مقدمه:
«فارس» تسمیه اروپایی پیشین ایران است که از یونانیان به جا مانده است، آنهایی که با تاریخ ایران زمین آشنایی دارند میدانند فارس استانی بود در امپراتوری هخامنشی، و فارس ها هم گروهی از مردمی بودند که در کشور آریایی ها سکنی داشتند. «آریا» واژه ای است که نخست به مفهوم «نجبا» به کار میرفت و بعد تسمیه مشترکی برای مردمی شد که به یکی از زبان های هند و اروپایی حرف میزدند.
عشایر آریایی در پایان هزاره دوم در نواحی بین رودهای گنگ و فرات پراکنده شدند و نام «کشور آریایی ها» نیز به اراضی اشغالی توسط آنها اطلاق میگردید. مؤلفان باستان به این امر واقف بودند که فارس ها و مادها به آریاییها منتسب بودند، واژه «آریا» در منابع کتبی به هر دوی این اقوام که در امپراتوری پهناور هخامنشی، طی سده های 4و5 قبل از میلاد قدرت داشتند، اطلاق میگردید. در قلمرو سلطنت هخامنشی، قوم های دیگری همچون مادها، بابلی ها، مصریان، یهودیان، یونانی های هونی، نیز میزیستند که بسیاری از آنها نقش مهمی را در تاریخ کشور ایفا کرده اند. اما فقط واژه «آریا» بود که به عنوان نام این سرزمین پایدار مانده و در رهگذر قرن ها، دگرگونی های مختلفی در آن صورت گرفت تا دوران کنونی به شکل واژه «ایران» به ثبت رسید.
عشایر ایرانی در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد، در نواحی غربی ایران ظاهر شدند. در منابع کتبی آشوری مربوط به سده نهم قبل از میلاد، برای نخستین بار ذکری از کردهای ایران شده است. همچنین، در متن هایی که به خط میخی درباره لشکر کشی شاه سلمانسر سوم به خاور در سال 834 قبل از میلاد وجود دارد به کشور «پارسوا» که دارای نام و جمعیت ایرانی زبان بوده است، اشاره میشود.
طی دوره ای که عشایر ایرانی در فلات ایران پراکنده بودند، در این منطقه اقوام زیادی سکنی گزیدند که سرزمین های آنان در ترکیب دولت های باستانی آشور، ایلام، اورارتو، مانی و نظام های کوچکتر دیگر که پیوسته در حال جنگ با یکدیگر بودند، شامل میگردید.
تصورات این اقوام از جهان پیرامون در آثار و یادگارهای فرهنگی بازتاب یافته است که از جمله میتوان به مجسمه سفالی کوچکی اشاره کرد که به کمک قالب، نقش پذیرفته و به هزاره دوم پیش از میلاد تعلق دارد. از نظر قدمت، این تندیس ها، یکی از نخستین مجسمه های الهه کشاورزی و حاصلخیزی عهد باستان است که با کیش و عقاید مذهبی ایرانیان آن عصر همچنین اقوام غیر آریایی که قبل از ورود ایرانیان به فلات ایران در آنجا میزیسته اند، ارتباط نزدیکی دارد . این الهه آب نزد ایرانیان، نام «آناهیتا» را به خود گرفت.
صنعت ذوب مفرغ در لرستان
در استان کوهستانی لرستان واقع در غرب ایران، آثار فرهنگی با ارزشی طی سال های دهه 1920 کشف شد. این اشیای کوچک مفرغی که به شکل مجسمه های بسیار زیبایی از موجودات واقعی، اساطیری و خدایان ناشناخته ساخته شده اند به زودی از بازارهای عتیقه تهران، لندن، نیویورک و پاریس سر در آوردند. کشفیات مزبور به گونه تصادفی به وسیله اهالی محلی انجام گرفته بود. تنها پس از چند دهه، یعنی در اوایل سال های دهه 1960 بود که دانشمندان توانستند برای بررسی این آثار که در پژوهش های باستان شناسی به عنوان «مفرغ لرستان» نامگذاری گردیده است، به منطقه صعب العبور لرستان راه یابند.
