هر گونه فضا یا حفره عمومی که کاملا توسط بافتهای مزودرمی و بویژه توسط پردههای صفاقی احاطه شده باشد، سلوم (Coelom) نام دارد. بنابراین جانوران دارای سلوم را متعلق به گروه سلوماتها ، میدانند. سلوم دارای اقسام مختلفی است که یکی از انواع آنها آنتروسلها هستند و در فوق شاخهای که خارتنان و طنابداران را شامل میشود، دیده میشوند. در این حالت مزودرم به صورت یک کیسه جانبی درمیآید که از آندودرم منشا میگیرد.
این کیسهها بعدا از آندودرم جدا و مستقل میشوند، اما بخش درونی آنها هنوز به دستگاه گوارش متصل است و بخش بیرونی آنها در امتداد دیواره بدن واقع میشود. از آنجا که مزودرم و سلوم از لوله گوارش بعدی (آنترون) مشتق میشود، حفره عمومی را آنتروسل و جانور صاحب چنین حفرهای را آنتروسلومات مینامند.
نوع تقارن در ستاره دریایی
بیشتر با داشتن دستگاه و تقارن دو طرفی بعد از طی مراحل جنینی ، مشخص میشوند. بیشتر جانوران دارای تقارن دو طرفی ، این نوع تقارن را حفظ میکنند، اما در چند گروه مانند ستاره دریایی ، در حین تغییر شکل و تبدیل شدن به به حالت بالغ ، صاحب تقارن شعاعی ثانویه میشوند. پنج یا بیش از پنج بازو که از بخش مرکزی بدن این ماهی بیرون زدهاند، تقارنی شعاعی را در بدن را این جانور بوجود آوردهاند. در حقیقت گفته میشود که بدن نیاکان ستاره ماهیها تقارن دو طرفهای داشتهاند که ستارههای دریایی امروز هم بقایایی از همان ساختار بدنی را حفظ کردهاند. چنین جانوران بالغی همانند جانوران دارای تقارن شعاعی ، کم تحرک ، ساکن و بدون سر میشوند.
شاخه خارپوستان
این جانوران دریازی هستند. لارو تقارن دو جانبی دارد. در مراحل نخستین رشد ، دارای پروتوسل ، مزوسل و متاسل هستند. جانور بالغ تقارن 5 شعاعی دارد. اسکلت داخلی آهکی و دستگاه گردش آب سلومی دارند. دارای 6000 گونه هستند. جزء دوتروستومها طبقه بندی میشوند. دوتروستومها ، جانورانی هستند که در آنها نخستین سوراخ حفره گوارشی جنینی ، مخرج را تشکیل میدهد و سوراخ دومی و بعدی دهان را میسازد.
در طی تکامل ، خارپوستان ، شکل ستاره مانند به خود گرفتند و دارای بازوهایی شدند که در گرفتن غذا به آنها کمک میکرد. گذشته از آن تمام بدن توسط صفحات اسکلت داخلی میتوانست پوشانده شود و بدین ترتیب ، جانور چسبیده و آسیب پذیر مورد محافظت واقع میشد. این اسکلت داخلی ، قاعدتا تحرک و توانایی کسب غذای بازوها را محدود میکرد که این مساله با پدید آمدن دستگاه گردش آب ، حل شد.
بدن ستاره ماهی هیچگونه استخوان بندی ندارد ولی در عوض یک سیستم آوند آبی هیدرولیکی دارد. سیستم آوند آبی دارای تعداد زیادی برآمدگی در قسمت شکمی بازوهای ستاره دریایی میباشد که به آنها پاهای لولهای میگویند و وظیفه آنها حرکت و غذا رسانی است. دستگاه گردش آب ، دارای بازوهای کوچک متحرک و کناری ، یا پاهای لولهای است که روی بازوهای اصلی پوشیده از صفحات اسکلت داخلی قرار دارند. همچنین شیارهایی که در فاصله ردیف پاهای لولهای در طول بازوهای اصلی قرار دارند و به شیارهای آمبولاکرال معروفند، میتوانستند در انتقال دادن غذا از پاهای لولهای به دهانی کمک کنند که در مرکز بدن ستارهای شکل قرار دارد.
