براى آن که از مشارطه و مراقبه و محاسبه خود بهترین بهره را ببریم علاوه بر کیفر دادن نفس و توبیخ آن باید اراده خود را تقویت کنیم تا بر عزم خود پایدارى کند و عامل بازدارنده او از خطا تنها رنج کیفر و ملامت نباشد. مقصود از اراده کیفیتى نفسانى است که پس از آگاهى انسان از کمال بودن فعلى براى او، و یافتن شوق به آن کمال پدید مىآید.
بنابراین مبادى افعال ارادى انسان عبارتند از: تصور فعل، داورى نسبت به کمال بودن آن و اشتیاق به انجام آن پس از شوق به فعل اراده پدید مىآید و سپس فعل ارادى از انسان صادر مىشود با توجه به مبادى مذکور در مىیابیم که برخى مبادى فعل ارادى را مىتوان به اختیار خود تحصیل نمود اراده به عنوان مبدا اخیر فعل ارادى نمىتواند فعل اختیارى انسان باشد؛ زیرا هر فعل اختیارى مسبوق به اراده است و اگر قایل شویم که اراده فعلى اختیارى است تسلسل لازم مىآید. برخى از فیلسوفان معتقدند اراده فعل اختیارى نفس است ولى نفس نسبت به اراده فاعل بالقصد نیست، بلکه فاعل بالتجلى است.
حال که مىدانیم برخى مبادى تحقق فعل ارادى قابل تحصیل است، مىتوانیم افعال ارادى خود را با اصلاح مبادى اراده، اصلاح کنیم.
شوق انجام فعل، پس از تصور فعل و اعتقاد به کمال بودن آن حاصل مىشود. پس مىتوان با تصحیح عقاید و ملاکهاى داورى خود درباره کمال بودن یا نبودن افعال شوق را به سوى افعال خوب متمایل ساخت. همچنین مىتوان پس از اطلاع از معیارهاى خوبى و بدى افعال شوق را به سوى افعال خوب متمایل نمود. پس از اطلاع از معیارهاى خوبى و بدى افعال نیز باید بکوشیم در موقعیتهایى که افعال نادرست اخلاقى را به تصور انسان مىآورد واقع نشویم. به این ترتیب شوق انسان بیشتر به سوى افعال زیبا و شایسته خواهد بود و به تبع آن اراده انسان به افعال قبیح تعلق نخواهد گرفت.
ضعف اراده و تقویت آن
ضعف اراده ناشى از ضعف مبادى آن است که که درک عمیقى از کمال بودن یک فعل ندارد، حتى اگر انجام آن فعل را اراده کند، مقاومت او در حفظ اراده اندک خواهد بود. غفلت از ارزش فعل و مقصد نیز اراده را ضعیف مىکند. غفلت از ارزش مقصد موجب مىشود انگیزههاى معارض ارزشمندتر به نظر آیند و انگیزه پىگیرى مقصد اصلى را از میان بردارند.
احساس ناتوانى در رسیدن به مقصد نیز انگیزه پىگیرى آن را سست مىکند و اراده را ضعیف مىسازد. همچنین کسى که ارزش فرصت و مهلت رسیدن به مقصد را نمىداند، دچار تسویف مىشود و به تدریج بىانگیزه و سست مىگردد.
با توجه به عوامل تضعیف کننده اراده مىتوان راههاى تقویت اراده را شناخت. در آیات و روایات ،عبارات فراوانى وجود دارد که توجه به آنها در از میان بردن عوامل سستى اراده مؤثر است. ناآگاهى و غفلت از کمال بودن و ارزشمندى افعال با توجه به آثار و نتایج آنها برطرف مىشود، افعال نیک افعالى هستند که انسان را به قرب خداوند نایل مىکنند. توجه به محبت و رضایت خداوند نسبت به کسانى که اعمال صالح را انجام مىدهند، ارزشمندى عمل خوب را به یاد مىآورد. همچنین توجه به آثار منفى افعال قبیح و خشم خداوند نسبت به مرتکبان آنها، انگیزه مقاومت در برابر گناه را تقویت مىنماید.
