناچیز دارند، تورم کارمندان اداری و غیره، بیشتر تجلی مینماید.
این بیکاری از شرایط ساختی اقتصادهای کمرشد و دوگانگی درونی آنان منبعث میشود. به خاطر اینکه در این گونه اقتصادها، به جهت نارسایی سرمایه، در مقایسه با نیروی کار در دسترس، نوعی کمکاری دایمی پدید میآید.
در مواردی چند، وجود نیروی انسانی زاید در بازار کار را، بیکاری پنهان میخوانند؛ چرا که این پدیده موجبات عرضه نیروی کار فراوان را فراهم میسازد و از طرفی کارگرانی که مزد کافی دریافت نمیدارند، به کاهش تولید دست میزنند و در نتیجه نیروی کار به طور کامل مورد استفاده قرار نمیگیرد.
از آنجا که بیکاری پنهان، با عواملی که مبین کم رشدی هستند مرتبط میباشد، حل این نوع بیکاری نیز به مسایلی چون رفع بیکاری، ایجاد مشاغل سودبخشتر، آموزش حرفهای، سیاست سرمایهگذاری و دستمزد، تحرک اجتماعی - حرفهای کارگران و به طور کلی حذف دوگانگی بین اقتصاد بازار و اقتصاد معیشتی، مربوط میشود.
باتوجه به آنچه بیان شد، این نوع بیکاری در حیات افراد کمدرآمد، اقلیتهای قومی و نژادی، افراد غیر ماهر، ساکنان مناطقی که به رکود دچارند، روستائیان و... بیشتر رواج دارد.
پیامدهای بی کاری
پیامدهای بیکاری چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان برای کسانی که بدان مبتلا هستند شامل فراوانی موارد فقر، ضعف بنیه، مرگ و میر، انحطاط روحیه و خرابی روابط در خانواده میشود. بیکاری برای کل جامعه شامل پیامدهای زیر است:
الف) به ثمر نرسیدن سرمایهگذاری اجتماعی«نیروی انسانی» که از طریق آموزش و پرورش صورت گرفته است؛
ب) ضرر خوردن به درآمد مالیاتی دولت؛
ج) سنگینتر شدن مخارج تأمین مزایای بیکاری که اعتبارات سایر بخشهای رفاه اجتماعی را به مخاطره میاندازد.
امروزه با اینکه بخش صنایع و ایجاد واحدهای بزرگ تولیدی در حال گسترش است، برخی دانشمندان استدلال کردهاند که حدوث تغییرات در ماهیت تولید صنعتی و بویژه رشد روند خودکار شدن صنایع و بزرگتر شدن ابعاد بخش خدماتی، موجب افزایش نرخ بیکاری و مخصوصاً بیکاری پنهان میشود. در نتیجه، حصول اشتغال کامل از محالات است.
بیکاری پنهان، فقر آشکار
....
گفته میشود ۱۸ درصد خانوادههای شهری رسما نانآوری ندارند اما بسیاری از آنها یا به کارهای کاذب مشغولند یا از راه کارهای غیرقانونی، مانند قاچاق و خرید و فروش مواد مخدر زندگی میگذرانند.
..
در شهرهای بزرگ هر روز شاهد هزاران کودک و پیر و جوانایم که به نوعی مشغول به کارند بدون این که در چرخهی اقتصاد کشور نقش مهمی بازی کنند، یا کارشان به معنای رهایی از فقر باشد.
..
هر شب در کوچه و خیابان، هرجا انبوهی زباله در انتظار ماشینهای شهرداری تلنبار شده، عدهای را میبینیم که مشغول جدا کردن هر چیزی هستند که خریداری دارد؛ از پلاستیک و فلز تا کاغذ و نان خشک. این مشغولیت که به ظاهرا کاری ارزشمند در گردآوری مواد بازیافتی است، با بالا رفتن هزینهی زندگی دیگر با صرفه نیست و رفته رفته به کارگاههای بزرگ واگذار میشود.
..
بسیاری از این افراد هم اکنون نیز کارگران کارگاههایی هستند که این مواد اولیه را شبها با وانت جمع میکنند تا جای دیگری به فروش برسانند. جمع آوری مواد اولیه قابل بازیافت روزها نیز انجام میشود. در بسیاری از محلههای شهر و در ساعتهای مختلف روز صدایی به گوش میرسد که خریدار همه چیز است، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد.
..
در گوشه و کنار شهر هر روز هزاران نفر را میتوان دید که به فروش چیزهایی مشغولند که یا نیاز عاجل شهروندان نیستند یا آنها را به راحتی از دیگر فروشگاهها هم میتوان خرید.
..
از فروشندگانی که در ازدحام چهارراهها، پشت چراغ قرمز، یا در معابر پر رفت و آمد فال حافظ و گل و هزار شئی دیگر به مردم عرضه میکنند، تا پیرمردی که چند بسته کبریت بزرگ را روی کارتن کوچکی گذاشته و به عنوان «کبریت خانواده» میفروشد. یا مردی که با دوچرخهای کهنه کمان پنبهزنی را از این جا به آنجا میکشد و معلوم نیست در خیابانهایی که اغلب ساکنانش در آپارتمانهای کوچک زندگی میکنند و بر تشکهای خوشخواب میخوابند، چه کسی به لحافدوز و پنبهزن احتیاج دارد، و اگر داشت این کار کجا باید انجام شود؟
..
دستفروشانی که تمام سرمایهی آنها به چند هزار تومان نمیرسد فراواناند، هم در کوچهها و خیابانهای فرعی و هم کنار پیادهروها. مثل مردی که چند گلدان گل یا چند کیلو هندوانه و خربزه را با گاری از این کوچه به آن کوچه میکشد. و البته گاهی نیز صدای خوانندهی دورهگردی در کوچهها میپیچد که ترانهای قدیمی را آن طور که دوست دارد یا میتواند میخواند. «میدونستی که خاک فرش منه، رفتی نموندی ...»
..
گرچه کار برخی از این دورهگردان برای شهروندان سودمند است و وسایل راحتی را فراهم میکند، و برخی مثلا خوراکیهای فصل را عرضه میکنند که به هر حال تنوعی میتواند باشد، اما اشتغال اغلب آنها را نمیتوان کار نامید؛ این اشتغال نه در اقتصاد جامعه نقشی مثبت دارد و نه برای شاغلان امنیت و رفاه فراهم میکند.
..
مطابق اطلاعات مرکز آمار ایران تعداد جوانان ۲۰ تا ۲۴ سال که آمادهی ورود به بازار کار هستند بیش از ۹ میلیون نفر است. این در حالی است که به گفتهی محمد جهرمی وزیر کار و امور اجتماعی [روابط عمومی وزارت کار، ۱۵ مرداد ۸۶] طی دو سال از برنامه چهارم توسعه تنها ۲ میلیون شغل جدید ایجاد شده. همچنین ۷۵ درصد بیکاران ثبت نام شده در باشگاه کار فاقد مهارت هستند؛ بیکارانی که بخشی از آنها با شغلهای کاذب روزگار میگذرانند، بیکاریشان پنهان میماند اما فقرشان آشکار ا