رده بندی خارپوستان
رده لاله وشان مانند لالههای دریایی و ستارگان پری
رده خیار سانان مانند خیارهای دریایی
رده ستاره سانان مانند ستاره دریایی
رده مارسانان مانند ستارههای شکننده
رده خارداران مانند توتیای دریایی
رده ستاره سانان
از این رده ، ستاره دریایی را میتوان به عنوان بهترین نمونه نام برد. بدن ، ستاره مانند است. شیارهای آمبولاکرال باز هستند، پاهای لولهای وسیله حرکت بوده و از میان صفحات اسکلت داخلی بیرون میآیند. همه این موجودات بی مهره هستند پس در حقیقت ماهی نیستند، اکثر بیولوژیستهای دریایی تلاش میکنند که کلمه ستاره دریایی را کاملا جایگزین ستاره ماهی کنند.
ساختار بدن ستاره دریایی
صفات اساسی خارپوستان در ستاره دریایی به خوبی پدیدار است. بدن چنین جانوری شامل یک صفحه مرکزی و 5 بازو است، اما در این گروه تا 20 بازو و بیشتر نیز ممکن است، مشاهده شود. در زیر بشره ، یک اسکلت داخلی وجود دارد. صفحات آهکی دارای برآمدگیهای کوچک است. این صفحات توسط بافت پیوندی و عضله به هم متصل نگه داشته میشوند. دیواره بدن در نقاط مختلف به سمت بیرون تاخوردگی یافته و به صورت زایدههای انگشت مانند یا آبششهای پوستی درآمده است. فضاهای میان اندامهای تنفسی ، دنباله حفره عمومی بدن است که از فاصله صفحات اسکلتی مجاور میگذرد.
دستگاه گردش آب
دستگاه گردش آب ، از طریق یک سری مجاری سلولی پر از آب دریا عمل میکند و در حرکت و تغذیه نقش دارد. این دستگاه توسط صفحهای آبکش مانند که در سطح فوقانی بدن و نزدیک زاویه میان دو بازو واقع شده، با آب اطراف در ارتباط است. یک مجرای ویژه ، آب را از صفحه آبکشی به یک مجرای حلقوی در داخل بدن منتقل میکند و از این مجرا هم 5 مجرای شعاعی خارج میشوند که هر کدام به درون یک بازو میروند.
پاهای لولهای با دریافت آب از طریق مجراها ، میتوانند به عنوان پاهای حرکتی بکار آیند. همین پاها هنگامی که بر سطحی جامد فشرده شوند، مانند بادکش عمل میکنند که میتواند فشاری یکنواخت و مداوم بر صدف دو کفهایها وارد آورد و پس از خسته شدن جانور ، دو کفه آن را از هم بگشاید. بدین سبب وجود ستاره دریایی در محلهای پرورش صدفهای خوراکی ، مضر است. پاهای لولهای موجود در طول هر بازو ، طوری ردیف شدهاند که حاشیه شیار آمبولاکرال را میگیرند. این شیارها به دهان که در مرکز سطح زیرین واقع است، منتهی میشوند.
دستگاه گوارش و دستگاه عصبی
دهان از طریق یک مری کوتاه ، به معدهای وسیع مرتبط است که میتواند از دهان خارج شود و به بافتهای نرم صدف برسد. ذرات غذایی و غذاهای مایع از مسیر رودهای کوتاه میگذرند و سپس به 5 جفت غدد بزرگ گوارشی میرسند که هر جفت آنها بیشتر فضای خالی درون یک بازو را اشغال میکند. گوارش ستاره ماهی در یک شکم کیسه مانند واقع در مرکز بدن این ماهی انجام میشود این شکم برگردانده میشود و از بدن ارگانیسم بیرون میرود و غذا را در بر میگیرد.
بعضی گونهها از تحمل بالای سیستمهای آوندی آبی خود برای باز کردن صدف نرم تنان و تزریق شکم خود به داخل این صدفها استفاده می کنند. دستگاه گوارش به یک سوراخ دفعی کوچک در مرکز سطح فوقانی ختم میشود. یک حلقه عصبی هم دور مری را فرا میگیرد و به مجرای حلقوی نزدیک است. از این حلقه 5 عصب شعاعی منشعب میشوند و به درون بازوها میروند. این اعصاب در ته شیارهای آمبولاکرال قرار دارند و در نوک هر بازو ، به یک کله چشمی منتهی میشوند