در میان آثار کشف شده، تبرهای مخصوص مراسم ویژه، خنجرهای خاص، دستگیره های سنگی، ابزارهای مخصوص تیز کردن سلاح، مربوط به سده ها نهم تا دوازده قبل از میلاد دیده میشود. کشفیات بعدی به سده های 7-8 قبل از میلاد مربوط است که در میان آنها میتوان دهنه، لجام و آلات زینتی اسب دیده میشود. اشیای مزین به نقش های ریخته از بز کوهی خیلی جالب هستند، تصاویر گویای حیوانات در این اشیا، ارزش آنها را تا سطح آثار هنری ارتقاء میبخشد. سنجاق هایی با انتهای حلقوی در بین اشیاء کشف شده دیده میشود که با نقش های گل و گیاهان تزیین گردیده اند. همچنین اشیایی شبیه پرچم به شکل خدایان آنتروپومورفی (واجد صفات انسانی –م)، پرندگان، وحوش و درندگان اساطیری وجود دارد. این اشیا نشان میدهد استاد کاران لرستان در زمینه ذوب فلز از زمان بسیار قدیم فعالیت داشته اند. آنان با به کار گیری صنعت ریخته گری با قالب های مومی یک بار مصرف به تهیه سلاح، قطعات زین و افسار اسب و سایر فراورده ها نه فقط برای خود، بلکه جهت بسیاری از سفارش دهندگان، از جمله شاهان و سران عشایر مختلف میپرداختند.
صنعت سرامیک سازی پیش از هخامنشی ها
طی سده های 9-11 قبل از میلاد، عشایر ایرانی که در قلمرو ایران میزیستند، دولتی پایدار را تشکیل نداده بودند. دولت مادها به عنوان نظام دولتی بزرگ ایران در سده 7 قبل از میلاد پدید آمد. سده های 8-10 قبل از میلاد محصولات پر نقش و نگار، آهسته آهسته جای خود را به ظروف گلی خاکستری با قرمز با شکل های متفاوتی نسبت به قبل میسپارند: ظروف دارای جدارهای نازک و دهانه بزرگ (چیزی شبیه قوری)، ظروفی شبیه قدح با دستگیره کوچک، جام های سه پایه.
این سرامیک ها در رهگذار چندین قرن وجود داشته و بر اساس حفریات گورهای خوروین در حومه تهران، سیالک در حومه کاشان و غیره معرفی و شهرت یافت.
در گور قدیمی واقع روستای مارلیک (بخش املش ساحل جنوب غربی دریای خزر) به موازات محصولات متعدد فلزی (جام های طلا و نقره، انواع گوناگون سلاح و غیره) ظرف های کاشی منقوش با اشکال حیوانات و موجودات جاندار کشف گردیده است. که به عنوان نمونه میتوان به ظرف شاهین شکل اشاره کرد.
طی سده های 6-8 قبل از میلاد، در مرکز جنوب غرب فلات ایران، همچنین در مناطق کردستان و لرستان نوع جدیدی کاشی پدیدار شد که به سبک قبلی پر نقش و نگار قرمز گون تعلق دارد نمونه ای از این سرامیک در حفاری های سیالک، شوش، زیویه کشف شد و با نوع عصر هخامنشی ها شباهت زیادی دارد. از جمله متقدمان هخامنشی ها، فقط آشوری ها توانستند طی دوره کوتاهی قلمرو بین النهرین، مصر و بخشی از آسیای صغیر را تحت سلطه خویش متحد سازند. اما تنها هخامنشی ها بودند که برای نخستین بار موفق شدند طی سده های 4-6 قبل از میلاد، قلمرو قابل توجهی از هند شرق تا نیل در غرب را متحد گردانند.
امپراتوری هخامنشی
این امپراتوری توانست قسمت مهمی از اقوام کاملاً متفاوت اعم از مصریان و کوچگران شمال شرق ایران، هندیها و فینیقی ها، یهودیان و یونانیان را با یکدیگر متحد سازد. در عهد هخامنشی ها، ایدئولوژی واحد امپراتوری تدوین گردید که در هنر رسمی نیز بازتاب یافته و محورهای اصلی آن در آثار معماری کاخ سازی و نقوش بر جسته دیده میشود.