انگیزه نیکوکارى، تبعیت از دستورات دینى، تقوا پیشگى، صبر، توکل، دادگرى، عفو، تواضع، صلابت در برابر دشمن و جهاد در راه خدا و... را مىتوان با توجه به آیات زیر تقویت نمود و اراده و مقاومت را قوت بخشید:
یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتى اللَّه بقوم یحبهم و یحبونه اذله على المؤمنین اعزه على الکافرین یجاهدون فى سبیل اللَّه و لا یخافون لومه لائم؛ (112)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودى خدا گروهى دیگر را مىآورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. اینان با مؤمنان فروتن و بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامت گرى نمىترسند.
ان اللَّه یحب المحسنین، ان اللَّه یحب المتوکلین، ان للَّه یحب المقسطین، واللَّه یحب الصابرون.
قال اللَّه هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنت تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا رضى اللَّه منهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم. (113)
خدا فرمود: این روزى استکه راستگویان را راستىشان سود بخشد. براى آنان باغهایى است که از زیر درختان آن نهرها روان است همیشه در آن جاودانند. خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند. این است رستگارى بزرگ.
آیاتى از این قبیل، انسان را به ارزشمندى افعال آگاه مىکند و نیکى آنها را یادآورى مىنماید.
آیاتى نیز نادرستى و قبیح بودن افعال را یادآورى مىنمایند. آیاتى مانند:
انه لا یحب الظالمین، ان اللَّه لا یحب المفسدین، ان اللَّه لا یحب الخائفین، انه لا یحب المعتدین.
آیاتى نیز در قرآن وجود دارد که انگیزههاى معارض با اعمال صالح را از طریق معرفى لذات آخرت و جاودانگى آن تضعیف مىکند و در نتیجه اراده عمل صالح تقویت مىشود:
ادخلوا الجنه و ازواجکم تحبرون* یطاف علیهم بصحاف من ذهب و اکواب و فیها ما تشتهیه الا نفس و تلذ الاعین و انتم فیها خالدون* و تلک الجنه التى اورثتموها بما کنتم تعملون. (114)
و فکهه مما یتخیرون* و لحم طیر مما یشتهون* و حور عین* کامثل اللؤلو المکنون* جزاء بما کانوا یعملون. (115)
آیاتى هم رنجها و عذابهاى آخرت را بیان مىکنند که این کار اراده ترک گناه را تقویت مىکند:
الم یعلموا انه من یحادداللَّه و رسوله فان له نار جهنم خالدا فیها. (116)
قل نار جهنم اشد حرا لو کانوا یفقهون. (117)
ثم انکم ایها الضالون المکذبون* لا کلون من شجر من زقوم* فمالئون منها البطون* فشربون علیه من الحمیم. (118)
راه عملى غلبه بر احساس ناتوانى، این است که انسان پس از محاسبه ارزشمندى هدف و برآورده امکانات، از مبادرت به عمل نهراسد و با توکل به خداوند وارد عمل شود. اقدام به عمل تجربه موفقیت را افزایش مىدهد و هراس را زایل مىکند:
اذا هبت امرا فقع فیه فان شده توقیه اعظم مما تخاف منه؛ (119)
چون از کارى مىهراسى به او وارد شو که سخت خود را پاییدن، دشوارتر از چیز است که از آن مىترسى.
در قرآن کریم نقش شیطان در القاء ناتوانى و ایجاد احساس بدبینى به روشنى ذکر شده است:
الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء و اللَّه یعدکم مغفره منه و فضلا واللَّه وسع علیم؛
(120)
شیطان شما را از تهیدستى بیم مىدهد و شما را به زشتى وا مىدارد و خداوند به شما وعده آمرزش مىدهد و خداوند گشایشگر داناست.
و نیز در نقطه مقابل آمده است:
فاذا عزمت فتوکل على اللَّه ان اللَّه یحب المتوکلین؛ (121)
و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.